شیوههای عملیات روانی علیه ایران در مواجهه با کرونا (مطالعه صفحه اینستاگرام مسیح علینژاد در ماه نخست شیوع)
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
با شکلگيري دهکده جهاني، توسعه و سلطه قدرتها، بيشتر بر دايره نفوذ بر اذهان و افکار مردمان ملتها رقم ميخورد، بهگونهایکه دستکاري انديشهها، آمال و ارزشها در جهت اهداف آشکار و نهان دولتهاي مقتدر، بيش از گذشته نمود يافته است. چه بسا در هماوردي فکر و شمشير، غلبه بر ذهن با قدرت مندی در آن؛ تسلط برشمشیر را میسر میسازد؛ فرايندي که برايند تصويرسازي مثبت (خود) يا «ما» با کسب اعتبار نزد افکار عمومي جهان و منفيسازي «ديگري» در جهت طرد انديشه و آرمانهاي آن در جهت حذف نهايي آن محقق ميگردد. در اين رويارويي، رقبا با بهکارگيري ابزارهايي همچون فرهنگ، پيشينه درخشان، آرمان يا ارزشهاي انساني، به صورت غيرمستقيم علیه منافع يا رفتار ديگران به ميدان کارزار ميآيند.
مشخصه بارز عصر کنوني بهمثابه «عصر انفجار اطلاعات» با «دُزهاي بالا دستهبنديشده» (دانسي، 1388، ص 242) است، بهگونهايکه الوين تافلر در کتابش با نام موج سوم، چنين يادآور ميشود: الگوي توسعه جامعه از يک سلسله موجها پيروي ميکند که هرکدام فرهنگها و تمدنهاي قبلي را نابود کرده است. او موج سوم و انقلاب جامعه را «انقلاب اطلاعات» ميداند (مرادي و همكاران، 1389، ص 15).
در اين رزمگاه، رسانهها با مديريت يا بمباران اطلاعات، در زمره کاربرديترين ابزار نفوذ قدرتهاي دوران معاصر قلمداد ميگردند و بهمثابه بازوي اصلي قدرت دولتها با «مديريت اذهان»، در خط مقدم ميدان جنگ قرار دارند؛ جنگي بهدور از تفنگ و بمب و موشک. در اين عرصه، کارکرد و محتواي رسانه در سه حوزه «تغيير عقيده موجود»، «ساختن عقيده تازه (بدون ارتباط با عقيده قبلي)» و« تقويت عقيده» (کازنو، 1364، ص 104ـ105) قرار ميگيرد. رويکردهاي ارزشي ملازم با ترفتدهاي تبليغاتي در لفافه پيامهاي اقناعي با استفاده از انگارههاي ديداري و نوآوري در پيامهاي متني و کلامي در قالب نمادها، عکسها، فيلمها و بازنمايي وقايع هويدا ميگردد.
در عصر قدرتنمايي شوروي (سابق) و امريکا که هريک سعي در کسب توانايي شکلدهي به ترجيحات ساير کشورها نسبت به منافع خود داشت، حذف شوروي از صحنه اقتدار جامعه جهاني، دولتهای غرب را به رهبري امريکا يکهتاز ميدان و کدخداي جهان نمود. در اين هماوردی قدرت، انقلاب ايران دامنه نفوذ امريکا را در منطقه خاورميانه تحتالشعاع قرار داد. حضور ايران عليه گفتمان «استکبارگرايي امريکا»، خطري جدي در جهت اهداف آن قرار دارد. ازاينرو، تلاش جدي در جهت حذف نظام ايران در جنگ سخت ميان ايران و عراق و پس از آن با راهبرد عمليات رواني در پوشش رسانهاي ادامه يافته است.
با شيوع بيماري جديد «کوويد 19» (کرونا) در جهان، جامعه عمومي با شرايط جديد و نامساعدي در مواجهه با اين بيماري ناشناخته قرار گرفت. فقدان اطلاعات در خصوص اين بيماري، راههاي انتقال، همهگیری و ميزان مرگومير بالاي آن بر تشتت اذهان عمومي افزود؛ مهمتر از این، دامنه اين بيماري عرصههاي مهم اقتصادي، سياسي و فرهنگي کشورها را نيز درنورديد و به نوعي يادآدور آنفولانزاي مرگبار جنگ جهاني (نديم، 1392) در اذهان بشري گردید.
در اين نابساماني همگاني، رسانهها سوار بر موج برتريجويي، جولاندار ميدان پرآشوب کرونا شدند؛ بيماريای که به يک بحران جهاني تبديل شد. با توجه بهویژه همهگيري کرونا در ايران، پيش از اروپا و امريکا، بسياري از رسانهها و سازمانهاي معاند، عرصه را براي حمله به ايران مناسب ديدند و هر مشکلي را در اين مسير به نمايشي براي ناکارآمدي ايران و در بُعد کلان، يک نظام مبتني بر اسلام تبديل کردند، بهگونهایکه کوويد 19 براي ايران، نسبت بهویژه ساير کشورها خطرناکتر و کشندهتر جلوه مينمود؛ چنانکه آمار فوتيها به ميزان جنگ هشت ساله ايران و عراق رسید (فرجاللهي، 1399، ص 165).
در اين عرصه، مسيح علينژاد با صبغه پررنگ اقدامات چالشبرانگيز ضداسلامي ـ ايراني با بهرهگيري از تمام ظرفيتهاي خود، در صفحه اينستاگرام که تاکنون با قریب چهارونيم ميليون دنبالکننده، با استفاده از کليدواژه «حجاب اجباري»، مقابله با جمهوري اسلامي و ايرانهراسي را کليد زده بود، اين بار با کليدواژه «ناکارمدي نظام در مديريت بحران» دور جديدي از مبارزات عليه ايران را آغاز کرد. در اين دوران، ديگر کمتر سخني از بحث «حجاب اجباري» به ميان آمد و همه ظرفيتها به موضوع جديد، کرونا، معطوف شد. پوشش اخبار جهتدار در طيف «خود» يا «ما» جامعه ايران را در برابر ديگري قرار داد. بهعبارت دیگر، بر «غيريتسازي» ميان حکومت و مسئولان نظام ازيکسو، و ملت از سوي ديگر، دامن زد و اخباري همچون ناکارآمدي نظام و بيمسئوليتي صاحبمنصبان را سرآغاز مطالب خود قرار داد. این در حالي است که او در همين زمان از دولت امريکا ميخواست مبادا به بهانه کرونا از تحريمها عليه ايران دست بکشد!
پرسش بنيادين پژوهش حاضر شناسايي شیوههاي عمليات رواني بهکارگرفتهشده از سوي مسيح علينژاد در مواجهه با کرونا عليه ايران است.
پيشينه پژوهش
کتاب اصول و مباني عمليات رواني (ذوالفقاري و افتخاري، 1391)، درباره اهداف، ابزار و روشهاي جنگ رواني از تاريخچه عمليات رواني در دوران باستان تا زمان تأليف کتاب تنظيم شده است. انواع و اهداف عمليات رواني با رويکردي جديد مدنظر مؤلفان قرار گرفته و در آن روشها و ابزارهاي عمليات رواني برونمرزي و نقش تبليغات و شايعه در آن بررسي شده است.
کتاب عمليات رواني از نظريه تا عمل (ميرسميعي و همكاران، 1394) که براساس دستورالعملهاي آموزشي رايج عمليات رواني گردآوري شده، شرايط حصول موفقيت در عمليات رواني و اهميت آن را بررسي کرده است. از نظرگاه نويسندگان، جهل ريشه اصلي فريب خوردن در برابر عمليات رواني دشمن است که در ذيل آن، تعاريف حوزه جنگ نرم و عمليات رواني با بررسي ابزارها، شيوههاي تبليغي دشمن و ويژگيهاي اجراي عمليات رواني، و تشريح اهميت آن در اجراي مأموريتهاي نظامي و غيرنظامي آمده است.
مقالة «مقابله با شیوههاي عمليات رواني ايجاد تفرقه مذهبي و الزامات سياستگذاري رايانهاي (مطالعه موردي خبرگزاري تقريب، تنسيم و ايکنا)» (عليزاده نظري و بصريان، 1398). هدف از این تحقیق، شناسايي شگردهاي رواني در قالب شش مؤلفه در سه ماهه آغازين سال 1398 است که با روش «تحليل محتواي کيفي نشانهشناسي تصوير» تنظيم شده و از ميان شیوههاي «تهديد، تحقير، يأس، جوسازي، استهزا، پراکندهگويي و شايعه»، آخرين شیوه بيشترين کاربرد استفاده را در اين خبرگزاريها داشته است. ازاينرو، الزامات سياستگذاري بيشتر بايد در زمينه مقابله با شايعه صورت پذيرد.
مقالة «تاکتيکهاي جنگ رواني داعش» (باقري دولتآبادي، 1395). در اين پژوهش، شناسايي عوامل مؤثر بر موفقيتهاي نظامي داعش در عراق و سوريه و تخريب روحيه رقيب و تلطيف چهره خود بررسي شده و در نهايت راهکارهاي مقابله با آن را به مسئولان رسانه ملي ارائه داده است.
مبانی مفهومی ـ نظري
الف. «عمليات روانی»
اصطلاح «عمليات رواني» ((psychological operation نخستين بار در سال 1945، از سوي کاپيتان اليس ام. زاچارياس بهکار برده شد (مرادي و همكاران، 1389، ص 6)، اما اين واژه داراي تعريف جامع و مانعي نيست، شايد ازآنروکه فعاليتي آميخته با چندين رشته است و پديدارهاي اجتماعي را از منظر علم روانشناسي، علوم اجتماعي، علوم ارتباطات، علوم سياسي و جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتيک) رسانه بررسي ميکند (جنيدي، 1391، ص 9). بنابراين واژه مزبور دچار قبض و بسط مفهومي است (ابراهيمي خوسقي، 1390، ص 19).
با اين وجود، «عمليات رواني» در تعريفي جامع چنين بيان ميشود: «مجموعه اقدامات تبليغي ـ رواني يک کشور يا گروه به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولتها و مردم در جهت مطلوب، با اتکا به زمينهها و ابزارهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي» (همان، ص 24). بهعبارت دیگر، عمليات رواني نوع جدیدی از جنگ رواني است، اما در بيشتر موارد، اين دو جايگزين يکديگر ميشوند (مرادي و همکاران، 1389، ص 5).
گروهي ديگر نيز عمليات روانی را شامل جنگ رواني ميدانند (ابراهيمي خوسقي، 1390، ص 19). در تعريف واژه «جنگ رواني» بايد اذعان نمود که نخستين بار، نويسنده آمريکايي، پل لاينبرگر، بهطور رسمي این عنوان را براي کتاب خود انتخاب نمود و در سال بعد از آن، کتابي تحت عنوان جنگ رواني عليه آلمان از سوی دانيل لرنر منتشر شد (نصر، 1393، ص 82).
اما شايد جامعترين و کاملترين تعريف از «جنگ رواني»، تعريف صلاح نصر باشد: جديدترين سلاح جنگي که عليه «فکر»، «عقيده»، «شجاعت»، «اطمينان» و «ميل به جنگيدن» عمل ميکند (همان، ص 100). بهطورکلي نقطه تمايز جنگ و عمليات در نوع عملکرد آن است؛ اولي تخاصم به صورت آشکارا از سوي دشمن، و دومي که به شکلي پنهاني صورت ميپذيرد (فرجنژاد، 1400).
اهداف و ابزارهاي اصلي عمليات رواني را ميتوان به دو مقوله «مديريت افکار« و «مديريت احساس» تقسیم نمود که هريک ـ به ترتيب ـ به هدف تسخير قوه عاقله و تسخير قلوب انجام میشود. چارچوب اهداف عمليات رواني در ايجاد «جنگ جهانبيني» (weltan - Schauungskrieg) به معناي بهکارگيري علمي «پروپاگاندا»، وحشتآفريني و فشار دولتي بهمثابه ابزاري براي تضمين پيروزي ايدئولوژيک بر دشمنان است (سيميسون، 1396، ص 29) که اصليترين هدف آن امحای نرم و کامل نظام و دولتهاست.
در جهت بهکارگیری راهبرد تغيير نگرش به خود و ديگران شیوههايي همچون تمسخر و تحقير ارزشها، ارائه شبهه در اعتقادات مذهبي و وابستهسازي ايجاد ميشود که با مديريت افکار، يقين را به شک و در نهايت، واگرايي اعتقادي تبدیل ميکند. اما در حيطه مديريت احساس، شیوههاي عمليات رواني همچون ترس، يأس و تحريک احساسات به کار گرفته ميشود، بهگونهایکه حب را به بغض و در نهايت، راهبرد تغيير رفتار را ايجاد ميکند.
شکلگيري شناختها و نگرشها فرايندي پيچيده است و به ارزشها و همچنين عواطف فرهنگي و شخصیتي بستگي دارد (جاوت و ادانل، 1396، ص 39). اين عمليات به نوعي، «غير» يا «ديگري» را در برابر «خود» و يا «ما» قرار میدهد و از آن نزد مخاطب تصويرسازي مينمايد، بهگونهايکه هويت تنها در پرتو غير يا خصم شناخته ميشود و نوعي غيريتسازي میکند. نمودار ذيل نشانگر مؤلفهها، اهداف و شیوههاي عمليات رواني است:
مؤلفهها و ابزارهاي عمليات رواني
نمودار 1: اهداف عملیات روانی
ب. اينستاگرام
شبکههاي اجتماعي بافتهاي جامعه هستند که به وسيله تارهاي نامرئي ارتباطات اجتماعي به هم تنيده شدهاند (غلامرضايي و نعمتي، 1394، ص 332). فضاي مجازي محيطي مشتمل بر شبکههاي برخط رايانهاي است که در لحظه، به اشتراک اطلاعاتی با يکديگر ميپردازند که در ميان کاربران آن ايجاد ميشود. ارتباطات رايانهاي يک فناوري، يک رسانه و در نهايت، موتور تغييرات اجتماعي است. اين ارتباطات نهتنها روابط اجتماعي را ميسازد، بلکه فضايي است که در آن روابط اجتماعي رخ ميدهد (همان، ص 390). ساختارهاي حاصل از شبکههاي اجتماعي، اغلب بسيار پيچيده است و در تحليل شبکههاي اجتماعي، روابط اجتماعي را با اصطلاحات «رأس» و «يال» مينگرد. رأسها بازيگران فردي درون شبکهها و يالها روابط ميان اين بازيگران هستند (ابراهيمي کياپي، 1391، ص 97).
در اين عرصه، «اينستاگرام» بهعنوان محبوبترين شبکه جهاني برخط 24 ساعته، بيش از يک ميليارد کاربر در سراسر دنيا دارد. اين شبکه در سانفرانسيسکوي امريکا توسط کوين سيستروم و مايک کريگر در سال 2010 در زمینه ايجاد طرح عکاسي تلفن همراه با اچ.تي.ام.اي5 ايجاد گرديد که نامش از تلفيق دو کلمه «instant camera» به معناي عکاسي در لحظه و «telegram» به معناي تلگراف تشکيل شده است (توسليزاده، 1399، ص 84).
سيستروم نام اولين نرمافزار (اپلیکیشن) خود را «بوربن» گذاشت که نوعي مشروب الکلي است. کريگر برزيلي ـ يهودي بستر مجازی (پلتفرم) تبادل عکس و فيلم اينستا را در سال 2010 معرفی کرد. اين شبکه در سال 2013 توسط «فيسبوک» خریداري شد.
امکان توليد پيام توسط اعضاي اين شبکه تبليغاتي و نمايش افقي و عمودي محتواها هدفمند بوده و بارگذاري فيلم به صورت زنده (live) و توليد عکسهاي خویشانداز (سلفی) اين شبکه را ويژه و خاص نموده است. اما مهمترين نکته ايجاد هشتگ (#) در اين شبکه با سه کارکرد ويژه است که آن را منحصربهفرد ساخته است:
1. امکان جستوجو را براي دنبالکنندگان مهيا ميکند.
2. امکان رصد شدن از طريق اينستا را ايجاد مينمايد.
3. هدف از گذاشتن محتوا (پست) را مشخص ميکند، بهگونهایکه اين شبکه پيامهاي مغاير با اهداف مالکان را حذف مينماید.
اگرچه «اينستاگرام» با قدری تأخير وارد ايران شد، اما به سرعت توانست جاي خود را در سبک زندگي ميان کاربران فضاي مجازي باز کند. اشتراکگذاري آسان تصاوير و جذابيتهاي خاص اين شبکه ازيکسو، و حضور افراد معروف و تبليغات غذا و کالا و بازاريابي از سوی دیگر، بر تعداد کاربران، بهویژه نوجوانان و جوانان افزود. با مسدود شدن «تلگرام» بر تعداد اين کاربران افزوده شد.
طبق آمار سال 2018 «اينتستاگرام» قریب 24 ميليون کاربر فعال ايراني داشت. براساس آمار 5 آذر 1399 که از سوی فروشگاه نرمافزارهاي موبايلي «کافه بازار» اعلام شد، اين نرمافزار بيش از 26 ميليون بار از سوي کاربران ايراني دانلود شده که هر روز بر کاربران آن افزوده ميشود (سلگي و مصطفيپور، 1400).
ج. کرونا
در تاريخ 12 دسامبر 2019 در ووهان چين، بيماري «کرونا ويروس» شيوع پيدا کرد. «کرونا» خانوادهاي از ويروسهاست که تا قبل از اين زمان، ششگونه از آن شناسايي شده بود و کروناي ناشناخته بدان اضافه شد که شکلي ثابت نداشت و انسان و حيوان ـ هر دو ـ را آلوده ميساخت. شدت و ضعف اين بيماري در افراد گوناگون، متفاوت است و همين مسئله مواجهه با آن را سختتر ميساخت و سردرگمي ايجاد ميکرد. شدت انتقال و سرايت آن بهگونهاي بود که يک شخص مبتلا ميتوانست سه تن را آلوده کند. اين بيماري تبعات گوناگونی در نظامهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي بر جاي گذارد و بستر بحراني جهاني را ايجاد نمود.
در سال 1398 کشورمان شاهد شرايط سخت طبيعي همچون سيل و زلزله بود و حوادثي غيرطبيعي همچون نابهنجاريهاي آبان ماه آن را دهشتناکتر ساخت. در اين ميان، پايان سال با ويروس نوظهور کرونا در ايران شرايط جديد و بيسابقهاي را پيشروي دولت، ملت و فراتر از آن جامعه جهاني قرار داد، بهگونهايکه اين بحران براي کشور ايران به سبب تحريم دارويي بسيار سختتر مينمود.
به اعتقاد برخي، اين بيماري آمده است تا سير فروپاشي جهان را سرعت بخشد. هرچند عدهای انتظار دارند پس از کرونا، تعديلهايي در نظامهاي سياسي کشورها در جهت صلاح عمومي صورت گيرد، اما آنچه تا کنون روي داده، افزايش تعداد بيکاران و گرسنگان، ايجاد پريشاني و نوعي بلاتکليفي در اقتصاد بينالملل و تعطيلي مراسم ديني و در خانهنشيني مردمي است که تنهايي را بهآساني تاب نميآورند (آذرشب، 1399).
د. نظريه استعمار مجازي
رسانهها، بازيگران اصلي جنگهاي اطلاعاتي، در لفافه، آموزش و اقناع مخاطبان را برعهده دارند. در اين عرصه، کشورهاي استعماري با تمرکز بر مسائل فکري، ايدئولوژيکی و فرهنگي و ـ درواقع ـ با گشودن جبهه نرم، به اهداف خود ميرسند. جنگ نرم امروزه کارآمدترين، مؤثرترين و کمهزينهترين و در عين حال خطرناکترين و پيچيدهترين نوع جنگ ضد امنيت ملي يک کشور است؛ زيرا ميتوان با کمترين هزينه، هدف مدنظر را آماج تهاجم خود قرار داد (ابراهيمي کیاپی، 1391، ص 17).
نظريه «استعمار مجازي امريکا» برخاسته از تحليل نظاممند ماهيت قدرت در فضاي مجازي است که بيانکننده زيرساختها، ظرفيتها و کارکردهاي قدرت مجازي است (عاملي، 1389، ص 31). به اعتقاد عاملي، جوامع مجازي براساس ساختار و تعاريف خود، داراي ارزشهاي گوناگون فرهنگي، سياسي و اجتماعي هستند. اين جوامع توانستهاند مفاهيمي همچون «دوست»، «ارتباط»، «خانواده» و حتي مسائل جزئي مانند نحوه احوالپرسي را بازتعريف کنند. کاربران، خود در شکلدهي اين جوامع، نقش چشمگيري ايفا ميکنند؛ اما قوانين اين جوامع مجازي و گفتمان حاکم بر آنان در تأثيرگذاري و شکلدهي به هويت اعضاي خود نقش مهمي ايفا ميکنند (همان).
عاملي با بررسي قدرت نرم در فضاي مجازي که به امپراتوري امريکا منجر شده، معتقد است: اين امپراتوري فرهنگ و نظام رفتاري مدنظر خود را بر مخاطب تحميل ميکند.
فضاي مجازي ابزار قدرت نرم، و قدرت نرم مرجع توليد فضاي مجازي شده است. جنگ نرم در ميداني عمل ميکند که نوعي تحمير و استعمار صورت ميگيرد که اين بار کاربران بيشماري در جهان، فاعل اصلي توليد براي دشمنان بشريت هستند (همان، ص 25).
شيوع کرونا بستر مهم و فصل نويني براي توسعه استعمار مجازي امريکا عليه ساير کشورها پديد آورد. فضاي مجازي با مديريت در ارائه اخبار کرونا و نحوه شيوع و چگونگي مواجهه با اين بيماري از سوي کشورها، مرجع توليد اخبار و دستاويز مديران شبکههاي مجازي با امپراتوري امريکا قرار گرفت. بمباران اطلاعات پياپي سازماندهيشده در شبکههاي گوناگون، احساسات و افکار کاربران را در خصوص اين بيماري، از خود متأثر ساخته، نوعي نارضايتي از وضعيت موجود نزد کاربران در مواجهه با اين بيماري ايجاد نمود، بهگونهایکه امريکا و نظام رفتاري آن در مواجهه با کرونا گفتمان صحيح در مواجهه با آن را ترسيم مينمود.
هـ . مسيح علینژاد
معصومه علينژاد قمي، متولد شهريور 1355 در بابل که با نام «مسيح علينژاد» شناخته ميشود، قبل از خروج از ايران در سِمت مجري، روزنامهنگار و خبرنگار مجلس شوراي اسلامي ششم و هفتم بود. او پس از خروج از کشور فعاليتهاي ضدنظام خود را در امريکا با تأسیس جنبشهاي «آزاديهاي يواشکي زنان» (طالبيان، 1396) و «چهارشنبههاي سفيد» در «فيسبوک» و «بنياد ايران ندا» عليه حجاب در ايران شروع کرد. علينژاد در دوران کرونا ازجمله کساني بود که خواستار عدم حذف تحريمهاي دارويي عليه ايران شد.
در مقاله «مسيح علينژاد: از سياستزدگي تا دينستيزي» (پايگاه خبري تحليلي بصيرت، 1395)، فعاليتهاي علينژاد و ديدگاهش در خصوص حجاب و اجباري بودن آن در ايران مطرح ميشود و آن را عامل بدبختيهاي جسمي و روحي زنان ميداند. نشانه رفتن اعتقادات اسلامي و تلاش براي بياعتنا کردن افراد به باورهاي ديني از جمله مطالبی است که اين مقاله بدان اشاره کرده است.
آثار مذکور با رويکردي خاص، عمليات رواني را به صورت مفصل و عملکرد علينژاد را بهطور موجز در قبال باورهاي ضداسلامي ايران بررسي کردهاند که نقطه اشتراکشان گردآوري و تنظيم آنها قبل از شيوع بيماري کرونا است.
اما فعاليت ايرانهراسي علينژاد، چه درخارج از کشور و يا در داخل با ايجاد دوگانهسازي فضا ميان مردم و نظام اسلامي با شيوع بيماري کرونا در ايران شدت گرفت. بررسي عمليات رواني صورتگرفته از سوي علينژاد و در نوع گفتمان حاکم از سوي او در ايجاد و کسب سلطه در قبال مسئله ايرانهراسي ازجمله نوآوريهاي این نبشتار است که در ادامه بدان پرداخته ميشود.
اين پژوهش با توجه به اهميت موضوع و با پذيرش فرض انجام عمليات رواني از سوي مسيح علينژاد در خصوص بيماري کرونا و ايجاد موج جديد ايرانهراسي و اسلامهراسي، به دنبال شناخت شیوههای عمليات رواني از سوي او در القاي اين نگرش است.
شاخصههاي عمليات روانی
1. هدف
عمليات رواني دو هدف عمده دارد: «راهبرد تغيير نگرش» و سپس «تغيير رفتار». اين نوع عمليات بيش از هر عامل ديگري ميتواند بر اراده تأثير بگذارد (الياسي، 1383 به نقل از: ساندل، 2004). اين نوع راهبرد تغيير با شعار «بيطرفي» فرستنده پيام، براي کنترل، مديريت و نفوذ در اذهان و قلوب و احساسات مخاطب يا مخاطبان به سمت فرستنده و با نیات او صورت ميپذيرد. به بيان صريحتر، هدف عمليات رواني، کنترل افکار عمومي و شکلدهي به آن و يادآور «مثلث کورت» است (1981)؛ مثلت آموزش، مهندسي و ضمانت اجرا (اولسون و همكاران، 1387، ص75) که نتيجه آن حرکت سريع به سوی «دهکده جهاني» مک لوهان است.
2. ابزار
جنگ کلمات است که در پوشش اطلاعات پيدرپي با مهارتي خاص در کنار يکديگر قرار ميگيرد و با پيوند حوزههاي روانشناسي و جامعهشناسي و در نتيجه شناخت جامعه هدف ايجاد میگردد و در گردونه ارسال اطلاعات آميخته به پيامهاي درست و نادرست به مخاطب يا جامعه هدف در ابزارهاي رسانهاي عرضه ميگردد. اين پيامها بهزعم برخي، در تبليغات ازپيش طراحيشده جاي ميگيرد، و به اعتقاد برخي ديگر، در برقراري ارتباط عاطفي و يا اقناعي (ابراهيمي خوسقي، 1390، ص 20) قرار داده ميشود.
3. جامعه هدف
مخاطب هدف يا جامعه هدف نسبت به پيام، تأثيرپذيري بالقوه دارد. پيام تبليغ براي مخاطبان بهگونهایکه تأثير مطلوبي داشته باشد، ارسال ميشود و به احتمال زياد، اين پيام براي تبليغکننده هم مفيد واقع خواهد شد (جاوت و ادانل، 1396، ص 324)، اما دامنه تعاريف جامعه مخاطبان در عمليات رواني متمايز از نظر انديشمندان و سازمانهاي مطرح، تا حدي متمايز از يکديگر است.
4. روش
در روش عمليات رواني ميتوان به دو شاخصه «مخفي» و يا «آشکار» بودن پيام و نيز «کتبي» يا «شفاهي» بودن آن توجه نمود. اما اين در حالي است که در روش مدنظر لاينبرگر عمليات رواني صرفاً از طريق اقدامات عملي ميسر است.
تعريف شخص يا سازمان در خصوص عمليات رواني جامعه هدف ابزار روش اجرا هدف
سازمان پنتاگون عمليات طراحيشده (ابراهيمي خوسقي، 1390، ص 19) افراد خارجي حکومتها، سازمانها، گروهها انتقال اطلاعات و شاخصهاي انتخاب شده تأثيرگذاري بر احساسات، انگيزهها، استدلال بيطرفانه
ادرز عمليات رواني، موضوعات طراحي شده براي انتقال ويژگيها و اطلاعات (همان) رفتار افراد، سازمانها و گروهها کاربرد طراحيشده ارتباطات تسخير قلب و روان و ذهن
استونر ساندس استفاده طراحيشده ملت از تبلیغات و فعاليتها به جاي جنگ و انتقال عقايد و اطلاعاتي که براي تحت تأثير قرار دادن نظرها، نگرشها، احساسات و رفتار گروههاي خارجي در نظر گرفته شده، به شکلي که از تحقيق اهداف ملي حمايت کند (استونر ساندس، 1382، ص 19). گروههاي خارجي تبليغات و فعاليتها به جاي جنگ تحت تأثير قرار دادن نظرها، نگرشها، احساسات و رفتارهاي گروههاي خارجي
ويليام داواتي مجموع اقداماتي که از طرف يک کشور به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولتها و ملتهاي ديگر در جهت مطلوب و با ابرازهايی غير از ابزار نظامي، سياسي و اقتصادي انجام ميشود (همان). دولتها و ملتها ابزارهاي غيرنظامي، سياسي و اقتصادي اثرگذاري و نفوذ بر عقايد، رفتار
آييننامه رزمي آمريکا عمليات رواني شامل جنگ رواني و نيز اقدامات سياسي، نظامي، اقتصادي و ايدئولوژيکي برنامهريزي و هدايتشده براي ايجاد احساسات، نگرشها يا رفتارها در گروههاي خارجي بيطرف، دوست و سازشناپذير به منظور حمايت از تحقق و رسيدن به اهداف ملي است (همان). گروههاي خارجي بيطرف دوست و سازشپذير اقدامات سياسي، نظامي، اقتصادي و ايدئولوژيکي برنامهريزي و هدايتشده ايجاد احساسات، نگرشها يا رفتارها... حمايت از تحقق و رسيدن به اهداف ملي
جدول 1: تعاریف اشخاص و سازمانها در خصوص عملیات روانی
شيوههاي اقناعي عمليات رواني
عمليات رواني در قلمرو رسانه و خبر عملياتي با برنامهريزي دقيق، هوشمند و هدفمند است که با شیوههاي گوناگون مديريت در جهت اهداف پنهان فرستندگان پيام، مطابق با ذائقه مخاطبان و مطلوب نظر آنان تهيه و ارسال ميشود.
1) تحريک
در جهت توجه مخاطبان به پيامي خاص، بايد پيام را بهگونهای ارائه داد که جنبه عاطفي آنان را از بعد روانشناسي تحت تأثير قرار دهد. در اين روش برانگيختن احساسات و هيجانها، حب و بغضها، خشم و نفرتها، مخاطب را به سمت توجه و اعمال رفتار دلخواه فرستنده پيام سوق ميدهد و اينهمه در پرتو شناخت دقيق از مخاطب و سلايق و باورهاي اوست که شکل ميپذيرد. اين شیوهها با نشانه رفتن اذهان مخاطبان از سوي فرستنده به ايجاد نگرشهاي متقاعدگرايانه، آنان را سوق ميدهد تا علاوه بر آنکه مخاطب را با خود همراه سازند، او را با تفکراتشان «همنوا» گردانند. ازجمله شیوههاي مؤثر در تحريک به خصومت عليه دشمن، استفاده از داستانهایي درباره قساوت و بيرحمي طرف مقابل (جنيدي، 1388، ص 41) است که ایجاد مردمانگيزي يا «آژيتاسيون» میکند (ابراهيمي خوسقي، 1390، ص 41).
2) اهريمنسازي
در اين نوع از شیوههاي عمليات رواني، اقناعکننده با شناخت کامل از مخاطب، با اعتبارزدايي از حريف، او را محکوم ميکند و از او براي مخاطب تصويرسازي مينمايد. در اين شیوه، حریف سیاسی (پروپاگانديست) ميکوشد تا تنفر و دشمني مخاطب را نسبت به عقيده يا کشور خاصي برانگيزد. پراتکانيس معتقد است: يکي از زيانبارزترين پيامدهاي تبليغات جنگي، تسهيل نابودي افراد يک ملت به وسيله افراد ملت ديگر بدون عذاب وجدان است (آيتاللهي، 1393، ص 25) که با هدف ترساندن و ساختن ذهنيت منفي گروه هدف از فرد، گروه يا حکومتي خاص صورت ميپذيرد (الياسي، 1385، ص15).
3) القاي ترس
در اين روش، پيامهاي رسانه بر مدار جلب توجه به مشکلات ميچرخد. پيامهاي رسانهاي در طرح يک مشکل يا بزرگنمايي يک مسئله صورت ميپذيرد تا پس از آن با ارائه راهحلي مطابق با هدف خود، به نتيجه مطلوب برسند (آيتاللهي، 1393، ص 21). متخصصان جنگهاي رواني ميکوشند آيندهاي مبهم (اسکندري، 1390، ص 41) و تاريک با سختيها و مشکلات فراوان براي افراد دشمن و کساني که تلاش دارند با دشمن همکاري کنند و يا او را پشتيباني نمایند ترسیم کنند و به آنان تلقين میکنند که توان و امکانات لازم براي دستيابي به اهداف خود را ندارند.
4) القاي يأس
القاي ناامیدی يکي از شيوههاي مهم عمليات رواني است که ملهم از درک ماهيت روانشناسي و جامعهشناسي بوده و تصور و تلقين آن بهآساني صورت ميگيرد. معمولاً در يک گروه هماهنگ و متجانس، القاي یأس بهآساني منتشر ميگردد؛ زيرا احساسات و عواطف افراد تقريباً شبيه يکديگر است. در اين شیوه، ارائه تصويري از موقعيت فرد يا جامعه و از تلاشها و فعاليتهايش صورت ميپذيرد و بر اين اساس سعي ميشود فرد و جامعه در جريان حرکت خود به سوي هدفها و آرمانهايش در مقاطع گوناگون، مکرر و پيوسته احساس شکست کند و معتقد به ناتواني خود شود (رفيعي، 1382، ص 49).
5) برچسب زدن
برچسب زدن یعنی: واژه و مفهومي را که نزد عموم منفي و منفور است به کسي نسبت دادن (قديري ابيانه، 1395، ص 89) که براي تحريک به رد فکري و انديشهاي بدون بررسي شواهد مورد استفاده قرار ميگيرد (غلامرضايي و نعمتي انارکی، 1394، ص 567). رسانهها واژههاي گوناگونی را به صفات مثبت و يا منفي تبديل ميکنند و آنها را به افراد و یا نهادها نسبت ميدهند. گاهي هدف از اين عملکرد آن است که ايده، فکر و يا گروهي محکوم شود، بيآنکه استدلالي در محکوميت آنها وارد گردد (اسکندري، 1390، ص 41). در نسخه زيرکانهتر آن از صفات با معاني منفي مانند تنبل و منفعل براي برچسب زني استفاده ميکنند (آيتاللهي، 1393، ص 23).
6) تمسخر، توهين، تحقير
تخريب شخصيت افراد در ديدگاه ديگران، صرفاً از طريق تأثيرگذاري بر عواطف و ادراک ديگران در شیوه اهريمنسازي واقع نميشود. عاملان عمليات رواني با ايجاد تخريب شخصيت، رفتار و گفتار ديگران از طريق تمسخر، توهين و تحقير، نوعي تصويرسازي از «ديگري» را براي «خود» (مخاطبان) سبب ميشوند که در پس آن راهبرد تغيير نگرش صورت ميگيرد. مراحل تأثيرگذاري اين شیوه با تکرار پيام درباره افراد حقيقي و حقوقي ايجاد ميشود که غيريتسازي و نوعي عوامفريبي يا «دماگوژي» (ابراهيم خوسقي، 1390، ص 41) در پي خواهد داشت.
7) شدت و اغراق
اين روش در ادبيات، بهویژه شعر بسيار کاربرد دارد، اما اين شیوه در عمليات رواني نيز فراوان بهکار ميرود. در اين روش، پيام با شیوههاي بياني و ادبي، شرايط پيشرو را برای مخاطب چنان مشوش و بحراني جلوه ميدهد که سلب آرامش و تشويش را بر افکار حاکم ميسازد. عوامل تبليغاتي با بهرهگيري از اين شيوه، دست به پخش مطالب مبالغهآميز ميزنند و سعي بر آن دارند مطالب کوچک را بسيار بزرگتر از آنچه هست، جلوه دهند. ازاينرو، با کلماتي مانند «براي هميشه»، «باورنکردني»، و«اعجابانگيز» بر ذهنيت مخاطب تأثير ميگذارند (آيتاللهي، 1393، ص 20).
8) برجستهسازي
اين روش مدعي تأثير رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعيين اولويتهاي ذهني آنان از طريق انتخاب و برجستهسازي بعضي موضوعها و رويدادها در قالب خبر و گزارش خبري است؛ به اين معنا که رسانهها با برجسته ساختن بعضي از موضوعها و رويدادها در قالب خبر و گزارش خبري، بر آگاهي و اطلاعات مردم تأثير ميگذارد. آنان نميتوانند تعيين کنند که مردم چگونه بينديشند، اما ميتوانند تعيين کنند که درباره چه بينديشند (مهديزاده، 1389، ص 58).
9) لبه پرتگاه
در اين شیوه، ايجاد حس تنفر، ترس و نااميدي به منظور سيطره بر افکار عمومي صورت ميپذيرد و چنین القا میکند که شرايط بسيار بحراني است و گريزي از آن نيست، جز رويگرداني از يک حکومت و نظام خاص که مديران عمليات رواني آن را نشانه رفتهاند. فقط آنانند که عميقاً نسبت به جامعه هدف احساس مسئوليت ميکنند. این کار نتيجهاش چيزي جز تمايل مخاطبان به سمت دشمن نیست. بهعبارت دیگر، ناامني در مناسبات سياسي، اقتصادي و کنترل شرايط موجود از سوي رسانهها به روش افراطآميزی ايجاد ميشود، بهگونهایکه برخي از رسانهها در مقاطعي چنان بر طبل جنگ ميکوبند و اخبار و گزارشهاي خبري در اين زمينه منتشر ميکنند که به صورت هدفمند شرايط را بحراني تصور مينمایند (جنيدي، 1388، ص 265).
روش پژوهش
در اين مقاله از روش «تحليل محتواي کيفي» با رويکرد «استقرايي» بهره گرفته شده است. در اين رويکرد، يافتههاي تحقيق از طريق توجه به مضامين مسلط و متداول در داده پديد میآید.
1. تعريف واحد تحليل: براساس نظر کريپندر، پژوهشگر بايد واحدهاي تحليل را مشخص کند.
2. استفاده از نظام مقولهبندي: يک مقوله˚ گروهي از مضامين است که در وجهي با يکديگر اشتراک دارند.
3. اصلاح نظام مقولهبندي براساس دادهها (رادر، 2007، ص 80ـ82).
محتواهاي «اينستاگرام» مسيح علينژاد، در فاصله زماني اول اسفند 1398 تا نيمه فروردين 1399 واحد تحليل است که با اهتمام رويکرد استقرايي، ابتدا تحليل و سپس دادههاي مرتبط با سؤال پژوهش استخراج گردید. در مرحله بعد، دادههاي مستخرج از محتواهاي مورد تحليل، مقولهبندي شد و در يک نظام مقولهبندي قرار گرفت. مرحله ديگر پژوهش، دستهبندي مقولههاي فرعي و نظمدهي به آنان بود که در دستهبندي کلان و جامع با عنوان «مقولههاي اصلي براساس شیوههاي عمليات رواني مسيح علينژاد در صفحة اينستاگرام» طبقهبندي شدهاند.
يافتههاي پژوهش
رمزگذاري و استخراج مفاهيم از محتواهای تحت بررسي مسيح علينژاد:
شماره گزارههاي کليدي مفاهيم مستخرج
1 رئيس کميته سلامت شوراي شهر تهران: در حال تهيه دستورالعمل نحوه مواجهه با ويروس جديد کرونا براي وسايل حمل و نقل عمومي هستيم. مسيح علينژاد: دقت کنيد در حال تهيه هستند! يعني تا به حال به فکرتان نرسيد قبل از رسيدن کرونا به ايران دستورالعملاش را تهيه کنيد؟ کرونا مهمان ناخوانده و سرزده است يا شما عادت کردهايد که همه چيز را با دستورالعمل دير هنگام و مديريت جهادي حل کنيد؟ ـ ترسيم چهره ناکار آمد از مسئولان
ـ سبک شمردن واژه «جهاد»
2 رسانههاي کانادايي اعلام کردند يک مورد ويروس کرونا در کانادا در يک ايراني مشاهده گردیده که بهتازگي به کانادا وارد شده است. دولت لبنان هم اعلام کرد که يک زن تبعه اين کشور که از شهر قم در ايران وارد لبنان شده بود، به ويروس کرونا مبتلاست. ـ همنشيني قم با کرونا
ـ شيوع کرونا در کانادا از سوي يک ايراني
3 لطفا با دقت بخوانيم و تکثير کنيم. وقتي دولت پنهانکاري ميکند ما آگاهي ايجاد ميکنيم تا همه مراقب سلامتي باشند. سازمان بهداشت جهاني ميگويد: شيوع ويروس کرونا در ايران که طبق آمار رسمي تا کنون به مرگ چهار نفر انجاميد، «بسيار نگرانکننده» است. ـ اطلاعرساني شيوع کرونا از سوي رسانههاي خارجي در ايران
ـ فريبکار بودن مسئولان نظام
4
درحاليکه ترکيه اعلام کرده است راههاي زميني، اعم از ترانزيت و راهآهن را به روي ايران بسته است و پروازها از ايران نيز لغو شده؛ کويت، افغانستان و پاکستان نيز مسافران ايراني را به علت ويروس کرونا نميپذيرند، آيتالله وحید خراساني در کشفي آخوندي ـ تخصصي براي درمان بيماري گفته: براي رفع نگراني و دفع کرونا هر روز دست را روي قلب بگذاريد و 7 بار سوره حمد را بخوانيد... . ـ بيمسئوليت جلوه دادن مسئولان نظام
ـ توهين و تمسخر مجتهد مسلمانان
ـ تمسخر عقايد مسلمانان
ـ همنشيني ايران با کرونا
5
نمايندگان انتخابات که ماجراي ورود کرونا به ايران را مخفي کرده بود، حال خبرنگاران نوشتهاند: خودش به کرونا مبتلا شده است. اميرآبادي، نماينده قم، امروز افشا کرد تا کنون پنجاه تن بر اثر #کرونا جان خود را در قم از دست دادهاند. سه هفته است که کرونا به # قم آمده و اين موضوع دير اعلام شده است. ـ تأخير مغرضانه در اعلام کرونا از سوي مسئولان نظام
ـ القاي سوء نظر نسبت به مسئولان
6
زن حامله را به بيمارستان راه ندادند! کروناي واقعي همين حکومت مذهبي و سپاه واپسگرا است که اين زن حامله را به بيمارستان راه ندادند؛ چون چادر در بيمارستان سپاه اجباري است. براي سپاه جان انسان ارزشي ندارد. به نامش هم نگاه کنيد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است، بدون پسوند ايران. براي همين در حال جان دادن هم که باشيد براي آنها فقط شئونات اجباري اسلامي مهم است، نه کرامت انساني و جان انسانها. ـ ايجاد نفاق ميان سپاه و مردم
ـ تحريک مردم به وسيله مقايسه سپاه بين زنان با حجاب و بيحجاب
7 نخستين مورد ابتلا به ويروس کرونا در نيويورک: زني که به ايران سفر کرده بود. ـ ايجاد موج ايرانهراسي عليه ايران
ـ همنشيني ايران با کرونا
8 علي خامنهاي در واکنش به شيوع کرونا در ايران گفت: اين بلا آنچنان بزرگ نيست. او همچنين توصيه به خواندن دعاي هفتم صحيفه سجاديه کرد. البته از جهتي حضرت آقا! درست ميگويد. اين بلا در مقابل بلاي حکومت جمهوري اسلامي و فلاکتي که مردم و مملکت به واسطه حکمراني شما دچارش شده قابل مقايسه نيست. ـ تحقير و تمسخر رهبر نظام
ـ تحريک مردم عليه نظام
ـ تخريب عقايد اسلامي
ـ موج اسلامهراسي
9
علمالهدي #کرونا به معني توقف همه فعاليتهايي که مردم را پاي اين نظام و انقلاب نگه ميدارد، نيست. متأسفانه فعاليتهاي فرهنگي و ديني به صورت منفعلانه به تعطيلي کشيده شد... .
حضرت علمالهدي احتمالاً دلشان براي فعاليتهاي فرهنگي، مثل دستبوسي و ضريحليسي تنگ شده است! ـ موج اسلامهراسي و بدبيني به روحانيت
ـ تحقير عقايد و ارزشهاي اسلامي
10
وسط بحران کرونا امروز با افتخار اعلام کردند: تنديس هفت متري سليماني در شهر بندر انزلي ساخته شد. من اگر جاي مردم انزلي بودم حتماً يک روزي اين مجسمه را پايين ميکشيدم. ـ تمسخر، توهين و تحقير نصب تنديس سردار سليماني
ـ تحريک مردم در واکنش به اين عملکرد
11
بوسه فقه پويا! بر دستان اسرائيل. اگر واکسن کرونا توسط اسرائيل کشف شود استفاده از آن منعي ندارد. استفتاي روزنامه اصلاحطلب همدلي از مکارم شيرازي: اگر واکسن # کرونا را # اسرائيل کشف کند، استفاده از آن جايز است؟
پاسخ: اگر سودي متعلق به صهيونيستهاست خريد و فروش آن جايز نيست، مگر اينکه درمان منحصر به آن باشد که در اين صورت مانعي ندارد. -تخريب وجهه دين اسلام (اسلامهراسي)
- تخريب وجهه بينالمللي ايران (ايرانهراسي)
- دوقطبيسازي ميان مردم و روحانيت
12
ايتاليا کل کشور را قرنطينه کرد، جمهوري اسلامي قم را بازگذاشت تا کل کشور به کرونا مبتلا شود... . ـ مقايسه کشور ايتاليا با ايران در مواجهه با کرونا
ـ همنشيني قم با کرونا
ـ القاي بيتدبيري مسئولان
13
معصومه ظهيري، معاون حوزههاي علميه، گفت: «قم کشور را نسبت به مسئله کرونا حساس کرد. بنابراين ايران مديون قم است... اين پزشکان قم بودند که سنسور خطر کوويد 19 را به صدا درآوردند». البته ايشان يادشان رفته اضافه کنند که به خاطر قرنطينه نکردن قم و منحل نشدن اجتماعات مذهبي در قم و شیوههاي پيشرفته عبادت از حرمبوسي تا حرمليسي، که موجب شيوع گسترده ويروس # کرونا در سراسر کشور شد هم ايران مديون قم، بهويژه مديون علماي متحجر مذهبي و آخوندهاي مفتخور اين شهر است. ـ القاي بيتدبيري مسئولان در خصوص قرنطيه نکردن قم
ـ تخريب ارزشهاي اسلامي و جامعه روحانيان
ـ قمهراسي
ـ اسلامهراسي
14
از مدافعان حرم تا زامبيهاي حرم! لطفا چهره خرافات و جهل را به دقت ببينيد! از حرم رضا براي ورود به صحن تا مهاجمان حرم معصومه! جماعت خواب، اجتماع خوابزده! مدافعان جهل! فرزندان خرافات! عاشقان حرم! تاريخ به فنا رفته!... يک عمر با داستان پهلوي شکسته فاطمه زهرا روضه خواندند که در به پهلوي فاطمه اصابت کرد و از سينه فاطمه خون چکيد و چه و چه و چه. حالا مدافعان حرم زدن در فاطمه معصومه را شکستند. شک نکنيد براي اين واقعه هم توجیه مظلوميت ميخوانند و تقصيرش را مياندازند گردن ما! ـ تخريب ارزشهاي اسلامي
ـ اسلامهراسي
ـ تمسخر و توهين به ارزشهاي اسلامي
15 علي خامنهاي با «وقيح»، «دروغگو»، «طماع»، «ظالم»، «بيرحم»، «تروريست» و «پشت سر هم انداز» خواندن آمريکا، گفت: اين کشور متهم به توليد کرونا است و «کمک دارويي» آمريکا را نميپذيريم؛ چون ممکن است ويروس را ماندگار کند. او همچنين گفت: «ما دشمنان زيادی داريم؛ دشمنان جني و انسي وجود دارند و اينها به هم کمک هم ميکنند». #ويروس کرونا #خامنهاي# آمريکا ـ القاي سوء نظر به مقام رهبري
16 همه با هم عليه ويروس بزرگ! در سخنرانيام در مرکز برندگان صلح نوبل در نروژ شرح دادم که چرا مردم ايران از ويروس کشندهتري به نام «جمهوري اسلامي» رنج ميکشند. امروز درحاليکه مردم زيادي جانشان را از دست ميدهند و مقامات رسمي جمهوري اسلامي تحريمها را مقصر ميدانند، خامنهاي علناً پيشنهاد آمريکا براي ارسال دارو کمکهاي درماني را رد کرده. براي همين ايرانيان زيادي امروز در توئيتر همصدا با هم تکرار ميکنند: خامنهاي ويروس بزرگي است که جان و جهان يک ملت را ويران کرده. لطفا شما هم در توئيتر با اين هشتگ همراه شويد. ـ القاي بيتدبيري و بيتوجهي مسئولان (رهبري)
ـ القاي ناکارآمدي نظام اسلامي
ـ تحريک مردم به مقابله با نظام
17 اين هفته صداي ما را از قرنطينه ميشنويد. با جنهاي خامنهاي با هم برنامه ساختيم در مورد کرونا در ـ خانه ـ بمانيم. ـ تخريب اعتقادات اسلامي
جدول 2: نکات کليدي و استخراج مفاهيم نمونههاي بررسي
استخراج مقولههاي اصلي و فرعي از محتواهای اينستاگرام
در اين مرحله، براي تهيه و اکتشاف الگوی بهرهگيري شیوههاي عمليات رواني علينژاد، نيازمند طبقهبندي مفاهيم در قالب مقولات اصلي و فرعي هستيم. مجموعهاي از مضامين که مرتبط با يکديگر هستند، در جدول ذيل گردآوري شدهاند:
مقولههاياصلي مقولههاي فرعي مفاهيم مرتبط (مصاديق)
1 تحريک ـ ديکتاتوري مذهبي
ـ ناکارآمدي مسئولان نظام در مواجهه با کرونا
ـ محدويت آزاديهاي انساني
ـ بيعدالتي مسئولان نسبت به مردم 8،14
1،16
6
5،10
2 اهريمنسازي ـ ترسيم چهره ضد انساني از مسئولان نظام اسلامي ايران
ـ پنهانکاري مسئولان
ـ نقض حقوق انساني از سوي مسئولان
ـ ارائه وجهه غيرانساني مسئولان
ـ تخريب وجهه روحانيت 5،9،16
3،5
6
5،12،16
4،9،13،14
4،9،11
3 القاي ترس ـ القاي حس ناامني نسبت به شرايط کنوني و آينده ايران و نبود مديريت بحران
ـ القاي رفتار غيرانساني مسئولان نظام
ـ ايران؛ عامل شيوع کرونا به ساير کشورها
ـ روشنفکرستيزي 1،5،16
5،16
2،4،7
6
4 القاي يأس ـ القاي وجهه غيرمردمي مسئولان نظام و تقابل آنها با مردم
ـ توصيف و مقايسه شرايط بهداشتي و مديريتي ساير کشورها نسبت به ايران در مواجهه با کرونا
ـ ترسيم شرايط شيوع وحشتناک کرونا در ايران نسبت به ساير کشورها 5،8،14
11،12
3،5،8
5 برچسب زدن ـ تقبيح ارزشها و عقايد اسلامي
ـ تقبيح سخنان رهبر و مسئولان
ـ همنشيني کرونا و قم 6،14
8،15،16
2،5،13
6 توهين، تحقير، تمسخر ـ مديريت غير علمي
ـ تخريب وجهه روحانيت و رهبري
ـ تخريب وجهه دين اسلام 4،8،15
4،8،911،13،15،17
8،9،13،14
7 شدت و اغراق ـ بيکفايتي مسئولان در مواجهه با بحران
ـ ترسيم وجهه ديکتاتوري مذهبي در ايران
ـ نقض حقوق ابتدايي انسان در ايران
ـ همنشيني ايران با کرونا 1،11،12
6،8،9،14
6
2،16
8 برجستهسازي ـ پنهانکاري مسئولان 3،5
9 لبه پرتگاه ـ ترسيم شرايط دهشتناک اوضاع کرونايي در ايران
ـ محدود بودن آزاديهاي فردي در ايران 1،3،13،14،16
7،8
جدول 3: مقولههاي (اصلي ـ فرعي) مستخرج از محتواهای تحت بررسي
بهکارگيري شیوههاي عمليات رواني از سوي کارشناسان عمليات، مسلماً بهویژه نیت سست نمودن اراده جامعة هدف (مخاطبان) است. برايناساس با توجه به مقولههاي استخراجشده، ميتوان مشاهده نمود: محتواهای مسيح علينژاد ابتدا با استفاده از شیوه تحريک، ناکارآمدي مسئولان در مواجهه با شيوع کرونا را به تصوير ميکشاند و غيريتسازي را دامن زد و «ما» و «ديگري» را ترسيم مينمايد. در اين زمینه، راه براي بهرهگيري از شیوه «اهريمنسازي» و «تصويرسازي» آسانتر ميگرديد. القاي ترس و ارعاب به مخاطب از سوي او در خصوص شيوع اين بيماري و به رخ کشيدن فقدان مديريت صحيح در اين شرايط دهشتناک، با وجود شرايط تحريمهاي دارويي بر القاي اين احساس بر مخاطب بيش از پيش دامن ميزند. واضح است که القاي حس ترس به دنبال خود، حس يأس را براي مخاطبان مسجل مينمايد.
علينژاد با بيان مداوم شيوع کرونا از قم و با برچسب زدن و يا سنجاق کردن کرونا با اين شهر، شيوع اين بيماري را از مهد انقلاب به ساير شهرها و حتي کشورهاي ديگر ميداند و سعي در سياه جلوه دادن کانون تشيع دارد. توهين، تقبيح و تمسخر گفتار رهبري و روحانیان ازجمله شیوههاي ديگر بهکار گرفته از سوي مسيح علينژاد است که در ذيل آن، ارزشها و عقايد دين اسلام را به سخره ميگيرد. شدت و اغراق در بيان بيکفايتي عملکرد مسئولان نظام در مواجهه با بحران کرونا از سوي علينژاد به جايي رسيد که انقلاب اسلامي ايران را نظامي ديکتاتوري ميداند و در اين زمینه، وجهه مديريتي شخصيتهاي گوناگون کشور، همچون مقام معظم رهبري در تيررس انتقادهاي او قرار ميگيرد. تمام شیوههاي بهکارگرفته فوق راه را براي استفاده و ايجاد شیوه «لبه پرتگاه» در محدود بودن آزاديهاي فردي و چهرههاي اهريمني و غيرانساني مسئولان ايران به مخاطبان ممکن ميسازد.
نتيجهگيري
رويکرد پژوهش حاضر شناسايي شیوههاي عمليات رواني مسيح علينژاد در مواجهه با شيوع کرونا در ايران، حاکي از آن است که او از نُه شیوه در ماه نخست همهگیری اين بيماري بهره برد: تحريک، اهريمنسازي، القاي ترس و يأس، برچسب زدن، تمسخر و توهين، برجستهسازي، ترور شخصيت، و لبه پرتگاه از آن جملهاند. بهطورکلي، اهداف استخراجشده از شیوههاي عمليات رواني بهکارگرفتهشده از سوي علينژاد بر محوريترين موارد ذيل جاي ميگيرد: ايجاد نگرش منفي و سوءظن به عملکرد مسئولان نظام، بهویژه مقام معظم رهبري که در بطن خود دوقطبيسازي ميان دولت يا نظام و مردم را به همراه دارد. اين نوع نگرش زمينهساز ايجاد تغيير تفکر و سپس تقابل مردم با نظام و انجام رفتارهاي اعتراضآميز ميگردد.
اما از سوي ديگر، اتخاذ شیوههاي مزبور در گروهي ديگر عامل ترس و نااميدي را محقق ميگرداند که با وجود شرايط سخت پيشرو، ترويج چنين تفکراتي از نظر رواني صدمات جبرانناپذيري به همراه دارد. شیوه شدت و اغراق در محتواهای مذکور نقض حقوق انساني در ايران را در ابتداييترين مسائل دچار خدشه ساخته است که برجستهسازي اين امور و سرايت آن به مسائل مربوط به کرونا در جنبههاي مديريتي به همراه دارد که به نوعي شیوه لبه پرتگاه و پذيرش آن را از سوي مخاطب امکانپذير ميسازد.
بهطورکلي تمام شیوههاي اتخاذشده از سوي مسيح علينژاد عليه نظام اسلامي ايران در جهت ايجاد تفرقه، ترديد، مأيوس ساختن و سپس برانگيختن افکار عمومي يا همان جامعه هدف قرار ميگيرد که در توليد پيام با ايجاد تصور ادراکي از واقعيت بيان ميشود: «غيريتسازي» ميان «ما» يا همان جامعه هدف و مواجهه با «ديگري». مقام معظم رهبري و مسئولان در نوک پيکان اتهامات او قرار ميگيرند و اين عامل˚ هدف اساسي است که همان دوقطبيسازي و تقابل ميان مردم و نظام اسلامي را پديدار ميسازد. بر اين مبنا، بهکارگيري راهکارهاي مناسب در شفافسازي اخبار و رويدادها از سوي رسانههاي داخلي کشور ضروری به نظر ميرسد.
در اين زمینه ميتوان اميدآفريني در ايجاد و حفظ روحيه در ميان اقشار گوناگون از سوي گروههاي مرجع و رسانه ملي را در رأس امور قرار داد که در کنار آن میتوان به دستاورها و موفقيتهايي که کادر درمان در مهار اين بيماري با وجود همه تحريمها بدان نائل شدهاند، اشاره کرد.
توليد برنامههاي رسانهاي با ارائه تصوير واقعي و محتواي عالي از فرهنگ ايراني ـ اسلامي، راهکاري مهم عليه تخريب وجهه ايران بينالمللي ايران بهشمار ميرود. توليد برنامههاي رسانهاي با محتواي ديني در تبيين ابعاد معرفتي دين اسلام و همچنين نقد شبهات ديني و ارزشي شبکههاي ماهوارهاي در دوران کرونا از سوي صاحبان انديشه، راهکارهاي در جهت ارتقاي باورهاي ديني و زدودن شبهات مذهبي در دوران کرونا بهشمار ميآيد.
- آذرشب، محمدرضا، 1399، «کرونا فرصتي براي دعوت جهان اسلام به همبستگي»، انديشههاي جاري انقلاب اسلامي، ش 3، ص 37-39.
- آيتاللهي، حميدرضا، 1393، تبليغات، تهران، فهم.
- ابراهيمي خوسقي، منصور، 1390، جنگ نرم 4 (عمليات رواني و فريب استراتژيک)، تهران، مؤسسة فرهنگي مطالعات بينالمللي.
- ابراهيمي کياپي، محمدرضا، 1391، تهاجم خاموش، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- استونرساندس، فرانسيس، 1382، جنگ سرد فرهنگي، ترجمة بنياد فرهنگي و غربشناسي، تهران، بنياد فرهنگي و هنري غربشناسي.
- اسکندري، محمد، 1390، مباحث پدافند غيرعامل4؛ جنگ رواني و جنگ رسانه، تهران، بوستان.
- الياسي، محمدحسين، 1383، «كاربرد عمليات رواني در جنگ نامتقارن»، مطالعات بسيج، ش 23، ص 4ـ8.
- اولسون، جین و همكاران، 1387، کاربرد نظریه¬های ارتباطات،ترجمه علیرضا دهقان، تهران، جامعهشناسان.
- باقري دولتآبادي، علي، 1395، «تاکتيکهاي جنگ رواني داعش»، پژوهشهای ارتباطی، ش85، ص 115-131.
- پايگاه خبري تحليلي بصيرت، 1395، «مسيح علينژاد: از سياستزدگي تا دينستيزي»، https://basirat.ir/fa/news/278578
- توسليزاده، ابوالفضل، 1399، آموزههاي ديني، توييتر، اينستاگرام؛ ظرفيتسنجي تطبيقي شبکههاي توييتر و اينستاگرام در تبليغ آموزههاي ديني، قم، پژوهشهاي اسلامي رسانه.
- جاوت، گارث و ويکتوريا ادانل، 1396، تبليغات و اقناع، ترجمة حسين افخمي، تهران، همشهري.
- جنيدي، رضا، 1388، شیوههاي عمليات رواني و شيوههاي مقابله، مشهد، آستان قدس رضوي.
- دانسي، مارسل، 1388، نشانهشناسي رسانهها، ترجمة گودرز ميرزايي و بهزاد دوران، تهران، چاپار.
- ذوالفقاري، مهدي و اصغر افتخاري، 1391، اصول و مباني عمليات رواني، تهران، دانشگاه امام صادق.
- رفيعي، عبدالله، 1382، دولتها و افکارعمومي؛ جنگ رواني، تهران، دادار.
- سلگي، محمد و سارا مصطفيپور، 1400، «انگيزههاي عضويت در شبکههاي اجتماعي اينستاگرام»، فرهنگ ارتباطات، سال بيست و دوم، ش 54، ص 119ـ136.
- سيميسون، کريستوفر، 1396، دانش ارتباطات و جنگ روانی، ترجمة محمد معماريان، تهران، علمي و فرهنگي.
- طالبيان، حامد و سارا طالبيان، 1396، «زنان و کنشگری در رسانههای اجتماعی»، زن در توسعه و سياست، ش 56، ص 202ـ222.
- عاملي، سعيدرضا، 1389، مطالعات انتقادي استعمار مجازي؛ قدرت نرم و امپراتوريهاي مجازي، تهران، اميركبير.
- عليزاده نظري، محمد و حسين بصريان، 1398، «مقابله با شیوههاي عمليات رواني ايجاد تفرقه مذهبي و الزامات سياستگذاري رايانهاي (مطالعه موردي خبرگزاري تقريب، تنسيم و ايکنا)»، مطالعات رسانهای، ش47، ص 23-32.
- غلامرضايي، علياصغر و داود نعمتي انارکي، 1394، رسانه و جنگ نرم؛ رويکري فعال، تهران، دانشگاه صداوسيما.
- فرجاللهي، سارا، 1399، بررسي ابعاد جنگ رسانهاي صفحه اينستاگرامي شبکه بيبي سي فارسي در موضوع کرونا در ايران، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه باقرالعلوم.
- فرجنژاد، محمدحسين، 1400، جزوه استاد، قم، دانشگاه باقرالعلوم.
- قديري ابيانه، احمد، 1395، شیوههاي عمليات رواني در حوزه رسانه و خبر، ري، دانشياران ايران.
- کازنو، ژان، 1364، قدرت تلويزيون، ترجمة علي اسدي، تهران، اميرکبير.
- مرادي، حجتالله و همکاران، 1389، عمليات رواني و رسانه، تهران، ساقي.
- مهديزاده، محمد، 1389، نظريههاي رسانه؛ انديشههاي رايج و ديدگاههاي انتقادي، تهران، همشهري.
- ميرسميعي، سيدمحمد و همكاران، 1394، عمليات رواني از نظريه تا عمل، تهران، پشتيبان.
- نديم، مصطفي، 1392، «واقعه آنفولانزا در شيراز در سال 1918 ميلادي»، مطالعات تاريخ پزشکي، ش 3، ص 95ـ101.
- نصر، صلاح، 1393، جنگ رواني، ترجمة محمود شبستري، تهران، سروش.
- Rader, S., 2007, Qualitative Methods of Data Analysis, Zurich: Federal Institute of Technology..