راهبرد نفوذ دشمن و فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران
Article data in English (انگلیسی)
1. مقدمه
نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدا، بر بنیاد نفی سلطه و وابستگی به قدرتهای بزرگ شرق و غرب شکل گرفت. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، تجلی برجستة این حقیقت بود که دیگر ارادة کشورهایی چون آمریکا و شوروی در تصمیمگیریهای این کشور نقشی نخواهد داشت. تجلی این استقلالطلبی ملت ایران کافی بود تا نظام سلطة جهانی که بر مبنای زیادهخواهی و استیلای بر سایر کشورها شکل گرفته است، پیروزی انقلاب اسلامی را بهمثابة تهدیدی برای منافع خود در منطقة غرب آسیا تعریف کند و به مقابلة با آن برخیزد (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 79). اما دشمنی جبهة استکبار با نظام ج.ا.ایران در سالهای اخیر، وارد مرحلة جدید و پیچیدهتری شده است، بهگونهایکه مقام معظم رهبری برنامة دشمن جهت مقابله با انقلاب اسلامی را به سه مرحلة «براندازی»، «استحاله» و «نفوذ» تقسیم میكنند که به ترتیب تاریخی رخ دادهاند. بر اساس بیانات معظمله، ضرورت تلاش دشمن برای نفوذ را میتوان ناشی از دو عامل مهم دانست: نخست، عدم توفیق دشمن در سایر گزینههای تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران. دیگری، تقابل و تخاصم طبیعی نظام اسلامی و نظام سلطه که صرفاً با تغییر سبک زندگی و مدیریت نظام و تمایل یا منطبق شدن آن با سبک زندگی دشمن، تقابل این دو جبهه به صورت ریشهای از بین خواهد رفت. در غیر این صورت، دشمنی همچنان باقی است.
جامعة دفاعی کشور، از جمله استحکاماتی است که در مقابل تخاصمات دشمنان نظام اسلامی قرار گرفته است و رسوخ و نفوذ در آن، میتواند قدرت داخلی و اقتدار خارجی جمهوری اسلامی ایران را با چالشهای اساسي مواجه سازد. فرهنگ دفاعی کشور، از مقوّماتی تشکیل شده است که در یک نمای کلی به سرمایة انسانی، محتوای فرهنگی و تصمیمسازان و تصمیمگیرندگان خدمات تقسیم میشود. دشمن درصدد است تا در هر يک از این عناصر به نحوی نفوذ كند تا کارکرد آن، خودانتحاری یا همزاد شدن با فرهنگ مهاجم شود و انقلاب ایران را از موضع مهاجم به جایگاه منفعلانه، تابع و آسیبپذیر سوق دهد.
هدف این پژوهش، اين است تا ضمن بیان دیدگاههای نظریهپردازان جبهة دشمن، به ابعاد مختلف نفوذ دشمن و زمینههای آن بپردازد. برایناساس، سؤال اصلی پژوهش عبارت است از: تأثیرگذاری راهبرد نفوذ دشمن در فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران دارای چه ابعادی است؟ اهمیت اين پژوهش در این است که اولاً، ما در مرحلة پیچ تاریخی انقلاب اسلامی با هجمهای وسیع و پیچیده از جنگ نرم دشمن و نفوذ بنیادین در ارکان انقلاب اسلامی مواجهیم. ثانیاً، دشمن تلاش میکند از طریق سست کردن سازههای فرهنگی، خصومت خود را در درون نهادهای قدرتساز و اقتدارآفرین جمهوری اسلامی ایران بازتولید كند.
2. چارچوب مفهومی پژوهش
الف. مفهومشناسی فرهنگ: فرهنگ از جمله مفاهیمی است که امروزه بیشترین حجم تعاریف دربارة آن وجود دارد. اما در نگاه کلان از فرهنگ، بهعنوان مجموعهای کیفی شامل ارزشها، فرآوردههای هنری، مذهبی، فلسفی، ذوقی و عاطفی یاد میكنند که ضامن حیات جوامع انسانی و تمدن بشری است (اخوان کاظمی، 1386). فرهنگ بهمثابه یکی از اجزای اصلی زیست جمعی بشر، چنان ظرفیتی دارد که میتوان از آن بهعنوان «جعبة ابزاری» نام برد که ميتواند به اقدامات و رفتارها، شکل و سازمان دهد (عسگری، 1390، ص 64). اگر از تعاریف گوناگون فرهنگ صرفنظر کرده و قدر مشترک آنها را مدنظر قرار دهیم، باید فرهنگ را «هنر خوب عمل کردن در ابعاد گوناگون زندگی بشری» بدانیم (مطهرنیا، 1378، ج 1، ص 66).
ب. مفهومشناسی دفاع: «دفاع» در لغت بهمعنی دور کردن از کسی، دفع کردن از کسی بازداشتن و پس زدن، حفظ کردن چیزی از دستبرد دشمن، برای جلوگیری از حمله، پاسخ طرف مقابل در هر دعوا میباشد (پریشان، 1394، ص 22). در اصطلاح دفاع، نظام یا الگویی مرتبط با ساخت و کارکرد روانی است که از طریق آن فرد یا گروه واکنش لازم را جهت مقاومت یا دفع خطر خیالی یا واقعی بهمنظور حفظ تعادل و تمامیت خود نشان میدهد (کوهپایی، 1378، ج 3، ص 179). در مبانی دینی نیز دفاع بهعنوان نیازی حیاتی که موجب رشد و بالندگی و امنیت و هدایت جامعه میشود، تعریف شده است که در صورت ترک یا سستی در آن، پیامدهایی چون خواری، زبونی، افزایش توطئهها، گرفتاریها و انواع بلاها و فتنهها، سلب شدن قدرت تفکر و تصمیمگیری جامعه و... را درپی خواهد داشت (درویششانی، 1393، ج 1، ص 151).
ج. مفهومشناسی فرهنگ دفاعی: با توجه به تعاریف آمده از فرهنگ و دفاع، فرهنگ دفاعی؛ یعنی هنر خوب عمل کردن در امر دفاع و استفاده بهینه از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی برای حفاظت از چیزی که قصد دفاع از آن را داریم؛ بدینمعنا که در تاریخ هر قوم و نژاد بشری، مجموعهای از بایدها و نبایدها تجلی مییابند. بایدها بر مبنای تجارب مثبت مادی و معنوی و در کلامی صریح، تجارب خوب استوار است و بعکس، نبایدها بازتابی از تجارب منفی مادی و معنوی یا تجارب بد میباشند. با تکیه بر چنین برداشتی، فرهنگ دفاعی؛ یعنی هنر دفع خطر بر اساس موازین و معیارهای مکتبی و در معنای وسیع آن، یعنی هنر خوب دفاع کردن، اجرای سیاستهای مشخص و استراتژی معین و استفادة بهینه از ابزار مادی و معنوی که منجر به یک دفاع شایسته و مبتنی بر ارزشهای حاکم بر جامعه باشد (مطهرنیا، 1378، ج 1، ص 66).
د. مفهومشناسی نفوذ: «نفوذ» در لغت بهمعنای رخنه، داخل شدن، راه یافتن نهانی، اثر کردن، سرایت، راهيابی، جاری شدن، تحقق یافتن، اعتبار، قدرت و توانایی آمده است (بابایی، 1396). معادل لاتین نفوذ، واژة «Influence» است که در لغت بهمعنای کنش یا قدرتی است که یک نتیجهای را بدون اعمال آشکار زور یا بدون اعمال مستقیم فرمان، تولید میکند. در اصطلاح، عبارت است از: اعمالی که مستقیم یا غیرمستقیم موجب تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشوند (الوانی، 1386، ص 142). ازآنجاکه مفهوم «قدرت» نیز ناظر بر توانایی تغییر رفتار نیز هست، برای روشن شدن مفهوم اصطلاحی «نفوذ»، ابتدا به واکاوی کلیدواژة قدرت میپردازیم.
بهطورکلی، قدرت را توانایی نفوذ در دیگران برای انجام کارها و توانایی به دست آوردن نتایجی که شخص خواهان آن است، تعریف کردهاند (عاملی، 1389، ص 25). هرچند توافق برای ارائة تعریفی واحد از قدرت، دشوار است، اما عناصری همچون «وجود رابطه یا روابط بین افراد و گروهها»، «آمریت و اطاعت»، «کاربرد ارادة انسانی»، «تحصیل هدف و نفع» و «کنترل رفتار»، باید در تشریح مفهوم «قدرت» در نظر گرفته شوند (مرادیان، 1391، ص 179). از این منظر، میتوان گفت: قدرت سه چهره دارد: نخست، قدرت ممکن است دربرگیرندة توانایی تأثیر گذاشتن یا نفوذ گذاشتن بر تصمیمات در حال گرفتن باشد. دوم، قدرت ممکن است در توانایی تعیین دستور کار سیاسی و از این راه، جلوگیری از گرفتن تصمیمات انعکاس یابد. سوم، قدرت ممکن است شکل کنترل کردن اندیشههای مردم از راه دستکاری در نیازها و ترجیحات آنها باشد (قوام، 1390، ص 184).
در دانش سیاسی، قدرت نه بهمثابة ویژگی ذاتی و درونی بازیگران سیاسی، بلکه بهمثابة «رابطة میان آنها» بررسی میشود. بنابراین، مسئلة اصلی در بحث قدرت، احتمال تأثیرگذاری و تعیین رفتار است. از این منظر، قدرت با مفاهیمی چون نفوذ ارتباط پیدا میکند. ازاینرو، نفوذ، شکلی نامرئی و ظریف از قدرت است که از طریق تسخیر و مهار دستگاه محاسباتی و نظام تصمیمگیری یک فرد، گروه، دولت و... اعمال میشود؛ به این معنا که آن مؤلفهای که موجب عملیاتی شدن و عینیت یافتن قدرت میشود، نفوذ است (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 17). بنابراين، میتوان گفت: نفوذ نوعی رابطه میان بازیگرانی است که به موجب آن یک بازیگر، بازیگران دیگر را وامیدارد تا به طریقی که خواست خود آنها نیست، عمل کنند (آقابخشی و افشاريراد، 1383، ص 314).
3. مبانی نظری پژوهش
قدرت دارای دو وجه نفوذ و زور است: وجه نفوذ بیشتر جنبۀ ذهنی دارد و کشورها و دولتها سعی میکنند با اعمال نفوذ بر دیگران، قدرت خود را بهکار گیرند و ارادۀ خود را تحقق بخشند. وجه نفوذ، همان مؤلفهای است که از آن به «قدرت نرم» یاد میشود (طالعیحور و بهرامی، 1396، ص 74). به لحاظ نظری، نفوذ را میتوان تأثیرگذاری جریان، اندیشه و منافع گروهی خاص بر یک امت، کشور، جامعه یا گروه موردی دانست که با اعمال قدرت نرم خود که در آن، از خشونت و اجبار فیزیکی برخوردار نیست، بر مواضع و نقاط حساس و راهبردی آن کشور یا جریان تأثیر غیرمستقیم و در برخی موارد مستقیم میگذارد. البته باید در نظر داشت که سناریوسازی نفوذ و ایجاد بسترهای مناسب برای نفوذ تأثیرگذار، امری زمانبر و نیازمند شناخت کامل جامعه هدف است (قربی، 1396). نظریه نفوذ، به تبیین ماهیت انواع نفوذ (سخت، نیمهسخت، نرم و مرکب)، بهمثابة يك راهبرد جايگزين تهديد میپردازد. بنابراین، در این قسمت از مقاله سعی میشود به چهار طیف اصلی نفوذ اشاره شود:
الف. نفوذ سخت (سنتی)
ویژگیهای اصلی نفوذ سخت یا سنتی، بهرهگیری از منابع سخت براي تأثیرگذاري بر حریف است. قلمرو و میدان نفوذ عمدتاً شامل فضاي عینی و واقعی میشود. عمل نفوذ نیز به صورت مأموریتمحور صورت میگیرد. ماهیت نفوذ نیز امنیتی و اطلاعاتی است و کارکرد اصلی آن، عمدتاً جمعآوری اطلاعات و اخبار و شناسایی نقاط ضعف و قوت حریف براي مهار و کنترل است. روش جمعآوری نیز به همان روش که از ابتداي خلقت تأمین میشد؛ یعنی اطلاعات انسانی و اطلاعات فیزیکی از طریق مشاهده مستقیم محدود بود. ازاينرو، نوع نفوذ، موردي است و به صورت رخنه عامل یا همان جاسوس در جامعه هدف و یا جذب عامل؛ یعنی جاسوسگیري از جامعه هدف با تهدید و تطمیع است. بازیگران نفوذ، دولتها هستند که از طریق سرویسهای اطلاعاتی تحت پوشش مستشاري و مبلغان مذهبی عمل میکنند. به دلیل رهیافت اثباتگرایی در نفوذ سنتی، افکار انسان در این دوره موضوعیت نداشت (باقری چوکامی، 1396).
ب. نفوذ نيمهسخت
«نفوذ نيمهسخت» همانند تـهديد نـيمهسخت، وابستهسازي تمامي سیستمهای سياسي، فرهنگي و اقتصادي کشور هدف را با روش ديگر و عمدتاً به شکل جرياني، شبکهای و عمدتاً راهـبردي دنـبال میکند. همانگونهکه گذشت، در تهديد نيمهسخت فـشار دائمي، رو به تزايد فرساينده و خستهکننده سیستمها نهایتاً طرف مقابل را به تسليم و همکاري وادار میکند. آنچنانکه باوجود پرهيز عدهای از مردم از سیستمهاي اندرويد، استارتآپ و تلفنهای هوشمند در بـدو امـر، به دليل ظن قوي جاسوسي، بهتدریج همه به استفاده از اين سیستمها تن دادهاند. نقش نفوذ نـيمهسخت اولاً، تـأمين اهداف تهديد نيمهسخت به روشي متفاوت و سهل و ثانیاً، کمک به شـکستن سریعتر مقاومت طرف مقابل در اين دوران گذار است که با سه راهبرد عمده دنبال میشود. دوم مـوانع جـايگزيني سیستمهاي وابسته بهجای سیستمهاي مستقل بومي شناسايي و برطرف میگردد تا اینکه جـايگزيني تمهيد و تسهيل شود. سوم آنکه گردانندگان و مجريان اصلي برخوردار از تفکر اصيل و بومي کـه ماهیتاً بـا سیستمهاي وابسته همگرایی و همخوانی ندارند با عناصر همگرا که ماهیتاً وابـسته هستند، جايگزين میشوند. در اين نوع نفوذ بعکس نفوذ سخت، سیستمها و عـوامل نـفوذي وابستگي صريح به بيگانه نداشته و قابلشناسایی و برخورد نيستند (احمدیان، 1394، ص 45).
ج. نفوذ نرم
«نفوذ نرم» بعکس نفوذ سخت و نيمهسخت، مستقیماً به افراد يا سیستمهاي سياسي و حتي اقـتصادي و فـرهنگي نـمیپردازد، بلکه با استفاده از آموزههای جنگ نرم، اختلال در دستگاه محاسباتي مسئولان و خالي کردن کشور از عـناصر قـدرت را کـه اين سیستمها از دو طريق استحاله يا بمباران اطلاعاتی دنـبال میکند. در اين نوع نفوذ که به صورت جرياني، اجتماعي و عملياتي و راهبردي است، عوامل نفوذي اصولاً جـزو خـودي محسوب میشوند و قابل تفکیک نيستند (فرهادی و همكاران، 1397).
د. نفوذ مرکب
«نفوذ مركب»، در تناظر با تهديد مركب، تركيبي سيال و هوشمند از سه نفوذ سخت، نيمهسخت و نرم در هر يك از سه بُعد سياسي، فرهنگي و اقتصادي يك سيستم اجتماعي است كه بهطور همزمان اعمال میشود و متناسب با وضعيت، يكي از سه نوع نفوذ را شدت بيشتري میبخشد (احمدیان، 1394، ص 35-36).
جدول 1. سطح، ابزار، آماج، اهداف و عرصهها در انواع «نفوذ»
نفوذ مرکب نفوذ نرم نفوذ نیمهسخت نفوذ سخت شاخصها
ترکیب هر سه جریانی، اجتماعی، عملیاتی و راهبردی جریانی، شبکهای، عمدتاً راهبردی موردی (فردی)، عمدتاً تاکتیکی سطح نفوذ
ترکیبی از سه نفوذ (سخت، نیمهسخت و نرم) ذهن، فکر و قلب با تمرکز بر نخبگان و مسئولان تصمیمساز سیستمهای عامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی+ سیستم امنیتی + تربیت متولیان سیستمها اغواء، تهدید و تطمیع ابزار
هر یک از سه آماج فوق بنا به شرایط استحاله و یا بمباران اطلاعاتی سیستمهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی افراد مهم و دارای دسترس آماج
خالی شدن حریف از عناصر قدرت جهت تسلط و پیروزی بیمنازعه و کامل و یا ترجیحاً تصرف کامل اندیشه و گرایش آنان جهت تن دادن به تسلیم در جنگ سخت، نیمهسخت و نرم اخلال در دستگاه محاسباتی مسئولان و خالی کردن کشور از مؤلفههای قدرت از خود کردن سیستمها و وابسته سازی آنها جمعآوری اطلاعات و جلب همکاری اهداف
ترکيبي هـوشمند از هـر سـه نـفوذ سخت، نیمهسخت و نرم مـتناسب با شرایط تأمین اهداف تهدید نرم به روشی دیگر و تسهیل و تمهید ایدئولوژی زدایی و اصول زدایی از سیاست و حذف گرایش و گویش انقلابی از آن تأمین اهداف تهدید نیمهسخت به روشی دیگر و تسهیل، تمهید و تسریع ابعاد سیستم سیاسی وابسته و غیرمستقل از طریق نفوذ در مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی تأمين اهداف تهديد سخت به روشي ديگر تسهيل، تهميد، و تـسريع خـريد جاسوسگیری یا استخدام همکار در نظام سیاسی عرصه سیاسی
ترکيبي هـوشمند از هـر سـه نـفوذ سخت، نیمهسخت و نرم مـتناسب با شرایط تسهیل و تمهید و اندلسیزاسیون تسهیل، تمهید و تسریع و ایجاد سیستم فرهنگی وابسته از طریق جایگزینی نظام فرهنگ دینی یا سیستم فرهنگی همگرا وابسته تسهیل، تمهید و تسریع فریب و اغواء به همراه تهدید و تطمیع عرصه فرهنگی
ترکيبي هـوشمند از هـر سـه نـفوذ (سخت، نیمهسخت و نرم) مـتناسب با شرایط تسهیل و تمهید حاکمیت اندیشه و فرهنگ اقتصادی وابسته تسهیل، تمهید و ایجاد سیستم اقتصادی سرمایهداری وابسته تسهیل، تمهید و تسریع خرید جاسوس و منبع، ضربه به اهداف و منافع اقتصادی عرصه اقتصادی
4. روش پژوهش
اين پژوهش بر اساس هدف، نظری و توسعهای و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی ـ تحلیلی و تفسیری است. این روش، تلاش دارد با بهرهگیری از کلمات برای انتقال تصویر ذهنی مسئله اصلی، شرحی از زاویه نگاه وصفکننده ارائه دهد (استراوس و کربین، 1394، ص 37)، تا از مواد خام و آگاهیهای موجود، تحلیل و تفسیری منطبق بر امر واقع انجام شود (مارش و استوکر، 1384، ص 226). تکنیکهای جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، با استفاده از روش ترکیبی است؛ یعنی از منابع کتابخانهای، مجلات و مقالات معتبر تخصصی استفاده میشود.
5. یافتههای تحقیق و تجزیهوتحلیل
5-1. انواع نفوذ
الف. نفوذ موردی: اولین و سادهترین نوع نفوذ، «نفوذ موردی و انفرادی» است. در این شیوه، عامل نفوذی ممکن است با برنامهریزی و آمادگی قبلی و به صورت هدفمند در سیستم رخنه کند و یا ممکن است افرادی مستعد در درون سیستم را شناسایی و در فرایند تعامل با وی، برنامههای نفوذ را پی بگیرند (پریشان، 1394، ص 94).
ب. نفوذ جریانی: مسیر دیگر نفوذ که بسیار پیچیدهتر و زیانبارتر از روش اول است، «نفوذ جریانی و شبکهای» است که در آن، جریان انسانی گسترده ولی پنهان از عناصر نفوذگر که ارتباط وسیعی میان خود دارند، وارد محیط حریف شده و با بهرهگیری از بسترهای موجود، سعی میکنند مسیر جامعه را تغییر دهند. اگر نفوذ انفرادی، به دنبال جهتدهی به معدودی از نخبگان بود، نفوذ شبکهای عموم جامعه را هدف گرفته و فرایندی فراگیر را تعقیب میکند (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 26).
5-2. صورتهای عملیاتی نفوذ دشمنان
الف. نفوذ سیاسی: امروزه در عرصة سیاسی، نفوذ از اهمیت بسیاری برخوردار است. اگر در گذشته نظامیان با نفوذ در خطوط مقدم دشمن و رخنه در دیوار دفاعی، بر آن بودند تا از درون موجب فروپاشی یک دیوار دفاعی از انسان و ابزارهای دفاعی باشند، امروز بیشترین کارکرد نفوذ در عرصة سیاسی و فرهنگی است تا افکار و عقاید و احساسات ملتی را تغییر دهند و از درون، استقامت و مقاومت ملتی را خُرد کرده و از هم بپاشند (حاذق، 1394، ص 49). در نفوذ سیاسی، دشمن با اجرای برنامهای حساب شده، مسالمتآمیز و بلندمدت، تغییر فرهنگ سیاسی و نگرشهای سیاسی جامعه، رخنه در ارکان سیاسی یک نظام براي تغییر رفتار و خطمشیها و یا ایجاد تغییر و تحول اساسی در ارزشهای سیاسی حاکم بر کارگزاران و نخبگان سیاسی و در نهایت، تغییر سیستم سیاسی یک کشور را دنبال میكند (باقری چوکامی، 1392، ص 297). در جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش برای تغییر ادراک و اخلال در دستگاه محاسباتی تصمیمگیری و یا تصمیمسازی نظام، از جمله رویکردهایی بوده است که همواره در کوران حوادث سیاسی، توسط نظام سلطه علیه نظام جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. برایناساس، تلاش کردهاند رویکرد نخبگان سیاسی کشور را با اعمال فشارها و تهدیدات فزاینده به سویی تغییر دهند که آنان احساس کنند كه «هزینة» تقابل با غرب و ایستادگی بر آرمانهای انقلاب اسلامی، بیشتر از «فایدههای» آن است. در حقیقت، سردمداران نظام سلطه در این حوزه، معتقد به شکل گرفتن «فرایند گذار» در ایران هستند. گذاری که در آن درک شود که شعار «مرگ بر آمریکا» و انکار هولوکاست توسط رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزبالله و کارهایی ازایندست، از ایران در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طردشده میسازد (طالعیحور و رستمي، 1396، ص 77).
ب. نفوذ فرهنگی و اجتماعی: یکی از مهمترین راهبردهای دشمن در حوزة تهدید نرم، نفوذ فرهنگی و اجتماعی است. بهطورکلی، نفوذ فرهنگی و اجتماعی بر بهرهبرداری خردمندانه از روشهای مختلف و هدفدار یا اتخاذ سازوکارهای راهبردی توسط نفوذگر در جهت ارتقای همنوایی و تبعیت در گروه مخاطب به دور از روشهای تحمیلی و زورمدارانه دلالت دارد (محصص، 1395). از این منظر، در عرصة فرهنگی دو راه نفوذ وجود دارد که هر دو نیز مبتنی بر اصول روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی است. یکی، راه سطحی که بیشتر در عوام مردم مؤثر است و زود به نتیجه میرسد و دیگری، راه ریشهای و بنیادین که در بلندمدت نتیجه میدهد و در مبانی شناخت، فکر و آگاهی مردم اثر میگذارد (فیض و همکاران، 1394). در نفوذ فرهنگی و اجتماعی، دین، آداب و رسوم، شیوه و سبک زندگی، باورها و ارزشهای مردم مورد هدف قرار میگیرد. در واقع، در نفوذ فرهنگی، هدف، تغییر و تبدیل ذائقة فرهنگی است، نه ارتباط برقرار کردن با این فرهنگ (کرمی، 1395، ص 24).
ج. نفوذ اقتصادی: نفوذ اقتصادی، بهمعنای تسلط بر ارکان اقتصادی یک کشور است، بهنحویکه مدیریت اقتصاد از جانب عنصر مسلط بر اقتصاد کشور مقصد، تحمیل شده و مدیریت این امور به دست کشور نفوذکننده و سلطهگر باشد. زمانی که از نفوذ اقتصادی صحبت میشود؛ به اين معناست که کشور مبدأ و نفوذکننده، سعی دارد ظرفیتها، ساختارها، قابلیتها، استعدادها و ابزارهایش، به عبارتی قابلیتهای اقتصادی کشور مقصد را در اختیار خودش قرار دهد و آن را وسیلهای برای توسعهطلبی سیاستها و مطامع خود بداند (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 135).
د. نفوذ امنیتی: نفوذ امنیتی، در حقیقت تعبیة حفرههای امنیتی متعدد، در ابعاد انسانی و ابزاری سازمانیافته در موضوعات مختلف ملی است که با تمسک به حفرههای یادشده، رخنه و جلب در بهکارگیری و بهرهبرداری توسط دشمن در بالاترین سطح خود انجام میگیرد (صالحی، 1396، ص 9). در نفوذ امنیتی، تمرکز دشمن غالباً جنبة سختافزاری داشته و نهادهای نظامی و انتظامی و بهطورکلی نیروهای مسلح هدفگذاری میشوند. در این نوع نفوذ، نفوذگران با ابزارها و شیوههای اطلاعاتی سعی در جاسوسی، خرابکاری و براندازی داشته (پریشان، 1394، ص 100) و تلاش میکنند تا از طرق مختلف از تواناییهای نظامی یک کشور و نیز ضعفهای آن کسب اطلاعات نمایند تا در زمان مناسب، امنیت آن کشور را مورد خطر قرار دهند.
5-3. راهبردهای نفوذ دشمن در فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران
فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی از ساختی سه لایه شکل گرفته است که از حیث زیرساختی؛ مردمبنیان و در لایة میانی؛ مشتمل بر فیزیک قدرت از قبیل تسلیحات و فنون نظامی و در روبنا؛ متصل به امداد غیبی و نصرت الهی و آسمانی است. بنابراین، اثر کنشی و واکنشی این سه لایه بر یکدیگر اجتنابناپذیر است. با وقوع انقلاب اسلامی و تحول عمومی و عمیق در نهادهای فرهنگی، فرهنگ دفاعی کشور که طی قرون اخیر به شدت آسیب دیده بود، احیاء و قوام یافت. بهگونهای که گرایش به دفاع اسلامی و جهاد مقدس، ایثارگری و شهادتطلبی، گفتمانی را رقم زد که توانست یکی از شدیدترین و طولانیترین جنگهای تحمیل شده علیه ایران را که به پشتوانه بیش از سی کشور قدرتمند جهان به ایران تحمیل شد، به خوبی اداره و دشمن را در سرزمین خود زمینگیر نماید؛ و بعد از دو قرن، اولین جنگی باشد که با وجود گستردگی آن، تمامیت ارضی کشور حفظ شود و متجاوزین را به شکست و بازگشت مجبور كند. بدینترتیب، دشمن به ارتباط وثیق مردم و سامانة دفاعی کشور با امداد الهی و روحیة تمسک و توسل رزمندگان پی برد و با شناخت تقاطع فرهنگ و اعتقاد بهعنوان زیربنا و دفاع بهعنوان روبنای دفاع اسلامی، تلاش کرد که از بستر فرهنگ به قلههای فرهنگ دفاعی نفوذ كند. غرب برای حفظ خود در مقابل امواج جهانی انقلاب ایران متحد شد و تهاجمات وسیعی را علیه هر سه لایه از فرهنگ عمومی و دفاعی کشور آغاز كرد که در ادامه، به مهمترین اهداف این هجمه در حوزة فرهنگ دفاعی اشاره خواهیم کرد:
الف. استحالة فرهنگ دفاعی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دشمن با امواج بلندی از تحولات مواجه شد و تلاش کرد تا به مقابله با آن بپردازد. بنابراین، رفتارهای خشن و پر سروصدایی همچون جنگ تحمیلی، کودتاها و رفتارهای تجزیهطلبانه را در دستور کار خود قرار داد. ولی با گذشت زمان، ضمن محول کردن مأموریت شناخت ماهیتی انقلاب اسلامی به مراکز مطالعاتی و اندیشکدههای خود، تلاش کرد که با ورود به جزئیات و زیرساختهای فرهنگی کشور، تغییر و استحالة باورها، جهانبینی مردم و سبک زندگی آنان را مورد هدف قرار دهد. در این مرحله، دشمن با شناخت پیشرانهای ارزشمحور، تلاش خود را بر تغییر جایگاه ارزش با ضدارزش و معروف با منکر به كار بست، بهگونهایکه معروف در افکار بهعنوان یک عمل نادرست و منکر، بهعنوان یک رفتار متمدنانه و خردمندانه تلقی شود.
رهبر انقلاب اسلامی با منسوخ دانستن و شکست راهبردهای گذشتة جبهة دشمن، در این خصوص میفرمایند:
جهان غرب قبلاً ما را به تهاجم نظامی تهدید میکردند، اما الان اعتراف میکنند که نقشة قبلیشان غلط بوده است. آنها میگویند نقشه باید این باشد که ما بتوانیم از درون، ملت ایران را استحاله کنیم. آنها دنبال این هستند. استحاله هم دو جریان دارد: یک جریان فرهنگی، یک جریان سیاسی. ملت ایران متوجه باشد. قصد نظام استکباری آمریکا و صهیونیستهایی که دستشان در دست آنهاست و با هم در یک جبهه هستند، این است که بتوانند ملت را نسبت به آرمانها و عقاید و هدفهایشان بیتفاوت و بیاعتنا کنند و بعد بتوانند بهوسیلة عوامل و مزدوران خود زمینه را برای بازگشت سیطرة آمریکا بر ایران فراهم نمایند (بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعة تهران 23/آبان/1382).
ب. تضعیف فرهنگ دفاعی
دومین هدف کلان دشمن، توجه به نقاط قوت فرهنگِ برخاسته از انقلاب اسلامی است. سازة دفاعی جمهوری اسلامی ایران از دو بال ارتش و سپاه، پیشرانی همچون بسیج مردمی و هدایتگریِ ولیفقیه برخوردار است که در کالبد خود، فرهنگ دفاعی ویژهای را شکل داده است. در این فرهنگ، فرمانده از مردم و در مردم است، با آنان زندگی میکند و به آنان عشق میورزد. حاضر است آسایش و جان خود را در طریق حفظ وطن و مؤمنان نثار كند. او مسئولیت را بر مقام ترجیح میدهد و فرماندهی را نه حکمرانی و برتریجویی، بلکه جایگاهی برای بیشتر تلاش کردن و کمتر برخوردار شدن میداند. فرمانده بر تقید و التزام به خواستهها بر دیگران پیشی میگیرد؛ بهگونهایکه عملش بر سخنش مقدم میشود. در این فرهنگ، نهتنها عدالتمحوری و زیست مساوی رعایت میشود، بلکه ارزش ایثار بر عدالت مقدم میشود، بهگونهایکه برخورداران و صاحبان حق، از حق قطعی خود چشمپوشی نموده و آن را به سایرین میبخشند. این رفتارهای جهادی، به وسیلة آرمانهای بزرگی چون نهضت عاشورا و انتظار پشتیبانی میشود و در عصر غیبت منجی نهتنها از حرکت باز نمیایستد، بلکه در سلوکی مؤمنانه، دین و سیاست را در کنار یکدیگر میبیند و تلاش میکند تا در سطوح مختلف این دو را همزاد یکدیگر قرار دهد. دشمن برای تهاجم به این ذخیرة راهبردی از تسلیحات فرهنگی استفاده و تلاش میکند تا با استتار تمام نظام تمایلات، باورها و علایق نیروهای انقلاب را بهگونهای تغییر دهد تا این گزارهها رنگباخته و عناصر وحدتبخش و شوقآفرین جای خود را به باورهای جداپندارانه، خودبرتربین، حُب نفس، مادیگرایی، طمَاعی و... بدهد.
مقام معظم رهبری دربارة نقشة دشمن برای تهاجم به این سازة مهم میفرمایند:
امروز دشمنان ما به شکل مبنایی با مباحثی که پایة جمهوری اسلامی است دارند دستوپنجه نرم میکنند. به قول خودشان دارند تفکر ضد جمهوری اسلامی را تئوریزه میکنند. درواقع برای تفکر سیطرة استکباری دنیای استکبار و در رأس آنها آمریکا بر همة جهان دارند پایة فکری درست میکنند. آنچه مربوط به ایمان مردم است، آنچه مربوط به حقانیت اسلام و قرآن و احکام الهی است، آنچه مربوط به درآمیختگی و وحدت دین و سیاست است، آنچه مربوط به مبانی خاص جمهوری اسلامی است، همة اینها مورد چالش است و این چالش به شکل بسیار جدی دارد دنبال میشود (بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 17/شهريور/1384).
5-4. اهداف عملیاتی دشمن در نفوذ به فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران
اهداف عملیاتی دشمن برای نفوذ به فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی، طیف گستردهای را شامل میشود که در این مقاله به تشریح برخی از مهمترین ابعاد آنها میپردازیم:
الف. تضعیف ولایت و ولایتمحوری
پس از انقلاب مشروطه، فقدان رهبری دینی، یکی از خلأهای تشکیلاتی در به ثمر نشستن انقلاب مردم ایران بود. حضرت امام خمینی با بر عهده گرفتن رهبری قیام، انقلاب ملت را از سرکوب، انحراف و یا تأخیر نجات بخشید و با منطق رهبری دینی بر ضدانقلاب فائق آمد. موفقیت این رهبری دینی که در قالب «ولایت مطلقة فقیه» ظهور کرد، در ایجاد جامعة مبتنی بر امام و امت، مدیریت جنگ تحمیلی، دستیابی به رتبههای ممتاز جهانی در زمینههای گوناگون، مقاومت در مقابل تحریمهای طولانی و گسترده، الهامبخشی به شرق و غرب و... دشمنان را بر آن داشت تا به مخاصمة نظری و عملی با این اصل مترقی بپردازند. این مواجهه از پیچیدهترین اشکال مخاصمه برخوردار شد و نهتنها از تریبونهای عمومی، بلکه با استفاده از نحلهای از تفکرات سنتی در حوزههای علمیه نیز تلاش شد تا با تشریعی بودن ولایتفقیه مخالفت شود.
هنری پرشت، مسئول سابق میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا، در خصوص این هدف عملیاتی دشمن چنین اظهارنظر میكند:
اگر موجی که در مطبوعات ایران، با تز امکان ارتباط با آمریکا شروع شد و حالا به تردید در اساسیترین وجوه انقلاب اسلامی مشغول است، بتواند از حریم روحانیت عبور کند و از آن طریق ولایتفقیه را بر کشتی تردید سوار نماید، بار سنگینی از دوش آمریکا برداشته خواهد شد. این بار سنگین، همان است که امروز ایران را از غرب دور نگه داشته و امکان صلح با اسرائیل را تا حد زیادی تنزل داده است (غضنفری، 1380، ص 426).
استانلی روم، معاون رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا نیز در خصوص نقش بیبدیل رهبری در معادلات جمهوری اسلامی ایران میگوید:
آنچه تاکنون همة تحرکات ما را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است؛ چراکه ولایت برای ما و گنجینههای اطلاعاتی ما یک واژة بیتعریف است. بهطوریکه ما بههیچوجه نمیتوانیم محل حضور و حتی میزان بُرد احکام ولیفقیه را پیشبینی کنیم (لطیفی پاکده، 1386، ص 126).
ب. تحریف اندیشهها و آرمانهای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی
روشن است که بخش اعظم فرهنگ انقلاب اسلامی و بهتبع آن، شاخصههای فرهنگ دفاعی کشور نظیر استکبارستیزی، مخالفت با سلطهطلبی و سلطهگری، دفاع همهجانبه، مقاومت و پایداری و... نشئتگرفته از آرمانهای امام خمینی بوده و طبیعتاً دشمن با درک این مهم، در تلاش است تا این منبع مقاومت در برابر نفوذ و نیز تأثیرگذاری انقلاب اسلامی را از بین ببرد (کرمی، 1395، ص 29). هنری کسینجر، استراتژیست آمریکایی معتقد است:
بعد از جنگهای صلیبی بین اسلام و اروپاییان، تنها کشوری که اسلام را زنده کرد، ایران بود که با ظهور انقلاب اسلامی به رهبری آیتالله خمینی آن را به تمام دنیا انتشار داد و سرچشمه و منبع توزیع اسلام گردید (ساجدی، 1388، ص 320).
در سالهای اخیر هجمههای سنگینی علیه راه و مکتب انقلابی امام خمینی به راه افتاده و جریانهای رسانهای خارجی و بعضاً داخلی، تلاش مضاعفی را برای تحریف اندیشههای انقلابی ایشان آغاز کردند. این هجمهها تا آنجا شدت یافت که مقام معظم رهبری به موضوع ورود کرده و خطر تحریف شخصیت و اندیشة حضرت امام را جدی اعلام نمودند (حسینی و همکاران، 1396، ص 133).
ج. تغییر هندسی جایگاه دوست و دشمن
انقلاب اسلامی ایران به موازات فراگیر شدن، از جبهة ضداسلامی برائت جست و به همین دلیل، از پیدایش تا پیروزی و تثبیت، مورد تهاجم قرار گرفت. در این سالها دشمن، استکبارستیزی و سلطهناپذیری ملت ایران را مانعی برای دستیابی به اهداف خود دیده و بنابراین تلاش کرده است تا این ویژگی مهم را که از مؤلفههای راهبردی فرهنگ دفاعی کشور محسوب میشود، از ادبیات و گفتمان جمهوری اسلامی حذف و یا کمرنگ نماید. در نتیجه، پروژههایی برای تطهیر چهرة سفاک استکبار در ذهن ملت ایران با عاملیت جریانهایی از داخل و استفاده از مکانیسمهای غیردولتی مانند بورس تحصیلی، قدرت رسانهای و... آغاز شد تا زمینه برای بازگشت استعمار به ایران فراهم شود.
برایناساس، مهمترین خطر پیش روی نظام جمهوری اسلامی در زمینة نفوذ دشمن، تغییر فکر و دیدگاه کلی جامعه ایران نسبت به جبهة استکبار، جهان غرب و در رأس آن آمریکا است (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 127). در این میان، «دیپلماسی فرهنگی» بهعنوان یکی از مکانیسمهای شاخص جهت تغییر هندسی جایگاه دوست و دشمن مورد استفاده قرار گرفته است. دیپلماسی فرهنگی، تحت شرایط خاصی بهمنزلة استفاده از مؤلفههای فرهنگی متفاوت است که مردم خارجی، صاحبنظران و حتی رهبران خارجی را تحت تأثیر قرار میدهند. این مؤلفهها، همة ویژگیهای موجود در فرهنگ را به صورت هنر، تحصیلات، عقاید و نظرات، تاریخ، علم، پزشکی، فناوری، مذهب، آداب و رسوم، رفتارها، تجارت، نوعدوستی، ورزش، زبان، مشاغل حرفهای، سرگرمیها و... بیان میکنند. دیپلماسی فرهنگی، به دنبال استفاده از این مؤلفههاست تا بتواند به چند روش خارجیها را تحت تأثیر قرار دهد: دیدگاه مثبتی از آمریکا، مردم، فرهنگ و سیاست آن داشته باشند؛ همکاری و مشارکت بیشتری با آمریکا برقرار کنند؛ سیاستهای دولتهای خارجی را تغییر دهند؛ در زمینههای خارجی تغییرات سیاسی یا فرهنگی ایجاد کنند و دشمنان خارجی را متوقف کنند، آنها را مدیریت کنند و بر آنها چیره شوند (والر، 1394، ص 89).
د. تضعیف پایگاه مردمی فرهنگ دفاعی
اگرچه وقوع انقلاب اسلامی، تغییرات گسترده و عمیق سیاسی، اجتماعی و... را در ساختارهای جامعه و روند جامعهسازی ایجاد نمود، اما بیتردید به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی، مردمیسازی امور بهویژه در مقولة دفاع و امنیت از مهمترین این تغییرات بهشمار میرود. اقداماتی همچون تأسیس بسیج و ارتش بیست میلیونی برای مشارکت همگانی تودههای مردمی در حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی و برقراری امنیت اجتماعی، تشکیل سپاه پاسداران برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب و نیز برخی دیگر از سازمانها و نهادها را باید در این راستا تحلیل کرد (لطفی مرزناکی، 1394، ص 103). اساساً نقش محوری و کانونی ایدة مردمی کردن قوای مسلح و تشکیل بسیج و ارتش بیست میلیونی در سیاست دفاعی جمهوری اسلامی ایران را باید در ایدئولوژی حاکم بر انقلاب اسلامی و اندیشه رهبران آن بهعنوان یکی از منابع مهم تدوین سیاست دفاعی جستوجو کرد. عصارة سخن امام خمینی و مقام معظم رهبری، مفهوم کلیدی «دفاع همهجانبه» مبتنی بر الگوی بسیج مردمی است که رهاورد آن، تحقق نوعی بازدارندگی مردمی خواهد بود. در چارچوب بازدارندگی مردمی حاصلِ از بسیج مردمی در قالب بسیج و ارتش بیست میلیونی، کشور میکوشد با افزایش منابع انسانی، قدرت داخلی، قدرت بسیج یافته و در دسترس خود را به دشمن نشان داده تا از این رهگذر، زمینههای برقراری و تأمین امنیت ملی را فراهم آورد (قیصری و خضري، 1395، ص 66-65). در این عرصه، به میزانی که رفتار و منش بسیجی در جامعه نهادینه شود، دفاع اسلامی ـ ایرانی از قدرت و تناوری بالندهتری برخوردار خواهد شد. در مقابل، دشمن تلاش خواهد کرد که اولاً، گرایش مردم به عضویت در بسیج تضعیف شود و در گام بعد، با تصویرسازی رادیکال و مبغوضانه از بسیج، مردم را نسبت به بسیج و بسیجیان بدبین نماید.
و. تضعیف فرهنگ جهاد، ایثار و شهادت
دشمن با تشخیص و درک این نکته مبني بر اينکه تا زمانی که فرهنگ ایثار و شهادت بر نظام جمهوری اسلامی حاکم است، حوادث و اتفاقات مقطعی نمیتواند آسیب چندانی به آن وارد کند، در تلاش است تا محاسبات مادی و نفع شخصی و فردی را جایگزین معادلة ایثار و شهادت کند. طبیعتاً اگر فرهنگ ایثار و شهادت جای خود را به نفع شخصی بدهد، غرب و آمریکا چون منابع مادی و اقتصادی بالاتری را در اختیار دارند، خواهند توانست جهتگیریهای افراد را تحت تأثیر قرار دهند (کرمی، 1395، ص 32). مایکل برانت، یکی از معاونان سابق سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا در کتاب نقشهای برای جدایی مکاتب الهی ضمن اشاره به تأثیرگذاری قدرت رهبر مذهبی و فرهنگ شهادت در انقلاب ایران، اظهار میدارد:
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار میکردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادتطلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه میدارند. این برای ما از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا از همین عزاداری و مجالس است که در میان شیعه، جوشوخروش آزادیخواهی و جنگ با باطل به خاطر حق، به وجود میآید (خاتمی، 1391، ص 11).
ک. تضعیف خودباوری، اعتمادبهنفس و روحیة ملی
مبنای تعالی و پیشرفت یک جامعه را خودباوری و ایمان به داشتههایی تشکیل میدهد که ملتها، طی حیات سیاسی و اجتماعی خود کسب میکنند. هرگونه بیتوجهی به میراث غنی تاریخی، میتواند تولید ضعف کند و از این طریق تسلط و پیروزی و نفوذ دشمنان را فراهم آورد (افتخاری، 1391، ص 125). در این میان، دشمن تلاش میکند تا دربارة درستی باورهای اصیل تردید افکنی کرده و سوءتفاهم به وجود آورد. برای نمونه، دشمن تلاش میکند تا توانایی ملی را در برخورد با مشکلات، ناچیز معرفی کرده و انجام تصمیمات سخت برای عبور از مشکلات توهمی را منطقی جلوه دهد (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 120). در حقیقت خودباوری و اعتمادبهنفس دیدگاهی است که به افراد و جامعه اجازه میدهد از خود تصویری مثبت و واقعی بسازند. در این رویکرد، به دليل اينکه پشتیبان اصلی، قدرت علی اطلاق جهان دانسته میشود، اعتمادبهنفس و جسارت ویژهای برای کارهای بزرگ و دور از انتظار به افراد داده میشود. این جسارت و اعتمادبهنفس، موجب ايجاد روحیة «ما میتوانیم» خواهد شد (لطیفی و همکاران، 1395، ص 17).
ل. تضعیف اقتدار نظامی و بنیة دفاعی
اقتدار ملی، مقولهای است که متأثر از رشد و توسعه مؤلفههای مختلفی از جمله قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت اجتماعی و فرهنگی و مانند آن است. در این میان، اقتدار نظامی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا امنیت هر کشور و هر ملتی در درجة اول، در گرو قدرت نظامی آن کشور و آن ملت است و در صورت استقرار امنیت در سطح کشور، امکان ایجاد امنیت در سایر زمینهها و افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی و... فراهم میآید (آشتیانی، 1390). در این میان، باور به قدرتمندی، یکی از کلیدیترین نقاطی است که مورد تهاجم دشمن قرار دارد و غرب به رهبری آمریکا پس از شکست در متقاعد نمودن ایران به مذاکره در این زمینه تلاش دارد تا محاسبات مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را در خصوص افزایش درونزای قدرت بازدارندگی موشکی، منحرف كند (طاهری، 1395، ص 75). راهبرد دشمن برای تضعیف این مؤلفه، در دو بخش مردم و مسئولان دنبال میشود. مردم با حضور جمعی خود در راهپیماییها و مناسبتها، رأی دادن به گفتمانهای حاضر در انتخابات، تابآوری نتایج مقاومت و تحمل ناملایمات اقتصادی، پرورش استعدادهای تحصیلی در حوزة نخبگان دفاعی و حمایت از فرایندهای پشتیبان دفاعی، سبک زندگی و فرهنگ عمومی (علایق، انتظارات، الگوی مصرف و کار و...) نقشآفرین خواهند بود. از سوی دیگر، سوگیری مسئولان نیز میتواند بر اندیشههای عمومی تأثیر افزایشی و یا کاهنده برجای گذارد. یکی از مهمترین تأثیرات این سطح را میتوان در کاهش و یا افزایش اعتمادبهنفس و باور به توانستن جستوجو کرد. درهرصورت و بر اساس حدیث شریف «اَلناس عَلی دین مُلوکهِم»، مردم نیز بر روش و مسیر حاکمان صیرورت مینمایند و با تغییر جهتگیری مسئولان و اتخاذ سیاستهای غیرمقاومتی، رفتهرفته مردم نیز دچار کاهش اهتمام و تقید میشوند. این چرخه در طول زمان ادامه مییابد تا اینکه کشور از نظر بنیة دفاعی، در شرایط آسیبپذیر قرار میگیرد و در امتداد آن، اقتدار درونزای خود را از دست خواهد داد.
م. تضعیف تفکر انقلابی و القای پایان دوران انقلابیگری (نرمالیزه کردن انقلاب)
یکی دیگر از تکنیکهای دشمن برای نفوذ و بیاثر کردن فرهنگ دفاعی، استفاده از ادبیات و چهرههای ظاهراً داخلی و تمسک به استدلالهای مبتنی بر مقتضیات زمان و مکان است. در این مسیر، دشمن به دنبال القای این موضوع است که دیگر، پایان کار انقلاب فرارسیده و انقلاب اسلامی پس از عبور از هیجانات ابتدایی خود میباید کنشهای انقلابی را کنار گذاشته و حرکت خود را با نظام بینالملل و ساختارهای تعریف شده جهانی هماهنگ کرده و به اصطلاح عقلانی رفتار کند. ازاینرو، جبهة دشمن تمام ظرفیتهای خود را به کار گرفته است تا انقلاب اسلامی را از هویت انقلابی خود تهی کرده و به حالت بازگشت به عقب (ارتجاع) برساند و به سمت نرمالیزه کردن پیش ببرد (حسینی و همکاران، 1396، ص 129). دشمن در این مسیر، از چهرههای داخلی بهعنوان تسهیلگر استفاده میكند؛ افرادی که بعضاً دارای سابقة انقلابی بوده و به مرور زمان به دلیل تغییر نظام تمایلاتشان، دوران انقلابیگری و مواضع انقلابی را پایانیافته تلقی میكنند. نشانههای این خواستة دشمن را در سخنان رئیسجمهور سابق آمریکا میتوان یافت، آنجا که ميگويد:
در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد. حتی اگر تدریجی باشد. گذاری که طی آن درک شود که شعار مرگ بر آمریکا و انکار هولوکاست توسط رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزبالله؛ گروهی که در فهرست تروریستی قرار دارد و کارهایی ازایندست، از ایران در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طردشده میسازد (پریشان، 1394، ص 136).
گ. تضعیف پشتیبانی مردم و دولت از نیروهای مسلح
پشتیبانی مردم و دولت از نیروهای مسلح، از مؤلفههای مهم فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. این کانونهای قدرت، به دلیل درهم تنیدگی از خاصیت تأثیر و تأثر برخوردارند، بهگونهایکه از سویی، نیروهای مسلح بهعنوان بازوان توانمند دولت و مردم در تأمین امنیت جامعه، در پشتیبانی از استراتژیهای ملی و سیاستهای داخلی نقش حیاتی داشته و موجبات اقتدار نظام اسلامی را به وجود خواهند آورد. از سوی دیگر، رئیسجمهور بهعنوان ریاست شوارهای عالی و متولی بودجهنویسی و بودجهریزی کشور بهواسطة رأی مردم که حاصل بینش و ذائقة آنان است، انتخاب میشود. پس از انتخاب، منشور فکری خود را در خدمت معادلة دوست کیست؟ دشمن کجاست؟ قرار میدهد. رئیس دولت به اتفاق همکارانش اولویتهای اجرایی کشور، از جمله بخش دفاع را تعیین میكنند. این اولویتگذاری در قامت میزان بودجه، محل هزینه کرد و اینکه در صنایع نظامی چه سیاستها و پروژههایی تعریف، حمایت و یا متوقف شود، آشکار میشود. بنابراین، اگر فرهنگ مردم دچار ازخودبیگانگی شده و به سوی انتخاب گفتمانهای متمایل به عادیسازی روابط و هضم در جبهة غرب به پیش رود. آنگاه در تنگنا قرار گرفتن بخش دفاع را در همة جهات (بودجه، خرید، تولید و...) شاهد خواهیم بود. رهبر انقلاب، در این خصوص میفرمایند:
امروز ارتش و مجموعة نیروهای مسلح ما احساس قدرت میکنند؛ زیرا ملت حامی و پشتیبان آنهاست. موفقیت در جایی است که ملت پشت سر مسئولین و بازوهای کارآمد نظام باشد (بیانات رهبر انقلاب در دیدار ستاد مشترک ارتش 09/مرداد/1370).
پ. تضعیف راهبرد اقتصاد مقاومتی و عدم استفاده از ظرفیتهای داخلی
یکی از مؤلفههای مهم در فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران، استفاده از همة ظرفیتها و بهرهگیری از امکانات داخلی برای رسیدن به اهداف عالیة انقلاب است. در این مسیر، با اعتقاد به شعار «ما میتوانیم» که محصول جسارت، خودباوری و اعتمادبهنفس است، از همه ظرفیتها و امکانات موجود، در جهت نیل به اهداف استفاده میگردد. رهبر انقلاب اسلامی، عزت در مسائل اقتصادی را به صورت مشخص و روشن با قدرت خودکفایی نظام پیوند میزنند و اعتقاد دارند که چشم دوختن به دستهای بیگانه برای برطرف کردن نیازهای ملی، خواری و ذلت به همراه خواهد داشت. درعینحال، تأمین برخی کالاهای مورد نیاز جامعه از معاملات جهانی که با عزت و احترام باشد، مورد تأئید است. پس مغلوب شدن اقتصادی در برابر قدرتهای جهانی نیز نوعی ذلت و حقارت است و لازمة رهایی از این ذلت، خودکفایی و استقلال نسبی در کالاهای مورد نیاز جامعه است و هرگاه ملتی به سوی استقلال و خوداتکایی گام نهادند، در نهایت پیروز گشته و از عزت و اقتدار برخوردار میشوند و نمونة این موضوع، جمهوری اسلامی ایران است (قربی، 1395). حال دشمن با استفاده از تبلیغات اقتصادی، ترویج مُدگرایی و تضعیف زیرساختهای فناورانه و مواد خام از طریق تحریم، تقویت جریان قاچاق و واردکنندگان کالاهای خارجی، خدشه به اعتمادبهنفس تولیدکنندگان، تضعیف سیاستهای حمایت از تولید داخل، ترویج واگرایی مردم از همکاری با صنایع تولیدی دفاعی، افزایش هزینة همکاری و خوف در بین مرتبطین و زنجیره تأمین و کاهش انگیزههای معنوی همکاران دفاعی و... تلاش میكند تا این رویکرد مقاومتی را با شکست مواجه سازد.
ن. تغییر ذائقة فرهنگی
یکی از برنامههای مهم دشمن در حوزة فرهنگ جامعه، بهطور عام و فرهنگ دفاعی بهطور خاص، زمینهسازی برای تغییر ذائقة فرهنگی جامعه است. همانگونهکه جوزف نای با خوشحالی از شلوارهای جین آبی جوانان شوروی یا پخش سریالهای آمریکایی در تلویزیون نیکاراگوئه در حین تضاد با حکومت آمریکا و آهنگ و شوهای تلویزیونی، بهعنوان اثرات و منابع قدرت نرم آمریکا یاد میکرد، اینک نیز همان الگوی فرهنگی برای تغییر ارزشهای فرهنگی و فرهنگ دفاعی ما به کار میرود (جمعی از نویسندگان، 1394، ص 114)؛ چراکه دشمن معتقد است: «اگر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران را از آن بگیرند، حکومتی میشود مانند هر دار و دسته مسلح دیگر. پیکار فرهنگی در واقع نفی جوهره و ماهیت نظام جمهوری اسلامی است» (ساجدی، 1388، ص 343). دیوید کیو، مأمور سازمان سیا، در دیدار با برخی از عناصر ضدانقلاب میگوید: «مهمترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران، تغییر فرهنگ جامعة ایران است و ما مصمم به انجام آن هستیم» (خرم، 1376، ص 18). بنابراین، ما با یک تهاجم و جنگ حقیقی سازمانیافته مواجه هستیم که از راههای مختلف و بسیار هنرمندانه به اجرا گذاشته شده است و کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت دارند، متوجه مسئلة تهاجم فرهنگی خواهند شد و نشانههای بارز و بیشماری را در این زمینه مشاهده خواهند کرد (جوانی، 1387، ص 77). اگرچه تغییر ذائقة فرهنگی به صورت تدریجی و در بلندمدت شکل میگیرد، اما زمانی که ذائقههای فرهنگ دفاعی تغییر کند، معیارها و ملاکهای تشخیص و الگوهای رفتاری نیز تغییر خواهد کرد. در چنین شرايطي، مرزهای خودی و غیرخودی، دشمن و دوست، انقلابی و غیرانقلابی، مستکبر و مستضعف، مقاومت و سازش جابهجا میشود و ملاک تشخیص خود این مفاهیم، بر اساس معیارهایی صورت میگیرد که دشمن برای او معرفی کرده است (پریشان، 1394، ص 140-141).
ت. تضعیف روحیة دفاع و مقاومت
ایستادگی و مقاومت و عزم و ارادة راسخ در مقابل سلطه و زیادهخواهیهای بیگانگان، از شاخصهای کلیدی فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران است که به شدت مورد توجه دشمنان قرار گرفته است (هزاوهای و حيدري، 1391، ص 187). دشمن متناسب با برآوردی که از عظمت این مانع در مسیر تسلط بر ایران اسلامی مشاهده کرده است، قوای سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و عملیات روانی خود را متمرکز نموده و در تلاش است تا این دژ تسخیرناپذیر را با تکنیکهایی همچون: افزایش فشارهای اقتصادی و فناورانه از طریق تحریم برای کاهش مقاومتگرایی؛ راهاندازی موضوعات قومیتی برای گسستن صفوف اتحاد؛ تخریب شخصیتهای مدافع مقاومت؛ ایجاد جنگ روانی با ادعای صرف نمودن منافع و سرمایههای ملی ایران برای کشورهای منطقه؛ اِسناد مشکلات داخلی و مدیریتی کشور به ریشة مقاومت و مصادرة آن بهعنوان هزینههای مقاومت و مواردی از این قبیل در اختیار بگیرد.
ی. شناسایی و تحریک تنوعات و شکافهای قومی و مذهبی
شکافهای گروهی ریشهدار، اجازة گردآمدن نیازها، ارزشها و علایق ملی را نمیدهد و هر گروه قومی، هویت جمعی خاص خود را بر اساس ارزشها و علایق گروهی به جای ارزشها و علایق ملی ایجاد میکند. در این حالت، غلبة ارزشهای گروهی به صورت فعالیتهای سیاسی آشکار از قبیل جنبشهای جداییطلب که خواستار مشروعیت سرزمینی جداگانه، بهمعنای استقلال و خودمختاری از یک واحد ارضی بزرگترند، بروز میکند (کریمی مله، 1393، ص 54-55). اگرچه در نظام جمهوری اسلامی ایران مقولة «قومیت» و «مذهب» هیچگاه مانع شناسایی و اعطای حقوق مسلم اقوام ایرانی نبوده و در این زمینه دو شاخص «اسلامیت» و «ایرانیت» را ملحوظ قرار داده است (متقی و همکاران، 1393). اما دشمنان انقلاب اسلامی از دیرباز و بهویژه از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش مضاعفی را به کار بستند تا از تفاوتهای قومیتی، گویش و... بهعنوان گسلی واگرا استفاده كنند که اوج آن در دهة اول انقلاب و با تحرکاتی از قبیل خلق عرب، جریانهای منتسب به کُردگرایی و آذریگرایی، بلوچ و ترکمنگرایی شاهد بودیم. بيشک، یکپارچگی تمامی قومیتها و مذاهب و دلبستگی آنها به نظام سیاسی که برایند آن انسجام ملی است، فرصتی بیبدیل و عامل قدرتی تعیینکننده بهشمار میآید (لطفی مرزناکی، 1394، ص 146). اما دشمن از نارضایتیها، رقابتهای مبتنی بر هوای نفس، قدرتطلبیها و رفتارهای فرهنگی ناصحیح و بعضاً تحقیرکننده برای ایجاد شقاق، واگرایی و در نهایت، تخریب ساخت قدرت داخلی استفاده میکند که نتیجه این رویدادها، کاهش قدرت دفاعی و رشد آسیبپذیریهای کشور خواهد بود.
6. نتیجهگیری
انقلاب اسلامی ایران، جوانهای برآمده از تفکر اسلام ناب بود که بر اصلاح باطن و تحول ظاهر استوار شد. در این مدل از سیاستورزی، همة تلاشها در هدایت قدرت برای خدمت به انسان متعالی و تسلط گفتمان اسلامی نهفته است. لذا انقلاب اسلامی در ایران، بهواسطة بهرهمندی از رهبری مُصلِح و امتی برخوردار از شعور انقلابی، تمام ساختههای گفتمان انسانگرا و لذتجوی پهلوی را که به تقلید از لیبرالیسم غربی شکل گرفته بود، از هم گسیخت و جمهوریت اسلامطلب را بر مقدرات کشور حاکم نمود. پرداختن به ریشه شکلگیری انقلاب این نکته را به ذهن متبادر میكند که نظام تا زمانی در اقتدار قرار خواهد داشت که اولاً، خود عامل و منادی ارزشهای پیشگفته باشد. ثانیاً، مردم و شهروندانش خواهان و پذیرای این نوع از حکمرانی باشند. در این مقاله، نقاط تهاجم و نفوذ دشمن، به نقطه تلاقی هویت انقلاب و نهاد دفاع نظامی آن؛ یعنی نیروهای مسلح کشور، خطوط تهاجمی دشمن و برخی از نیات آشکار شدة استراتژیستهای دشمن برای نفوذ و رسوخ در ساختارها و حمله به کیان فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی تشریح شد و در نهایت، به این نتیجه رسیدیم که:
ـ جمهوری اسلامی ایران به دلیل نماد پرندهای و دوبُعدی خود، باید همزمان به دفاع از دو وجه فیزیک سیاسی و روح ایدئولوژیک خود که از باطن ارزشهای اسلامی سر برآورده است، توجه نماید.
ـ خاکریز نبرد بخش دفاعی کشور با جنگ نرم در اینجاست که از يك سو، رسالت مجموعههای دفاعی، دفاع از مرزهای مِلک و مُلک است. از سوی دیگر، یکی از کارکردهای جنگ نرم، ترویج بیمرزی و تهی ساختن فرهنگ دفاعی از عناصر الهامبخش و پیشرانهای اسلامی و انقلابی است.
ـ در این نظام حکومتی، همان اندازه که امنیت متداول در نظامهای سیاسی مهم است، به همان میزان و ایبسا فراتر از آن سلامت و نشاط ارزشهایی که دلیل وجودی آن هستند، نیز از اهمیت برخوردار است.
ـ دشمن از ملازمة کالبد سیاسی نظام که با سایر نظامهای سیاسی اشتراکاتی دارد و روح ایدئولوژیک نظام، که موجب تمایز آن از سایر نظامهای سیاسی شده است، غافل نشده و مجموعهای از خصومتهای سخت و نرم را با رویکرد سرکوب، انقراض، انحراف و یا در کنترل گرفتن نهاد انقلاب اسلامی به کار بسته است. در این میان، تهاجم علیه وجوه باطنی انقلاب اسلامی از وسعت، شدت و استمرار بیشتری برخوردار است.
ـ عملیات نفوذ دشمن در فرهنگ دفاعی، در بُعد فیزیکی به تغییر در ارزشهای وطندوستی و مرزبانی و در بُعد نظری به مستحیل کردن نگاه خودی و غیرخودی منجر میشود. چنانچه در جامعة دفاعی نهادینه شود، انگیزشهای معنوی دفاع را مضمحل و زمینه را برای هرگونه اقدام سخت دشمن فراهم میكند.
ـ نفوذ در فرهنگ دفاعی کشور با ایجاد وضعیت موریانهای و تهیسازی انقلاب از روح سازنده و جهادی خود، زمینه را برای اقدامات سخت و از میان برنده، فراهم میكند.
ـ در چهار دهة گذشته، سازوكارهایی مانند استحاله، تضعیف، تهیسازی و تغییر جایگاه و هندسة ارزشها توسط تشکیلات جنگ نرم و نفوذ دشمن صورت گرفته است، اما تا زمانی که آنها از به نتیجه رسیدن این خصومتهای مبتنی بر جنگ نرم و نفوذ مطمئن نشوند، به جنگ نظامی مبادرت نخواهند کرد. صِرف اطلاع یافتن از این نیات دشمن برای حفظ جمهوری اسلامی از دستبرد دشمن کافی نیست و متولیان امر میباید برای بازدارندگی و بالندگی فرهنگ دفاعی کشور به تأسیس و یا تقویت نهادهای مقابلهای مؤثر اقدام كنند.
- آشتیانی، رضا، 1390، «تبیین مؤلفههای نظری عوامل غیرفیزیکی تأثیرگذار بر توان رزمی نیروهای نظامی»، راهبرد دفاعی، سال نهم، ش 32، ص 69-109.
- آقابخشی، علیاکبر و مينو افشاریراد، 1383، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار.
- احمدیان، علیاکبر، 1394، «نظريه نفوذ؛ تبيين ماهيت انواع نفوذ و رابطه آنها با دستگاه چهار طيفي تهديد (با بهرهگیری از دیدگاهها و بيانات امام خامنهای)»، آفاق امنیت، سال هشتم، ش 28، ص 35-68.
- اخوان کاظمی، بهرام، 1386، «بررسی تعاملات فرهنگ سیاسی و تحزب در ایران»، پژوهشنامه علوم سیاسی، سال دوم، ش 4، ص 7-32.
- استراوس، اَنسلم و جوليت کربین، 1394، مبانی پژوهش کیفی، ترجمة ابراهیم افشار، تهران، نشر نی.
- افتخاری، اصغر، 1391، تهدید نرم؛ رویکردی اسلامی، تهران، پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
- الوانی، سیدمهدی، 1386، مدیریت عمومی، تهران، نشر نی.
- بابایی، محمدباقر، 1396، «راهبرد مقابله با جریان نفوذ از منظر قرآن»، سیاست دفاعی، سال بیست و پنجم، ش 98، ص 163-189.
- باقری چوکامی، سیامک، 1392، موج چهارم جنگ نرم؛ تدوین راهبردهای مقابله با جنگ نرم در دهه چهارم انقلاب اسلامی، تهران، دانشگاه عالی دفاع ملی.
- ـــــ ، 1396، «تحول پارادایمی نفوذ و ملاحظات امنیتی»، پژوهشهای حفاظتی ـ امنیتی، سال ششم، ش 2، ص 1-24.
- باقری، محمد، 1396، جریانشناسی نفوذ و راههای مقابله با آن، تهران، آفاق روشن بیداری.
- پریشان، فتحالله، 1394، فرهنگ دفاعی؛ با رویکرد دشمنشناسی و ابعاد نفوذ آن، تهران، انتشارات دفاع.
- جمعی از نویسندگان، 1394، نفوذ؛ بررسی ابعاد پروژة نفوذ در جمهوری اسلامی، تهران، نمایندگی ولیفقیه در سپاه.
- جوانی، یدالله، 1387، «تهدید نرم و راههای مقابله با آن»، میثاق، سال اول، ش 1و2، ص 73-128.
- حاذق، حمید، 1394، «خاستگاه و بسترهای نفوذ فکری، فرهنگی و سیاسی با تأکید بر نفوذ آمریکا در ایران»، مطالعات عملیات روانی، سال یازدهم، ش 42، ص 33-64.
- حسینی، مهدی و همكاران، 1396، انقلابی بودن و انقلابی ماندن، تهران، انتشارات دفاع.
- خاتمی، سیداحمد، 1391، چکامههایی در شیوة عزاداری، تهران، سوره مهر.
- خامنهای، سیدعلی، 1396، بیانات در دیدارهای مختلف با مسئولان، مردم، بسیجیان، دانشگاهیان، روحانیون و...، قابلدسترسی در: نرمافزار حدیث ولایت.
- خرم، مسعود، 1376، هویت، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی جماران.
- درویششانی، حسن، 1393، «دفاع هوشمند و قدرت معنوی در اندیشههای امام خامنهای»، مجموعه مقالات دومین همایش تبیین اندیشههای دفاعی امام خامنهای، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
- ساجدی، سعید، 1388، اصول و مبانی جنگ نرم، تهران، دانشکده اطلاعات.
- صالحی، محمود، 1396، «سنخشناسی نفوذ امنیتی و اطلاعاتی»، جامعه اطلاعاتی، سال هشتم، ش 2، ص 7-28.
- طالعیحور، رهبر و رستم بهرامی، 1396، «راهبرد نفوذ ایالاتمتحدة آمریکا و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری»، مطالعات انقلاب اسلامی، سال چهاردهم، ش 48، ص 71-90.
- طاهری، سیدامین، 1395، «تغییر دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین در افزایش قدرت موشکی؛ سیاست آمریکا در دوران ابتدایی پسابرجام»، امنیت دفاعی، ش 14، ص 75-115.
- عاملی، سیدسعیدرضا، 1389، مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا؛ قدرت نرم و امپراتوریهای مجازی، تهران، امیرکبیر.
- عسگری، محمود، 1390، جنگ نرم در عرصة دفاع ملی، تهران، دانشگاه امام صادق.
- غضنفری، کامران، 1380، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، تهران، کیا.
- فرهادی، علی و همكاران، 1397، «تبیین اندیشههای حضرت امام خامنهای پیرامون نفوذ»، مطالعات بینرشتهای دانش راهبردی، سال هشتم، ش 33، ص 33-61.
- فیض، داود و همكاران، 1394، «شناسایی ذهنیت افراد نسبت به نفوذ دشمن با استفاده از روش کیو»، سیاست دفاعی، سال بیست و چهارم، ش 93، ص 73-100.
- قربی، سیدمحمدجواد، 1395، «هندسة عزت، حکم و مصلحت در اقتصاد مقاومتی»، پدافند اقتصادی، سال سوم، ش 25، ص 6-12.
- ـــــ ، 1396، «نفوذ فرهنگی، تأملاتی در شیوۀ نفوذ در نهادهای آموزشی ایران از منظر اسناد لانۀ جاسوسی آمریکا»، پانزده خرداد، سال پانزدهم، ش 54، ص 95-136.
- قوام، عبدالعلی، 1390، سیاستشناسی؛ مبانی علم سیاست، تهران، سمت.
- قیصری، نورالله و احسان خضری، 1395، «سیاست دفاعی نظام جمهوری اسلامی ایران: بررسی اسناد کلان»، رهیافت انقلاب اسلامی، سال دهم، ش 37، ص 57-74.
- کرمی، علی، 1395، مفهومشناسی نظری نفوذ، تهران، مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی.
- کریمیمله، علی، 1393، «امنیت جامعهای و سیاسی از رهگذر سیاستگذاری اجتماعی»، مطالعات راهبردی، سال هفدهم، ش 65، ص 35-71.
- کوهپایی، محمد، 1378، «امام خمینی و دفاع فرهنگی»، مجموعه مقالات همایش سیری در اندیشههای دفاعی امام خمینی، تهران، انتشارات دفاع.
- لطفی مرزناکی، رحمان، 1394، دفاع هوشمند در اندیشة امام خامنهای، تهران، آوای سبحان.
- لطیفی پاکده، لطفعلی، 1386، «براندازی نرم»، حصون، سال چهارم، ش 13، ص 126-143.
- لطیفی، میثم و همكاران، 1395، «شناسایی و توصیف مؤلفههای سازمانهای جهادی»، مدیریت اسلامی، سال بیست و چهارم، ش 2، ص 135-165.
- مارش، دیوید و جري استوکر، 1384، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمة امیرمحمد حاجییوسفی، تهران، مطالعات راهبردی.
- متقی، ابراهیم و همكاران، 1393، «تهدیدات هویت اسلامی و ملی؛ سطوح کلان و خرد و میانی»، مجموعه مقالات دومین همایش تبیین اندیشههای دفاعی امام خامنهای، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع.
- محصص، مرضیه، 1395، «راهبردهای نفوذ اجتماعی از رهگذر خطبه قاصعه»، النهج، سال پانزدهم، ش 48، ص 141-169.
- مرادیان، محسن، 1391، مبانی نظری امنیت، تهران، دانشکده علوم و فنون فارابی.
- مطهرنیا، مهدی، 1378، «فرهنگ دفاع و دفاع فرهنگی»، مجموعه مقالات همایش سیری در اندیشههای دفاعی امام خمینی، تهران، انتشارات دفاع.
- مؤسسه آوای بینش، 1396، نفوذ: ابعاد، ابزارها و موانع نفوذ دشمن از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، تبریز، عاصم.
- هزاوهای، سیدمرتضی و محدثه حیدری، 1391، «مردمسالاری دینی در ایران و ظرفیت الگوسازی آن در کشورهای اسلامی منطقه»، پژوهشهای انقلاب اسلامی، سال یکم، ش 2، ص 173-198.
- والر، میشل، 1394، نفوذ راهبردی دیپلماسی عمومی؛ تبلیغ متقابل، جنگ سیاسی آمریکا، ترجمة محمد غفاری، تهران، مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی



