معرفت فرهنگی اجتماعی، سال یازدهم، شماره دوم، پیاپی 42، بهار 1399، صفحات 97-116

    جامعه پیشرفته از دیدگاه قرآن و سنت (ویژگی‌ها و شاخص‌ها)

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    محمدجمال خلیلیان اشکذری / دانشیار گروه اقتصاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / m_khalil411@yahoo.com
    ✍️ سیدحمید جوشقانی نایینی / دکترای فلسفة اقتصاد اسلامی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و عضو گروه اقتصاد مؤسسة علوم انسانی جامعةالمصطفی العالمیه / mirsadry@gmail.com
    چکیده: 
    پیشرفت انسان و جامعه، حاصل تعامل مطلوب انسان با ابعاد گوناگون جهان پیرامون است که آموزه های هر مکتبی از طریق نهادهای اجتماعی این تعامل را جهت می دهند. از نظر اسلام، جامعه‌ی پیشرفته جامعه ای است که افراد آن با استفاده از دانش و فناوری، در پرتو رشد اقتصادی، به رفاه نسبی دست یافته و با به کارگیری آن در مسیر عبودیت و اطاعت از خداوند، به کرامت و آزادگی، معرفت و بصیرت و به تعبیر قرآن به حیات طیبه رسیده اند. ازاین رو، ویژگی ها و شاخص های جامعه‌ی پیشرفته اسلامی متمایز از جامعه توسعه یافته غربی است. برای دستیابی به پیشرفت مورد نظر اسلام، لازم است علاوه بر تأمین نیازهای مادی به نیازهای معنوی افراد نیز توجه شود و جامعه اسلامی باید مستقل، عزتمند و مقتدر باشد. این مقاله، با استناد به آموزه های اسلامی متخذ از آیات و روایات؛ حاکمیت فضای عبودیت و توحیدمداری، روابط فردی و جمعی بر محور عدالت اجتماعی، اتحاد و همبستگی، آزادی همراه با آزادگی، شکل گیری فضای علم افزایی، تفکر و معرفت، امنیت، نیروی انسانی متعهد و متخصص، فرهنگ اصیل و پویا، رفاه نسبی، سلامتی و بهداشت، ولایت پذیری، اصالت و استحکام نهاد خانواده را از ویژگی های مهم جامعه پیشرفته اسلامی دانسته و برای ارزیابی میزان پیشرفت آن، شاخص هایی را مطرح کرده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    An Advanced Society from the Perspective of the Quran and Tradition (Characteristics and Indicators)
    Abstract: 
    The progress of man and society is a result of man’s desirable interaction with the various dimensions of the world in which he lives and the teachings of each school direct the course of interaction through social institutions. In Islam, an advanced society is the society whose members have achieved relative prosperity by making use of knowledge and technology side by side with economic growth, and have dignity, freedom, knowledge and insight –a society and, to which the Qur'an refers as ‘’agreeable’’ life, devoting themselves to obeying God and worshipping him while living in prosperity. Therefore, the characteristics and features of advanced Islamic society are different from the developed western society. In order to achieve the desired progress of Islam, in addition to meeting the material needs, it is necessary to pay attention to the spiritual needs of individuals, and the Islamic society must be independent, dignified and powerful. This study, citing Islamic teachings derived from verses and hadiths; Sovereignty of the atmosphere of servitude and monotheism, individual and collective relations based on social justice, unity and solidarity, freedom with liberality, formation of the atmosphere of education, thinking and knowledge, security, committed and professional manpower, genuine and dynamic culture, relative well-being, health and He considered health, guardianship, originality and strength of the family institution as important features of the advanced Islamic society and proposed criteria to evaluate its progress.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    انسان‌ها در طول تاريخ، در زندگي فردي و اجتماعي خود، پيوسته به فکر تکامل و پيشرفت بوده‌اند و در عصر کنوني، توسعه و پيشرفت از اساسي‌ترين دغدغه‌هاي جوامع بشري است؛ چنان‌که دستیابی به توسعه با ابعاد گوناگون اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، هدف آرماني بسياري از کشورها شده است.
    شاخص توسعه انسانی متعارف با نگرشی خاص و محدود به انسان، هدف نهایی خود را متوجه رفاه مادی کرده و جنبة روحی و معنوی انسان به‌عنوان اساسی‌ترین بُعد وجودی وی‌ را مورد غفلت قرار داده است. به عبارت دیگر، خارج نشدن از سیطرة مادیات و زندگی مادی موجب شده که پیشرفت جامعه انسانی را در پیشرفت و ترقی ابزار و وسایل در خدمت زندگی مادی محصور كنند. در‌حالی‌که پیشرفت، صرفاً انباشت سرمایه و عوض شدن ابزار زندگی نیست، بلکه تحول جامعه از نظر علمی و اخلاقی است که نتیجة آن، دور شدن از شیوه‌های نادرست زندگی و جهت‌دار شدن فعالیت انسان در راستای هدف نهایی شایسته مقام اوست.
    در فرایند پیشرفت جامعه ایران، باید با توجه به آموزه‌های اسلامی و دانش و فرهنگ ایرانی، الگو و برنامه مناسبی را تدوین و اجرا کرد؛ زیرا شرایط ایران از جهات گوناگوني با سایر کشورها متفاوت است و اقتباس الگو از جوامع غربی، جامعه ایرانی را به اهداف مورد نظر نظام اسلامی نمی‌رساند. البته وجود نقاط مشترک با سایر کشورها در برخی زمینه‌ها را نباید کاملاً منتفی دانست و می‌توان از تجارب مفید آنها نیز استفاده کرد.
    آموزه‌های اسلام هماهنگ با فطرت حقیقت‌جو و کمال‌خواه انسان است. از‌این‌رو، ممکن نیست پذیراى جمود و رکود باشد، بلکه دعوت به پیشرفت و تکامل می‌کند. توجه اسلام به بُعد روحی و معنوی، نگاه به جنبة مادی انسان را نیز در دو عرصة فردی و اجتماعی و نقش مکمل آن ‌دو در مسیر پیشرفت، تحت تأثیر قرار داده است. اسلام در خلال تعیین وظایف فرد در رابطه با جامعه و ساير افراد به اصول و ضوابطی اشاره کرده که از آنها می‌توان ویژگی‌ها و شاخص‌های جامعه پیشرفته مورد نظر اسلام را به‌دست آورد.
    پیشینة تحقیق
    با وجود تحقيقاتي‌كه طی چند دهة‌ اخير، دربارة توسعه و پیشرفت از ديدگاه اسلام صورت گرفته است، اما راجع به شاخص‌های ارزیابی آن چندان بحث نشده است. اين خلأ، در زمينة تدوين شاخص‌هاي توسعة انساني با نگرش اسلامي نيز وجود دارد. به چند مورد از مطالعات انجام‌گرفته در اين زمينه که می‌توان از آنها به‌عنوان پیشینة عام بحث استفاده نمود، اشاره مي‌شود.
    ۱. خليلي (1380)، به بيان مباني توسعة انساني اسلامي پرداخته و ايمان و عمل صالح را معيارهاي آن دانسته و مي‌نويسد: «ايمان و عمل صالح را با توجه به ميزان عمل به فروع دين مي‌توان اندازه‌گيري كرد».
    2. خليليان (1390)، هرچند وارد بحث معيارها نشده است، اما ضمن طرح ايدة شاخص‌هاي توسعة انسان‌محور، ميزان توسعه‌يافتگي نيروي انساني، تناسب سطح مصرف و رفاه جامعه با معيشت عموم مردم، پايبندي افراد جامعه به حفظ منافع ملي، تعهد و مسئوليت‌پذيري افراد جامعه و موفقيت در رفع فقر و تأمين نيازهاي اساسي را از شاخص‌هاي اصلي سنجش توسعة اقتصادي يك كشور مي‌داند. وي در کتاب معیارها و شاخص‌های توسعه انسانی از دیدگاه اسلام (1393)، معیارها و شاخص‌های مذکور را برای یک فرد مسلمان مورد بحث قرار داده، اما همچنان جای این بحث با نگاه به جامعه اسلامی خالی است.
    3. همايون دُر و سعيده ف‌ اُتيتي (2002) با پيشنهاد شاخص توسعة انساني اخلاقي، مقوله‌هاي ارزشي و ديني را در قالب‌هاي توانمندي جنسيتي، تخريب زيست‌محيطي، آزادي‌هاي مدني و سياسي، ارزش‌هاي خانوادگي، و نفوذ مذهبي، به شاخص توسعة انساني اضافه مي‌كنند. ايشان به‌رغم پيشنهاد دو شاخص نرخ طلاق و ميانگين سن ازدواج اول، ميزان باروري را شاخصي براي سنجش ارزش‌هاي خانوادگي دانسته و ميزان نفوذ مذهبي در جامعه را نيز با شاخص دين مي‌سنجند.
    4. توكلي (1390)، در مقالة «روش‌شناسي تدوين شاخص پيشرفت انساني بر اساس گفتمان قرآني» معتقد است: نماگر‌ها و شاخص توسعه، نقشي اساسي در ارزيابي و بهبود ميزان پيشرفت كشورها ايفا مي‌كنند. تدوين شاخص يكپارچة توسعه و پيشرفت، مستلزم پيمودن چهار مرحلة مفهوم‌سازي، استخراج معيارها، طراحي نماگر‌ها و يكپارچه‌سازي آنهاست. ايشان، توسعة جوامع انساني را به مفهومِ تعالي افراد آن، براي دستيابي به زندگي سالم در سرزمين پاك و آباد مي‌داند و توانمندي اخلاقي، فكري، جسمي ـ رواني، و درآمدي را به‌مثابة معيارهاي چهارگانة پيشرفت انساني بيان مي‌كند.
    اين پژوهش، افزون بر بيان ویژگی‌های پيشرفت جامعه از ديدگاه اسلام، به ارائه شاخص‌هايی از آن بر اساس قرآن و سخنان پيشوايان معصوم پرداخته است و در نهایت، رابطة ویژگی‌ها و شاخص‌ها نيز بیان شده است.
    مفاهیم
    پیشرفت
    گرچه واژة «پیشرفت»، گاهی مترادف و معادل با واژة توسعه (Development) به‌کار می‌رود، ولی ازآنجاکه واژة «توسعه»، در کاربردهای بين‌المللی با بار معنایی و ارزشی و الزامات خاص خود همراه است و در فهم عموم ملازم با غربی‌شدن تلقی می‌شود، از واژة پیشرفت استفاده می‌کنیم. این واژه، علاوه بر اینکه فاقد نکات و بار معنایی منفی توسعه است، ابعاد مورد نظر توسعه اسلامی را نیز می‌توان در آن لحاظ کرد (بيانات مقام معظم رهبري، 1389، www.leader.ir). بنابراین، بین پیشرفت از دیدگاه اسلام با توسعه به‌معناي متعارف، تفاوت مفهومی وجود دارد. توسعه به‌معناي متعارف فقط بر بُعد مادي زندگی انسان و رفاه او در این دنیا تمرکز دارد. به عبارت دیگر، هدف از حیات انسان را تأمین نیازها و لذائذ مادی او در عالی‌ترین سطح و فارغ از هرگونه ارزش دانسته و تلاش می‎کند كه بدون توجه به بُعد روحی او، آن را به‌عنوان هدف نهایی در جامعه نهادینه کند. درحالی‌که پیشرفت از نگاه اسلام، نه‌تنها بر دو بُعد روحی و مادي انسان تکیه دارد، بلکه زندگی در این جهان را مقدمه‌ای برای رسیدن به حیات جاوید و ابدی در سرای دیگر می‌داند.
    براین‌اساس، در رابطه با پیشرفت جامعه اسلامی، نکات زیر قابل توجه است:
    1. پيشرفت مورد نظر اسلام با توسعه در نظام واژگانى غرب، تفاوت دارد.
    2. الگوی پيشرفت براى كشورها و جوامع اسلامی، نسخة واحدی تجویز نمی‌کند. شرايط گوناگون  تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى در ارائة مدل‌هاى متفاوت پيشرفت، مؤثراست.
    3. مبانى معرفتى، فلسفى و اخلاقى در تعیین الگوی پيشرفت تأثير دارد. مبانى مذکور در اسلام مقتضی پيشرفت مشروع، متوازن و عادلانه می‌باشد.
    4. تفاوت اصطلاح «پیشرفت» با «توسعه»، نباید موجب نادیده گرفتن نکات مثبت الگوی توسعه غربی، از جمله روح خطرپذيرى، ابتكار، اقدام و انضباط شود.
    اجمالاً آنچه در اینجا می‌توان بیان کرد، پیشرفت مورد نظر اسلام علاوه بر دارا بودن معيارهايی از قبیل فراصنعتي شدن، خودكفايي در نيازهاي اساسي، افزايش بهره‌وري، ارتقاي سطح سواد، ارتقاي خدمات‌رساني به شهروندان، افزايش اميد به زندگي و رشد ارتباطات، توجه به مسائل و خطوط اصلی زندگی مانند امنیت، عدالت، آزادی‌های مشروع، استقلال و عزت ملی را ضروری می‌داند.
    پیشرفت، فرایندی است که متضمن رشد مداوم در ابزار، روابط مادی، معنوی و بنیان‌های اقتصادی اجتماعی ... است و انسان در این جریان، می‌تواند به تعالی و کمال برسد (موسايی، 1390، ص 44). به عبارت جامع‌تر، پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام، فرایند هدایت‌ شده‌ای است که بر اساس بینش توحیدی، تحولات اساسی در رفتار انسان‌ها، از جهت فردی و اجتماعی، در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی، ایجاد می‌شود و افراد با استفاده از دانش و فناوری، در پرتو رشد اقتصادی، به رفاه نسبی دست می‌یابند و با به‌کارگیری آن در مسیر عبودیت و اطاعت از خداوند، به کرامت و آزادگی، معرفت و بصیرت می‌رسند و پویا و فعال به سمت جامعه‌ای با حیات طیبّه حرکت می‌کنند (خلیلیان اشکذری و همکاران، 1394، ص ۹۲).
    جامعة پیشرفته
    پیشرفت مطلوب جامعه اسلامی، داراي ابعاد گوناگونی است که اولويت دادن به يک بُعد، باید هماهنگ با در نظر گرفتن سایر ابعاد باشد. تداوم و پايداري پیشرفت، بستگي تام به حرکت در راستاي ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی دارد و با فعالیت و تلاش بر اساس بينش توحيدي، اخلاق الهي و فقه مترقي اسلام، جامعۀ پیشرفته اسلامي پديد خواهد آمد. ازاین‌رو، جامعه‌ای پیشرفته است که شهروندانش به آموزه‌ها، تعالیم و دستورات اخلاقی و اجتماعی اسلام پایبند باشند. در چنین جامعه‌ای، ثروت، قدرت، منزلت و دانشی ارزشمند خواهد بود که در راستاي قرب الهي و ايجاد جامعة عدالت‌محور یا به تعبیر قرآن کریم برای دستیابی به حیات طیبه باشد (نحل: 97).
    بدین‌منظور، اسلام به دنبال رسیدن انسان‌ها به حیات طیبه می‌باشد. به عبارت دیگر، اسلام رسیدن به اهداف پیشرفت انسانی را با توجه به بُعد اجتماعی انسان در گرو تشکیل جامعه‌ای طیب می‌داند که از پرتو آن، امکان دستیابی به کمالات مادی و معنوی برای هر فردی با حیات طیبه انسانی فراهم می‌شود. در جامعه آرمانی اسلام انسان به بسیاری از خواست‌ها و نیازهاي مادی خود دست می‌یابد و در کنار آن نیازهاي معنوی و روحی او نیز تأمین می‌گردد. در نتیجه، انسان در جامعه طیبه زندگی خواهد کرد؛ جامعه‌ای که افراد آن از چنان آرامش و آسایش خاطری برخوردار می‌شوند که در هیچ الگوي توسعه‌اي دیگر به آن دست نمی‌یابند.
    بنابراین، پیشرفت جامعه از دیدگاه اسلام را می‌توان به قرارگرفتن در فرایند هدایت‌‌شده‌ای ترسیم کرد که بر اساس بینش توحیدی، تحولات بنیادین در ظاهر و پایه‌های ارزشی تعاملات فردی و اجتماعی افراد جامعه در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی پدید آورده و در پرتو آن جامعه در مسیر عبودیت و اطاعت از خداوند به کرامت، آزادگی، معرفت و بصیرت رسیده و پویا و فعال به سمت حیات طیبّه حرکت می‌کند.
    جامعة اسلامی
    جامعه، يعني مجموعه‌اي از انسان‌ها كه با يكديگر زندگي مي‌كنند و داراي انواع ارتباطات و تعاملات فرهنگي و اقتصادي و سياسي هستند، در همة أشكال ساده و پيچيدة آن داراي ساختار است. جوامع از صرف جمع شدن افراد پديد نيامده‌اند، بلكه هر يك از آنها داراي ساختار اجتماعي خاص خويش است كه ماية تمايز آن‌ از ديگر اشكال متصور اجتماعي مي‌شود (واعظی، 1383).
    جامعة مورد نظر اسلام، جامعة انسانى زنده و پویاست. کار در این جامعه، رسالتى واجب است که انسان بايد همة توان خود را براى تحقق آن مبذول دارد. جامعه‏اى که از این کار‌ها و این پیوند‌ها تشکیل شده است، زنده است. بنا به تعبیر حدیث شریف نبوى، همچون پیکر است(مجلسي، 1403ق، ج ‏58، ص 150). به عبارت دیگر، جامعه از نظر اسلام، حاصل جمع و کنارهم قرار گرفتن افراد نیست، بلکه جامعه هویت و ویژگی‌هایی فراتر از شخصیت تک‌تک افراد آن دارد. ازاین‌رو، برای شاخص پیشرفت جامعه اسلامی شاخص‌هایی جدای از شاخص‌های پیشرفت انسانی لازم است. هرچند که شاخص‌های پیشرفت فردی و اجتماعی بر یکدیگر تأثیر و تأثر دارند. بر خلاف توسعه متعارف که چون جامعه را جمع جبری انسان‌ها، آن هم انسانی ساخته و پرداخته ذهن می‌داند، شاخص توسعه جامعه را منطبق با شاخص توسعه افراد می‌داند؛ یعنی اگر افراد جامعه دارای سواد، درآمد، بهداشت و آزادی باشند جامعه مورد نظر به رشد و توسعه رسیده است.
    شاخص
    شاخص راهنماي آماري است که تغييرات يک متغير را نسبت به زمان پايه نشان می‌دهد (خلعت‌بري، 1371، ص 606). واقع‌نمایی، قابلیت دسترسی، هزینة کم اطلاعات، سهولت درک و استفاده، از ويژگي‌هاي شاخص مناسب می‌باشد (ر.ک: خليليان اشكذري، 1390، ص 56). در اصطلاح، شاخص‌ها نكات بارز و برجسته‌اي هستند كه فرد با كمك آنها مي‌تواند اطلاعات بي‌شماري در مورد يك پديده را طبقه‌بندي كند و با استفاده از آن، با سرعت و دقت بيشتر به بررسي تحولات پديده مذكور بپردازد (دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، old.maslahat.ir).
    به‌طور‌کلی از شاخص، به‌عنوان تعیین‌کننده و ارزیابی‌کننده یک صفت و یا حالت و وضعیت در رابطه با موضوع مورد سنجش استفاده می‌شود (توکلی، 1390).
    اهداف پیشرفت جامعه از نظر اسلام
    در نگاه اسلامی، نهایت حرکت تکاملی انسان؛ «الله» است و این معنا در بسیاری از آیات قرآن، با تعبیرهای گوناگون همچون «إِلي رَبِّكَ الْمُنْتَهي» (نجم: 42)، «إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ» (نور: 42)، «إِنَّ إِلي رَبِّكَ الرُّجْعي» (علق: 8)، «الیه راجعون» (بقره: 156) ... بیان شده است. بنابراین، تکامل و تعالی در معارف اسلام به یک حرکت همه‌جانبه که در آن بُعد فرهنگی و معنوی دارای اصالت است، برمی‌گردد (آوینی، 1376، ص 9 و 10). به عبارت دیگر، آنچه در زمینة پیشرفت جامعه مدنظر اسلام است، بار مکتبی و اخلاقی آن است. ازاین‌رو، تقویت عواملی را توصیه می‌کند که به ارتقاء معنویت، اخلاق، تربیت و حیات طیبۀ انسانی کمک کرده، زمینه رشد و تعالی انسان‌ها و جامعه را فراهم آورده (رامش ورپرا، 1364) و موانع پیشرفت را از میان بردارد (اخترشهر، علی، 1386، ص 17 و 18). در نتیجه، ریشه‌های بدخواهی، غرور، خودکامگی و... از بین رفته و زمینة تبدیل چپاول، حرص، طمع، تبعیض و اجحاف به تعاون، محبت و اخوت فراهم می‌آید و سرنوشت ملت‌ها و نسل‌های بعدی تغییر می‌یابد (همان، ص 226ـ231). بنابراین، با حرکت در مسیر پیشرفت زمینه استقلال، اقتدار، عدالت، عزت جامعه فراهم می‌شود و روابط افراد بر آن اساس تنظیم شده و به همة آنها قدرت حرکت، نشاط و احساس مسئولیت می‌دهد. ازاین‌رو، اهداف پیشرفت از نظر اسلام را می‌توان در دو سطح مطرح کرد:
    الف. هدف نهایی که همان سعادت ابدی و قرب الهی است.
    ب. اهداف میانی: 1. تأمین نیازهای مادی و رفاه نسبی؛ 2. مکارم اخلاقی و رشد معنویات؛ 3. عدالت اجتماعی؛ 4. آزادی؛ 5. امنیت و آرامش.
    لازم به يادآوري است مورد اول و دوم، اهداف اصلی پیشرفت از نظر اسلام می‌باشد؛ چراکه اولی ناظر به نیازهای مادی انسان و جامعه است و دومی، ناظر به نیازهای روحی و معنوی انسان بوده و او را برای مقام قرب الی‌الله وحیات جاودانه در سرای دیگر آماده می‌سازد. اما سه هدف بعدی، گرچه به لحاظ اهمیت، به صورت مستقل و در شمار اهداف میانی بيان شده است، ولی در مقایسه با دو هدف دیگر، به‌منزلة اهداف تبعی و درواقع پیش‌شرط دستیابی مطلوب به آن دو می‌باشد. به عبارت دیگر، امنیت و آرامش و عدالت از نظر اسلام در صورتی مطلوب است که با تأمین نیازهای مادی و رفاه نسبی همراه باشد و آزادی و حق انتخاب در صورتی ارزشمند است که به مکارم اخلاقی افراد جامعه منتهی شود.
    ویژگی‌های جامعه پیشرفته
    از نگاه اسلام، با توجه به اهداف پیشرفت جامعه، روابط اجتماعی و وظایف یک شهروند، در رابطه با مردم و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، دارای اصول و ضوابطی است که هر فرد مسلمان در مناسبات و رفتارهای اجتماعی ملزم به رعایت آنهاست. در ادامه، به برخی از مهم‌ترین نشانه‌ها و ویژگی‌های پیشرفت جامعه از منظر اسلام اشاره می‌شود، تا در گام بعدی بر اساس این ویژگی‌ها، بتوان شاخص‌هایی را معرفی کرد:

    نمودار 1. ویژگی‌های جامعه پیشرفته از دیدگاه اسلام
    1. حاکمیت فضای عبودیت و توحیدمداری
    احساس نیاز به معبود حقیقی و پرستش، یکى از ضروریات فطرى و صفات عمومى بشر است و هیچ چیزی جایگزین آن نمى‌شود (يس: 61). سرچشمة حیات معنوى و همة امور دینى و اخلاقى، پذیرش توحید و پرستش خداى یگانه است. باید به موازات پیشرفت مادی، ابعاد معنوى، اخلاقى و انسانى در پرتو تقوا نیز تکامل یابد تا خلأهاى روحى و روانى را جبران كند. تقوا با پیشرفت انسانی رابطة مثبت دارد؛ یعنی میزان رشد و کمال انسان حتی در پیشرفت پایدار مادی به تقوا بستگی دارد. در بحث پیشرفت انسانی در نگاه اسلام علاوه بر تقوای فردی، نیاز به تقوای اجتماعی می‌باشد؛ به این معنا که حرکت کلان جامعه بایستی بر اساس ارزش تقوا و عبودیت شکل گیرد. قرآن گشایش انواع برکات آسمان و زمین را که در زندگی و تأمین هدف انسان نقش دارند، مشروط به ایمان و تقوای جمعی می‌داند (اعراف: 96).
    بنابراین، اعتقاد به توحيد و پايه‌ريزي تربیت و رفتار جامعه براساس تقوای الهی، از اهداف اولية تعالي‌بخش دين است. از سوي‌ ديگر، منشأ آثار مادي و معنوي در حیات فرد و جامعه مي‌شود و پيامدهاي تکويني بسیاری را به ‌دنبال دارد. از‌این‌رو، اسلام در برنامة پيشرفت و تکامل جامعه، به دنبال تربيت انسان‌هايي متدين، بانشاط، فعال، اميدوار به زندگي همراه با احساس عزت، کرامت و آرامش دروني است. افزون‌براين، درپي اتحاد افراد جامعه بر محور توحيد و اتصاف به فضايل اخلاقي و پاکي از رذايل است.
    2. روابط فردی و جمعی بر محور عدالت اجتماعی
    رسول اکرم می‌فرمایند: «عدل در مسائل اجتماعى مانند سپر نگهبانى است که افراد در پناه آن از تعدى محفوظ خواهند ماند» (مجلسی، 1403ق، ج 101، ص 92). جایگاه ارزشی عدالت در مبانی فکری دین اسلام، به‌واسطة این است که قوام و نظم اجتماعی منوط به آن است. ازاین‌رو، اقامه عدل و قسط در موارد زیادی مورد سفارش و تأکید آیات قرآن کریم است (انعام: 152؛ مائده: 8؛ كليني، 1407ق، ج 1، ص 542) و بیشتر احکام اسلامی نیز بر محور عدالت و در جهت تأمین آن در جامعه می‌باشد. ازاین‌رو، تدوین برنامه پیشرفت و ارائه شاخص و نیز نماگرهای ارزیابی آن باید بر پایه تأمین عدالت اجتماعی برای نسل حاضر و عدالت بین نسلی استوار باشد.
    3. اتحاد و همبستگی
    وحدت نظرى و عملى، در مسائل مهم و حیاتی و هماهنگى عناصر مؤثر جامعه، از نشانه‏هاى روشن پیشرفت و تمدن است. در سایة انسجام و همبستگى، سنت‏های حسنه در جامعه رواج می‌یابد؛ کمالات و امتیازات اقوام و افراد جامعه هم‌افزایی پیدا می‌کند؛ کمبودها و نقص‌‏ها رفع مى‌‏گردد؛ اندیشه‌‏ها و فرهنگ‌‏ها با هم آشتى مى‌‏پذیرد؛ تعاون و همیارى برای دستیابی به اهداف نظام اسلامی جان مى‌‏گیرد؛ اقتصاد رونق مى‌‏گیرد و ارکان حکومت و پایه‏هاى دولت تقویت مى‏شود. قرآن عامل این اتحاد و همبستگی و ملاک ارزشمندی آن را در سایه اعتصام به حبل‌الله می‌داند (آل‌عمران: 103).
    4. آزادی همراه با آزادگی
    وجود آزادى فردی و اجتماعی از مظاهر بارز پیشرفت است؛ جامعه‏اى که بر پایه آزادى اندیشه، آزادی بیان، آزادی از یوغ استکبار و استعمار، آزادی از هرگونه غرض‌ورزی و کینه‌توزی استوار باشد، در افق روشنى از تمدن انسانى قرار مى‏گیرد (www.islamquest.net). «آزادی» از مفاهیم ارزشی است که در نظام فکری اسلام، به‌طور ویژه و متفاوت از سایر نحله‌های فکری به آن توجه شده و در صورتی مطلوب است که با آزادگی همراه یا مقدمه رسیدن به آن باشد. آزادگي اين است كه انسان كرامت و شرافت خويش را شناخته و تن به پستي، ذلت و حقارت نفس و اسارت دنيا و زير پا نهادن ارزش‌هاي انساني ندهد (محدثي، 1381، ص 55). از ‌نظر اسلام، آن آزادي‌اي مطلوب و ارزشمند است كه در چارچوب حدود و ارزش‌هاي الهي و در مسير دستيابي به آزادگي و كرامت انساني باشد. بنابراين، آزادي‌هاي رايج در غرب كه غالباً با بي‌بند‌و‌باري و ناديده گرفتن فضايل انساني همراه است، از‌نظر اسلام مردود بوده، مانعي بر سر راه پيشرفت واقعي انسان و جامعه به‌شمار مي‌آيد (نهج‌البلاغه، ص 401).
    ميل به آزادي، از ‌جمله گرايش‌هاي فطري بشر بوده، پايين‌ترين درجة آن، اين است كه انسان در بند ديگري نباشد. از ديدگاه آمارتيا سن، توسعه آن هنگامي محقق مي‌شود که عوامل اساسي ضدآزادي، مانند فقر و ظلم، فرصت‌هاي محدود اقتصادي، محروميت‌هاي اجتماعي و بي‌توجهي به تأمين امکانات عمومي از بين برود. آزادي‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي و وجود نظام حمايتي، افراد را در جهت دستيابي به حقوق و فرصت‌هاي برابر توانمند مي‌سازد و قابليت‌هاي عمومي را ارتقا مي‌بخشد و با تأمين فرصت‌هاي مشارکت در تجارت و توليد، مي‌تواند بهره‌مندي افراد و منابع عمومي لازم براي رفاه اجتماعي را فراهم کند (ر.ک: سن، 1381، ص 5ـ25). ازاين‌رو، آزادي افزون‌بر اينکه از اهداف اساسي توسعة انساني است، يکي از ابزارهاي تسهيل‌کنندة آن نيز هست.
    5. شکل‌گیری فضای علم‌افزایی، تفکر و معرفت
    اقبال به علم و دانش با پيشرفت انساني، از جهت مادي و معنوي، و فردي و اجتماعي، و در ابعاد سياسي و اقتصادي و فرهنگي، ارتباط متقابل دارد. امروزه جدا از نقش آموزش در توسعة انساني، بر تأثير سرماية انساني و آموزش در رشد اقتصادي نيز بسيار تأکيد مي‌شود. سواد و کسب دانش، افزون‌بر تربيت و آماده کردن نيروي انساني ماهر، موجب گسترش مرزهاي دانش شده، و هر دو در پيشرفت جامعه از نظر اسلام تأثير بسزايي دارد.
    آشنایى با علوم و فنون از مظاهر تمدن، و جهل و ناآگاهى و نداشتن شناخت کافى نسبت به علم و صنعت از نشانه‏هاى عقب ماندگى و سقوط است. نقش مطالعه و تحقيق در يادگيري و دست يافتن به نکات تازه بر کسي پوشيده نيست. به همين دليل، ميزان مطالعه و عادت به تحقيق در بين افراد، يکي از نماگرهای ارزیابی میزان پيشرفت جوامع است. جامعه‌‏اى پیشتاز است که سهمی در معارف بشری داشته، گامى فراسوى علم و معرفت بردارد، وگرنه در پیچ و خم حیات، همچنان متحیر مانده و دیده به سوی علوم غیر دارد.
    امام موسی صدر، در مقالة «اسلام و خانواده در جامعه پيشرفته با اشاره به نقش علم در پیشرفت» می‌نویسد:
    «پیشرفت، حاصل تعامل مستمر میان انسان و جهانِ اطراف اوست. آدمى جست‌وجو می‌کند و سطرى از کتاب هستى را می‌خواند و از عنصرى جدید یا نیرویى نو یا صفتى تازه آگاه می‌شود. پس تلاش می‌کند تا از علمِ جدیدِ خود برای بهبود وضع خویش بهره بردارد. او با به کار گرفتن علم جدید، زندگى و محیط اطراف خود را دگرگون می‌کند. در این تغییر، خود او نیز پیشرفت می‌کند و آن‌گاه وضعیت جدیدِ خود را نقطه آغازى براى تحقیق و جست‌وجو درمورد علمى نو قرار می‌دهد و این روند ادامه می‌یابد» (http://www.imam-sadr.com).
    از سوی دیگر، آموزه‌هاي ديني و سيرة عملي پيشوايان معصوم در کسب علم و تأکيد بر تفکر و تدبر در آيات الهي و رازهاي نهفته در جهان خلقت (مجلسی، 1403ق، ج 68، ص327؛ کليني، 1407ق، ج 1، ص 43)، مشوق انديشمندان مسلمان در زمينة خلاقيت و نوآوري و نظريه‌پردازي است، به‌گونه‌اي‌که منجر به سامان يافتن زندگي مادي و معنوي فرد و جامعة اسلامي شود و انسان را از نظر علمي و عملي، در استفادة بهينه از امکانات خدادادي توانمند سازد.
    با توجه به تأکيد اسلام بر علم‌آموزي، مطالعه، تفکر و تدبر (مجلسي، 1403ق، ج 1، ص 171)، وجود برنامة منسجم و مداوم براي نهادينه شدن مطالعة مفيد و هدايت آن به‌سوي مطالعات بنيادي و کاربردي در مسير پيشرفت جامعه امري لازم است، به‌گونه‌اي‌که افراد، مطالعة مستمر روزانه را ضروري شمرده و زمان معيّني براي آن در نظر گيرند.
    6. امنیت
    مقوله «امنیت» در واقع ویژگی و پایه اساسی برای تحقق سایر ویژگی‌های جامعه پیشرفته است. حضرت ابراهیم از جمله ویژگى‌‏هاى خانه خدا را مأمن بودن آن معرفى مى‌‏كند و از خدا مى‌‏خواهد تا آن را براى زائرانش ایمن گرداند (بقره: 126). استعدادهای جامعه در بستر امنیت شکوفا خواهد شد؛ چراکه رشد و تعالى همه‌جانبه، تعلیم و تربیت و سایر ابعاد زندگى مادى و معنوى در سایه امنیت و آرامش امکان‌پذیر است. از سوي دیگر، بدون وجود امنیت، برنامه‌ریزی در راستای تأمین نیازهای اساسی جامعه، سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی ممکن نیست؛ چون تا سرمایه‌گذار احساس امنیت نکند، در مسیر سرمایه‌گذاری برای تولید و ایجاد اشتغال قدم نمی‌گذارد. به عبارت دیگر، نوآوری و ابتکار برای پیشرفت دانش و فناوری، تنها با وجود امنیت و آرامش تحقق می‌یابد. ازاین‌رو، به راز و حکمت این سخن ارزشمند از نبی مکرم اسلام بیشتر پی می‌بریم که فرمود: «دو نعمت است که قدر آن شناخته شده نیست؛ سلامتی و امنیت» (فتال نيشابورى، 1375، ج 2، ص 472).
    7. نیروی انسانی متعهد و متخصص
    منظور از «تعهد»، این است که فرد مسلمان با توجه به شأن و جایگاهی که در جامعه اسلامی دارد، متذکر و عامل به عهد ـ نانوشته و در عین حال انسانی ـ خدمت به خلق خدا در قبال استفاده از نعمت‌ها و امکانات خدادادی باشد. غالباً وصف اخلاقی تعهد را در کنار وصف علمی و فنی تخصص به کار می‌برند که خود، نشانگر ارتباط وثیق اخلاق با علوم اجتماعی است. تخصص و تعهد، دو ویژگی اساسی نیروی کار و مدیریت است که در آموزه‏های دینی، به شدت مورد تأکید است، به گونه‏ای که ممکن نیست هیچ‏یک بدون دیگری، ملاک ارزیابی و مطلوبیت باشد. قرآن در دو آیه «إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» (قصص: 26)؛ «قالَ اجْعَلْنِي عَلي خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (يوسف: 55) و در مقام بیان دو جریان مختلف فعالیت اقتصادی و مدیریتی به تناسب کار مورد نظر (استئجار و مدیریت تجهیز و تخصیص بودجه) با تعابیر «امین» و «حفیظ» به نهاد اخلاقی تعهد و با عناوین «قوی» و «علیم» به نهاد فنی ـ علمی تخصص راهنمایی می‌کند. در بینش اقتصادی اسلام، «متعهد غیرمتخصص» در شمار «متخصص غیرمتعهد» قرار می‏گیرد (کلینی، 1407ق، ج 10، ص 503). از‌این‌رو، آگاهی از دانش‌های هر زمان و افزایش تخصص، در کنار پاکی و تعهد، از وظایف دینی نیروی کار است، به گونه‏ای که تعهد او اقتضا می‏کند، از پذیرش کاری که تخصص و توان آن را ندارد، خودداری ورزد.
    از اثرات روحیه تعهد در اقتصاد، این است که در فرد گرایش به انجام صحیح کار و وظایف شغلی، بدون نیاز به نظارت مستقیم را ایجاد می‌کند. از نشانه‏های آن، انجام کار بیشتر و بهتر، کنترل درونی و مسئولیت‏پذیری است. از دیگر آثار تعهد، مسئولیت‌آوری و مسئولیت‌پذیری در محدوده معین است. پيشرفت يک ملت در زمينه‌هاي مختلف بر دو رکن تخصص و تعهد افراد آن استوار است و اين دو، به‌مثابة دو بال، رشد و تکامل مادي و معنوي جامعه را ممکن مي‌سازند.
    8. فرهنگ اصیل و پویا
    واژة «فرهنگ» که در لغت در معاني مختلفي مانند ادب، تربيت، دانش، علم، معرفت و آداب ‌و رسوم (معين، 1360، ج 2، ص 2538) به‌کار رفته، در اصطلاح، مجموعة پيچيده‌اي است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنايع، تکنيک‌ها، اخلاق، قوانين، سنن و در کل، تمام عادت‌ا و ضوابطي است که انسان آن را از جامعه فراگرفته است و در قبال آن جامعه، تعهداتي بر عهده دارد (روح‌الاميني، 1379، ص 17). فرهنگ اسلامي همة باورها، عادت‌ها، آداب‌ و رسوم و ارزش‌هاي حاکم بر جامعه است که همراه با رعايت حدود و قوانين اسلامي، بر اساس وحي الهي و سخنان پيشوايان معصوم، پديد آمده باشد (خليليان اشكذري، 1381، ص ۳۶).
    دربارة فرهنگ جوامع، نکتة ذيل درخور توجه است.
    فرهنگ‌هاي داراي منشأ وحياني و عقلاني، همگي با فطرت انساني موافق‌اند و موجب پيشرفت فردي و اجتماعي مي‌شوند. در مقابل، فرهنگ‌هاي برخاسته از گرايش‌هاي مادي که تنها براي ارضاي بُعد حيواني انسان پديد آمده‌اند، مخالف با فطرت انسان و مانع از پيشرفت جامعه هستند.
    با توجه به تعريف، ابعاد و مؤلفه‌هاي فرهنگ، مي‌توان به جايگاه و نقش مهم آن در پيشرفت فرد و جامعه پي برد؛ زيرا نوع و سطح فرهنگ هر جامعه‌اي تعيين‌کنندة افکار، باورها، آداب ‌و رسوم، کيفيت اخلاق و رفتار افراد آن است که اگر مناسب و هماهنگ با پيشرفت انساني باشد، تسهيل‌کنندة اين مسير خواهد بود. مثلاً، مسير پيشرفت در يک جامعة جدي، سخت‌کوش، منضبط، قانون‌مدار و با اخلاق و رفتار عقلايي، با وجود نهادهاي قانوني مناسب، هموار است. اما در مقابل، اگر افراد جامعه کار و تلاش را جدي نگرفته و به رعايت نظم و انضباط عادت نداشته باشند و گرفتار خرافات و قانون‌گريز باشند و در باورها و ارزش‌هاي اخلاقي، دچار ضعف و اختلاف باشند، پیشرفت جامعه در مسير اهداف مورد نظر کند مي‌شود يا به رکود و عقب‌ماندگي مي‌انجامد (نهج‌البلاغه، ص 252؛ حرعاملي، 1409ق، ج 1، ص 92، ح 217؛ مجلسي، 1403ق، ج 44، ص 139؛ كليني، 1407ق، ج 5، ص 85). در اين ‌زمينه، خانواده، مدرسه و رسانه‌ها به‌عنوان حلقه‌های اتصال فرد با جامعه، در ایجاد فرهنگ صحیح و مناسب بالاترين نقش را ايفا مي‌کنند (ر.ک: روحانى دهكردى و باقرى قلعه سليمى، 1391؛ رستمى‌نسب و شبسترى‌نژاد راورى، 1394). 
    9. رفاه نسبی
    قرآن کريم در آيات متعددي بر استفاده از نعمت‌هاي پاکيزة الهي تأکيد کرده است (بقره: 172). همچنين، در اين ‌زمينه مي‌فرمايد: «چه کسي روزي‌هاي پاکيزه و زيور و زينت الهي را بر بندگان حرام کرده است؟» (اعراف: 32).
    پيامبر اکرم در مواجهه با مردي ژوليده‌مو با لباس‌هاي کثيف و ظاهري نامناسب فرمود: «مِنَ الدّين المُتْعة واظِهارُ النِعْمَة» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 439)؛ بهره‌گيري و استفاده از مواهب الهي و آشکار کردن نعمت جزو اسلام است.
    اسلام، افزون ‌بر توسعة کمّي و افزايش امکانات، بر بهبود کيفي زندگي تأکيد مي‌ورزد و زيبايي و آراستگي را از نيازهاي بشر مي‌داند که بايد اشباع شود. بنابراين، به آراستن خود و زيباسازي زندگي ترغيب کرده است. رسول اکرم، دربارة استفاده از نعمت‌هاي الهي مي‌فرمايد: «خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. همچنين، دوست دارد که اثر نعمتش را در زندگي بنده‌اش ببيند (محمدی‌ری‌شهری، 1377، ج 2، ص 772).
    بنابراين، ایجاد رفاه نسبی برای جامعه از ديدگاه اسلام، نه‌تنها نکوهيده نيست، بلکه ستودني است؛ به‌ويژه اگر با اين قصد همراه باشد که با استفادة بهتر از نعمت‌ها، فرصت بيشتري براي رسيدگي به تهذيب خويش و تربيت ديگران و عبادت خدا فراهم آيد (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، مباني اقتصاد اسلامي، 1387، ص 128). اسلام، حتي کار و تلاش براي توسعه و گشايش بيشتر در زندگي را ستوده و آن را موجب کسب مقامات اخروي و پاداش الهي دانسته است (کليني، 1407ق، ج 5، ص 78، ح 5).
    بنابراین، اگر وسايل زندگي مهيا، و رفاه نسبي تأمين باشد و زمان و نيروي کمتري براي کسب آن صرف شود، افراد بهتر مي‌توانند به تهذيب و رشد معنوي خود بپردازند. البته، گشايش و رفاه در زندگي مادي براي دستيابي به سعادت و کمال روحي و معنوي در حد اعتدال لازم است؛ زيرا در بيشتر افراد، همان‌طورکه کمبود و فقر در معيشت و عدم دسترسی به حداقل زندگي، موجب دور شدن از هدف اصلي خلقت مي‌شود (ذاريات: 56؛ کليني، 1407ق، ج ‏3، ص 74)، رفاه و گشايش بيش از حد نيز غفلت و طغيان را درپي دارد (علق: 6 و 7).
    تجمل‌گرايي و رفاه‌زدگي ـ که به‌طور معمول همراه با اسراف و زياده‌روي است ـ زيان‌هاي اجتماعي فراواني درپي دارد؛ زيرا ولخرجي و عياشي تعدادي اندک، همراه با بي‌اعتنايي به وضع ديگران، به‌ويژه محرومان، موجب محروميت بسياري از افراد جامعه مي‌شود.
    10. سلامتی و بهداشت
    تأمين مطلوب معاش و رفع نيازهاي مادي جامعه، اگر با سلامت جسم و روح انسان همراه باشد، زندگي را گوارا و زمينة رشد مادي و معنوي افراد جامعه را فراهم مي‌سازد. بنابراين، يکي دیگر از ویژگی‌های مهم جامعه پیشرفته سلامت روحي و جسمي افراد است. قرآن کريم با بيان دو قاعدة کلي، افراد جامعه را در زمينة حفظ سلامت راهنمايي کرده است: نخست، طيبات و چيزهاي پاکيزه را حلال، و خبائث و چيزهاي ناپاک و منافي با طبع سالم انساني را تحريم کرده است (تعراف: 157)؛ دوم، بر استفاده از خوردني‌ها و آشاميدني‌ها در حد اعتدال تأکيد کرده است (اعراف: 31). برای تحقق دو عامل مذکور، بايد افزون ‌بر تأمين نيازهاي غذايي انسان، محيط زندگي نيز مناسب باشد تا زمينة رشد و پيشرفت همه‌جانبة جامعه انسانی فراهم آيد. ازاين‌رو، بهداشت فردي و اجتماعي، به همراه سلامت، ضروري است و نقشي تعيين‌کننده دارد. بنابراين، هر فرد بايد نکات ايمني و دستورهاي بهداشتي را رعايت کند و مطابق با آموزه‌هاي اسلامي و دستاوردهاي علمي و تجربي بشر، زمينه‌هاي اجتماعي سلامت خود و ديگران را فراهم آورد. دولت اسلامي نيز موظف است که محيط زيست افراد جامعه را از هرگونه آلودگي به ‌دور نگاه دارد و زمينه‌هاي سلامت جسم و روح آنان را فراهم سازد.
    11. ولایت‌پذیری
    يکي از پيش‌فرض‌هاي هر قانون و برنامه‌اي، از جمله برنامة پيشرفت اسلامی جامعه، لزوم متابعت از آن و اطاعت از ولی امر است؛ زيرا عملياتي شدن برنامة پيشرفت به پيروي جامعه از کساني نياز دارد که جايگاه قانوني دارند. مطلبي که در اسلام و به دنبال آن، برنامة پيشرفت انساني مبتني‌بر آموزه‌هاي اسلامي مطرح مي‌شود، اين است که تنها پذيرش ولايت کسي پذيرفتني است که واجد شرايط لازم باشد. پيامبر اکرم در اين ‌زمينه مي‌فرمايند: «کسي صلاحيت امامت دارد که در او سه ويژگي باشد: تقوا و پرهيزکاري که او را از معصيت خدا بازدارد؛ صبر و بردباري که خشم خود را کنترل کند؛ ولايت و سرپرستي نيکو، به‌سان پدري مهربان و دلسوز، بر کسي که ولايت را مي‌پذيرد» (کليني، 1407ق، ج ‏1، ص 407).
    در حديثي امام علی ویژگی جامعه ولايت‌پذير را در هفت نشانه جمع کرده است:
    1. بذل جان و مال در راه ولايت؛ 2. برقراری روابط دوستي براساس مودت و محبت اهل‌بيت؛ 3. تعامل اجتماعی در مسير احياي امر امامان؛ 4. خودداری از ظلم با بروز خشم و غضب؛ 5. تجاوز نکردن از عدالت؛ 6. نافع براي همسايگان و مجاوران؛ 7. معاشرت مسالمت‌آمیز (مجلسي، 1403ق، ج 75، ص 26).
    با دقت در ويژگي‌های مذکور در روايت اخير، به‌خوبي تأثير ولايت‌پذيري در اجرا و پيشبرد برنامة پيشرفت فرد و جامعه نمايان مي‌شود؛ زيرا به تمام ابعاد اجتماعي، اقتصادي، سياسي، اخلاقی و علمي لازم براي پيشرفت انسان و اجتماع اشاره شده است. بنابراين، اعتقاد به اصل امامت و پذيرش عملي ولايت ارتباط وثيقي با پيشرفت جامعه از ديدگاه اسلام دارد.
    12. اصالت و استحکام نهاد خانواده
    نظام خانواده، کوچک‌ترین واحد اجتماعی است که اساس و زیرساخت سایر نهادهای اجتماعی به‌شمار می‌رود. خانواده را می‌توان حلقه ارتباطی فرد و جامعه دانست. افرادی که در این واحد کوچک اجتماعی رشد می‌كنند و تربیت می‌شوند، به میزان رشد و شکوفایی‌شان، در اداره واحدهای اجتماعی بزرگ سهم و نقش دارند. به عبارت دیگر، افرادی که روزی به‌عنوان فرمانروای مقتدر و سیاستمداری برجسته و مدیر نیرومند، مبتکر خلاق و توانا، نیروی کار فعال و با نشاط و همچنین عالمان محقق که بهره‌های فکری و ابداعات فنی خود را در اختیار جامعه قرار می‌دهند، و مسئولیت‌های خطیری را به عهده می‌گیرند، کانون خانواده تربیت‌گاه نخستین آنهاست (http://tabrizema.ir). در فرهنگ اسلامی، خانواده نقش مهمی در راستای اهداف دینی ایفا می‌کند، به‌گونه‌ای‌که می‌توان گفت: وجود خانواده‌های با ایمان، کارا و بانشاط که بر اساس موازین و احکام الهی اداره می‌شود، از صفات و ویژگی‌‌های جامعه اسلامی به‌شمار می‌آید.
    هیچ یک از دو مکتب سرمایه‌داری لیبرال و سوسیالیستی، در برنامة توسعه جامعه خود به خانواده توجهی ندارند و حتی می‌توان گفت: سیاست‌های ضد خانواده دارند. ازاین‌رو، کشورهایی که به نوعی در برنامه‌ها و سیاست‌های مدیریتی خود از این نظام‌ها متأثر هستند، ضعف نهاد خانواده را در جامعه خود نظاره‌گرند. به‌طوری‌که امروزه فروپاشی خانواده، یکی از معضلات جوامع غربی و نیز جوامع متأثر از توسعه غرب است (http://tabrizema.ir).
    در جامعه اسلامی ایران نیز بعد از تجربه ناگوار اجرای برنامه‌های توسعه بر مبنای تئوری‌های غیربومی و شبه لیبرالی که به دلیل عدم سنخیت آنها با فرهنگ خاص ایرانی ـ اسلامی مردم ایران کارایی لازم را نداشتند، ضرورت تدوین الگوی پیشرفت بر محوریت فرهنگ اسلامی و ایرانی احساس شد. ازآنجاکه در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی خانواده از جایگاهی قدسی ویژه‌ای برخوردار است، در ابعاد گوناگون برنامه پیشرفت جامعه اسلامی (معنوی، مادی، سیاسی، علمی، اقتصادی، فرهنگی) باید اولاً، به کارایی و نقش این نهاد و ثانیاً، عوامل آسیب‌زننده به آن توجه جدی کرد.
    بنابراین، باید شرایط را برای تحقق بهره‌مندی و بهینه‌سازی نظام خانواده در جهت ایجاد خانواده خلاق و بانشاط آماده کرد. به همین دليل، لازم است که به جایگاه ویژه بانوان در نقش همسر و مادر که محور امور داخلی خانواده است، بها داده شود و از طریق آموزش و رفع عواملی که موجب کم‌رنگ‌شدن حضور بیشتر آنها در خانواده است، موجبات رشد و پرورش خانواده و به تبع آن پیشرفت جامعه را فراهم نمود. با نگاهی ژرف به مسئله پيشرفت و سعادت فرد و جامعه در سطح کلان، به این نتیجه می‌رسیم که استحکام نهاد خانواده، تضمین‌کنندة سلامت، سعادت و امنيت جامعه است (تحریم: 6؛ نوری، 1389). 
    شاخص‌های جامعه پیشرفته
    آموزه‎هاي اسلامي با محتواي غني، از جهت نگاه فردي و اجتماعي و توجه به ابعاد روحي و جسمي، مادي و معنوي، و دنيايي و آخرتي انسان، تحت عناويني چون «کمال و سعادت» (كليني، 1407ق، ج ‏5 ص 257 و 336؛ ج ‏7، ص 230)، «فوز» (فتح: 5؛ توبه: 72؛ جاثيه: 30؛ مائده: 119) و «فلاح» (مؤمنون: 1؛ اعراف: 157؛ لقمان: 4 و 5؛ آل‌عمران: 104)، به پيشرفت انساني و با عناوینی مثل «بلده طیبه» (سباء: 19) و «حیات طیبه» (نحل: 97) به جامعه پیشرفته و اقتضائات و لوازم و اهداف آن اشاره کرده است. در این گفتار، از ميان مضامين گوناگون آيات و روايات، مي‌توان تدین و دين‌باوري، امنیت و آرامش اجتماعی، عدالت اجتماعی، اقتدار علمی ـ سیاسی ـ اقتصادی، آزادی همراه با آزادگي را به‌عنوان شاخص‌هایی برای ارزیابی جامعه پیشرفته اسلامی معرفی کرد.

    نمودار 2. شاخص‌های جامعه پیشرفته از نظر اسلام
    لازم به يادآوري است که اولاً، شاخص دين‌باوري بر ساير شاخص‌هاي اولويت دارد؛ بدين‌معنا که پايبندي به دين‌ و تنظيم امور فردي و اجتماعي، بر اساس آموزه‌هاي دين، مستلزم شاخص‌های ديگر هست. اما بايد توجه کرد که نگاه به پيشرفت و تکامل جامعه از دريچه اين شاخص‌ها مورد اهتمام دين است. بنابراين، ذکر اين شاخص‌ها در کنار دين‌باوري به‌معناي هم‌تراز بودن با آن نيست. ثانیاً، منظور از دین در این مقاله صرفاً دین اسلام است، نه ادیان دیگر.
    الف. تدین و دین‌باوری
    دين، مجموعه حقايق و ارزش‌هايي است که از طريق وحي، به‌وسيله کتاب و سنت، براي هدايت انسان‌ها، به دست بشر مي‌رسد. با توجه به اينکه در آية «... إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ...» الکلم الطيّب را به اعتقادات حق تفسير کرده‌اند (فاطر: 10؛ طباطبائي،‌ 1417ق، ج ‏17، ص 23)، مي‌توان از دو زاویه بينش و عقيده و پايبندي به تکاليف دربارة دين‌باوري بحث کرد؛ زيرا دیانت هر فرد در دو جهت تجلي مي‌يابد: يکي از بُعد اعتقادی که با سنجش ايمان و عقيده شخص قابل بررسي‌ است و ديگري، از جهت عمل و رفتار که از جهت پايبندي به تکاليف الهي قابل پیگیری است. در نگرش الهي، ارزش و موقعيت انسان در گرو تدين اوست (مائده: 68). اهميت دين‌داري در اعطاي نگرش فرامادي به انسان است. پايبندي به دين تأثيري شگرف در رفتار و شخصيت انسان دارد. دين‌داري، با گسترش سطح بينش انسان و زواياي فکري وي، شخصيتي متمايز و مطابق با فطرت الهي به انسان مي‌بخشد. انسان با پايبندي کامل به موازين و معيارهاي ديني، مي‌تواند به هدف پيشرفت؛ يعني به مقام رضوان الهي نايل شود. اعتقاد به اصول دین موجب کنترل حب‌وبغض‌ها و کاهش جرايم و خلاف‌هاي آشکار و پنهان مي‌شود. اين اعتقاد، از بهترين عواملي است که مي‌تواند جامعه را به ‌سمت سعادت و کمال سوق دهد؛ زيرا انساني که اين باور در او نهادينه شده است، نه‌تنها در اصلاح نفس خويش مي‌کوشد، بلکه به آنچه پيرامون وي اتفاق مي‌افتد؛ بي‌اعتنا نيست و درصدد اصلاح جامعه نيز خواهد بود. بنابراين، اعتقاد کامل به دین و عمل به مضامین آن، زمينة اجراي برنامه پيشرفت انساني مطلوب از نظر اسلام را فراهم مي‌سازد.
    ازاين‌رو، تدین و دين‌باوري به‌عنوان اولين و مهم‌ترين شاخص سنجش پيشرفت جامعه انتخاب شده است که مي‌توان آن را حاکم بر ساير شاخص‌ها و ناظر بر آنها دانست. براین‌اساس، مي‌توان گفت: برنامه پیشرفت اسلامی برخلاف توسعه غربی به دنبال روش و شيوه‌اي است که زمينة رشد فضايل اخلاقي، تکامل انسان و تحقق حيات طيبه را فراهم آورد.
    دربارة سنجش میزان تدین جامعه و باور به دین، در روايات به نماگرهايي همچون ميزان بازدارندگي از محرمات (ابن‌بابويه، 1398ق، ص 27) و ميزان اطاعت‌پذيري و درجه ولايت (همان، ج 3، ص 13) اشاره شده است.
    ب. امنیت و آرامش اجتماعی
    دستیابی به امنیت، اطمينان خاطر و آرامش روحي همواره يکي از دغدغه‌هاي انسان و جوامع و همچنین یکی از عوامل تمایل انسان به تشکیل اجتماع بوده است. نياز به امنیت و آرامش در زمان فعلي، بيش از هر زمان ديگري احساس مي‌شود؛ زيرا امروزه، با وجود اينکه زندگي با پیشرفت دانش و فناوری، همراه با رفاه نسبی بالاتری است، بيشتر افراد و حتی برخی جوامع از وجود اضطراب و ناامنی رنج می‌برند و برای آن هزینه می‌پردازند. پيشرفت جامعه به سبک توسعه غربی، هرچند از حيث مادي زندگي راحت و مرفهي براي بخش‌هایی از جامعه خود به ارمغان آورده، ولي آرامش و آسایش خاطر را به‌عنوان یکی از شاخص‌های اساسی پیشرفت از افراد زیادی گرفته است. علت اين امر، توجه افراطي توسعة متعارف به بُعد مادي انسان و غفلت از نيازهاي معنوي اوست. دين اسلام، به اطمينان خاطر و احساس امنيت و آرامش در سطحي گسترده توجه کرده است. پيامبر گرامي اسلام، اطمينان خاطر و آرامش را بهترين زينت فرد در کنار ايمان مطرح مي‌کند (مجلسي، 1403ق، ج 68، ص 337). همچنين در نظر ايشان، حُسن و کمال در زيبايي لباس و ظاهر زندگي نيست، بلکه در آرامش خاطر و وقار است (پاينده، 1382، ص 656).
    در متون اسلامي، به برخي عوامل اطمينان‌آور و آرامش‌بخش مانند ياد خدا (رعد: 28)، ازدواج (روم: 21)، و نظافت (همان، ‌ص 323) اشاره شده است. ايمان به خدا، از پايه‌هاي اساسي‌اي است که امنیت اجتماعي در پرتو آن شکل مي‌گيرد. نقش ايمان در دستيابي به اطمينان خاطر و آرامش، به‌گونه‌اي است که هيچ چيز ديگري جاي آن را نمي‌گيرد. همين امر، يکي از علت‌هاي اقبال انسان معاصر به دين شمرده مي‌شود.
    با توجه به تأثير اين شاخص در پيشرفت مادي و معنوي انسان، توجه به آن در برنامة پيشرفت جامعه اسلامی ضرورت دارد. بنابراين، دولت اسلامي بايد در جهت ايجاد فضاي آرام و امن در جامعة اسلامي، راهبردهای لازم را در برنامه پیشرفت اجتماعی مورد ملاحظه قرار دهد؛ زیرا علاوه بر تأثیر آن در نشاط و پویایی افراد جامعه، بر اساس درجه امنیت و آرامش اجتماعی هر کشور، ساير جوامع در مورد انتقال سرمایه و برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با آن تصمیم‌گیری می‌کنند.
    ج. عدالت اجتماعی
    هدف از خلقت انسان، رسیدن به کمال و قرب الهی است و برای رسیدن به این مقصد، عوامل متعددی چون کار و تلاش و همت بلند نقش دارند. اما آنچه می‏تواند جامعه انسانی را به سوی این هدف سوق دهد و نقش اساسی ایفا کند، عدالت اجتماعی است. خداوند يکي از اهداف بعثت پيامبران و نزول کتب آسماني را اقامه قسط و عدل در جامعه معرفی کرده است (حديد: 25). عدالت، به‌ویژه عدالت اجتماعی پیوند عمیقی با مسئله توزیع در اقتصاد دارد. منظور از «عدالت اجتماعی»، تخصیص «منصفانة» منابع و برابری فرصت‌ها در یک جامعه است (دایرةالمعارف روتلج اقتصاد سیاسی بین‌المللی، مقاله G O، ص 858). اگر مفهوم «توزیع» را عام در نظر بگیریم، تا شامل تمام حوزه‌ها شود؛ یعنی شامل حوزة اقتصاد و فرصت‌های درآمدی و شغلی، حوزة تعلیم و تربیت، حوزة خدمات عمومی و در رأس آن، بهداشت عمومی و حوزة سیاسی و فرصت‌های مشارکت سیاسی؛ در این صورت عنوان عدالت اجتماعی شامل گسترة وسیعی است و از چارچوب اقتصادی صرف خارج می‌شود.
    در نظریات مربوط به عدالت، رشد، توزیع و کارایی در اقتصاد متعارف، ازآنجاکه زیربنا را اقتصاد می‌دانند، برخی مکاتب بر این باور هستند که چون نظام اقتصاد به‌طور خودکار و طبق قوانین طبیعی رو به سوی تعادل دارد، نیازی به مکانیسمی جداگانه برای تضمین و برقراری عدالت نیست. از نظر آنها، کاراترین تخصیص‌ها و بهترین توزیع به وسیله نظام بازار صورت می‌گیرد.
    در این راستا، برخی از اقتصاددانان توسعه معتقدند: از طریق آموزش و ایجاد توانایی براي گسترش آزادی‌های افراد و دایره انتخاب آنها، می‌توان به عدالت اجتماعی نزدیک شد. هرچند اقتضای برنامه‌های رشد و توسعه این است که عده‌ای از محرومان جامعه، زیر چرخ توسعه و رشد پایمال شوند (جهانیان، 1388). اما با توجه به آموزه‌های اسلامی می‌توان گفت: توجه دین به پیشرفت به گونه دیگری است و پیشرفت را در هم‌زمانی عدالت در توزیع با رشد و کارایی می‌داند (رجايي، 1392)؛ یعنی نه‌تنها نباید به بهانة توجه به یک مقوله از مقولات دیگر غافل شد، بلکه عملیاتی شدن پیشرفت و رشد به عدالت در توزیع وابسته است. از نظر آموزه‌های اسلامی، پیشرفت و عدالت نسبت به یکدیگر هم‌افزایی دارند. نمی‌توان بدون توجه به عدالت به پیشرفت و کارایی رسید و همچنین نمی‌توان بدون رشد و کارایی به برقراری عدالت امیدوار بود. بنابراین، عدالت اجتماعی یکی از شاخص‌هایی است که پیشرفت، رشد، کارایی و توزیع بهینه را انعکاس می‌دهد.
    د. اقتدار علمی، سیاسی، اقتصادی
    رشد و پیشرفت با وجود نظام سیاسی مقتدر و باثبات امکان‌پذیر است. ثبات و اقتدار سیاسی نیز با مشارکت هر چه بیشتر مردم در جریانات سیاسی و حکومتی فراهم می‌شود. نظام سیاسی غیرمتمرکز و غیرمستبدانه کمتر مبتلا به بحران و فراز و نشیب شدید می‌شود. حضور شمار زیاد تصمیم‌گیران موجب بروز تنوع بیشتر، پختگی و جامعیت طرح‌ها می‌شود و در فضای عمومی، احتمال بروز مخاطرات کمتر می‌شود (بیگ‌زاده، ۱۳۸۴، ص 79).
    مشارکت فعال افراد جامعه و گروه‌های سیاسی در سرنوشت جامعه در اقتدار و امنیت و ثبات آن تأثیر بسزايي دارد. این شاخص را می‌توان در میزان مشارکت برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به‌عنوان قوة مقننه و نیز انتخابات ریاست جمهوری به‌عنوان قوة مجریه و انتخابات مجلس خبرگان که در روند جمهوریت و اسلامیت نظام تأثیرگذار است، مورد ارزیابی قرار داد.
    جامعه‌ای که داعیة پیشرفت دارد، لازم است در سطح منطقه‌ و بین‌المللی، دارای نظام سیاسی مقتدری باشد که بتواند امنیت کامل را تأمین کند. در این بین، نقشی که گروه‌‌های اجتماعی، نهادهای سیاسی و نخبگان در شکل‌بندی قدرت سیاسی، منطقه‌‌ای و بین‌المللی ایفا می‌‌کنند، حائز اهمیت است. اما باید توجه داشت که اقتدار سیاسی یک جامعه در گرو اقتدار علمی و اقتصادی آن است. اگر جامعه‌ای در علم و فناوری نیازمند بیگانگان باشد، یا اینکه در اقتصاد به‌ویژه در تولید کالاهای استراتژیک مستقل نباشد، از نظر سیاسی نیز در داخل و خارج ضعیف است. مقام معظم رهبری، در رابطه با اقتدار سیاسی به نقش اقتدار علمی و اقتصادی این‌گونه اشاره کرده‌اند: «عامل اصلی كه به یك ملت اقتدار می‌بخشد، علم است. علم، هم می‌تواند اقتدار اقتصادی ایجاد كند، هم می‌تواند اقتدار سیاسی ایجاد كند، هم می‌تواند آبرو و كرامت ملی برای یك ملت در چشم جهانیان به وجود بیاورد» (بیانات مقام معظم رهبري، www.leader.ir).
    ه‍ . آزادی همراه با آزادگی
    آزادی در شمار ارزش‌های اصیل، اساسی و والای هر انسانی است. ميل به آزادي، از جمله گرايش‌هاي فطري است که در همة انسان‌ها در هر زمان و مکاني وجود دارد و شامل حوزه‌ای گسترده از مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود. در ادبیات فرهنگ اسلامی، واژه «آزادگي» از ارزش بیشتری برخوردار است؛ چراکه آزادی خصوصاً در دهه‌های اخیر و در فرهنگ توسعه غربی، بار معنایی خاصی را بر تفکر افراد جامعه تحمیل می‌کند. «آزادي»، اصطلاحي حقوقي و اجتماعي است و به‌معناي رهايي از اسارت ديگران، و نيز رهابودن در بُعد فکري و عملکردي، از سلطه انديشه يا فرهنگ و دين خاص و انتخاب فردی مسير زندگي است. آزادي، گاهي به پذيرش ذلت و قرار گرفتن در موضع ضعف مي‌انجامد؛ اما «آزادگي» برتر از آزادي است و نوعي رهايي از قيدوبندهاي ذلت‌آور، و به‌معناي رهايي عقل و جان انسان از زندان نفس و شهوت است. تعلقات و پايبندي‌هاي انسان به ثروت و مقام و فرزند و مانند اينها در مسير آزادي روح او مانع مي‌آفريند. همچنين، آزادگي در اوج ارزش‌هاي انساني قرار دارد و آدمي را از خوي پست حيواني به بلنداي معرفت و معنويت مي‌رساند (ر.ک: محدثي، 1381، ص ۵۵). آزادگي اين است که انسان کرامت و شرافت خويش را بشناسد و به پستي و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنيا و زيرپا نهادن ارزش‌هاي انساني تن ندهد (همان).
    مطلوبيت آزادي نيز مطلق نيست، بلکه تا آنجا پسنديده است که وسيله و ابزار کمال روح باشد. اسلام نيز براي رعايت مصالح جامعه، آزادي را با رعايت حدود الهي مي‌پذيرد. ازاین‌رو، پذيرش هرگونه سلطه حکومت طاغوت، اعم از اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، با اصل آزادی و آزادگي جامعه اسلامی در تناقض است. به دوستي گرفتن بيگانه، نمونه کوچکي از پذيرش سلطه بيگانگان است؛ زيرا به سلطه کامل دشمن بر فرد و جامعه مي‌انجامد. قرآن کريم، براي مؤمني که به اين دوستي تن داده باشد، کرامت و شخصيتي قائل نيست (آ‌ل‌عمران: 28).
    نتیجه‌گیری
    در نگرش اسلامي، جامعة پيشرفته بدون انسان پيشرفته معنا و مفهومی ندارد. ازاین‌رو، مقدم بر آن به پیشرفت انسان توجه و بر آن تأکيد مي‌کند؛ بدين‌معنا که از ديدگاه اسلامي، چنين نيست که همواره حصول منافع فردي به تأمين منافع و مصالح اجتماعي يا به‌عکس بينجامد، بلکه فرد و جامعه مي‌توانند مکمل يکديگر باشند. پيشرفت انسان به اوضاع جامعه‌اي که در آن زندگي مي‌کند، بستگي دارد. ازاین‌رو، اسلام بر اهمیت انتخاب محل زندگی تأکید كرده است. در اين تحقيق، دوازده ویژگی از ویژگی‌های جامعه پیشرفته اسلامی تبیین شد. سپس، با استفاده از این ویژگی‌ها و مراجعه به آموزه‌های دینی شاخص‌های «تدین و دين‌باوري»، «امنیت و آرامش اجتماعی»، «عدالت اجتماعی»، «اقتدار علمی، سیاسی، اقتصادی»، «آزادی همراه با آزادگي» مطرح و به‌طور خلاصه تبیین شد. از میان شاخص‌های پنج‌گانه مذکور، شاخص «تدین و دین‌باوری»، چون چتری بر همه ویژگی‌ها، قابلیت ارزیابی همه آنها را دارد، ولی این ارتیاط برای برخی ویژگی‌ها، از جمله حاکمیت فضای عبودیت، توحیدمداری، روابط فرد و جامعه بر محور عدالت اجتماعی، اتحاد و همبستگی، امنیت، نیروی انسانی متعهد و متخصص، مسئولیت‌پذیری، بهداشت و سلامت، ولایت‌پذیری، اصالت و استحکام نهاد خانواده، به صورت مستقیم و با ساير ويژگي‌ها به‌صورت غیرمستقیم ‌می‌باشد. شاخص امنیت و آرامش اجتماعی، جهت ارزیابی اتحاد و همبستگی، امنیت، رفاه نسبی و استحکام نهاد خانواده به‌کار می‌رود. شاخص عدالت اجتماعی، جهت ارزیابی عدالت‌محوری در روابط فرد و جامعه کابرد دارد و میزان شکل‌گیری فضای علم‌افزایی، تفکر و معرفت را می‌توان با شاخص اقتدار علمی، سیاسی، اقتصادی اندازه‌گیری کرد. ویژگی‌های سه‌گانه نیروی انسانی متعهد و متخصص، مسئولیت‌پذیری و فرهنگ اصیل و پویا را با دو شاخص «تدین و دین‌باوری» و«آزادی همراه با آزادگی» می‌توان ارزیابی نمود. 
     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1414ق، ترجمة صبحي صالح، قم، هجرت.
    • آوینی، سیدمرتضی، 1376، توسعه و مبانی تمدن غرب، چ دوم، تهران، ساقی.
    • ابن‌بابويه قمي، محمد‌بن‌علي (شيخ صدوق)، 1398ق، التوحيد، تحقيق هاشم حسيني، قم، جامعه مدرسين.
    • اخترشهر، علی، 1386، اسلام و توسعه، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
    • بیگ‌زاده، صفر، 1384، «چند مقاله در زمینه موانع نهادی توسعه»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، چ دوم، تهران.
    • پاینده، ابوالقاسم، 1382، نهج‌الفصاحه، چ چهارم، تهران، دنياي دانش.
    • توکلی، محمدجواد، 1390، «روش‌شناسي تدوین شاخص پیشرفت انساني بر اساس گفتمان قرآنی»، معرفت اقتصاد اسلامی، ش 4، ص 30-42.
    • جهانیان، ناصر، 1388، اسلام و رشد عدالت‌محور، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامي.
    • حرعاملي، محمد‌بن‌حسن‏، 1409ق، وسائل‌الشيعه، قم، مؤسسة آل‌البيت‏.
    • خلعتبري، فيروزه، 1371، مجموعه مفاهيم پولي بانکي و بين‌المللي، تهران، شباويز.
    • خليليان اشکذري، محمدجمال و همکاران، 1394، معیارها و شاخص‌های پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خمينی.
    • خليليان اشکذري، محمدجمال، 1381، فرهنگ اسلامي و توسعه اقتصادي، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390، شاخص‌های توسعه اقتصادی از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خمينی.
    • دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1387، مباني اقتصاد اسلامي، چ چهارم، تهران، سمت.
    • رامش ورپرا، ساد مسيرا، 1364، «برداشتي نو از مسائل توسعه»، گزيده مسائل اقتصادي ـ اجتماعي، ش 46، ص 4-15.
    • رجايي، سيدمحمدكاظم، 1392، «مفهوم و شاخص «عدالت اقتصادي»»، معرفت اقتصاد اسلامی، ش 9؛ ص 79-104.
    • رستمى‌نسب، عباسعلى و زهرا شبسترى‌نژاد راورى، 1394، «نقش خانواده در انتقال ارزش‌ها از منظر قرآن كريم»، معرفت، ش 208، ص 27-38.
    • روح‌الاميني، محمود، 1379، زمينه فرهنگ‌شناسي تأليفي در انسان‌شناسي فرهنگي و مردم‌شناسي، چ پنجم، تهران، عطار.
    • روحانى دهكردى، سولماز و اشرف باقرى قلعه سليمى، 1391، «مدرسه و نقش آن در تعليم و تربيت ارزش‌ها»، معرفت، ش 179، ص 95ـ103.
    • سن، آمارتيا، 1381، توسعه به ‌مثابة آزادي، ترجمة وحيد محمودي، تهران، دستان.
    • طباطبائي، سيدمحمدحسين‏، 1417ق، الميزان في تفسيرالقرآن‏، چ پنجم، قم، جامعه مدرسين.
    • فتال نيشابورى، محمدبن‌احمد، 1375، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، قم، رضي.
    • کليني، محمد‌بن‌يعقوب، 1375، اصول کافي، ترجمة محمدباقر کمره‌اي، چ سوم، قم، اسوه.
    • ـــــ ، 1407ق، کافي، تصحيح: علي‌اکبر غفاري و محمد آخوندي، چ چهارم، تهران، دارالکتب الإسلاميه.
    • مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالأنوار، چ دوم، بيروت، دار إحياءالتراث العربي.
    • محدثي، جواد، 1381، پيام‌هاي عاشورا، قم، پژوهشکده تحقيقات اسلامي سپاه.
    • محمدی ری‌شهری، محمد، 1377، میزان‌الحکمة، ترجمة حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث.
    • معين، محمد، 1360، فرهنگ فارسي معين، چ چهارم، تهران، سپهر.
    • موسايي، ميثم، 1390، دين توسعه و فرهنگ، تهران، جامعه‌شناسان.
    • موسی صدر، اسلام و خانواده در جامعه پيشرفته؛ در: همایش «اسلام و تنظیم خانواده»، ۲۴ تا ۲۹ ژانویه ۱۹۷۱ (۴ تا ۹ بهمن ۱۳۴۹)؛ http://www.imam-sadr.com/ 93.10.25.
    • نوری اعظم، 1389، «عوامل تحکیم و استحکام نهاد خانواده»، طهورا، ش 7، ص 145-178.
    • واعظی، احمد، 1383، «عدالت اجتماعي و مسائل آن»، قبسات، ش 33، ص 189-208.
    • ورام‌بن‌أبي‌فراس، مسعود‌بن‌عيسي، 1369، مجموعه ورّام، آداب و اخلاق در اسلام، ترجمة محمدرضا عطايي، مشهد، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي.
    • Routledge Encyclopedia of International Political Economy: Entries G-O, P. 858.
    • www.islamquest.net.
    • http://tabrizema.ir.
    • old.maslahat.ir.
    • www.leader.ir.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال، جوشقانی نایینی، سیدحمید.(1399) جامعه پیشرفته از دیدگاه قرآن و سنت (ویژگی‌ها و شاخص‌ها). فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 11(2)، 97-116

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدجمال خلیلیان اشکذری؛ سیدحمید جوشقانی نایینی."جامعه پیشرفته از دیدگاه قرآن و سنت (ویژگی‌ها و شاخص‌ها)". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 11، 2، 1399، 97-116

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال، جوشقانی نایینی، سیدحمید.(1399) 'جامعه پیشرفته از دیدگاه قرآن و سنت (ویژگی‌ها و شاخص‌ها)'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 11(2), pp. 97-116

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خلیلیان اشکذری، محمدجمال، جوشقانی نایینی، سیدحمید. جامعه پیشرفته از دیدگاه قرآن و سنت (ویژگی‌ها و شاخص‌ها). معرفت فرهنگی اجتماعی، 11, 1399؛ 11(2): 97-116