صفحهها:
35-
تاریخ دریافت: 1390/12/08
تاریخ پذیرش: 1390/12/20
چکیده:
عقلانیت یکی از عناصر اصلی مدرنیته به شمار می رود. هابرماس ازجمله متفکران حلقهی انتقادی فرانکفورت است که درواقع، عقلانیت انتقادی را سوار بر عقلانیت ارتباطی می داند. راهکاری که او برای رهایی از تنگناهای مدرنیته ارائه می دهد، عقلانیت ارتباطی است. اما معیار رهایی و ارتباط آزاد او در عقلانیت ارتباطی بنابر محدودیت های معرفتی او نمی تواند چیزی جز فرهنگ عمومی یا عقل عرفی باشد؛ چراکه دست او از معیارهای عقل قدسی که بالاترین مراتب عقل است، خالی است و نمی تواند براساس عقل عملی معیارهای ارزشی و هنجاری براساس بالاترین ارزش ها و آرمان های انسانی ارائه دهد. در مکتب اسلام هم اگر ما نتوانیم بر پایهی تعالیم وحی معیاری فراتر از عقل عرفی ارائه دهیم، ناچاریم همان معیارهای مورد نظر هابرماس را برای رهایی از این تنگناها بپذیریم. در این نوشتار ما با استفاده از مبانی معرفتی و هستی شناختی اسلام و براساس روش شناسی بنیادین، به نقد مبنایی نظریهی کنش ارتباطی هابرماس می پردازیم و با نگاهی به مبانی نظریهی او درصددیم ببینیم این نظریه در دیدگاه اسلام چه جایگاهی می تواند داشته باشد. به عبارتی دیگر، آیا از نظر اسلام معیارهایی که هابرماس در تفکر انتقادی خود از طریق کنش ارتباطی برای رهایی ارائه می دهد، پذیرفته اند یا نه.
Article data in English (انگلیسی)
متن کامل مقاله:
سال دوم، شماره دوم، بهار 1390، صفحه 35 - 64
Ma'rifat-i Farhangi Ejtemaii, Vol.2. No.2, Spring 2011
ابراهیم عباسپور*
چکیده
عقلانیت یکی از عناصر اصلی مدرنیته به شمار می رود. هابرماس ازجمله متفکران حلقة انتقادی فرانکفورت است که درواقع، عقلانیت انتقادی را سوار بر عقلانیت ارتباطی می داند. راهکاری که او برای رهایی از تنگناهای مدرنیته ارائه می دهد، عقلانیت ارتباطی است. اما معیار رهایی و ارتباط آزاد او در عقلانیت ارتباطی بنابر محدودیت های معرفتی او نمی تواند چیزی جز فرهنگ عمومی یا عقل عرفی باشد؛ چراکه دست او از معیارهای عقل قدسی که بالاترین مراتب عقل است، خالی است و نمی تواند براساس عقل عملی معیارهای ارزشی و هنجاری براساس بالاترین ارزش ها و آرمان های انسانی ارائه دهد. در مکتب اسلام هم اگر ما نتوانیم بر پایة تعالیم وحی معیاری فراتر از عقل عرفی ارائه دهیم، ناچاریم همان معیارهای مورد نظر هابرماس را برای رهایی از این تنگناها بپذیریم. در این نوشتار ما با استفاده از مبانی معرفتی و هستی شناختی اسلام و براساس روش شناسی بنیادین، به نقد مبنایی نظریة کنش ارتباطی هابرماس می پردازیم و با نگاهی به مبانی نظریة او درصددیم ببینیم این نظریه در دیدگاه اسلام چه جایگاهی می تواند داشته باشد. به عبارتی دیگر، آیا از نظر اسلام معیارهایی که هابرماس در تفکر انتقادی خود از طریق کنش ارتباطی برای رهایی ارائه می دهد، پذیرفته اند یا نه.
کلیدواژه ها: روش شناسی بنیادین، کنش عقلانی، کنش ارتباطی، زیست جهان، سیستم، جامعه، رهایی.
شیوه ارجاع به این مقاله:
RIS
Mendeley
BibTeX
APA
MLA
HARVARD
VANCOUVER
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
عباسپور، ابراهیم.(1390) بررسی روششناسی نظریهی «کنش ارتباطی» هابرماس با رویکرد انتقادی. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 2(2)، 35-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
ابراهیم عباسپور."بررسی روششناسی نظریهی «کنش ارتباطی» هابرماس با رویکرد انتقادی". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 2، 2، 1390، 35-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
عباسپور، ابراهیم.(1390) 'بررسی روششناسی نظریهی «کنش ارتباطی» هابرماس با رویکرد انتقادی'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 2(2), pp. 35-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
عباسپور، ابراهیم. بررسی روششناسی نظریهی «کنش ارتباطی» هابرماس با رویکرد انتقادی. معرفت فرهنگی اجتماعی، 2, 1390؛ 2(2): 35-