رابطهی بین سرمایهی اجتماعی و دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
دین بهعنوان عنصری مهم در زندگی انسانها، از دیرباز مورد توجه فلاسفه و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است. آموزههای دینی، دربردارندة ویژگیهایی هستند که به تنظیم و بهنجارسازی زندگی فردی و اجتماعی انسانها در همة ابعاد و زمینهها میپردازد. از تزکیة نفس و مبارزه با نفس خویش که به جهاد اکبر معروف است، تا تنظیم روابط و مناسبات زندگی اجتماعی و مبارزه با طاغیان و هنجارشکنان، همه از جمله موضوعاتی هستند که دین برای آنها دستورالعملهای شناختی و رفتاری دارد. دینداری، که «داشتن اهتمام دینی، بهنحوی که نگرش، گرایش و کنشهای فرد را متأثر میسازد» (شجاعیزند، 1384، ص 36)، میتواند موجب هدفمند شدن و سامانمند شدن زندگی انسانها با رویکرد ارزشی شود. این مهم برای نسل جوان، که در گامهای آغازین تمرین و تجربة زندگی اجتماعی و مهارتآموزی برای ایفای نقش در آینده است، امري ضروري است. نقشآفرینی دین در زندگی اجتماعی انسانها، در صورتی شدنی است که بر پایة شناخت درونی باشد و متناسب با این شناخت، مناسک و رفتارهای دینی به شکل عملی در زندگی نمودار شوند.
دانشگاه یاسوج بهعنوان دانشگاهی نوپا که پذیرای دانشجویان بیشتر بومی از استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد، در آیندة این استان نقش بسيار مهمی دارد. برایناساس، شناخت مؤلفههای گوناگون مرتبط با این دانشجویان میتواند سیمای اجتماعی کارگزاران آینده این استان را نشان دهد. دین بهعنوان یک پدیدة اجتماعی، در اشکال مختلف و در همة زمانها و جوامع وجود و حضور داشته و بهعنوان یکی از منابع مهم شکلگیری و تداوم سرمایة اجتماعی و دارای رابطة دوگانه با آن در نظر گرفته میشود. دین با وجود اينکه معمولاً به انسجام اجتماعی میانجامد، اما گاه نیز میتواند به دلیل شیوة عملکرد دینداران موجب گسست اجتماعی گردد؛ چيزي كه ویلیامز و دمولا (2007) نیز بر آن تأکید دارند. به موازات اينکه سرمایة اجتماعی منبع موجود در تعاملات اجتماعی و نظام هدفمند همکاری و همیاری میان اعضای جامعه بوده و موجب ایجاد روابط معقولانه و حس اعتماد و مشارکت بین افراد جامعه میشود (مختاری و همکاران، 1392)، دینداری نیز از مهمترین عناصر ایجادکنندة همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است (کلانتری و همکاران، 1388، ص 73). برایناساس، میتوان گفت: آنچه در بطن دینداری قرار دارد، نیروی محرکة ایجاد و تقویت سرمایة اجتماعی بوده؛ و آنچه در سرمایة اجتماعی وجود دارد، نه ایجادکننده، بلکه منسجمکنندة رفتارها و مناسک در زمینه دینداری است. شکلگیری و تداوم صحیح روابط متقابل، پیوندهای اجتماعی، شکل و ترکیب و تناسب سازمانی و نوع ایستارها و باورهای ذهنیتی نسبت به تعاملات اجتماعی در کنار برخی عوامل دیگر، نیازمند ویژگیهایی است که در دین و آموزههای دینی نیز مورد تأکید قرار میگیرد. به نظر ميرسد در ایران نیز وجود عاملی به نام دین، از عوامل مهم ایجاد و تقویت سرمایة اجتماعی افراد است. در مقابل، سرمایة اجتماعی ایجاد شده به وسیله تعاملات مذهبی نیز عاملی مثبت برای تقویت دینداری آنها ميباشد. این دو مقوله که عناصری کلیدی برای توسعه هرچه بیشتر کشور هستند، در کارکردها و ویژگیها، اشتراکهایی با یکدیگر دارند، بهگونهایکه به همافزایی همدیگر کمک کنند. همچنين نتایج تحقیقهای داخلی و خارجي از جمله گنجی و همکاران (1389)، قاسمی و امیری اسفرجانی (1390)، افشانی و همکاران (1390)، امینبیدختی و شریفی (1392)، عباسیشوازی و کرمی (1394)، عباسزاده و میزائی (1394)، موسوی و همکاران (1397)، استرومسنس (2008)، جئونگ (2010)، لیم و پاتنام (2010)، استورم (2015) نیز حاکی از ارتباط مستقیم و معنادار دینداری و سرمایة اجتماعی ميباشند. ازآنجاییكه ممکن است میزان دینداری ساکنان مناطق مختلف ناشی از تفاوت در میزان سرمایة اجتماعی آنها باشد و دینداری بهعنوان یک ویژگی شناختی و رفتاری نقش مهمی در زندگی اجتماعی جوانان ایفا میكند، این پژوهش، درصدد مطالعة رابطة سرمایة اجتماعی و دینداری در بین دانشجویان دانشگاه یاسوج بوده است. این مقاله بر آن است تا به این سؤالات پاسخ دهد:
ـ چه ارتباطی بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
- چه ارتباطی بین بُعد ارتباطی سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
- چه ارتباطی بین بُعد شناختی سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
- چه ارتباطی بین بُعد ساختاری سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
- چه تفاوتی بین میزان دینداری دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه یاسوج وجود دارد؟
مبانی نظری
1. دینداری
دین و باورهای معنوی از دیرباز مورد توجه جامعهشناسان و انسانشناسان اجتماعی و فرهنگی بوده است. با مروری بر پیشینة آثار نظری در حوزة علم اجتماعی، میتوان گفت: پیشینة کنکاش و مطالعه در زمینة مذهب و دین، که نقشی پر رنگ و کارکردی در زندگی مردم و شرایط جوامع داشته، به آراء و مطالعات نظریهپردازانی مانند کنت، وبر، دورکیم بازمیگردد (ر.ك: میتشل، 2011). در دورههای بعدی نیز مطالعة دین و مذهب مورد توجه پژوهشگران و نظریهپردازان بسیاری بوده است. وبر در مبحث مذهب، به پيامد اجتماعی باورها و رسوم توتمپرستان، رقص و سایر فعالیتهایی که جنبة عبادی یافته و نسبت به اشیاء مقدس انجام میشوند، میپردازد (هیوز، 1369، ص 279-280). دورکیم، به نقش مذهب بر میزان همبستگی میان افراد اشاره داشته و آن را از نیروهایی میداند که در فرد، احساس الزام اخلاقی به هواداری از درخواستهای جامعه، ایجاد میکند (کوزر، 1380، ص 187-196). بنابراین، به عقیدة دورکیم، مذهب و دین، موجب همبستگی جامعه است. یکی از عوامل مؤثر بر دینداری انسانها، شرکت در مناسک مذهبی است (همان، ص 188-194). دورکیم، انسان را دارای دو بُعد فردی و اجتماعی میداند که قسمت اجتماعی از طریق جامعهپذیری رشد میکند و در طول زندگی، از طریق تعامل با دیگران و مشارکت در فعالیتهایی با سوگیری جمعی، تثبیت میشود (اشلی و ارینتین، 1995، ص 14). آنچه دربارة میزان دینداری مطرح است، این مفهوم را دارای کارکردی انسجامبخش و هویتساز نشان میدهد. مذهب با معنادار کردن زندگی برای پیروان خود، راهی روشن را پیش روی آنها قرار داده که به همکاری، همدلی، انسجام و... آنها منتهی میشود. بنابر آراء اندیشمندان این حوزه، کارکردهایی که میزان دینداری میتواند داشته باشد، کارکردهایی مثبت و جلوبرنده خواهند بود که به دلیل نیاز هر نهاد و جامعهای به حرکت و پیشرفت رو به جلو، کارکردی در نظر گرفته میشوند.
2. سرمایة اجتماعی
در بحث سرمایة اجتماعی، بورديو بر كشمش طبقهاي تأكيد دارد. «روابط اجتماعي براي افزايش توانايي يك فرد براي برآوردن علاقهمنديهايش مورد استفاده قرار ميگيرد و سرماية اجتماعي منبعي در منازعههاي اجتماعي میشود» (بوردیو، 1985، ص 245). کلمن، از اعتماد، اختیار، تعهدات، انتظارات و هنجارها، بهعنوان عناصر سرمایة اجتماعی یاد میکند (وحیدا و همکاران، 1383، ص 20). فوکویاما، سرمایة اجتماعی را بهعنوان یک منبع با ارزش از ظرفیتهای سازمانی و یادگیری، با طیف گستردهای از نتایج مثبت، از جمله درآمد بالاتر، رضایت از زندگی و انسجام اجتماعی میداند (بار و چری، 2006، ص 207). لین، نیز مفهوم سرمایة اجتماعی را بهمثابة منابع نهفته در ساختار اجتماعی که با کنشهای هدفمند، برای افراد، قابل دسترس است، در نظر میگیرد (لین، 1997، ص 7).
پاتنام، در بحث سرمایة اجتماعی، بر مفهوم اعتماد تأکید میکند و همین عامل را موجب توسعة سیاسی از طریق جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی میداند (پاتنام، 1380، ص 285). از نظر وي، سرمایة اجتماعی یک ویژگی زندگی اجتماعی است که شرکتکنندگان را قادر میسازد تا بر یکدیگر تأثیر بگذارند و اهداف مشترک را دنبال کنند. طبق نظر پاتنام و کلمن، سرمایة اجتماعی یک نوع از اثرات مثبت گروهی میباشد که نتیجة سازمان اجتماعی است (دیندا، 2008). پاتنام با تفکیک شبکههای افقی (یا مساواتطلب) از شبکههای عمودی (انحصارطلب)، نوع دوم را فاقد توانایی برقراری اعتماد و هنجارهای همیاری معرفی در نظر میگرفت. او شبکههای هنجاری را در قالب مشارکتهای مدنی، به دلیل ارائة چارچوب فرهنگی برای همکاری، مواد هنجارهای اعتماد و همکاری میدانست (پاتنام، 1380، ص 285). هنجارها از نظر پاتنام، در هر گروه اجتماعی وجود دارند و مهمترین سودمندی آنها، تقویت اعتماد، کاهش هزینة معاملات و تسهیل همکاری است. از نظر پاتنام، مهمترین این هنجارها، هنجارهای معاملة متقابل هستند. وی این هنجارها را مولدترین اجزای سرمایة اجتماعی میداند. این هنجارها، با شبکههای انبوهی از مبادلات اجتماعی، مرتبط هستند و هر یک، دیگری را تقویت میکند (نوابخش و فدوی، 1387). اعتماد، از دیگر مؤلفههای سرمایة اجتماعی است که از نظر پاتنام، از عناصر ضروری برای تقویت همکاری بوده و در یک جامعة کوچک، از طریق آشنایی نزدیک با دیگران حاصل میشود. وی در بحث اعتماد، با توجه به شعاع اعتماد، به دو نوع شخصی و اجتماعی اشاره میکند. نوع دوم را که بعضاً «اعتماد تعمیمیافته» نیز نامیده میشود، برای جامعه سودمندتر میداند (توسلی و موسوی، 1384).
پاتنام، اعتماد و هنجارها را بُعد ذهنی، و شبکهها را بُعد عینی سرمایة اجتماعی میداند. بنا بر آنچه بيان شد، میتوان سرمایة اجتماعی را از مقولات کارکردی و مهم به حساب آورد. تمامی نظریهپردازان حوزة سرمایة اجتماعی، این مفهوم را دارای کارکردهایی مثبت میدانند.
به زعم همة آنها، سرمایة اجتماعی بالا، نتایجی مثبت برای افراد و جوامع درپی خواهد داشت. در نظر گرفتن اعتماد، اختیار، تعهدات، انتظارات و هنجارها بهعنوان عناصر سرمایة اجتماعی توسط کلمن، ارزیابی از آن بهعنوان یک منبع با ارزش از ظرفیتهای سازمانی و یادگیری با طیف گستردهای از نتایج مثبت توسط فوکویاما، تأکید بر منابع نهفته در ساختار اجتماعی که با کنشهای هدفمند قابل دسترس خواهد بود توسط لین، و توجه به یک نوع از اثرات مثبت گروهی توسط پاتنام، وجه کارکردی آن را بیش از پیش آشکار میسازد. هر نهاد کوچک و بزرگی از خانواده گرفته تا دولت، برای فائق آمدن بر مشکلات خود و پیشرفت بیشتر نیاز به عناصری ویژه دارد که در سرمایة اجتماعی نهفته است. ازآنجاییکه سرمایة اجتماعی زمینهساز همکاری، و همکاری زمینهساز توسعه و پیشرفت است، این مفهوم بهعنوان مفهومی کارکردی، نقشی تعیینکننده در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی دارد و مستلزم مطالعة علمی هرچه بیشتری است.
چارچوب نظری
اهمیت بالای یک مقوله یا یک مفهوم از کارکردهای آن ناشی میشود. براینساس، به نظر میرسد برای چارچوب نظری این پژوهش، استفاده از نظریههایی که در زمینة کارکردهای میزان دینداری و سرمایة اجتماعی سخن راندهاند، مفیدتر باشد. بنابراین، برای چارچوب نظری اين پژوهش، از آراء دورکیم و پاتنام در مورد مباحث مربوطه استفاده شده است. درحالیکه دورکیم، مذهب و دین را از عوامل مهم همبستگی در جامعه میداند (کوزر، 1380، ص 187-196). پاتنام نیز سرمایة اجتماعی را مولد و اثربخش در نظر میگیرد (پاتنام، 1993، ص 114). دورکیم، شرکت در مناسک مذهبی را بر دینداری انسانها، مؤثر میداند (کوزر، 1380، ص 188-194). همچنين پاتنام سرمایة اجتماعی را یک ویژگی زندگی اجتماعی میداند که شرکتکنندگان را قادر میسازد بر یکدیگر تأثیر بگذارند و اهداف مشترک را دنبال کنند (پاتنام، 1993، ص 114).
دورکیم، انسان را دارای دو بُعد فردی و اجتماعی میداند که بُعد اجتماعی از طریق جامعهپذیری رشد میکند و در طول زندگی، از طریق تعامل با دیگران و مشارکت در فعالیتهایی با سوگیری جمعی، تثبیت میشود. بر اساس آراء دورکیم، به نظر میرسد میزان دینداری، مربوط به بُعد اجتماعی باشد؛ بُعدی که پاتنام، سرمایة اجتماعی را مرتبط با آن در نظر میگیرد. وی سرمایة اجتماعی را سازمانی اجتماعی در نظر میگیرد که مشتمل بر شبکهای از روابط و تعاملات توأم با آگاهی و اعتماد اجتماعی است که موجب تسهیل کنشها میشود (سعادت، 1385، ص 203). دورکیم، به نقش مذهب بر میزان همبستگی میان افراد اشاره دارد و آن را از نیروهایی میداند که در فرد، احساس الزام اخلاقی به هواداری از درخواستهای جامعه، ایجاد میکند. برگزاری مناسک مذهبی، مردمی که دارای ارزشها و باورهای مشترکی هستند را گرد هم میآورد. دور هم جمع شدن، روحیة جمعی آنها را تقویت، و برایشان انسجام و اتحاد به آن مذهب را درپی دارد. این گرد هم آمدن افراد، پیششرط به وجود آمدن سرمایة اجتماعی مدنظر پاتنام است. «سرمایة اجتماعی برخلاف دیگر اشکال سرمایه، بیحضور دیگران، نه پدید میآید و نه امکانپذیر است» (اجتهادی، 1386).
در یک جمعبندی میتوان گفت: کارکردی که دورکیم برای مذهب قائل است، شبیه همان کارکردی است که پاتنام برای سرمایة اجتماعی در نظر میگیرد. رابطة تنگاتنگ این دو، آنجا آشکار میشود که کارکرد مذهب از نظر دورکیم (همبستگی و گرد آوردن مردم به دور هم)، پیششرط اساسی ایجاد سرمایة اجتماعی مدنظر پاتنام است. به موازات آن، از دیدگاه پاتنام نیز، سرمایة اجتماعی در بطن خود، چارچوبی رفتاری دارد که کنشگران را در راه نیل به اهدافشان، کمک میکند. این چارچوب، شامل هنجارها، اعتماد، ضمانتهای اجرایی، و سازمان اجتماعیای هستند که موجب ارتقاء فرصتها، قابلیت و توانمندیهای افراد شده، و آنان را در رسیدن به اهدافشان (بیشتر از قابلیتها و توانمندیهای خودشان) کمک میکند. بنابراین، میتوان گفت: سرمایة اجتماعی نیز رابطة عمیقی با اجتماع و زندگی افراد دارد. رسیدن به اهداف یاد شده، بهمعنای نائل آمدن به سیاستهای کلی یک جامعه نیز میباشد. سیاستهای کلیای که با توجه به توضیحات بالا، در گرو میزان سرمایة اجتماعی مردم آن کشور باشد. میزان دینداری نیز در چگونگی انسجام و همبستگی آنها برای رسیدن به اهداف، نقش مهمی ایفا میکند. برایناساس، میتوان این فرضیه را با توجه به مباحث یاد شده استخراج کرد که به نظر میرسد رابطة معناداری بین میزان دینداری (و ابعاد آن) و سرمایة اجتماعی (و ابعاد آن) دانشجویان دانشگاه یاسوج وجود داشته باشد.
مدل 1. مدل تحلیلی پژوهش
فرضیههای پژوهش
- بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج، رابطة معناداری وجود دارد.
- بین بُعد ارتباطی سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج رابطة معناداری وجود دارد.
- بین بُعد ساختاری سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج رابطة معناداری وجود دارد.
- بین بُعد شناختی سرمایة اجتماعی با ابعاد دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج رابطة معناداری وجود دارد.
- بین میزان دینداری دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه یاسوج تفاوت معناداری وجود دارد.
روش پژوهش
این پژوهش، به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعة آماری پژوهش، شامل کلیة دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1394- 1393 بوده که تعداد 4195 نفر بوده است. بر اساس جدول لین (1976)، و با در نظر گرفتن حجم جامعه، سطح معناداری، میزان همگنی و میزان خطای معناداری، حجم نمونة پژوهش، 381 مورد برآورد شده است که برای افزایش دقت، به 400 مورد ارتقاء یافت. روش نمونهگیری پژوهش، نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای چندمرحلهای بوده است. چگونگي نمونهگیری و گردآوری دادههای پژوهش به این صورت بود که پس از تعیین حجم نمونه، نسبتهای هر دانشکده، مقطع تحصیلی و جنسیت محاسبه شد. در مرحله بعد، به دانشکدهها مراجعه و به صورت تصادفی در بین دانشجویان هر دانشکده، پرسشنامه توزیع گردید.
برای سنجش متغیر سرمایة اجتماعی، مطابق با چارچوب نظری پژوهش از پرسشنامه ناهاپیت و گوشال (1998)، با ضریب آلفای 79/0 و برای سنجش متغیر دینداری نیز از پرسشنامه گلاک و استارک (1965) با ضریب آلفای 93/0 استفاده شده است. براي تعیین اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه، از نظر استادان مربوط و جهت تعیین اعتبار سازهای آن؛ از دو آزمون «کی ام او» و ضریب بارتلت استفاده شده است. ضریب «کی ام او»، برای متغیرهای دینداری و میزان سرمایة اجتماعی، به ترتیب 952/0 و 955/0 با سطح معناداری 000/0؛ و ضریب بارتلت نیز برای متغیرهای دینداری و میزان سرمایة اجتماعی، به ترتیب 463/5636 و 701/6614 با سطح معناداری 000/0 بود. براي تعیین پایایی ابزار پژوهش، به منظور شناخت میزان انسجام درونی گویههای متغیرها از آلفای کرونباخ استفاده شده است. این ضریب برای متغیر دینداری، 939/0؛ و برای متغیر سرمایة اجتماعی، 953/0 بوده است. پس از جمعآوری و گردآوری اطلاعات مورد نیاز و استخراج آنها، دادهها براي تجزیهوتحلیل، به دو نرمافزار SPSS و AMOS انتقال داده شد و تحلیل یافتهها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی ارائه گردید.
تعریف عملیاتی مفاهیم
سرمایة اجتماعی: این پرسشنامه از سه بُعد ارتباطی (13 سؤال)، ساختاری (8 سؤال) و شناختی (7 سؤال) تشکیل شده که در قالب 28 گویه پنج گزینهای سنجیده شده است.
بُعد ارتباطی سرمایة اجتماعی: این بُعد از سرمایة اجتماعی، در قالب 13 گویه 5 جوابی، 5 گویه برای سنجش خردهمقیاس اعتماد، 4 گویه برای سنجش خردهمقياس فهم متقابل، و 4 گویه برای سنجش خردهمقیاس تعهد سنجیده شده است.
بُعد ساختاری سرمایة اجتماعی: این بُعد در قالب 8 گویه 5 جوابی، 4 گویه برای خردهمقیاس شبکه و 4 گویه برای خردهمقیاس روابط سنجیده شده است.
بُعد شناختی سرمایة اجتماعی: اين بُعد سرمایة اجتماعی نیز در قالب 7 گویه 5 جوابی، 4 گویه برای خردهمقیاس همکاری و 3 گویه برای خردهمقیاس ارزشها سنجیده شده است.
دینداری: برای سنجش متغیر دینداری، از پرسشنامه گلاک و استارک (1965)، با ضریب آلفای 93/0 استفاده شده است. این پرسشنامه از چهار بُعد اعتقادی (6 سؤال)، احساسی (6 سؤال)، پیامدی (6 سؤال)، و مناسکی (5 سؤال) تشکیل شده است که گویههای آن، در سطح ترتیبی و در قالب 23 گویه 5 جوابی سنجیده شده است. روش نمرهگذاری آن، در قالب طيف ليكرت بوده است.
بُعد «اعتقادی» دینداری: این بُعد در قالب 6 گویه در زمینههایی همچون اعتقاد به خدا، قرآن، بهشت و جهنم، نبوت، عدالت و امامت سنجیده شد.
بُعد احساسی دینداری: این بُعد از در قالب 6 گویه در مورد احساس نزدیکی به خدا، احساس معنویت عمیق هنگام حضور در حرم ائمه، ترس از گناه، توبه، خوابهای دینی و احساس پوچی در صورت نبودن اعتقادات دینی سنجیده شد.
بُعد پیامدی دینداری: در این بُعد، نگرش پاسخگویان در پیامد مواردی همچون بیحجابی، دروغ گفتن، غیبت کردن، مصرف مشروبات الکلی و نگرش آنها در زمینه اجرای قوانین اسلامی در جامعه امروزی، در قالب شش گویه سنجیده شد.
بُعد مناسکی دینداری: این بُعد نیز در قالب 5 گویه در زمینة مناسک فردی و جمعی، همچون نماز خواندن، روزه گرفتن، قرآن تلاوت کردن؛ شرکت در نماز جمعه و مراسمات مذهبی مانند دعای کمیل و دعاي توسل سنجیده شد.
یافتههاي پژوهش
یافتههای توصیفی
یافتههای توصیفی تحقیق، نشان داد از میان 400 پاسخگوی پژوهش، 25/53 درصد زن و 75/46 درصد مرد بودهاند. بیشتر پاسخگویان را مقطع کارشناسی (25/76 درصد)؛ و پس از آن، مقطع کارشناسی ارشد (19 درصد) و مقطع دکتری (75/4 درصد)، تشکیل داده است. نتایج جدول 1، میزان سرمایة اجتماعی و ابعاد آن در بین پاسخگویان را نشان میدهد. همانطورکه ملاحظه ميشود، درصد بیشتری از پاسخگویان، دارای سرمایة اجتماعی متوسط ارزیابی شدهاند. درصد پاسخگویان با میزان سرمایة اجتماعی بالا، بیشتر از درصد پاسخگویان با میزان سرمایة اجتماعی پایین است.
جدول 1. میزان سرمایة اجتماعی و ابعاد آن در بین پاسخگویان
سرمایة اجتماعی و ابعاد آن پایین متوسط بالا کل
سرمایة اجتماعی (کلی) تعداد 60 282 58 400
درصد 15 5/70 5/14 100
بُعد ارتباطی تعداد 57 280 63 400
درصد 25/14 70 75/15 100
بُعد ساختاری تعداد 57 275 68 400
درصد 25/14 75/68 17 100
بُعد شناختی تعداد 59 279 62 400
درصد 75/14 75/69 5/15 100
بر اساس نتایج جدول 2، میزان دینداری درصد بیشتری از پاسخگویان، متوسط ارزیابی شده است. همچنین، درصد پاسخگویان با میزان دینداری بالا، بیشتر از درصد پاسخگویان با میزان دینداری پایین است. در مورد ابعاد دینداری نیز، میزان بُعد «احساسی» در بین پاسخگویان، بالاترین و میزان بُعد «پیامدی» پایینترین سطح را داشته است. بُعد «پیامدی» دینداری، نمود تأثیر اعتقادات افراد در رفتارهای آنان است. پائین بودن بُعد «پیامدی» دینداری که نگرش آنها در زمینه اجرای قوانین اسلامی در جامعه امروزی است، میتواند نشان کمکاری نهادها و سازمانهای فرهنگی باشد.
جدول 2. توزیع فراوانی دینداری و ابعاد آن در بین پاسخگویان
متغیر دینداری و ابعاد آن پایین متوسط بالا کل
دینداری (کلی) تعداد 55 285 60 400
درصد 75/13 25/71 15 100
بُعد اعتقادی تعداد 63 268 69 400
درصد 75/15 67 25/17 100
بُعد احساسی تعداد 54 279 67 400
درصد 5/13 75/69 75/16 100
بُعد پیامدی تعداد 81 256 63 400
درصد 25/20 64 75/15 100
بُعد مناسکی تعداد 64 263 73 400
درصد 16 75/65 25/18 100
یافتههای استنباطی
نتایج نشان داد كه دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی از نظر میزان دینداری، تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (جدول 3). با این حال، میانگینها نشان میدهد دانشجویان مقطع دکتری، کمترین میزان دینداری را در بین مقاطع تحصیلی سهگانه دارا بودند.
جدول 3. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه تفاوت در میزان دینداری پاسخگویان، با توجه به مقطع تحصیلی آنها
مقطع تحصیلی تعداد پاسخگو میانگین میزان دینداری انحراف معیار مقدار اف سطح معناداری
کارشناسی 305 59/84 91/17 69/2 069/0
ارشد 76 02/87 03/18
دکتری 19 31/76 86/19
کل 400 66/84 10/18
یافتههای جدول 4 نشان داد که رابطة مثبت و معناداری بین سرمایة اجتماعی (کلی) و دینداری (کلی) پاسخگویان وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه میزان سرمایة اجتماعی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان دینداری آنها در سطح کل و هر یک از ابعاد دینداری نیز بیشتر است. همچنین، بین ابعاد «اعتقادی»، «احساسی»، «پیامدی» و «مناسکی» دینداری با ابعاد «ارتباطی»، «ساختاری» و «شناختی» سرمایة اجتماعی نیز رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج، قویترین رابطه بین بُعد شناختی سرمایة اجتماعی و بُعد اعتقادی دینداری و ضعیفترین رابطه بین بُعد ساختاری سرمایة اجتماعی و بُعد پیامدی دینداری بود.
جدول 4. نتایج آزمون همبستگی پیرسون رابطه سرمایة اجتماعی و ابعاد آن و دینداری و ابعاد آن
سرمایة اجتماعی (کلی) و ابعاد آن دینداری (کلی) و ابعاد آن
اعتقادی احساسی پیامدی مناسکی دینداری (کلی) -
بُعد ارتباطی 001/0 000/0 001/0 000/0 000/0 سطح معناداری
160/0 174/0 162/0 210/0 213/0 ضریب پیرسون
بُعد شناختی 001/0 000/0 003/0 000/0 000/0 سطح معناداری
226/0 216/0 186/0 116/0 205/0 ضریب پیرسون
بُعد ساختاری 000/0 000/0 000/0 000/0 000/0 سطح معناداری
165/0 195/0 146/0 199/0 257/0 ضریب پیرسون
سرمایة اجتماعی (کلی) 000/0 000/0 000/0 000/0 000/0 سطح معناداری
191/0 204/0 175/0 223/0 238/0 ضریب پیرسون
تعداد: 400 همبستگی: در سطح 01/0 (دو دامنه)
برای بررسی همبستگی دوسویه سرمایة اجتماعی به همراه ابعاد سهگانة آن و دینداری، با چهار بُعد آن از همبستگی بر اساس نرمافزار AMOS استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که بین دو متغیر همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع دو متغیر، همدیگر را تقویت کرده و تغییر در یکی از آنها، به تغییر در دیگری در همان جهت منجر میشود.
شکل 1. مدل نظری آزمون شده در مدلسازی معادلات ساختاری، در نرمافزار Amos
برای ارزیابی برازش مدل ساختاری، دو دسته شاخص وجود دارند: نخست، شاخصهایی که مقادیر آنها متأثر از عوامل بیرونی و نامعلوم (مانند حجم نمونه، تعداد گویهها و غیره) است تا اینکه ناشی از نقص در برازش مدل باشد که عبارتند از: 1. شاخص نیکویی برازش (GFI)؛ 2. شاخص نیکویی برازش اصلاح شده (AGFI)؛ 3. کایاسکوئر نسبی (نسبت مجذور خیدو به درجه آزادی)؛ 4. شاخص برازش استاندارد (NFI). دوم، شاخصهایی که کمتر تحت تأثیر عوامل مزاحم و بیرونی قرار دارند. نتیجة بهدستآمده بیشتر بیانگر نقص در برازش مدل است که شامل: 1. توکر لیوالیس (TLI)؛ 2. شاخص برازش اینکریمنتال (IFI)؛ 3. شاخص تطبیقی برازش (CFI)؛ 4. ریشه میانگین مجذور و برآورد خطای تقریب (RMSEA) هستند (قاسمی، 1392، ص 118). مقادیر برازش در این پژوهش، در جدول 5 ارائه شدهاند.
یافتههای جدول 5، نشان میدهد انطباق نسبتاً قابل قبولی بین مدل نظری ارائه شده در شکل 1 با دادههای تجربی گردآوری شده وجود دارد. بر اساس مقدار کایاسکوئر نسبی 143/2 که بيانگر عدم تفاوت بین مدل پیشنهادی و دادههاست و مقادیر توکر لیوایس 876/0 و شاخص نیکویی برازش 991/0 میتوان گفت: مدل از برازش نسبتاً قابل قبولی برخوردار است. بهعلاوه، شاخصهای مقتصد 476/0 و 474/0 نیز بیانگر برازش قابل قبول مدل هستند.
جدول 5. مهمترین شاخصهای برازش ارائه شده برای مدل نظری پژوهش
شاخص مقدار تفسیر
کایاسکوئر نسبی (CMIN/DF) 143/2 مقدار قابل قبول
شاخص برازش غیر نرم (TLI) 876/0 برازش قابل قبول
شاخص برازش غیر نرم شده (NFI) 991/0 برازش قابل قبول
RMSEA 056/0 برازش قابل قبول
GFI 993/0 قابل قبول
CFI 921/0 مقدار قابل قبول
PCFI 476/0 شاخصهای مقتصد (قابل قبول)
PNFI 474/0 شاخصهای مقتصد (قابل قبول)
نتیجهگيري
هدف اين پژوهش، بررسي رابطة بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان دینداری دانشجویان دانشگاه یاسوج بود. یافتههای پژوهش نشان داد که بین سرمایة اجتماعی (کل) و میزان دینداری (کل)، رابطة مستقیم و معناداری وجود دارد. بین همة ابعاد سرمایة اجتماعی و همة ابعاد میزان دینداری دانشجویان در سطح اطمینان معناداری حداقل 99 درصد رابطة مستقیم و معناداری وجود داشت. همانگونهکه دیدگاههای سرمایة اجتماعی و دیدگاههای مرتبط با دینداری استدلال کردهاند، میزان دینداری و میزان سرمایة اجتماعی از روند همتغییری و تجانسی برخوردارند. هر دو عامل به گونهای افراد جامعه را به همگرایی اجتماعی و توجه به خیر و منافع جمعی همة شهروندان جهت میدهند. آموزههای دینی، اتحاد اجتماعی در پرتو ارزشهای دینی و عقیدتی را برای رسیدن به جامعهای مطلوب مورد تأکید و ترویج قرار میدهند. سرمایة اجتماعی نیز شامل عناصری چون ارتباط، هنجارمندی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی است که به همگرایی مطلوب و سازنده در جامعه یاری میرساند. اما در این پژوهش، بخش زیادی از پاسخگویان، بومی استان کهگیلویه و بویراحمد بودهاند. این استان از جمله مناطق در حال گذار است که در دهههای اخیر، گرایش به زندگی شهری در آن افزایش پیدا کرده است و تجربة دگرگونیهای ناشی از زندگی شهری، نوعی تثبیتنیافتگی و شناور بودن را در ابعاد اجتماعی و فرهنگی برای آن درپی داشته است. با این وجود، نتایج این پژوهش نشان داد که میزان دینداری و میزان سرمایة اجتماعی دانشجویان، همانگونهکه نظریههای چارچوبی این پژوهش استدلال میکنند، بيانگر همبستگی مثبت و همافزایی این دو متغیر مهم و تأثیرگذار میباشد.
آزمون تفاوت معناداری نشان داد كه بین میزان دینداری دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه یاسوج تفاوت معناداری وجود نداشت. با این حال، دانشجویان مقطع دکتری، از میانگین دینداری کمتری در متغیر دینداری و ابعاد آن برخوردار بودهاند. این تفاوت، میتواند مرتبط با تجربیات زیستة آنها اعم از تجربیات زندگی، شرایط شناختی و تجربیات علمی و... سطح تحصیلی و یا دغدغههای فردی و اجتماعی آنها در زمینة موضوعات معرفتشناختی و یا حتی ارزیابی آنها از قرائتهای گوناگون از دین و دینداری باشد. دانشجویان مقاطع بالاتر، به تناسب رویة شکگرایی ناشی از بینش علمی، ممکن است بیش از افراد جوانتر و با سطوح تحصیلی پایین به شک و تردید در قطعیت برخی آموزههای دینی جهت یابند. از سوی دیگر، حتی با وجود اعتقاد درونی به آموزههای دینی، ممکن است میزان تقید و پرداختن به مناسک و رفتارهای دینی برخی از افراد با تحصیلات بالاتر به مراتب کمتر از افراد با تحصیلات پایین و یا بدون تحصیلات علمی باشد.
بحث از دو مقولة دینداری و سرمایة اجتماعی، بدون در نظر گرفتن بستر آن، منجر به تحلیلی ناقص خواهد بود. برایناساس، بهتر است بستری که این تحقیق در آن انجام شده است، مورد واکاوی قرار گیرد. جامعة ایران، از دیرباز دارای فضايی دینی بوده و مردم این سرزمین پیشینهای یکتاپرست داشتهاند. بالطبع، فرهنگ حاکم بر این جامعه، ارزشها، هنجارها و نمادهايي متناسب با دین خود را در درون داشته است. مسیر این ارزشها و هنجارهای دینی، به سوی ارتباطات و همکاریهای سازندهای است که همان مؤلفههای سرمایة اجتماعیاند. در نتیجه، میتوان گفت: میزان دینداری میتواند مبنای شکلگیری میزان سرمایة اجتماعی باشد. از سوي ديگر، همین ارتباطات همیارانه نیز در صورت تدوام و نیل به نتایج مثبت، میتوان موجب قوام و تقویت دینداری باشد. به بیان بهتر، آموزههای دینی افراد را به سمت گونههایی از انسجام جهت میدهند و جامعه با سرمایة اجتماعی بالا، سرانجام به انسجامبخشی اجتماعی شهروندان میانجامد. سرمایة اجتماعی، نیازمند مجموعهای از ارزشهای همگرایانه است که میتواند در پرتو آموزههای دینی شکل گرفته و ترویج شوند. نتایج تحقیقهای انجام شده در مناطق مختلف ایران گنجی و همکاران (1389)، قاسمی و امیری اسفرجانی (1390)، افشانی و همکاران (1390)، امینبیدختی و شریفی (1392)، عباسیشوازی و کرمی (1394)، عباسزاده و میزائی (1394)، موسوی و همکاران (1397) مبنی بر وجود رابطة مثبت و معنادار دو مقوله دینداری و سرمایة اجتماعی، میتواند تأییدی بر این امر باشد. از سوي دیگر، نتایج مشابه اکثر تحقیقات خارجی در این زمینه (استرومسنس، 2008؛ جئونگ، 2010؛ لیم و پاتنام، 2010؛ استورم، 2015)، میتواند مبنايی باشد برای فهم سازوکار دینیشدن فزایندة جوامع، در اقصینقاط جهان. این نتیجه، بهطورکلی نشان میدهد که توسعه در عرصههای اقتصادی و اجتماعی نیازمند بهرهگیری از زمینههای تسهیلکننده توسعه است. یکی از این زمینهها، حوزة تعاملی در عرصههای اجتماعی و باورهای اعتقادی است. به عبارت دیگر، پیشبرد اهداف عام و مطلوب اجتماعی، مستلزم توجه به هر دو دسته متغیرهای کارکردی سرمایة اجتماعی و میزان دینداری، به صورت توأمان است.
انجام یک تحقیق در جوامع آماری متفاوت، به نتایج استحکام میبخشد، بهگونهایکه سیاستگذاری کلی بر مبنای آن نتایج اطمینانبخشتر خواهد بود. این تحقیق، در میان دانشجویان انجام شده است. براي فهم بهتر این رابطه، پیشنهاد میشود پژوهشگران بعدی، آن را در جوامع آماری دیگری از جمله زنان و دانشآموزان انجام دهند. بر اساس نتایج این تحقیق، افزایش همکاری، اعتماد و سایر ابعاد سرمایة اجتماعی، موجب بالا رفتن میزان دینداری میشود. برایناساس، به نهادهايی که عموم مردم مخاطب آنها هستند (مانند سازمان صدا و سیما)، پیشنهاد میشود در زمینة تقویت مؤلفههای سرمایة اجتماعی، با بهرهگیری از نتایج پژوهشهای مربوط؛ و با اتکا به نظرات اندیشمندان داخلی این حوزه در جهت حفظ و بالا بردن عناصر سرمایة اجتماعی مردم کوشا باشند، تا از این طریق از کمرنگ شدن دین در عصر جهانیشدن که یکی از تبعات آن بحران هویت و زایل شدن دینداری است، جلوگیری شود. همچنین پیشنهاد میشود، متولیان تبلیغات دینی، همانگونهکه از آنها انتظار میرود، خود در عمل به آموزههای دینی تعهد عملی و رفتاری کامل داشته باشند، تا هم موجب تقویت آموزههای دینی و هم تقویت سرمایة اجتماعی شود.
- اجتهادی، مصطفی، 1386، «سرمایهی اجتماعی»، پژوهشنامة علوم انسانی، ش 3، ص 405-416.
- افشانی، علیرضا و همكاران، 1390، «رابطة دینداری با سرمایة اجتماعی در شهر نجفآباد»، رفاه اجتماعی، سال دوازدهم، ش 44، ص 259-284.
- امینبیدختی، علیاکبر و نويد شریفی، 1392، «دینداری و سرمایة اجتماعی حامی امنیت اجتماعی»، مطالعات امنیت اجتماعی، ش 33، ص 47-69.
- پاتنام، رابرت، 1380، دموکراسی و سنتهای مدنی، ترجمة محمدتقی دلفروز، تهران، انتشارات اسلام.
- توسلی، غلامعباس و مرضيه موسوی، 1384، «مفهوم سرمايه در نظريات كلاسيك و جديد با تأكيد بر نظريههاي سرمايه اجتماعي»، نامة علوم اجتماعی، سال يازدهم، ش 26، ص 1-32.
- سعادت، رحمان، 1385، «تخمین سطح و توزیع سرمایة اجتماعی استانها»، رفاه اجتماعی، سال ششم، ش23، ص 179-195.
- شجاعیزند، علیرضا، 1384، «مدلی برای سنجش دینداری در ایران»، جامعهشناسی ایران، سال ششم، ش 1، ص 34-66.
- عباسیشوازی، محمدتقی و فرشاد کرمی، 1394، «دین و سرمایة اجتماعی: مطالعه رابطه مشارکت در اجتماعات دینی و سرمایة اجتماعی»، مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی، سال چهارم، ش 1، ص 97-121.
- عباسزاده، محمد و مجتبي میزائی، 1394، «مطالعه نقش مداخلهگرایانه سرمایة اجتماعی و سرمایه روانشناختی در تأثیرگذاری فرایند جامعهپذیری بر دینداری؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه تبریز»، دین و ارتباطات، سال بيستودوم، ش 47، ص 87-122.
- قاسمی، وحید، 1392، مدلسازی معادلات ساختاری در پژوهشهای اجتماعی، تهران، جامعهشناسان.
- قاسمی، وحید و زهرا امیری اسفرجانی، 1390، «تبیین جامعهشناختی تأثیر دینداری بر سرمایة اجتماعی درونگروهی»، جامعهشناسی کاربردی، سال بيستودوم، ش 2، ص 21-46.
- کلانتری، عبدالحسین و همكاران، 1388، «هویت دینی و جوانان؛ (نمونهی آماری، جوانان شهر شیراز»، تحقیقات فرهنگی، سال دوم، ش 6، ص 141-125.
- کوزر، لوئیس، 1380، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمة محسن ثلاثی، تهران، نشر علمی.
- گنجی، محمد و همكاران، 1389، «رابطه هویت دینی و سرمایة اجتماعی در بین مردم شهر کاشان»، جامعهشناسی کاربردی، سال بيستويكم، ش 4، ص 124-143.
- مختاری، مریم و همكاران، 1392، «رابطه سرمایة اجتماعی با جرم در بین افراد مجرم و غیرمجرم شهر یاسوج»، رفاه اجتماعی، سال چهارم، ش 52، ص 201-226.
- موسوی، سیدنجمالدین و همكاران، 1397، «بررسی نقش دینداری در اعتماد و مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه لرستان»، مدیریت سرمایة اجتماعی، سال پنجم، ش 4، ص 629-649.
- نوابخش، مهرداد و جميله فدوی، 1382، «بررسی ابعاد سرمایة اجتماعی و نقش آن در توسعة شهری (مطالعة موردی منطقة پنج شهر تهران)»، پژوهشنامة علوم اجتماعی، سال دوم، ش 1، ص 25-47.
- وحیدا، فریدون و همكاران، 1383، «رابطه سرمایة اجتماعی با هویت اجتماعی دانشجویان»، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، ش 2، ص 59-92.
- هیوز، استوارت، 1369، آگاهی در جامعه، ترجمة عزتالله فولادوند، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
- Ashly, D, & Orensein, J, 1995, Sociological Theory, Classical Statements, Massachusetts, Ally & Bacon.
- Barr, F. M, & Cherry, A. R, 2006, “Social Capital a Potential Tool for Analysis of the Relationship between Aging Individuals and Their Social Environment”, Ageing International, v. 31, n. 3, p. 203- 216.
- Bourdieu, P, 1985, The Forms of Capital in Handbook of theory and research for the sociology of education, ed. JG. Richardson, New York: Greenwood.
- Dinda, S, 2008, “Social capital in the creation of human capital and economic growth: A productive consumption approach”, Journal of Socio-Economics, v. 37, n. 5, p. 2020-2033.
- Glock, C, & Stark, R, 1965, Religion and society in Tension, Chicago: Rand McNally.
- Jeong, H. O, 2010, “How do religions differ in their impact on individuals’ social? Capital? The case of South Korea”, Nonprofit and voluntary sector quarterly, v. 39, n. 1, p. 142-160.
- Lim, C, & Putnam, R. D, 2010, “Religion, social networks, and life Satisfaction”, American Sociological Review, v. 75, n. 6, p. 914-933.
- Lin, N, 1976, Foundations of social research, New York, McGraw-Hill.
- Lin, N, 1997, Building A Network Theory of Social Capital, In N. Lin. K. Cook and R.S. Burt (Eds.) New York: Aldine De Gruyere.
- Mitchel, P, 2011, National identity, London, Oxford University Press.
- Nahapiet, J, & Ghosal, S, 1998, “Social capital, intellectual capital and the organizational advantage”, The Academy of Management Review, v. 23, n. 2, p. 242 -266.
- Putnam, R. D, 1993, Making Democracy Work: Civic Tradition in Modern Italy, Princeton, Princeton University Press.
- Storm, I, 2015, Civic Engagement in Britain: The Role of Religion and Inclusive Values, European Sociological Review, v. 31, n. 1, p. 14-29.
- Stromsnes, K, 2008, “The importance of church attendance and membership of Religious voluntary organizations for the formation of social capital”, Social Compass, v. 55, n. 4, p. 478-496.
- Williams J, Ph, & De Mola, F. L, 2007, “Religion and Social Capital among Mexica Immigrants in Southwest Florida”, England, Palgrave Macmillan Journals, v. 5, p. 233-253