صفحهها: 25-
تاریخ دریافت: 1397/11/20تاریخ پذیرش: 1398/05/15
چکیده:
فرهنگ در معنای مدرن خود، به تدریج به ایران وارد گردید و همراه با تغییراتی که این اصطلاح در غرب پیدا کرد، تلقی های مختلفی از آن نیز در ایران رایج شد. بیشتر تلقی ها، آن گاه که به فرهنگ عمومی رسید، به تدریج و در یک برداشت بومی از آن، به صورت انباشتی با هم سازگاری یافت و همزمان با آن در نظام اداری نیز جایگاهی برای آن تعریف گردید، اما در سطح نخبگانی این تلقی ها گاه منشأ نزاع هایی شده است. در این مقاله که روش آن عمدتاً توصیفی است، به شش تلقی از فرهنگ در ایران که عبارتند از: آموزش های عمومی و مدرن، مجموعه دستاوردهای بشری، میراث فرهنگی، هنر، اسلام و فرهنگ غربی، پرداخته شده و ضمن توصیف هر یک، در نهایت شش تلقی مذکور ارزیابی شده و به کمک برخی شواهد، دو تلقی اخیر از فرهنگ، به مثابه تلقی های اصلی و اثرگذار در ایران امروز معرفی شده اند.
غلامرضا پرهیزکار / استادیار گروه جامعه شناسی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره gpicac@gmail.com دریافت: 20/11/1397 ـ پذیرش: 15/05/1398 چکیده
فرهنگ در معنای مدرن خود، به تدریج به ایران وارد گردید و همراه با تغییراتی که این اصطلاح در غرب پیدا کرد، تلقی های مختلفی از آن نیز در ایران رایج شد. بیشتر تلقی ها، آن گاه که به فرهنگ عمومی رسید، به تدریج و در یک برداشت بومی از آن، به صورت انباشتی با هم سازگاری یافت و همزمان با آن در نظام اداری نیز جایگاهی برای آن تعریف گردید، اما در سطح نخبگانی این تلقی ها گاه منشأ نزاع هایی شده است. در این مقاله که روش آن عمدتاً توصیفی است، به شش تلقی از فرهنگ در ایران که عبارتند از: آموزش های عمومی و مدرن، مجموعه دستاوردهای بشری، میراث فرهنگی، هنر، اسلام و فرهنگ غربی، پرداخته شده و ضمن توصیف هر یک، در نهایت شش تلقی مذکور ارزیابی شده و به کمک برخی شواهد، دو تلقی اخیر از فرهنگ، به مثابه تلقی های اصلی و اثرگذار در ایران امروز معرفی شده اند. کلیدواژه ها: تلقی های فرهنگ، ایران، آموزش عمومی، میراث فرهنگی، هنر، اسلام، فرهنگ غربی.