معرفت فرهنگی اجتماعی، سال هفتم، شماره دوم، پیاپی 26، بهار 1395، صفحات 5-

    پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    اسماعیل صابر کیوج / *پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام؛ دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم (ع) / mahqom@gmail.com
    چکیده: 
    پیدایش و بقاء جامعه و مسائل پیرامونی آن، یکی از مباحث مهم جهان غرب در قرون وسطی تا عصر روشنگری است. تحول در پاسخ به این مسئله، یکی از مهم ترین بنیادهای مدرنیته و علوم انسانی و اجتماعی است. پایه این تحول، مربوط به کنار گذاشته شدن نظریه «خلق جامعه توسط خداوند» و «طبیعت اجتماعی بشر»، می باشد و اینکه انسان به عنوان «موجودی طبیعتاً غیراجتماعی» و جامعه به عنوان «مصنوع بشر» در نظر گرفته شد. این تحقیق، به پاسخ این مسائل از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می پردازد. انسان از منظر علامه طباطبائی، بالطبع موجودی اجتماعی نیست، اما به دلیل گستره نیازها و...، به ناچار و بالاضطرار رو به زندگی اجتماعی آورده است. زندگی اجتماعی و جامعه برای بقا و استمرار خود، نیازمند وجود قانون هستند که موافق فطرت و نظام خلقت باشد. این قانون، فقط از جانب خداوند متعال و در قالب هدایت تشریعی الهی قابل دستیابی است. عقل و فطرت بشر برای تنظیم و تهیه چنین قانونی، ناکافی و نارسا هستند.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال هفتم، شماره دوم، پیاپی 26، بهار 1395

    اسماعیل صابر کیوج / عضو گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام،  دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام

                                                                                                                                      mahqom@gmail.com

    دریافت: 14/5/1394 ـ پذیرش: 22/9/1394

    چکیده

    پیدایش و بقاء جامعه و مسائل پیرامونی آن، یکی از مباحث مهم جهان غرب در قرون وسطی تا عصر روشنگری است. تحول در پاسخ به این مسئله، یکی از مهم ترین بنیادهای مدرنیته و علوم انسانی و اجتماعی است. پایه این تحول، مربوط به کنار گذاشته شدن نظریه «خلق جامعه توسط خداوند» و «طبیعت اجتماعی بشر»، می باشد و اینکه انسان به عنوان «موجودی طبیعتاً غیراجتماعی» و جامعه به عنوان «مصنوع بشر» در نظر گرفته شد. این تحقیق، به پاسخ این مسائل از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می پردازد. انسان از منظر علامه طباطبائی، بالطبع موجودی اجتماعی نیست، اما به دلیل گستره نیازها و...، به ناچار و بالاضطرار رو به زندگی اجتماعی آورده است. زندگی اجتماعی و جامعه برای بقا و استمرار خود، نیازمند وجود قانون هستند که موافق فطرت و نظام خلقت باشد. این قانون، فقط از جانب خداوند متعال و در قالب هدایت تشریعی الهی قابل دستیابی است. عقل و فطرت بشر برای تنظیم و تهیه چنین قانونی، ناکافی و نارسا هستند.

    کلیدواژه ها: جامعه، قانون، فطرت، دین.


     

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    صابر کیوج، اسماعیل.(1395) پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 7(2)، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اسماعیل صابر کیوج."پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 7، 2، 1395، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    صابر کیوج، اسماعیل.(1395) 'پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 7(2), pp. 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    صابر کیوج، اسماعیل. پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی. معرفت فرهنگی اجتماعی، 7, 1395؛ 7(2): 5-