سال سيزدهم، شماره چهارم، پياپي 52، پاييز 1401، ص 105ـ124
* زهرا غريبحسيني/ استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه وليعصر رفسنجان tabasom_moola@yahoo.com
حميد جعفري/ استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه وليعصر رفسنجان jafari@vru.ac.ir
دريافت: 04/10/1400 ـ پذيرش: 28/02/1401
چکيده
«درخت انجير معابد»، آخرين رمان احمد محمود، در سطح بيروني، داستانِ خانوادهاي است که اين درخت در منزل آنان قرار دارد. در ادامه با تغيير نام شخصيت اصلي داستان از «فرامرز» به «مرد سبزچشم»، در سطح دروني، جريان نفوذ انحرافات ديني ـ اخلاقي، در جامعه روايت ميشود. محمود با پردازش جزئيات باورها و کنشهاي آييني مرد سبزچشم و يارانش در کنار درخت انجير معابد، به مباني اعتقادي تشکيلات فرقه «تياسام» اشاره ميکند. «تياسام» به معناي «مراقبه» و در اصطلاح، تشکيلات فرقهاي است که خاستگاه اعتقادي آن از آيين بودا نشئت گرفته و در سال 1370 جمشيدرضا حاجياشرفي آن را پايهگذاري کرد. اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي به خوانش تمثيل رمزي رمان درخت انجير معابد ميپردازد و به اين سؤال پاسخ ميدهد که باورداشتها و رفتارهاي آييني مطرح در رمان «درخت انجير معابد» چه تناسبي با رفتارهاي تشکيلات فرقه «تياسام» دارد؟ نتايج نشان ميدهد: برجستهسازي رخدادهاي دلالتگر متعددي مانندِ انجام مراقبه، تکرار صداهاي نامفهوم و هيجانآور، و... بر معنادار بودن متن دلالت دارد که قابل انطباق با مباني اصلي فرقه مذکور است. همچنين محمود با ترسيم شبکه نمادهاي سهگانه (درخت انجير معابد، مرد سبزچشم و مار) رمزهايي عرضه نموده تا پيام ماجراهاي فراواقعي رمان و فهم روح کلي اثر درک شود. در يکي از اين لايههاي معنايي مرد سبزچشم مريد «جي باندراچي براهمايا» معرفي شده که قابل تطبيق با «ماهاريشي ماهش يوگي»، رهبر فرقه «تيام» (TM) است؛ زيرا فرقه «تياسام» ادامه تشکيلات «تيام» محسوب ميشود.
کليدواژهها: تمثيل رمزي، رمان، احمد محمود، درخت انجير معابد، عرفان کاذب، فرقه، تياسام.