علم اجتماعی امروزی بر دستهای از بنیانهای معرفتی و نظری ویژه بنا شده است. این مبانی با ورود به علم، به محتوا، روش و تحلیل دانش از پدیدهها جهت میدهند. تأثیر متافیزیک و فلسفه در علوم انسانی بهطور عام و در جامعهشناسی بهطور خاص بدان میزان است که میتوان پیدایش و تحول نظریة جامعهشناختی را در حاشیة ظهور دیدگاه فلسفی مربوط به آن تبیین کرد. یکی از محوریترین مبانی معرفتی که همه الگوواره (پارادایم)های برجسته در علوم اجتماعی از آن متأثر است، موضوع چیستی انسان و چگونگی ارتباط او با واقعیت و نیروهای اجتمـاعی است؛ زیرا هرگونه تبیین درست از مسائل و آسیبهای اجتماعی و عوامل آنها بیشناخت دقیق و درست انسان با دشواری روبهروست. این نوشتار کوشیده است تا تأثیر مبانی انسانشناختی الگوواره اثباتی بر رویکردهای علم اجتماعی امروزی ودلالتهای اجتماعی آن را بررسی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت از چیستی مبانی انسانشناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالتهای اجتماعی آن است. روش گردآوری دادهها «اسنادی و کتابخانهای» و روش پردازش آنها «تحلیل محتوا» و «تحلیلیـ منطقی» است. یافتهها بیانگر آن است که الگوواره اثباتی انسان را موجودی تکساحتی، منفعتطلب، غریزهمحور، و حیوانی اجتماعی و فاقد اراده آزاد دانسته که محور شناخت او علم زیستشناسی و منشأ جعل قوانین اجتماعی برایش، غرایز اوست.
The Anthropological Foundations of Positive Social Science and its Social Implications
Abstract:
Today's social science is based on a set of epistemic foundations. By entering the area of science, these foundations give direction to the content, method and analysis of phenomena. Metaphysics affects human sciences in general and sociology in particular to the extent that the emergence and evolution of sociological theory must be explained taking into account the emergence of the related philosophical view. One of the most central foundations influencing all the paradigms in social sciences is the nature of man and how he relate to social realities, because there can be no correct explanation of social issues without an accurate knowledge of human beings. The present paper tries to investigate the effect of the anthropological foundations of the positive schema on the approaches of social science and its social implications. The paper mainly deals with the anthropological foundations of positive social science and its social implications. The data collection method is "documentary and library" and the processing method is "content analysis". The findings show that the positive schema considers man as a one-dimensional, self-interested, instinct-oriented social animal lacking free will, whose core knowledge is biology and whose source of falsifying social laws is his instincts.
استیونسن، لسلی، 1368، هفت نظریه درباره طبیعت انسان، ترجمة بهرام محسن پور و خسرو باقری، تهران، رشد.
ایمان، محمدتقی، 1390، مبانی پارادایمی روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
ایمان، محمدتقی، 1391، فلسفه روش تحقیق در علوم انسانی، قم، سبحان.
بلیکی، نورمن، 1391، پارادایمهای تحقیق در علوم انسانی، ترجمة محمدرضا حسنی و همکاران، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بورگ والتر و همکاران، 1390، روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، تهران، سمت.
بوریل،گیبسون و گارت مورگان، 1386، نظریههای کلان جامعهشناختی و تجزیه و تحلیل سازمان، ترجمة محمدتقی نوروزی، تهران، سمت و موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
پارسانیا، حمید، 1376، «فلسفه علوم اجتماعی و جامعهشناسی معرفت»، معرفت، ش 20، ص70- 79.
پارسانیا، حمید، 1384، بنیادهای وجودی جامعهشناسی معرفت، به کوشش حفیظ الله فولادی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
حسنی، سیدحمیدرضا و هادی موسوی، 1392، «تبیین و تحلیل مبانی انسانشناختی آگوست کنت در پارادایم اثباتی»، روششناسی علوم انسانی، ش 7، ص 29-68.
حسنی، سیدحمیدرضا و هادی موسوی، 1395، انسان کنششناسی پوزیتیویستی به مثابه مبانی انسانشناختی آگوست کنت و امیل دورکیم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
داناییفرد، حسن، 1386، «پارادایمهای رقیب در علم سازمان و مـدیریت: رویکـرد تطبیقـی بـه هستیشناسـی،معرفتشناسـی و روششناسـی»، دانشـور رفتـار، ش٢۶، ص 89-104.
دورکیم، امیل، 1383، صور بنیانى حیات دینى، ترجمة باقر پرهام، تهران مرکز.
دورکیم، امیل، 1387، قواعد روش جامعهشناسى، ترجمة علیمحمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران.
دیلتای، ویلیهام، تشکل جهان تاریخی در علوم انسانی، ترجمة منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، ققنوس.
راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمة نجف دریابندری، تهران، کتاب پرواز.
رجبی، محمود، انسانشناسی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
ریتزر، جورج، 1384، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر،ترجمة محسن ثلاثی، تهران، چاووش گران نقش.
ریتزر، جورج، 1395، نظریه جامعهشناسی، ترجمة هوشنگ نایبی، چ دوم، تهران،نشر نی.
زرشناس، شهریار، 1383، واژنامه فرهنگی سیاسی، تهران، کتاب صبح.
ساعی، علی، 1392، عقلانیت دانش علمی روششناسی انتقادی، تهران آگه.
فتوتیان، علی و حسن عبدی، 1391، «بررسی رابطة انسانشناسی و روششناسی در پارادایمهای اثباتگرایی و رئالیسم انتقادی»، معرفت فرهنگی اجتماعی، ش 3، ص 87-100.
فربد، محمدصادق، 1372، مبانی انسانشناسی، تهران، منصوری.
فروند، ژولیان، 1375، نظریههای علوم انسانی، ترجمۀ کاردان. تهران، دانشگاهی.
فکوهی، ناصر، 1391، تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی، تهران.
کافی، مجید، 1401، انسانشناسی اجتماعی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
کوزر، لیوئیس، 1388، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمة محسن ثلاتی، تهران، علمی.
گروهی از نویسندگان، 1390، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، زیرنظر محمد تقی مصباح یزدی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
گلشنی، مهدی، 1377، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
گنجعلی، اسدالله و احسان رحیمی، 1395، «تحلیل مبانی انسانشناسی پارادایمهای جامعهشناختی سازمان و مدیریت از منظر اندیشههای علامه طباطبائی»، اسلام و مدیریت، ش ٨ و ٩، ص 133-159.
نیومن، ویلیام لارنس، 1389، شیوههای پژوهش اجتماعی: رویکردهای کیفی و کمی، ترجمة حسن دانایی فرد و سید حسین کاظمی، تهران، مهربان.
واعظی، احمد، 1388، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت.
چراغی کوتیانی، اسماعیل.(1403) موضوع: مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 15(3)، 45-62 https://doi.org/10.22034/marefatefarhangi.2024.2022041