معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دهم، شماره سوم، پیاپی 39، تابستان 1398، صفحات 79-

    نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    عبدالحسین کلانتری / *دانشیار - جامعه شناسی دانشگاه تهران / abkalantari@ut.ac.ir
    چکیده: 
    سؤال تاریخی پیرامون نسبت اراده و دانش این است که آیا اراده و در نهایت کنش، تابع معرفت و علم است یا این اراده است که معرفت را سامان می دهد؟ امتداد این پرسش، در ساماندهی یک نظریه اجتماعی به طور عام، و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر و توماس لاکمن به طور خاص چنین است که به چه میزان اراده در شکل گیری معرفت نقش ایفا می کند؟ ایجاد دوگانه اراده به ادراک معرفت و اراده به ایجاد معرفت، به ما کمک می کند با تحلیل و تشریح مفاهیم اساسی نظریه اجتماعی برگر، نشان دهیم در هر یک از مفاهیم این نظریه، نسبت اراده و معرفت چگونه است. در برخی مفاهیم، نه اراده به ادراک و نه اراده به ایجاد معرفت وجود ندارد. مثل موقعیت چهره به چهره. در برخی از مفاهیم هم اراده به ایجاد معرفت و هم اراده به ادراک معرفت وجود دارد؛ مثل سنخ بندی. در برخی از مفاهیم در ابتدا اراده به ایجاد معرفت وجود دارد، اما در نهایت، اراده به ادراک معرفت تبدیل می گردد؛ مثل سنت و نهادسازی. این مقاله نشان می دهد که در جریان یک نظریه، معرفت به چه میزان متأثر از اراده است. این پژوهش از روش تحلیل عقلی بهره گرفته و با نقد و بررسی اسناد کتابخانه ای تنظیم گردیده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال دهم، شماره سوم، پیاپی 39، تابستان 1398

    محمدرضا مالکی بروجنی / کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران    mreza.maleki@ut.ac.ir
    عبدالحسین کلانتری / دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران    abkalantari@ut.ac.ir
    دریافت: 18/01/1398 ـ پذیرش: 24/05/1398

    چکیده
    سؤال تاریخی پیرامون نسبت اراده و دانش این است که آیا اراده و در نهایت کنش، تابع معرفت و علم است یا این اراده است که معرفت را سامان می دهد؟ امتداد این پرسش، در ساماندهی یک نظریه اجتماعی به طور عام، و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر و توماس لاکمن به طور خاص چنین است که به چه میزان اراده در شکل گیری معرفت نقش ایفا می کند؟ ایجاد دوگانه اراده به ادراک معرفت و اراده به ایجاد معرفت، به ما کمک می کند با تحلیل و تشریح مفاهیم اساسی نظریه اجتماعی برگر، نشان دهیم در هر یک از مفاهیم این نظریه، نسبت اراده و معرفت چگونه است. در برخی مفاهیم، نه اراده به ادراک و نه اراده به ایجاد معرفت وجود ندارد. مثل موقعیت چهره به چهره. در برخی از مفاهیم هم اراده به ایجاد معرفت و هم اراده به ادراک معرفت وجود دارد؛ مثل سنخ بندی. در برخی از مفاهیم در ابتدا اراده به ایجاد معرفت وجود دارد، اما در نهایت، اراده به ادراک معرفت تبدیل می گردد؛ مثل سنت و نهادسازی. این مقاله نشان می دهد که در جریان یک نظریه، معرفت به چه میزان متأثر از اراده است. این پژوهش از روش تحلیل عقلی بهره گرفته و با نقد و بررسی اسناد کتابخانه ای تنظیم گردیده است.
    کلیدواژه ها: ساخت اجتماعی واقعیت، پیتر برگر، نسبت دانش و اراده، معرفت و اراده، علم و اراده.
     


    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کلانتری، عبدالحسین، مالکی بروجنی، محمدرضا.(1398) نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10(3)، 79-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عبدالحسین کلانتری؛ محمدرضا مالکی بروجنی."نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10، 3، 1398، 79-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کلانتری، عبدالحسین، مالکی بروجنی، محمدرضا.(1398) 'نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10(3), pp. 79-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کلانتری، عبدالحسین، مالکی بروجنی، محمدرضا. نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر. معرفت فرهنگی اجتماعی، 10, 1398؛ 10(3): 79-