تحلیل مضمون اسناد سیاستگذارانۀ تبلیغی حوزۀ علمیۀ قم در نسبت علم و فرهنگ


Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
حوزة علميه از ديرباز با توليد علم و معرفت و اتخاذ رويکردهاي ترويجي رابطة وثيقي با فرهنگ برقرار نموده است، که بر اساس زمينههاي معرفتي، يعني رويکرد زعيم حوزه و زمينههاي غيرمعرفتي، يعني نظام سياسي، از جهت ساختار تغييراتي دچار بوده است (اعرافي، 1395، ص327).
حوزة علميۀ قم توسط آيتالله فيض بازسازي شد و پس از يک دورة کوتاه با اصرار برخي مراجع آيتالله حائري يزدي شاگرد ميرزاي شيرازي مديريت آن را پذيرفت، که با توجه به نظام معرفتي انديشة ايشان و شروع مدرنيزاسيون در ايران، رويکرد تبليغي متفاوتي در حوزة علميۀ قم نسبت به حوزههاي گذشته و عصر آغاز گرديد (مجموعه نويسندگان، 1386، ج4، ص591ـ592). پس از آيتالله حائري زعامت حوزه مدتي در دست مراجع ثلاث ـ سيدمحمدتقي خوانساري، سيدصدرالدين صدر و سيدمحمد حجت کوهکمرهاي ـ و سپس با دعوت ايشان از آيتالله بروجردي، مرجعيت حوزه در دست ايشان قرار گرفت (ذبيحزاده، 1387، ج4، ص327، 337 و 353).
رويکرد معرفتي آيتالله بروجردي و زمينههاي غيرمعرفتي همچون تأسيس دانشگاه معقول و منقول در مقابل حوزه، توجه ايشان را به نظامسازي آموزشي و تبليغي جلب نمود (ذبيحزاده، 1387، ج5، ص142). علاوه بر تأسيس دانشگاه، رشد بهائيت (خسروپناه، 1392، ص321ـ340)، توجه به خارج از ايران و اعزام طلاب بهعنوان مبلغ و سفير و برعهده گرفتن تأليف کتابهاي ديني مدارس آموزش و پرورش (ذبيحزاده، 1387، ج5، 142ـ144)، نگاه نويني به تبليغ دين آغاز نمود.
با پيروزي انقلاب اسلامي، امام خميني با توجه به مباني معرفتي ـ ولايت فقيه ـ و زمينههاي غيرمعرفتي ـ حکومت اسلامي ـ تحول ساختاري حوزه را يکي از ضروريات برشمرد و در پي فرماني در سال 1360، دستور تشکيل شوراي مديريت حوزه را ابلاغ نمود و رياست آن بر عهدة آيتالله فاضل لنکراني قرار گرفت. سپس در سال 1371 مقام معظم رهبري رهنمودهايي مبنيبر تأسيس شوراي عالي و جداسازي مديريت از آن شورا، به جامعة مدرسين ارائه نمود که با همراهي مراجع تقليد، بخش اجرايي از سياستگذاري تفکيک شد و شوراي عالي مرکز مديريت حوزة علميه با هدف سياستگذاري و نظارت بر عملکرد مرکز مديريت تأسيس گرديد. شوراي عالي وظيفة تعيين اهداف، خطمشي و سياستهاي کلي حوزه را بر عهده گرفت و بخش ديگري با عنوان «مديريت»، عهدهدار اجراي سياستها گرديد (عيسينيا، 1395، ص176ـ182).
در سال 1375 اساسنامهاي با تأييد مراجع نگارش يافت و در سال 1396 اصلاح شد (مصوبة 1403 شوراي عالي حوزههاي علميه، 15/2/1396). بر اساس اين اساسنامه مهمترين مأموريت حوزه بازسازي و حفظ جايگاه خود بهعنوان گروه مرجع است.
از آن جهت که گروه مرجع وظيفة الگوسازي و هويتدهي فرهنگي را برعهده دارد (کوئن، 1390، ص107)، پيوند ميان مصوبات و اسناد تصويبشده توسط شوراي عالي و فرهنگ نقش کليدي در اجراي اين مأموريت ايفا مينمايد.
علاوه بر اين، از آن جهت که مسئلة پژوهش حاضر بررسي نسبت تبليغ حوزه بهعنوان نهاد علم و فرهنگ است، اين پژوهش بر اساس نظرية احاطة علم بر فرهنگ سامان يافته است. در اين نظريه فرهنگ همان معرفت است و هر آنچه از غيرمعرفت وارد فرهنگ شود را امر فرهنگي بهشمار ميآورد (پارسانيا، 1392، ص14). و فرهنگ داراي سه لاية اصلي باور، ارزش، هنجار و سپس در لايههاي بعد با عنوان فناوري اجتماعي، فناوري مادي فرهنگ و فناوري نمادي فرهنگ دستهبندي ميگردد. از سويي توجه به اين نکته ضروري است که ميان لايههاي فرهنگ تقدم و تأخر وجود دارد؛ بدين معنا که در لاية باورها، هستيشناسي مقدم بر ارزششناسي و ارزششناسي مقدم بر هنجارشناسي و هنجارشناسي مقدم بر نمادشناسي است (افروغ، 1394، ص1ـ15).
لايههاي عميق فرهنگي در پاسخ به چگونگي ظهور خود لايههاي بعدي را بهوجود ميآورند. بعد فناوري اجتماعي در پي معنادهي به رابطة انسانها با يکديگر بهوجود ميآيد. فناوري مادي، فناوردي بودگي و تسهيلکنندگي است که با اتصال به نظام فيزيکي، بر اساس لايههاي سهگانة ابتدايي مانند تخته در نظام آموزشي سامان مييابد. و در آخرين لايه، فناوري نمادين قرار ميگيرد که پنج لاية پيشين را نمايندگي ميکند و گويي مانند توصيفگر از يک دستگاه عمل مينمايد (پارسانيا، 1392، ص15).
حوزة علميه بهعنوان يک نهاد علمي با توليد معرفت و معنا در نظام پژوهشي، بينالاذهاني نمودن آن در نظام آموزشي ـ نخبگاني ـ و بينالاذهاني ـ عمومي ـ بهوسيلة نظام تبليغي، ورود آن به ظرف آگاهي عمومي نقش ايفا مينمايد.
روش
در روش تحليل مضمون کل اسناد بارها و بارها مطالعه و سپس گزارههاي مرتبط با فرهنگ کدگذاري ميگردد (شيخزاده، 1399) و در مرحلة بعد با استفاده از جملههاي کدگذاريشده، مفهومي با عنوان مضمون پايه کشف ميگردد. افزودني است که اين مضامين گاه با يک کليدواژه از درون متن مشخص ميشود. در مرحلة سوم با بررسي جملات و مضامين پايه، مفهوم انتزاعيتر و کليتري نسبت به مرحلة قبل با عنوان مضمون سازماندهنده کشف ميگردد و در مرحلة چهارم از بين تمام گزارهها و مضامين چند مفهوم کلي که مانند چتري دربرگيرندة بقية مضامين است کشف ميگردد. در مرحلة سوم و چهارم چارچوب نظري پژوهش کمک شاياني براي کشف مضامين مينمايد و در مرحلة آخر با يک برگشت از کل به جز مفاهيم تحليل و علت کشف آنان تبيين ميگردد (ذکائي، 1399، ص97).
اسناد مورد نياز پژوهش حاضر از طريق دبيرخانة شوراي عالي در قالب يک فايل 1800 صفحهاي در اختيار مؤلف قرار گرفت. اين فايل شامل تمام مصوبات و اسناد حوزه از ابتدا تاکنون است. جملات مرتبط با تبليغ حوزه کدگذاري شد و سپس مضمون پايه بر اساس گزارهها کشف گرديد و با استفاده از چارچوب نظري مضامين کليتري با عنوان سازماندهنده و فراگير کشف و در نهايت بهعنوان تحليل، با استفاده از روش کل به جز سير کشف مضامين تبيين شده است.
تحليل مصوبات شوراي عالي
پس از تحليل گزارهها، مضامين پايه، مضامين سازماندهنده و در نهايت مضامين فراگير بدين شرح کشف شدهاند؛ مضامين فراگير عبارتاند از: «رابطة حوزه و انتقال فرهنگ»، «بايستههاي انتقال فرهنگ» و «اشاعة فرهنگ». درحقيقت از ارتباط اين سه مضمون با يکديگر، حفظ و بازسازي حوزه بهعنوان گروه مرجع بهعنوان مأموريت حوزه در قبال فرهنگ کشف ميگردد. و اين همان چيزي که از مطالعة بندهاي مختلف اساسنامة شوراي عالي قابل فهم است.
مضمون فراگير
1 رابطة حوزه و انتقال فرهنگ
2 بايستههاي انتقال فرهنگ
3 اشاعة فرهنگ
رابطة حوزه و انتقال فرهنگ
حوزة علميه بهعنوان يک نهاد علمي در مرحلة تبليغ با بينالاذهاني نمودن معنا فرهنگ را به آگاهي عمومي وارد نمود و معنا را تثبيت مينمايد (پارسانيا، 1391، ص223). اين امر بهخوديخود رخ نميدهد و نيازمند انتقال معنا يا فرهنگ به حوزة عمومي است، که نيازمند يک ساختار پذيرفتهشده از سوي جامعه است. به همين دليل با بررسي گزارههاي کدگذاريشده مضامين «ساختار انتقال فرهنگ»، «راهکار انتقال فرهنگ»، «رصد فرهنگي و انتقال معنا» و «بازتوليد فرهنگ بومي» کشف گرديد، که از مجموع اين مضامين، مضمون فراگير «انتقال فرهنگ» کشف ميگردد.
مضمون سازماندهنده
1 ساختار تثبيت فرهنگ
2 راهکار انتقال فرهنگ
3 رصد فرهنگي و تثبيت معنا
4 بازتوليد فرهنگ بومي
الف) ساختار تثبيت فرهنگ
مقصود از ساختار در اين قسمت بعد سخت و نرم آن است، که شامل ساماندهي نظام فراگير بهعنوان بعد سخت و هم شامل ساماندهي ذهني معنا بر اساس مباني معرفتي براي جامعه بهعنوان بعد نرم است، که نتيجة آن هماهنگي ميان ابعاد مختلف حوزه در باب توليد معناست.
قواعد اجتماعي، نظام اجتماعي پويا را توليد مينمايد و بر اساس آن ساختار اجتماعي با صفتي ايستايي توليد ميگردد و ساختار، سازماني متناسب با نظام اجتماعي را سامان ميدهد (پارسانيا، 1391، ص55). در نتيجه حوزه با توجه به قواعد اجتماعي توليدشده، نظام و سپس ساختار اجتماعي متناسب را توليد مينمايد و در نهايت سازماني که وظيفة انتقال معنا را برعهده دارد شکل ميگيرد. و ساختار، معرفت حسي را به معرفت شهودي تبدل مينمايد (اعرافي، 1395، ص55).
مفهوم «ساختار تثبيت فرهنگ» بهعنوان چتري که دربرگيرندة مضامين «تبليغ متناسب با نياز فرهنگي»، «شناخت آسيبهاي اجتماعي»، «فعاليت متناسب با فرهنگ بومي» و «ساماندهي دروني» است، کشف ميگردد.
تثبيت يا نهادينه نمودن فرهنگ، ذيل ساختارهاي اجتماعي همچون خانواده، رسانه و... ذخيرة دانشي را مستحکم مينمايد. و بخشهاي مختلف فرهنگ توسط نهادهاي مختلف سامان مييابد، اما همگي آنان بر اساس معرفت توليدشده توسط نهاد علمي شکل مييابد؛ ازاينروست که جايگاه تبليغ اهميت ويژهاي مييابد.
تبليغ دين با دو رکن جامعه و مبلغ، وظيفة نهادينهسازي معاني حق در جامعه را بر عهده دارد. رکن اول تبليغ علاوه بر ويژگيهاي شخصيتي همچون اخلاص، انگيزه و استعداد، نيازمند مهارت کافي و آموزشهاي مستمر است. حوزه تبليغ دين را از روش رفتاري و حکومتداري پيامبر اسلام و اهلبيت الگو گرفته است (جعفريان، 1381، ص70).
از آن جهت که منابع تبليغ آيات و روايات و سنت سلف صالح از يکسو و توجه به نيازهاي امروزي جامعه از سوي ديگر است، و نيز با توجه به مدرن شدن جامعه و نيازهاي آن، مبلغ موظف به استفاده از فناوري در امر تبليغ و شناخت مخاطب است (جوادي آملي، 1391، ص47ـ91)، که در صورت وجود ساختار و پذيرش ساختار از سوي جامعه محقق ميگردد.
آسيبشناسي
هرچند در بخش سياستگذاري اسناد مذکور به ساختارسازي توجه شده است؛ اما چگونگي توليد ساختار مورد غفلت واقع شده است و علت انتقال ناقص معنا به جامعه در همين مرحله رخ داده است. درحقيقت حوزه در بعد سياستگذاري به جايگاه خود بهعنوان گروه مرجع توجه کرده و براي آن اسنادي نگاشته است؛ اما به چگونگي پيوند آن با ذهن جامعه کمتر توجه شده است. يکي از راهکارهاي اين امر توجه به شناخت فرهنگي جامعه هدف است.
بررسي قصصالانبيا نشان ميدهد که بيشتر پيامبران از خانواده، قوم يا شهر خودشان مبعوث شدهاند؛ زيرا چنين شخصي فرهنگ بومي و آسيبهاي اجتماعي جامعة خود را بهخوبي ميشناسد و براي تثبيت معرفت نازلشده از سوي خدا، به شرايط و زمينههاي غيرمعرفتي توجه مينمايد (جوادي آملي، 1391، ص55ـ77)، که در نهايت به تثبيت معنا و ارزشهاي حق ميانجامد (علويان، 1393، ص97ـ98). تاريخ حوزه نيز گواه همين مطلب است که مبلغان بومي همواره موفقترند (اعرافي، 1395، ص55ـ77).
حال با بررسي آيات قرآن چند راهکار تبليغي بهدست ميآيد که از آسيبهاي موجود در تبليغ امروزي حوزه ميکاهد. اين راهکارها عبارتاند از: 1. يکپارچگي تبليغي؛ 2. انتخاب مبلغان بومي؛ 3. تأسيس رشتة مردمشناسي يا مطالعات فرهنگي؛ 4. استفاده از تکنولوژي.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: رابطة حوزه و انتقال فرهنگ)
مضمون سازماندهنده: ساختار تثبيت فرهنگ
آدرس متن مضمون پايه
اساسنامة شوراي عالي حوزههاي علميه / فصل پنجم / د) برنامهريزي در امور تبليغي تدوين برنامه جهت تربيت مبلغاني شايسته با تخصصهاي مورد نياز و تهية برنامههاي مناسب جهت ارائة امتيازاتي به ايثارگران تبليغ متناسب با نياز فرهنگي
اساسنامة شوراي عالي حوزههاي علميه / فصل پنجم/ د) برنامهريزي در امور تبليغي بررسي و مطالعة حوادث و رخدادهاي اجتماعي که بهنحوي به حوزة علميه ارتباط دارد و اتخاذ تصميمات مناسب شناخت آسيبهاي اجتماعي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايجاد سازوكار كارآمد و بومي حوزه براي توليد و بهرهگيري از هنرهاي اصيل فاخر، متناسب با فعاليتهاي فكري ـ فرهنگي حوزه فعاليت متناسب با فرهنگ بومي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ساماندهي کليات و اجزا و عناصر نظام آموزشي و ديگر نظامهاي حوزه، با محوريت تبليغ بهعنوان پيشرفتدهندة حوزة علميه ساماندهي دروني
ب) راهکار انتقال فرهنگ
از ارتباط ميان مضامين «ترجمة معرفت و فرهنگ»، «نقش نخبگان در انتقال معنا» و «هدايت فرهنگ»، راهکار انتقال فرهنگ توسط حوزه کشف ميگردد. علماي شيعه همواره در دورههاي مختلف علاوه بر شناخت نيازهاي جامعه، راهکارهاي تبليغي متناسب با زمينههاي غيرمعرفتي اتخاذ کردهاند؛ بهعنوان نمونه «ترجمه» رويکردي است که علامه مجلسي در دورة صفويه اتخاذ نمود (آزادي، 1400، ص187). امروزه استفاده از روش مهندسي معکوس ميتواند راهکاري نوين به منظور انتقال فرهنگ بهشمار رود؛ براي مثال دورههاي آلپ که امريکا براي جوانان عراقي برگزار مينمايد، يک نمونة تبليغي ـ معرفتي است. شناخت، ترجمه و بوميسازي اين مدلها، تبليغ حوزوي را بهروز نگاه ميدارد.
دانشآموختگان حوزه بهعنوان نخبگان فرهنگي جامعه، بهدليل امانتداري، اطمينان جامعه را به خود جلب ميکنند و نقش محوري در انتقال و تثبيت معنا بهوسيلة تبليغ دين ايفا مينمايند، که اين امر به تقليد از پيامبران صورت ميپذيرد (اعرافي، 1395، ص71).
انتقال فرهنگ بهمعناي انتقال معرفت و تبديل آن به ارزشهاي حقيقي و تلاش براي نهادينهسازي آنهاست که منجر به هدايت فکري جامعه و تبديل دانش علمي به دانش عمومي ميگردد (پارسانيا، 1391، ص204). بر اين اساس و با توجه به مضامين پايه، مضمون سازماندهندة راهکار انتقال فرهنگ کشف ميگردد.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: رابطة حوزه و انتقال فرهنگ)
مضمون سازماندهندة راهکار انتقال فرهنگ
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ترجمه و بازنشر آثار فاخر فكري ـ فرهنگي حوزوي به زبانهاي زندة دنيا ترجمة فکر و فرهنگ
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ارتقاي سطح بينش و بصيرت جامعه و توانايي جريانشناسي آن، بهويژه در ميان طلاب و خانوادههاي حوزويان و فعالان فرهنگي و نخبگان همسو نقش نخبگان در انتقال معنا
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايفاي نقش هدايتي در عرصههاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي نظام و جريان دادن دين در زندگي فردي، اجتماعي و حاکميتي هدايت فرهنگ
ج) رصد فرهنگي
بهوسيلة مضامين «شناخت زمينههاي فرهنگي»، «تخصصگرايي»، «شناخت نيازهاي فرهنگي» و «استفاده از ابزار نوين و سنتي تبليغ»، مفهوم «رصد فرهنگي» کشف ميگردد. شناخت زمينههاي فرهنگي يکي از عمده کارهاي مبلغان موفق است که در صورت گرهخوردن آن با تخصصگرايي موجبات شناخت نيازهاي فرهنگي جامعه فراهم ميگردد. مبلغان در زمانهاي مختلف و بر اساس شناخت سطحي که نسبت به جامعه دارند، تبليغ را بر اساس ابزارهاي نوين و سنتي انجام ميدادهاند که از پيوند ميان اين امور رصد فرهنگي بهدست ميآيد. درحقيقت مبلغ با احاطه به مطالعات فرهنگي، هنگام مواجهه با فرهنگ به نقاط مهم فرهنگ توجه نموده و آن را ثبت و ضبط مينمايد. تحليل يافتههاي او زمينه را براي شناخت نيازهاي فرهنگي فراهم ميآورد. اين امر زمينة تبليغ يکپارچه ـ پيوند آموزش و تبليغ ـ را نيز فراهم ميکند.
آسيبشناسي
تفکيک آموزش، پژوهش و تبليغ از يکسو و واگذاري پژوهش و آموزش توأمان به برخي مراکز تخصصي، آسيبي است که حوزه را از يکپارچگي ساختاري خارج مينمايد. ذيل معاونت تبليغ، «مجتمع آموزشي پژوهشي تبليغ» قرار دارد. اين مجتمع وظيفة پيگيري و تصويب پاياننامهها و برگزاري کلاسهاي آموزشي تبليغي دورة سطح سه و چهار را بر عهده دارد. مقصود از يکپارچگي ساختاري، تصديگري حوزه در تمام بخشها نيست؛ بلکه حوزه بر اساس اسناد بالادستي موظف است سه بخش آموزش، پژوهش و تبليغ را با هماهنگي سامان دهد؛ بهگونهايکه پس از يک دورة ششساله، دانشآموختة حوزه، علوم و جنبههاي مهارتي مورد نياز جامعه را فراگرفته باشد. و تفکيک اينچنيني فقط براي تبليغ با مسائل خاص صورت پذيرد؛ بهعنوان نمونه مبلغ متخصص در زمينة سياسي يا روانشناسي در مسائل خاص بهکار گرفته شود.
مضمون پاية «شناخت زمينههاي فرهنگي» اشاره به زمينههاي معرفتي و غيرمعرفتي دارد که در سير آموزش حوزه قرار ميگيرد. بر اين اساس، مبلغ به صورت نظري، فرهنگ عيني و ذهني را ميشناسد و درحقيقت ميان آموزش و پژوهش پيوند برقرار مينمايد. اين امر به مبلغ کمک ميکند تا روشهاي متناسب با محيط جغرافيايي را بهکار بندد.
علاوه بر آموزش مبلغ، مهارتهاي کاربردي ضرورت بيشتري دارد که در اسناد بالادستي بدان توجهي نشده است. مدير حوزه با استفاده از يکپارچگي ساختاري و شناسايي نيازهاي جامعه توسط آموزشهاي ضمن و بدو تبليغ، مطالعات فرهنگي را در مبلغ نهادينه مينمايد.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: رابطة حوزه و انتقال فرهنگ)
مضمون سازماندهندة رصد فرهنگي
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه شناخت و پايش محيطي روزآمد نسبتبه جريانات، موضوعات، عرصهها، فضاها و مخاطبان تبليغي در سراسر كشور شناخت زمينههاي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حمايت و تربيت كارشناسان متخصص و متعهد عرصة تبليغ، متناسب با نيازهاي تبليغي حوزه، جامعه و نظام تخصصگرايي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه شناسايي عرصههاي بالفعل و بالقوة تبليغي، و حضور فراگير و مؤثر و متناسب با نياز، در آنها شناخت نيازهاي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه بهرهگيري فعال و هوشمندانه از روشها و ابزارهاي تبليغي سنتي و جديد، متناسب با شرايط و اقتضائات حوزوي استفاده از ابزار بروز و سنتي
د) بازتوليد فرهنگ بومي
با پيروزي انقلاب اسلامي، نخبگان ديني ـ اجتماعي بر اين باور بودند که ضروري است برخي فرهنگها و ارزشهاي فاقد پشتوانة ديني از بين بروند؛ اما امام خميني و مقام معظم رهبري با شناخت و توجه به فرهنگ عمومي آن را مديريت کردند و فرهنگ بومي و فرهنگ اسلامي را همجهت نمودند (خسروپناه، 1391، ص52ـ60)، که ميتوان از آن به «بازتوليد فرهنگ بومي» تعبير نمود. اين مضمون از ارتباط ميان «تعامل رسمي با ساختار فرهنگي موجود» و «ايجاد شبکههاي فرهنگي» کشف ميگردد.
در تعامل با فرهنگ بومي، حوزة علميه گاه رويکردي انزواگونه پيش ميگيرد و تنها رويکردي که اتخاذ مينمايد، آموزش مباني و مقدمات بعيدة فرهنگ حق است. شناخت وضعيت موجود و ساختارسازي در جهت نهادينه نمودن ارزشهاي حق، نيازمند تعامل با ساختارهاي رسمي و غيررسمي جامعه است که اين امر با اتخاذ رويکرد فعال صورت ميپذيرد و علاوه بر تعامل با ساختارهاي فرهنگي، شبکههاي اجتماعي نويني ميآفريند که در ضمن آنها فرهنگ بومي بازتوليد ميگردد.
ازجمله اموري که جايگاه ويژة مسجد را در محله کمرنگ ميکند، ميتوان به «خانة محله» اشاره کرد. در دهة هفتاد شهرداري تهران با تأسيس خانة محله، محملي براي توليد فرهنگ بومي و تثبيت آن سامان داد. حال حوزة علميه علاوه بر اينکه مسجد را بهعنوان مرکز تبليغي در سراسر دنيا در دست دارد، ميتواند با ايجاد شبکههاي مشابه در فضاي مجازي و رسانههاي ديگر کارکرد تبليغي خود را بهروز کند و ارزشها را بازآفريني نمايد (فاضلي، 1399، ص216ـ287). اين امر اتفاق نيافته و تا مرحلة عمل فاصله بسيار است.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: رابطة حوزه و انتقال فرهنگ)
مضمون سازماندهندة بازتوليد فرهنگ
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه تعامل و همكاري با رسانة ملي در چارچوب اهداف و سياستهاي كلان حوزههاي علميه تعامل رسمي با ساختار فرهنگي موجود
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايجاد شبكههاي پيشرفته و همافزاي واحدهاي اطلاعرساني حوزوي و همسو، براي ارائة محتوا و اطلاعات در سطوح ملي و فراملي ايجاد شبکههاي فرهنگي
بايستههاي تثبيت فرهنگ
در سازوکار انتقال فرهنگي، توجه به «بايستههاي تثبيت فرهنگ» ضروري است. اين مفهوم از ارتباط ميان مضامين سازماندهندة «تثبيت فرهنگ ديني»، «ساختار تثبيت فرهنگي» و «جامعهپذيري فرهنگ ديني» کشف گرديده است.
مضمون سازماندهنده
1 ساختار تثبيت فرهنگي
2 ساختار جامعهپذيري فرهنگي
3 تثبيت فرهنگ ديني
الف) ساختار تثبيت فرهنگي
پس از بررسيها و شناخت آسيبهاي ساختار بروکراتيک، عالمان اجتماعي دريافتند که بروکراتيک بودن عامل نظام سازمان است؛ ولي در برخي موارد مانع پويايي است (ريتزر، 1390، ص320)؛ از سوي ديگر، وجود ساختاري که برگرفته از هويت و فرهنگ بومي جامعه است، ضامن بقاي نهاد اجتماعي است. علاوه بر اين، همواره يک نهاد اجتماعي در صورت حفظ کارکردهايش، بقاي اجتماعي خود را تضمين نموده است (گي روشه، 1380)
با توجه به لايههاي نهفته در مضامين «اعطاي مجوز مراکز فرهنگي»، «جريانسازي فرهنگي»، «ارتباط با نهادهاي مولد فرهنگ»، «توسعة فعاليت فرهنگي»، «ايجاد نگاه مثبت به حوزه»، «ارائة فرهنگ ديني»، «فعاليت اجتماعي»، «شبکهسازي»، «مديريت تحولات فرهنگي»، «سازوکار توليد فرهنگ»، «تخصصگرايي علمي» و «تعامل مسجد و فرهنگ»، ساختار تثبيت فرهنگ کشف گرديد.
با بررسي تاريخي در خواهيم يافت، حوزه نقشهايي چون دفتر اسناد رسمي، دفتر ازدواج و طلاق، حل اختلافات اجتماعي، نامگذاري فرزندان، آموزش در تمام مقاطع و... را بر عهده داشته است. از سويي، حوزويان به دليل محل رجوع بودن در امور مختلف، توانايي فرهنگسازي داشتند؛ اما با بهوجود آمدن دولت مدرن در دورة پهلوي اول، از کارکردهاي حوزه در اين زمينهها کاسته شد و نهادهاي رقيب بهمنظور تأمين نياز اجتماعي تأسيس گرديد.
در اين صورت يکي از بايستههاي تثبيت فرهنگ، ساماندهي ساختاري بهمنظور رجوع نيازهاي اجتماعي جامعه است. در برخي موارد حوزه دست به اعطاي مجوز مرکز فرهنگي زد. اين امر درحقيقت بهروزرساني همان کارکرد ديرين بهشمار ميرود. حال اگر مجوز اعطايي حوزه دو ويژگي «سهلالوصول بودن براي متقاضي» و «نظارت بر اجراي اهداف آن مرکز از سوي حوزه» را داشته باشد، سازوکاري نويني براي تثبيت فرهنگ تعريف نموده است. البته ساختار حوزه نيز بايد بهگونهاي عمل نمايد که چنين مجوزي از مجوز وزارت ارشاد و سازمان تبليغات ارزشمندتر باشد.
در مضامين پايه با دو عامل «تعامل با نهادهاي مولد فرهنگ ديگر» و «توسعة فعاليتهاي فرهنگي» بر ساختار تثبيت فرهنگ تأکيد ميشود؛ براي نمونه حوزة علميه بهعنوان يک نهاد علمي همواره مورد توجه دانشمندان علوم سياسي، علوم اجتماعي و... بوده است و جامعهشناسان غربي و شرقي مشتاق تحليل رويکردهاي علمي و رفتاري حوزويان هستند. حال اگر ساختار حوزه بهگونهاي سامان يابد که ميان آن و ديگر نهادهاي مولد فرهنگ رابطة منطقي برقرار باشد، اين نهاد فعاليتهاي فرهنگي خود را توسعه داده است. ساختارسازي در يک سازوکار سهمحوري «شناخت ميدان کنش»، «توليد معنا» و در نهايت «انتقال و تثبيت معنا» تعريف ميگردد که مجموعة آن را «توليد فرهنگ» ميگويند (پارسانيا، 1387).
از بررسي ارتباط ميان مضامين پاية «شبکهسازي»، «تخصصگرايي» و «تعامل مسجد و فرهنگ عمومي»، توجه به ساختارهاي فرهنگي و احياي کارکرد حوزه (تثبيت فرهنگ) کشف ميگردد. روند تثبيت فرهنگ با توجه به محل رجوع بودن حوزه و برطرف نمودن نيازهاي اجتماعي، موجبات تغيير نگاه عمومي به حوزه را فراهم ميآورد.
آسيبشناسي
آنچه در ميان مصوبات حوزه وجود دارد، تغيير نگاه عمومي جامعه به حوزه است که اين امر نشان از رويکردي منفعل دارد؛ درحاليکه اگر رويکرد حوزه احياي کارکرد خود باشد، از حالت منفعل به فعال تغيير موضع ميدهد. احياي کارکرد مسجد يک نمونه از احياي کارکردي تبليغ حوزه است که از اين طريق، روح جمعي بر اساس ارزشهاي حقيقي شکل ميگيرد و حوزه با رويکردي فعال توانايي ورود به عرصههاي مختلف فرهنگي را بهدست ميآورد.
از سويي گاهي ساختار مانند تيغ دولبهاي است که تشديد آن نتيجة عکس دارد؛ بهعنوان نمونه در گذشته کنشگري اجتماعي حوزه در نسبت با نظام سياسي، بدون در نظر گرفتن پيامدهاي ساختاري و سازماني صورت ميپذيرفت؛ اما امروز با ساختاريافتگي تشديد يافته، وجود ساختارهايي چون قرارگاه کنشگري، در نوع، ميزان و نحوة کنشگري تأثير گذاشته است.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: بايستههاي انتقال فرهنگ)
مضمون سازماندهنده: ساختار تثبيت فرهنگي
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1021، تاريخ مصوبه: 30/7/95، شمارة جلسه: 21، تاريخ ثبت: 2/8/95/ مادهواحده مربوط به اعطاي مجوز تأسيس مؤسسات و مراکز فرهنگي ـ تبليغي يا رسانهاي (چندمنظوره) اعطاي مجوز تأسيس مؤسسات و مراکز فرهنگي ـ تبليغي يا رسانهاي (چندمنظورة) حوزوي به دانشآموختگان حوزوي، توسط شوراي اعطاي مجوزها و امتيازهاي علمي، موضوع مصوبة 573 صورت خواهد گرفت اعطاي مجوز مراکز فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حضور فعال و جريانساز در عرصههاي تهاجم فرهنگي و پاسخگويي به شبهات جريانسازي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه کمک به صداوسيما و نهادها براي توليد برنامههاي معرفتي ـ تبليغي ارتباط با نهادهاي مولد فرهنگ
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه برقراري ارتباط مؤثر با نهادها، سازمانها و گروههاي مردمنهاد جهت توسعة تبليغ دين ارتباط با نهادهاي مولد فرهنگ
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه توسعة فعاليتها در ابعاد علمي و فرهنگي با بهرهگيري از رسانههاي جمعي، فضاهاي مَجازي، شبكههاي اجتماعي و... در عرصة بينالملل توسعة فعاليت فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه توسعة فعاليتهاي فرهنگي ـ تبليغي مسجدمحور فعاليت فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه گسترش روزافزون نگاه مثبت به حوزويان و حوزههاي علميه در ميان مخاطبان و افکار عمومي ايجاد نگاه مثبت به حوزه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ارائة هدفمند فرهنگ و انديشة مکتب اهلبيت به مخاطبان ارائة فرهنگ ديني
شمارة مصبه: 1109، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور اجتماعي ـ سياسي حوزههاي علميه زمينهسازي براي حضور کارآمد حوزه و حوزويان در فعاليتهاي اجتماعي متناسب با مأموريتها و شئون حوزه فعاليت اجتماعي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه طراحي شبكة علمي مَجازي از نهادها و نخبگان علمي ـ فرهنگي در سطح ملي و فراملي با محوريت حوزه، براي تبيين نظريات اسلامي در عرصة علوم انساني ـ اسلامي شبکهسازي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه نقشآفريني فعال و مؤثر در مديريت تحولات فرهنگي، اجتماعي و سياسي همسو با نظام اسلامي مديريت تحولات فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايجاد سازوكارهاي مناسب براي فصلالخطاب شدنِ آموزههاي ديني و رهنمودهاي رهبران ديني در كشمكشها، درگيريها، اختلافات و رقابتهاي گروهي، و مسائل اجتماعي ـ سياسي و بينالمللي مسلمانان سازوکار توليد فرهنگ
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه گسترش نهادهاي ارزشبنيان و زمينهسازي براي بهرهمندي نظاممند از تخصصها و مهارتهاي حوزويان، با حفظ شئون و متناسب با ابعاد كاركردي حوزههاي علميه تخصصگرايي علمي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايفاي نقش فعالتر حوزه در محوريت و بهرهگيري از ظرفيتهاي مساجد بهعنوان پايگاههاي علمي و فرهنگي تعامل مسجد و فرهنگ عمومي
ايجاد شبكههاي پيشرفته و همافزا از واحدهاي اطلاعرساني حوزوي و همسو براي ارائة محتوا و اطلاعات در سطوح ملي و فراملي شبکهسازي/ ساختارسازي / توليد فرهنگ عمومي شبکهسازي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايفاي نقش مؤثر در ساماندهي و هدايت فكري و انديشهاي جبهة فرهنگي انقلاب اسلامي و رويارويي با جنگ نرم نظام سلطه مقابله با هجوم فرهنگي و هدايتگري فرهنگي و شناخت زمينههاي فرهنگي
ب) جامعهپذيري فرهنگي
با بررسي مصوبات شوراي عالي حوزه، مضامين پاية «آموزش همگاني»، «ابزار نوين انتقال معنا»، «حضور در رسانههاي فرهنگي»، «پايش محيطي»، «مقابله با فرهنگ انحرافي»، «شناخت نيازهاي فرهنگي»، «شناسايي از جهت علمي و فرهنگي»، «مدرنسازي تبليغ»، «جريانشناسي فرهنگي»، «تخصصگرايي»، «تعامل ساختار» و «پاسخگويي شبهات»، کشف گرديد و از مجموع مفاهيم کشفشده، مفهوم ثانوي ديگري با عنوان «جامعهپذيري فرهنگي» کشف شد.
عباراتي همچون آموزش عمومي، ابزار نوين انتقال معنا، استفاده از رسانة ملي و استفاده از ابزارهاي نوين تبليغي در اسناد، در پي رهنمون ساختن به چگونگي جامعهپذيري فرهنگي است، که اين امر با پايش محيطي تکميل ميگردد.
از سويي يکي ديگر از بايستههاي فرهنگي که در اين بخش که ذيل جامعهپذيري فرهنگي تبيين ميگردد، جامعهپذيري بر اساس تخصص است. دنياي امروز با توجه به پيچيدگيهاي اجتماعي، نيازهاي متنوعي را ميآفريند. نهاد حوزه اگر نگاهي تخصصي به اين امر نداشته باشد، رفتهرفته از کارکرد اجتماعي خود ميکاهد و جامعه نيز براي پاسخ به نيازهاي اجتماعي نهادهاي رقيب را برميگزيند.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: بايستههاي تثبيت فرهنگ)
مضمون سازماندهنده: جامعهپذيري فرهنگي
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حضور فعال حوزة علميه در نظام آموزش و پرورش، متناسب با مأموريت حوزه آموزش همگاني
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه بهرهگيري مؤثر از فضاي مَجازي براي نشر انديشه و فرهنگ مکتب اهلبيت ابزار نوين انتقال معنا
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حضور مؤثر و الهامبخش همراه با بهرهگيري هدفمند و نظاميافته از رسانه، براي هدايت فرهنگي و معنوي جامعه حضور در رسانههاي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه پايش محيط بينالمللي و ايفاي نقش فعال و برجسته در عرصة تعاملات علمي و فرهنگي با بهرهگيري از ظرفيتهاي بينالمللي نظام پايش محيطي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حضور فعال و هوشمندانة حوزه در عرصههاي سياسي ـ اجتماعي، و رويارويي با فعاليتهاي واگرايانه و دگرانديشانة جريانهاي فكري و فرهنگي و سياسي معاند و مخالف نظام اسلامي مقابله با فرهنگ انحرافي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه رصد و پايش تحولات فرهنگي جامعة اسلامي و جهان اسلام و تلاش براي مصونسازي جوامع از آسيبهاي اعتقادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي شناخت نيازهاي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه شناسايي و منطقهبندي علمي و فرهنگي جوامع و مناطق هدف بر اساس ويژگيهاي مناطق و شاخصهاي راهبردي، براي تأثيرگذاري در محيط پيراموني در سطح فراملي شناسايي از جهت علمي و فرهنگي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه بهرهگيري از دانش، فناوري و تجهيزات روزآمد ارتباطي مانند ماهواره، فضاي مجازي و استفاده از رشتههاي مختلف هنري مناسب در تبليغات ديني متناسب با شئون حوزوي مدرنسازي تبليغ
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه جريانشناسي و نقد مکاتب، جريانات و فرق و اديان انحرافي و مقابله با فعاليتهاي آنان جريانشناسي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه تربيت نيروهاي متخصص و ايجاد بستر مناسب جهت حضور آنان در رسانه تخصصگرايي
شمارة مصوبه: 622، تاريخ مصوبه: 8/4/1388، شمارة جلسه: 60 (دورة پنجم)
شرح وظايف و اختيارات مرکز مديريت حوزههاي علميه ـ تقويت تعامل حوزههاي علميه با نهادهاي علمي و فرهنگي ملي و بينالمللي در زمينة مسائل علمي و فرهنگي، با تأکيد بر گفتوگوهاي علمي تقريبي و بين ادياني و معرفي آموزههاي اسلام ناب محمدي
ـ همفکري و همکاري با نهادهاي علمي و فرهنگي براي تبيين و اجرايانديشههاي رهبري نظام و مراجع عظام تقليد
ـ مشارکت فعال با مراجع ذيربط، در طراحي نظام جامع فرهنگي کشور و اعتلاي فرهنگ ديني و اخلاق و معنويت اسلامي تعامل ساختار
شمارة مصوبه: 607، تاريخ مصوبه: 14/1/1388، شمارة جلسه: 43 (دورة پنجم)
اساسنامة مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات مرکز مديريت حوزههاي علميه بهمنظور تبيين روزآمد انديشة ديني، در جهت پاسخگويي به پرسشهاي بنيادين و رفع و دفع آسيبها و شبهات مطرح در حوزة دين، توسعه و تقويت نوآوريها در عرصة مواجهة فعال و عالمانه با شبههافکني، بر اساس مناظرات و جدال احسن، ارتقا و تقويت توانمندي حوزويان در مواجهة علمي با شبهات و پرسشهاي نوپديد و تقويت دانش و مهارتهاي مناظره و گفتوگوي علمي، «مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات» که پيش از اين وابسته به شوراي عالي حوزههاي علميه بود، از تاريخ تصويب اين آييننامه، زير نظر مرکز مديريت حوزههاي علميۀ و بر اساس ضوابط اين اساسنامه به فعاليت ميپردازد. پاسخگويي به شبهات
شمارة مصبه: 1109، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور اجتماعي ـ سياسي حوزههاي علميه آگاهيبخشي و تربيت اجتماعي حوزويان (در سطح ملي و فراملي) و مقابله با انحرافات ديني، اخلاقي و اجتماعي و تقويت فعاليتهاي اجتماعي حوزههاي علميه و حوزويان تربيت اجتماعي حوزويان
ج) تثبيت فرهنگ ديني
مبلغ پاسخ مسائل اجتماعي را توسط منابع ديني بهدست ميآورد و سپس آن را به جامعه منتقل ميکند و در آخرين مرحله با راهکارهاي نوين و... آن را تثبيت مينمايد. پيامبر با همين سازوکار در مدت 23 سال جامعة جاهلانه را به جامعة داراي ساختار و نظام تبديل نمود.
با بررسي متون اسناد بالادستي، مضامين «تبليغ فرهنگ ديني»، «تربيت و توانمنديسازي مبلغان»، «حضور فعال جهاني براي توليد فرهنگ فراملي»، «زمينهسازي فرهنگ ارشاد»، «استفاده از تمام ظرفيتها»، «مهارتافزايي همراه با خلاقيت» و «فرهنگسازي ديني» کشف گرديد که ما را به مفهوم «تثبيت فرهنگ ديني» رهنمون ميدارد.
يکي ديگر از بايستههاي تثبيت معنا، تبليغ پيامبرگونه است که نيازمند مهارتهايي همچون خوشرفتاري، نيکو سخن گفتن، سخنراني، مواجهه با چالشها و پاسخگويي در برابر مشکلات اجتماعي جامعه است. بدين وسيله مبلغ دانش علمي را به دانش عمومي تبديل مينمايد تا در ذهن جامعه جاي گيرد و تثبيت شود.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: بايستههاي تثبيت فرهنگ)
مضمون سازماندهنده: ساختار تثبيت فرهنگ ديني
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه تبليغ، ترويج، تثبيت و تعميق ارزشها و معارف اسلامي در سطح ملي و فراملي تبليغ فرهنگ ديني
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه جذب و تربيت و سازماندهي شبكهاي هجرت مبلغان توانمند و وارسته در محيطهاي چندفرهنگي در عرصة بينالملل
توانمندسازي مبلغان حوزه در ارائة جامع و نظاممند و برهاني و اقناعي انديشه و فرهنگ ديني به مخاطبان، متناسب با شرايط و اقتضائات نژادي و فرهنگي و سياسي آنان تربيت و توانمنديسازي مبلغان
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه حضور فعال، مؤثر و برجسته در عرصههاي فرهنگي و تمدني در سطح بينالملل حضور فعال جهاني براي توليد فرهنگ فراملي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايجاد زمينهها و سازوكارهاي لازم براي گسترش فرهنگ ارشاد در عرصة بينالملل زمينهسازي فرهنگ ارشاد
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه استفاده از تمام ظرفيتهاي فکري، فرهنگي و انساني در جهت نشر دين استفاده از تمام ظرفيتها
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه فرهنگسازي بهمنظور مقابله با تغيير جهت، ماهيت و محتواي مراسم سنتي و مذهبي فرهنگسازي ديني
جهاني شدن
«تبليغ» معناي توليدشده در آموزش و پژوهش را به دانش عمومي تبديل مينمايد؛ از سويي، علم ديني ارزشهاي حقيقي را توليد ميکند. در اين صورت، تبليغ دين زمينههاي انتقال فرهنگ آرماني به خارج از مرزهاي جغرافيايي را فراهم ميآورد که اين امر از ارتباط ميان مضامين «بهروزرساني شيوة انتقال معنا»، «شناخت فرهنگ جهاني» و «انتقال ارزشها و هنجارها در سطح جهان» کشف گرديد.
مضمون سازماندهنده
1 بهروزرساني شيوة تثبيت فرهنگ
2 شناخت جهاني شدن
3 تثبيت ارزشها و هنجارهاي فراتر از مرزها
الف) بهروزرساني شيوة تثبيت فرهنگ
با توجه به آنچه بيان شد، حيات نهاد اجتماعي به ميزان پاسخگويي نيازهاي اجتماعي وابسته است. شيوههاي پاسخگويي نيز با توجه به شرايط زمان و مکان و زمينههاي فرهنگي سنجيده ميشود. دنياي امروز دنيايي با عدم وابستگي به زمان و مکان و مملو از عدم ثبات است (ريتزر و گودمن، 1390، ص629ـ635).
ازاينرو انتقال معنايي نيازمند استفاده از ابزار مورد پذيرش جامعه و متناسب با آن معناست. حال با توجه به ارتباط مضامين «تعامل علم و فرهنگ»، «شبکة تبليغ بدون مرز»، «طراحي سامانة تبليغ» و «گفتمانسازي»، بهروزرساني شيوههاي تبليغ در سطح بينالمللي رويکردي براي انتقال معنا از دانش علمي به دانش عمومي است.
مصوبات شوراي عالي در اين مرحله به کارکردي اشاره دارد که نيازمند طراحي ساختارهاي معناساز جهاني است. در اين ميان، توجه به اين نکته ضروري است که انتقال معنا از مرکز به پيرامون، براي استعمارگران همواره با ممانعتهاي اجتماعي روبهروست. حال که حوزه اين کلانپروژه را آغاز کرده به يکپارچگي دانشي، پژوهشي و ترويجي نيازمند است. از آن جهت که در اين بخش به بعد ترويجي توجه ميشود، بر اساس گزارههاي موجود، طراحي و شبکهسازي بهعنوان مضمون پايه کشف ميگردد، که ميتوان از آن به «ساختارسازي» تعبير نمود. علاوه بر اين، امر ترويج گفتمان علمي سامانيافته توسط بخش پژوهش نيز سازوکار ساختارسازي را تکميل مينمايد. سازوکار تبليغي موجبات انقلاب علمي و تبديل شدن دانش حوزوي به پارادايم غالب را فراهم ميآورد و دانش علمي را از مرزهاي جغرافيايي فراتر ميبرد.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: جهاني شدن)
مضمون سازماندهنده: بهروزرساني شيوة انتقال معنا
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه توسعة فعاليتها در ابعاد علمي و فرهنگي با بهرهگيري از رسانههاي جمعي، فضاهاي مجازي، شبكههاي اجتماعي و... در عرصة بينالملل تعامل علم و فرهنگ
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه ايجاد «شبكة مبلغان بدون مرز و فعالان فرهنگي جهانوطن» براي استفادة بهينه و بيشينه از فرصتها و ظرفيتهاي مناسب محيط بينالملل شبکة تبليغ بدون مرز
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه طراحي و استقرار سامانة تبليغات مستقل و بينالمللي، براي ايجاد و تقويت نگاه و نگرش مثبت به تشيع و حوزههاي علميه و حوزويان در عرصة بينالملل طراحي سامانة تبليغ
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه برخوردار از ظرفيت برجسته گفتمانسازي در تعامل سازنده با اديان، مذاهب، مکاتب و نهادها و شخصيتهاي علمي، ديني و فرهنگي جهان گفتمانسازي
ب) شناخت فرهنگي جهان
با توجه به اهميت فعاليت بينالمللي، سازمانهاي مختلفي در اين امر ورود کردهاند که سازمان فرهنگ و ارتباطات با تفکيک از وزارت ارشاد، بهعنوان يک نهاد مستقل کارکرد اصلي خود را تعامل، شناخت و انتقال فرهنگي تبيين مينمايد.
بنا بر اعتقاد برخي انديشمندان، دين فرهنگ است (موريس، 1395، ص420) و حوزة علميه بهمنظور انتقال فرهنگ و جهاني نمودن آن نيازمند «شناخت فرهنگي جهان» است. با بررسي مصوبات شوراي عالي از ميان مضامين «گسترش فعاليت بينالمللي»، «پايش محيطي با رويکرد علمي ـ فرهنگي»، «سياستگذاري فرهنگي»، «شناسايي و ظرفيتسنجي فرهنگ» و «مصونيتبخشي در انحرافات»، «شناخت نياز» و «اهتمام به شناخت» کشف ميگردد.
بهمنظور طراحي ساختار يکپارچة بينالمللي، بخش «پژوهش» معاني را بر اساس نيازهاي جوامع مختلف توليد ميکند و بخش «آموزش» مبلغ را بر اساس طرحهاي توليدشده در پژوهش آموزش ميدهد و در نهايت، مبلغ آنچه را آموزش ديده است علمياتي مينمايد.
در ميان گزارههاي مصوبات، به گسترش فعاليتهاي بينالمللي توجه شده است. اين امر نيازمند شناخت جغرافيايي و فرهنگي منطقة مورد نظر است. شناخت فرهنگي بهمعناي شناخت زندگي روزمره، شناخت تاريخ، آداب و رسوم و سبک زندگي است؛ ازاينرو مبلغ نيازمند دو مهارت است: 1. مطالعة متون آمادهشده دربارة فرهنگ جامعة هدف؛ 2. يادگيري چگونگي شناخت فرهنگي. بر اين اساس است که مبلغ در سير تبليغ تلاش مينمايد تا بر يافتههاي فرهنگياش بيفزايد و مهارتهاي فرهنگي را نيز مورد استفاده قرار دهد. اين امر بهخوديخود ساختاري را توليد کرده است که يکپارچگي آموزش، پژوهش و تبليغ به صورت عيني کارآمدي خود را نشان ميدهد. امروزه برخي مبلغان کار فرهنگي را خلاصه در سخنراني، برگزاري نمايشگاه و... ميدانند و از عدم بازدهي آن شکايت دارند. اين بدان دليل است که توليدات پژوهشي و آموزشي به موشکافي امر فرهنگ در تبليغ نپرداختهاند؛ در نتيجه مبلغ با عدم آگاهي کافي به تبليغ ميپردازد و در صورت آگاهي، با آزمون و خطا پيش ميرود.
درحاليکه استعمارگران همواره از شناخت فرهنگي آغاز مينمايند؛ سپس متناسب با بوم منطقه به طراحي اقتصادي و فرهنگي ميپردازند. حال حوزة علميه براي انتقال فرهنگ، نيازمند پايش محيطي و شناسايي ظرفيتهاي فرهنگي است. از اين طريق مبلغ طرحهاي فرهنگي کاملتر و با درصد خطاي کمتري را اجرا خواهد نمود.
شناختي که ضروري است مبلغ بدان دست يابد، شناخت آداب و رسوم، نمادها، ارزشها، هنجارها، باورها، آسيبها و انحرافات اجتماعي است؛ زيرا با تفاوت فرهنگي، شناخت عوامل انحراف اجتماعي نيز سختتر ميگردد و تنها مبلغ بومي ـ مبلغي که سالها در منطقه حضور دارد ـ يا مبلغ آگاه به مطالعات فرهنگي، توانايي شناخت فرهنگ و آسيبزدايي را خواهد داشت. در مرحلة نهايي بر مبلغ بومي ضروري است که آشناييزدايي نمايد. به همين دليل چگونگي شناخت فرهنگي ضرورت مييابد.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: جهاني شدن)
مضون سازماندهندة شناخت فرهنگ جهاني
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه گسترش فعاليتها و ايفاي نقش فعال و برجستة حوزه در عرصة تعاملات علمي و فرهنگي بينالمللي با بهرهگيري از ظرفيتهاي نظام و همكاري با مجموعههاي فعال همراه و همسو در سطح بينالملل گسترش فعاليت بينالمللي
شمارة مصوبه: 1001، تاريخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاريخ ثبت: 21/1/1395
سند چشمانداز حوزههاي علميه پايش پيوستة محيط تبليغي جوامع هدف، در عرصة علمي و فرهنگي
تقسيمبندي علمي ـ فرهنگي مناطق هدف با شاخصهاي راهبردي پايش محيطي با رويکرد علمي ـ فرهنگي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه سياستگذاري و هماهنگسازي و راهبري کلان نشر و تبليغ معارف قرآن و اهلبيت و مقابله با افکار، عقايد و نحلههاي انحرافي در سطح ملي و فراملي سياستگذاري فرهنگي
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه شناسايي، ايجاد و گسترش ظرفيتها و ايفاي نقش راهبري در بسترسازي و ايجاد رويکرد بينالمللي در فعاليتها و برنامههاي حوزههاي علميه و مقابله با چالشهاي ديني و فرهنگي در عرصههاي جهاني وگفتمانسازي و آمادهسازي حوزهها براي ايفاي نقش علمي، فرهنگي و تبليغ مکتب اهلبيت و بسترسازي براي ايجاد امت واحده در عرصة بينالملل شناسايي و ظرفيتسنجي فرهنگ
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه فعال و توانمند در مصونيتبخشي در برابر چالش و انحرافات ديني و فرهنگي در سطح جهان مصونيتبخشي در انحرافات
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه توانمند، فعال و پيشرو در شناخت عيني و رصد نيازهاي ديني و فرهنگي متنوع مخاطبان جهاني شناخت نياز
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه زمينهسازي و توانمندسازي حوزويان و شناسايي ظرفيتها و ويژگيهاي مناطق هدف و جهتدهي و اهتمام به رصد و پالايش برنامهها و فعاليتهاي حوزههاي علميه با رويکرد بينالمللي و گفتمانسازي و نقشآفريني ديني در سراسر جهان اهتمام به شناخت
ج) انتقال هنجارها و ارزشها فراتر از مرزها
پس از شناخت فرهنگي و رفتوبرگشتهاي ميان بخشهاي مختلف حوزه، مبلغ با طراحي روشهايي مرحلة نهايي را که انتقال فرهنگي است بهدقت اجرا مينمايد، که ميتوان از آن به «انتقال ارزشها و هنجارها» تعبير نمود. اين عبارت از ارتباط ميان مضامين «پاسخگويي فرهنگي»، «توليد محتوا»، «حضور فعال و جريانساز طلاب»، «ارائة خدمات تخصصي»، «ارائة دستاوردهاي علمي»، «تعامل فعال»، «همگرايي ميان نخبگان» و «توجه به بايستههاي تبليغ بينالمللي» کشف گرديد.
در اصول موضوعة اسلام ذيل امر به معروف و نهي از منکر، رفتار مؤمنانه بهعنوان بهترين نوع ارشاد معرفي ميگردد. با بررسيهايي که دربارة خطبههاي پيامبر و اميرالمؤمنين صورت گرفته، ميزان سخنراني آنان بيش از بيست دقيقه نبوده است؛ اما جامعة مدينه تحت تأثير رفتار پيامبر چنان متحول گرديد که تمدنهاي همعصر خود را تحتالشعاع قرار داد. درحقيقت پيامبر با رفتار خود، ارزشها و هنجارهاي اسلام را به جامعه منتقل نمود. بنابراين مبلغ در داخل و خارج ايران يک مدير فرهنگي است. مقصود شخصي نيست که يک مجموعة فرهنگي را اداره ميکند؛ بلکه ضروري است مبلغ علاوه بر شناخت فرهنگي منطقه، مهارتهاي لازم بهمنظور انتقال فرهنگ حق را کسب کرده باشد، که «توليد محتواي فرهنگي» و «حضور فعال و جريانساز» نمونههايي از راهکار انتقال رفتاري ارزشها و هنجارها هستند. از ديرباز روحانيون با حضور در مراسم عروسي، عزا، وليمههاي حج، عيادت و...، با رفتار خود، محتواي فرهنگي را تصحيح و بهروز ميکردند و با دانش علمي هماهنگ مينمودند. امروزه علاوه بر حضور فعال در امور گذشته، ارائة خدماتي همچون مشاوره، آموزش دروس تخصصي دانشگاه و دبيرستان و...، جامعه را به حضور فعال او نيازمند ميکند (احياي کارکرد) و با استفاده از اين روش، ساختار انتقال ارزشها و هنجارها تکميل ميگردد.
برخي از راهکارها در اين زمينه عبارتاند از:
1. يکپارچگي بخشهاي مختلف حوزه؛
2. تعريف فرايند کار بينالمللي حوزه؛
3. تعريف رابطة حوزه و ديگر ارگانهاي بينالمللي؛
4. شناخت اديان و مذاهب و نخبگان حوزوي جهان؛
5. ارتباط با دانشگاهها و حوزههاي اهلسنت جهت تبادل مسائل و رشد علم ديني درون حوزه.
جدول تثبيت معنا (مضمون فراگير: جهاني شدن)
مضمون سازماندهنده: تثبيت هنجارها و ارزشها فراتر از مرزها
آدرس متن مضمون پايه
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه فعال، اثر گذار و پاسخگو بودن در تمامي عرصههاي تبليغ دين در سطح ملي پاسخگويي فرهنگي
شمارة مصوبه: 1101، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبليغ حوزههاي علميه داراي محتوا، روشهاي متنوع و ابزارهاي نوين با محوريت قرآن و عترت براي همة مخاطبان توليد محتوا
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه بسترسازي براي حضور هدفمند، فعال، جريانساز و تأثيرگذار حوزههاي علميه در عرصههاي جهاني حضور فعال و جريانساز طلاب
شمارة مصبه: 1109، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور اجتماعي ـ سياسي حوزههاي علميه ـ زمينهسازي براي حضور روحانيون متخصص در عرصهها و نهادهاي فعال در درمان آسيبهاي اجتماعي
ـ بهکارگيري ظرفيت گروههاي روحانيون شاغل در نهادها و مؤسسات گوناگون جهت مشارکت در درمان آسيبهاي اجتماعي ارائة خدمات تخصصي
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه پيشگام، انقلابي، فعال و توانمند در ارائة متناسب دستاوردهاي علمي و فرهنگي حوزههاي علميه به مخاطبان جهاني ارائة دستاوردهاي علمي
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه گسترش فعاليتها و ايفاي نقش فعال و برجستة حوزه در عرصة تعاملات علمي و فرهنگي بينالمللي با بهرهگيري از ظرفيتهاي نظام و همكاري با مجموعههاي فعالِ همراه و همسو در سطح بينالملل تعامل فعال
شمارة مصوبه: 1103، تاريخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاريخ ثبت: 2/9/96
نظام جامع امور بينالملل حوزههاي علميه ايجاد همگرايي و هماهنگي و همكاري ميان نخبگان و فعالان علمي ـ فرهنگي جهان اسلام و مراکز و مجامع ديني و فرهنگي همسو با آن همگرايي ميان نخبگان
شمارة مصوبه: 600، تاريخ مصوبه: 27/10/1387 شمارة جلسه: 32 (دورة پنجم)
آييننامة شوراي تخصصي حوزوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي بررسي و پيشنهاد سياستهاي حضور فعال فرهنگي ديني، در عرصة بينالملل توجه به بايستههاي تبليغ بينالمللي
تحليل کلي مضامين فراگير
حوزه پس از انقلاب با توجه به ساختار نوينش، سياستهايي را اتخاذ نمود. اين سياستها با توجه به تحليل مضمون در سه مضمون فراگير «انتقال فرهنگي»، «توجه به بايستههاي فرهنگ» و «جهانيشدن» خلاصه ميگردد.
اولين مضمون فراگير، «انتقال فرهنگ» است که از رابطة ميان سه مفهوم «ساختار تثبيت فرهنگ»، «راهکار انتقال فرهنگ» و «رصد فرهنگي» کشف شده است. اين بدان معناست که تبليغ هرچند در گذشته به صورت ناخودآگاه به اين امر توجه کرده است؛ اما امروزه آموزش مبلغ براي توجه به اين نکته ضروري است که با کنش تبليغياش، ارزشها و هنجارهاي موجود در متون ديني را به جامعه منتقل مينمايد.
مضمون فراگير دوم، «توجه به بايستههاي فرهنگ» است، که از سه مضمون «ساختار تثبيت فرهنگ»، «ساختار جامعهپذيري فرهنگي» و «تثبيت فرهنگ ديني» کشف شده است. بر اساس اين مضمون به نهادهاي تبليغي و مبلغ توجه ميدهد که يکي از وظايف عمده ساختارسازي است. اين امر بهمعناي ساختارسازي درون حوزوي و برون حوزي است. بدين شکل که آموزش و پژوهش با توجه به نيازهاي جامعه توليد علم نموده آن را آموزش دهند و مبلغ با فراگيري آن، مقدمات نهادينه نمودن فرهنگ را فراهم نمايد. از سويي مبلغ توانايي شکلدهي ساختار اجتماعي بر اساس احياي کارکردهاي اجتماعي حوزه را داشته باشد و تبليغ را از خدمات اجتماعي صرف خارج نمايد.
در نهايت سومين مضمون، «جهانيشدن» است، که نيازمند آموزشهاي لازم ازجمله زبان و فرهنگ جامعه هدف است. علاوه بر اين با توجه به مدرن شدن جامعة امروز، در صورتي تبليغ حوزوي جهاني ميگردد که قابليت استفاده از شيوههاي نوين را داشته باشد و با تثبيت فرهنگ حق در جامعه هدف، بر حفظ تکثر فرهنگي موجود توجه نمايد. در اين صورت، جهانيشدن با توجه به معناي روز آن محقق ميگردد. بدين شکل که مبلغ ارزشهاي حق را در جامعه تثبيت و تکثر فرهنگي موجود در حيطة ارزشها را حفظ نمايد. در گذشته جهانيشدن را يکسانسازي فرهنگي معنا مينمودند، که جامعهشناسان امروز با پذيرش اصل تکثر فرهنگي بر حفظ فرهنگها تأکيد مينمايد. دين اسلام نيز با استفاده از نظرية تعارف با يکپارچگي کليات، تکثر فرهنگي در جزئيات براي تعارف را ميستايد.
علاوه بر آنچه از مضامين کشف گرديد، چند نکتة اساسي و کلي ديگر بهعنوان آسيبهاي سندنگاري از لابهلاي سطور اسناد بالادستي حوزه کشف ميگردد.
1. در بعد سياستگذاري به ابعاد مختلفي همچون زمينههاي تحقق مصوبه و نيروي انساني مورد نياز توجه نشده است؛ زيرا همواره مصوبات زمانمند هستند و اين امر بر اساس زمينههاي تحقق و نيروي انساني موجود سنجيده ميشود. اين در حالي است که در هيچيک از مصوبات زمانمندي به چشم نميخورد.
2. تبليغ حوزه نيازمند يک ساختار دقيق و يکپارچه است که با آموزش و پژوهش در ارتباط تنگاتنگ است. اين امر موجبات تحقق مصوبات را فراهم مينمايد. از سويي نيازهاي فرهنگ جامعه در دو بعد پيشني و پسيني مورد توجه قرار ميگيرد، که نيازمند حوزة يکپارچه در ابعاد پژوهشي، آموزشي و تبليغي است.
3. بر اساس چارچوب نظري اين پژوهش فرهنگ متصف به حق است؛ زيرا فرهنگ حق از ارزشها و باورهاي حق بهدست آمده است. حال در مقام تبليغ، مبلغ با شناخت بايستههاي تثبيت ارزشها و هنجارها، توانايي انتقال فرهنگ به جامعه را بهدست ميآورد.
4. از آن جهت که فرهنگ حق با تکثرگرايي فرهنگي همساز است؛ در نتيجه با شناخت مبلغ از چگونگي انتقال فرهنگ حق و فرهنگ جامعة هدف، از حساسيت جامعة هدف نسبت به تحولات فرهنگي ميکاهد.
5. در نهايت ضروري است تمام حوزه را بهعنوان مبلغ نگريسته و آموزش مبلغ از مادههاي درسي کليشهاي فراتر رفته و به امور کاربردي ـ دروس مرتبط با فرهنگ ـ پرداخته شود تا مبلغ پس از حضور در محل تبليغ توان انجام فعاليتهاي متناسب با يک نهاد اجتماعي را داشته باشد، که ميتوان از آن به «فرهنگسازي» تعبير نمود.
نتيجهگيري
حوزة علمية قم بهعنوان نهاد علم ديني از ديرباز با فرهنگ رابطة تنگاتنگي داشته است، که يافتههاي تاريخي و حافظة تاريخي جامعه بر آن صحه ميگذارد و امري غيرقابل انکار است. حال مسئلة اين پژوهش بررسي نسبت فرهنگ و رويکرد سياستگذارانه تبليغي حوزه است، که درحقيقت از دل سؤال اصلي پژوهش اين سؤال کشف ميشود که آيا نسبت فرهنگ و حوزه در دورة ساختاريافتگي تفاوت معناداري با گذشته دارد؟
تنها راه پاسخ به اين سؤال تحليل کلمه به کلمه اسناد با روش تحليل مضمون است. مضامين فراگير کشفشده «انتقال فرهنگ»، «بايستههاي تثبيت فرهنگ» و «جهانيشدن» است، که حاکي از توجه حوزه به فرهنگ در امر سياستگذاري است. انتقال فرهنگ با آموزش چگونگي شناخت فرهنگي و لزوم رصد فرهنگي همراه است. بر اين اساس علاوه بر مصوبات موجود، تصويب برخي رشتههاي فرهنگي مرتبط با تبليغ نيز بهعنوان آسيبشناسي کشف ميگردد.
در مضمون فراگير دوم نشان ميدهد که حوزه در مقام سياستگذاري ابتدا سوژگي خود براي تثبيت فرهنگ را پذيرفته است و علاوه بر آن يکي از مهمترين روشهاي تثبيت معنا را جامعهپذيري فرهنگي ميداند، اما آسيب اين عدم توجه به چگونگي جامعهپذيري فرهنگي در اسناد و مصوبات است. و در نهايت حوزه علاوه بر توجه به انتقال و تثبيت معنا در داخل ايران، نگاهي به خارج از مرزهاي جغرافيايي دارد.
حوزه براي جهانيشدن يک تئوري نوين ارائه ميدهد. ابتدا با پذيرش بخشي از تکثرگرايي فرهنگي بهمعناي تعارف و شناخت، بر جهاني نمودن ارزشها و هنجارهاي حق تأکيد ميورزد.
مهمترين بخشهاي اين پژوهش با توجه به تحليل اسناد و...، براي تحقق اسناد بالادستي و مضامين نهفته در آنها، لزوم يکپارچگي آموزش، پژوهش و تبليغ کشف ميگردد؛ البته مقصود يکپارچگي همراه با حفظ تخصصگرايي است.
- آزادی، حامد (1400). گسست دولت و ملت. قم: انتشارات تحسین.
- اعرافی، علیرضا (1395). چیستی، گذشته، حال و آیندة حوزة علمیه. قم: مؤسسة اشراق و عرفان.
- افروغ، عمادالدین (1394). چند پرسش اساسی پیرامون نظریۀ فرهنگ. نشریۀ دین و سیاست، 4، 8-22.
- پارسانیا، حمید (1387). نظریة فرهنگ. راهبرد فرهنگ. 2(1)، 51-64.
- پارسانیا، حمید (1391). جهانهای اجتماعی. قم: کتاب فردا.
- پارسانیا، حمید (1392). روششناسی بنیادین تکوین نظریههای علمی. راهبرد فرهنگ، 6(23)، 7-22.
- روشه، گی (1380). جامعهشناسی. ترجمة عبدالحسین نیکگوهر. تهران: نشر نی.
- جعفریان، رسول (1381). برگهایی از تاریخ حوزة علمیه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- جوادی آملی، عبدالله (1391). حوزه و روحانیت. قم: مرکز مطالعات و پژوهشهای علمی و فرهنگی بنیاد بینالمللی اسراء.
- خسروپناه، عبدالحسین (1391). جریانشناسی ضدفرهنگها. قم: حکمت اسلامی.
- ذبیحزاده، علینقی (1387). مرجعیت سایسی در عصر غیبت. قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ذکائی، محمدسعید (1399). هنر انجام پژوهش کیفی از مسئلهیابی تا نگارش. تهران: آگاه.
- ریتزر، جرج (1389). مبانی نظری جامعهشناسی معاصر و ریشههای کلاسیک آن، ترجمۀ مهنازمسمیپرست، تهران: تات.
- ریتزر، جرج و گودمن، داگلاس جی. (1390). نظریة جامعهشناسی مدرن. ترجمة خلیل میرزایی و عباس لطیفی، تهران: جامعهشناسان.
- شیخزاده، محمد (1399). تحلیل مضمون. تهران: لوگوس.
- علویان، مرتضی (1393). روحانیت و جامعهپذیری سیاسی. قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- عیسینیا، رضا (1395). استقلال حوزة علمیه و دولت جمهوری اسلامی ایران. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- فاضلی، نعمتالله (1399). تجربۀ تجدد. تهران: انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- کوئن، بروس (1390). درآمدی بر جامعهشناسی. ترجمة محسن ثلاثی، تهران: توتیا.
- مجموعه نویسندگان (1386). گلشن ابرار. قم: نشر معروف.
- موریس، دووژه (1395). جامعهشناسی سیاسی. تهران: دانشگاه تهران.
- مصوبة 1403 شورای عالی حوزههای علمیه. 15/2/1396.
- اساسنامة شورای عالی حوزههای علمیه فصل پنجم / د) برنامهریزی در امور تبلیغی.
- شمارة مصوبه: 1001، تاریخ مصوبه: 25/10/1394، شمارة جلسه: 179 (دورۀ ششم)، تاریخ ثبت: 21/1/1395.
- سند چشمانداز حوزههای علمیه.
- شمارة مصوبه: 1021، تاریخ مصوبه: 30/7/95، شمارة جلسه: 21، تاریخ ثبت: 2/8/95/ مادهواحده مربوط به اعطای مجوز تأسیس مؤسسات و مراکز فرهنگی ـ تبلیغی یا رسانهای (چندمنظوره).
- شمارة مصوبه: 1101، تاریخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاریخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع تبلیغ حوزههای علمیه.
- شمارة مصوبه: 1109، تاریخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاریخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع امور اجتماعی ـ سیاسی حوزههای علمیه.
- شمارة مصوبه: 1103، تاریخ مصوبه: 12/8/96، شمارة جلسه: 85، تاریخ ثبت: 2/9/96 ـ نظام جامع امور بینالملل حوزههای علمیه.
- شمارة مصوبه: 622، تاریخ مصوبه: 8/4/1388، شمارة جلسه: 60 (دورة پنجم) ـ شرح وظایف و اختیارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه.
- شمارة مصوبه: 607، تاریخ مصوبه: 14/1/1388، شمارة جلسه: 43 (دورة پنجم) ـ اساسنامة مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات مرکز مدیریت حوزههای علمیه.