صفحهها: 109-
تاریخ دریافت: 1394/06/20تاریخ پذیرش: 1394/11/06
چکیده:
دین و هنر از آغاز تاریخ همراه و هم عنان هم بوده اند. هنر را با محتوای فرامادی و هویت آسمانی آن، نمی توان جدای از دین فرض نمود. به همین دلیل، رابطه میان آن دو همواره چالش برانگیز بوده است. اندیشمندان و متفکران مسلمان، تلاش زیادی برای بررسی ارتباط میان این دو انجام داده اند. هدف از این مقاله بررسی و مقایسه رابطه دین و هنر از منظر سیدحسین نصر و شهید آوینی می باشد. این مقاله تلاش دارد با بررسی مبانی این دو اندیشمند، دیدگاه های آنان را در این موضوع بیان کند. سیدحسین نصر، با توجه به تعریفی که از سنت و حکمت خالده دارد، تلاش کرده است منشأ هنر اسلامی را مطابق با تعریف سنت، ریشه در آموزه های وحیانی بداند. بر همین اساس، به هنر قدسی اعتقاد دارد که درون هنر سنتی است. شهید آوینی نیز با تأثیرپذیری از فردید و هایدگر، مکتب انتقادی فرانکفورت و به طور جدی تر نگاه حکمی و عرفانی امام خمینی ره، رویکرد جدیدی را در عرصه هنر در ایران پایه ریزی می کند.
دین و هنر از آغاز تاریخ همراه و هم عنان هم بوده اند. هنر را با محتوای فرامادی و هویت آسمانی آن، نمی توان جدای از دین فرض نمود. به همین دلیل، رابطه میان آن دو همواره چالش برانگیز بوده است. اندیشمندان و متفکران مسلمان، تلاش زیادی برای بررسی ارتباط میان این دو انجام داده اند. هدف از این مقاله بررسی و مقایسه رابطه دین و هنر از منظر سیدحسین نصر و شهید آوینی می باشد. این مقاله تلاش دارد با بررسی مبانی این دو اندیشمند، دیدگاه های آنان را در این موضوع بیان کند. سیدحسین نصر، با توجه به تعریفی که از سنت و حکمت خالده دارد، تلاش کرده است منشأ هنر اسلامی را مطابق با تعریف سنت، ریشه در آموزه های وحیانی بداند. بر همین اساس، به هنر قدسی اعتقاد دارد که درون هنر سنتی است. شهید آوینی نیز با تأثیرپذیری از فردید و هایدگر، مکتب انتقادی فرانکفورت و به طور جدی تر نگاه حکمی و عرفانی امام خمینی ره، رویکرد جدیدی را در عرصه هنر در ایران پایه ریزی می کند.
کلیدواژه ها: هنر، دین، حسین نصر، مرتضی آوینی، هنر دینی.