معرفت فرهنگی اجتماعی، سال سیزدهم، شماره دوم، پیاپی 50، بهار 1401، صفحات 83-98

    حرص به مثابه فقر؛ آسیب‌شناسی فرهنگ مصرف از منظر آموزه‌های اسلامی

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    مسلم طاهری کل کشوندی / استادیار گروه شیعه شناسی دانشکده الهیات دانشکده فارابی دانشگاه تهران / muslim.taheri@gmail.com
    چکیده: 
    مصرف و فرهنگ معطوف به آن، رکنی مهم در جوامع امروزی به شمار می آید که در افقی از معرفت و هویت هر جامعه ای سامان می یابد. فقر نیز پدیده ای اجتماعی است که ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و می‎توان از زوایای گوناگونی به آن نگریست. تحقیق حاضر به منظور دستیابی به چارچوبی نظری در تحلیل سبک مصرف در جوامع انسانی ـ به طور عام ـ و مسئله «حرص» ـ به طور خاص ـ از منظر آموزه های اسلامی صورت گرفته است. سؤال اصلی این است که تمایل به زیاده روی در مصرف از سوی برخی افراد در جامعه اسلامی، به گونه ای که مصداق اسراف است و ریشه در حرص دارد، در چه زمینه ای شکل گرفته و چه آسیب هایی برای جامعه به بار می آورد؟ فرضیه اصلی تحقیق این است که خروج از اعتدال در مصرف سبب دوری از الگوی صحیح مصرف مبتنی بر نگرش وحیانی در جامعه خواهد شد و این ریشه در سنخی از فقر ـ به معنای فرهنگی آن ـ دارد و نتایجی همچون دگرگونی ارزش ها، افزایش فساد، انحرافات اجتماعی و نزاع در مصرف هرچه بیشتر به دنبال دارد. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. پس از مقدمه، چارچوب مفهومی پژوهش ترسیم گردیده، سپس الگوی مصرف حریصانه در جامعه اسلامی آسیب شناسی شده است. در ادامه، مطابق ادله قرآنی و روایی و مستندات عقلی، زمینه های شکل گیری حرص بررسی شده و در ادامه، راهکارهایی در زمینه اصلاح الگوی مصرف ارائه گردیده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Greed as Poverty; Pathology of Consumer Culture from the Perspective of Islamic Teachings
    Abstract: 
    Consumption and the culture of consumption are important elements in today's societies, which is managed in the horizon of knowledge and identity of each society. Poverty is also a social phenomenon that is rooted in economic, political and cultural issues and can be seen from different perspectives. The purpose of the present study is to achieve a theoretical framework in the analysis of consumption style in human societies in general, and the issue of "greed" in particular from the perspective of Islamic teachings. The main question is: in what fields is the tendency of excessive consumption formed in some people of the Islamic society, which is an example of extravagance and is a kind of greed, and what are its harms for the society? The main hypothesis of this research is: "lack of moderation in consumption" will lead to avoiding the correct pattern of consumption in society based on the revelatory view, and this is rooted in a type of poverty - in its cultural sense - and has some results such as changing values, increasing corruption, social deviations and conflict in consuming as much as possible. The research method is descriptive-analytical and the data are collected through a library method. After the introduction, I have presented the conceptual framework of the research, then I have pathologized the pattern of greedy consumption in the Islamic society. Then I have examined the grounds for the formation of greed according to Quran and narrational reasons and rational documents, and then, have presented some solutions for correcting the consumption pattern.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    «امر اقتصادی» (the economic) در جوامع انسانی با مسئله تولید ثروت، توزیع آن و کمّیت و کیفیت مصرف چنین ثروتی در سه سطح خُرد، متوسط و کلان تعین می‌یابد و همواره در حال تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل از سایر امور حیاتی جامعه، همانند «امر سیاسی»، «امر اجتماعی» و «امر فرهنگی» است.
    از سوی دیگر، دین اسلام دین اعتدال و دوری از افراط و تفریط در تولید ثروت، مصرف و توزیع آن است. بدین‌روی در قرآن و احادیث همواره بر میانه‌روی و استفاده عاقلانه از اموال مشروع و منابع قابل دسترس، اعم از منابع طبیعی و انسانی تأکید شده است. اسلام با افراط و تفریط مخالف است و آن را برای زندگی دنیوی و اخروی مضر می‌داند و همواره کوشیده با القای نظامی معنایی از ارزش‌ها، پیروان خود را از هرگونه اسراف و تبذير برحذر دارد.
    بنابراین، اسلام، هم از اسراف منع کرده و هم از سختگیری در هزینه‌های زندگی؛ یعنی نباید به بهانه پرهیز از اسراف، در دامن خساست و سختگیری در هزینه‌ها گرفتار شد. در اسلام لزوم رعایت اعتدال پیش از آنکه امری رفتاری تلقی شود، ریشه در افق معرفتی افراد جامعه دارد که باید به‌مثابه یک بُعد از فرهنگ دینی در ساحت اندیشه تعین یابد و سپس در زندگی به رفتاری اجتناب‌ناپذیر تبدیل گردد و به‌تبع آن، تجمل‌گرایی کنار گذاشته شود؛ زیرا زندگی اشرافی و حرص بر مصرف بیش از حد روح عاطفی انسانی را از بین می‌برد و انسان را نسبت به دیگران بی‌تفاوت می‌سازد.
    رعایت اعتدال در مصرف بیش از آنکه موجبات صرفه‌جویی را فراهم ‌آورد، موجب آرامش روحی و روانی انسان می‌گردد و جامعه را از فقر فرهنگی و تنگدستی اقتصادی نجات می‌دهد و موجب شرافت، عزت اجتماعی و خشنودی الهی می‌گردد.
    ازاین‌رو، در جامعه اسلامی که بیشتر افراد آن به مبانی ارزشی اسلام پایبند بوده و فرامین قرآن و عترت را همواره مدنظر دارند، الگوی مصرف باید به‌گونه‌ای باشد که سرمایه‌های لازم را برای رشد و پیشرفت مادی و معنوی آنان را فراهم آورد؛ زیرا فقدان الگوی صحیح مصرف در جامعه، موجب مصرف بیش از حد و در نتیجه، اتلاف و «اسراف بخش اعظمی از سرمایه‌های ملی، تضییع اموال عمومی و نعمت‌های الهی» می‌شود (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1376) و ظرفیت‌های کشور را به سمت مصرف سوق می‌دهد و همین، معضلی بر سر راه شکل‌گیری حیات طیبه خواهد شد.
    اکنون این سؤال مطرح می‌شود که «چرا گروهی از افراد جامعه اسلامی در زمینه مصرف به زیاده‌روی و به‌عبارت دیگر، حرص در مصرف دچار می‌شوند، تا جایی‌که می‌توان برخی از اعمال آنان را مصداق بارز اسراف نامید؟»
    در پاسخ به این پرسش باید به امکانات، توانمندی‌ها و ظرفیت‌های بسیار جامعه اسلامی توجه کرد که به سبب مصرف بی‌رویه در مسیر پیشرفت جامعه قرار نگرفته، تباه می‌شود. توجه به آمار رسمی و غیررسمی منتشرشده در زمینه کمّیت و کیفیت مصرف جامعه اسلامی ایران، مشخص می‌کند که بخشی از ظرفیت‌های عظیم کشور به علت الگوی غلط مصرف در سطوح گوناگون در حال هدر رفتن است. (برای نمونه، ر.ک: www.amar.org.ir). این مسئله از بخش انرژی گرفته تا تغذیه و استعدادهای درخشان علمی و فرهنگی را دربر می‌گیرد. بخشی از مصرف حریصانه در جامعه اسلامی متوجه بخش عمومی/ دولتی و بخش دیگر نتیجه عملکرد خصوصی / فردی است. وقوع این وضعیت در هر دو بخش حاکی از غلط بودن الگوی مصرف و غلبه فرهنگ مصرفی نامطلوب است که در جامعه امروز ایران به چشم می‌خورد.
    بدین‌روی تحقیق حاضر در پی آسیب‌شناسی از ریشه‌های الگوی غلط مصرف حریصانه در جامعه اسلامی است و چنین مصرفی را به‌مثابه نوعی فقر در نظر گرفته است. همچنین درصدد یافتن راه‌های علاج این آسیب‌ها و معضلات برآمده است.
    در پیشینه تحقیق حاضر می‌توان به برخی از آثار که به مسئله حرص پرداخته‌اند اشاره کرد: برای نمونه، رساله دکتری با عنوان حرص، بخل و حسد از دیدگاه فقه اهل‌البیت (يزداني، 1399) درصدد پاسخ به این سؤال است که دیدگاه عالمان دینی درباره حکم فقهی حرص، بخل و حسد چیست؟ وی با روش تحلیلی‌ ـ توصیفی و با هدف دستیابی به ادله معتبر بر احکام موضوعات مزبور و آثار فقهی مترتب بر آنها، با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به تحقیق پرداخته است.
    رساله دکتری با عنوان بازسازی معنایی فقر: تحلیل گفتمان‌های تاریخی فقر در ایران (پيري، 1395) برای خارج ساختن فضای غالب مطالعات فقر در جامعه ایرانی کوشیده و درصدد است گفتمان جدید فقر را با آنچه در تاریخ سنتی ایران وجود دارد، مقایسه کند و با مطالعه سیر تطورات گفتمانی فقر به چگونگی تبدیل شدن آن به مسئله‌ای اجتماعی بپردازد.
    برخی از مهم‌ترین سؤالات تحقیق عبارتند از: در تاریخ جدید ایران چه گفتمانی از فقر وجود دارد؟ و فقر چگونه مسئله‌ساز می‌شود؟ در دوره‌های قبلی ایران چه صورت‌بندی گفتمانی از فقر وجود داشت؟ و چه رخدادهایی موجب شد گونه جدیدی از گفتار و کردار راجع به فقر به وجود آید؟
    پایان‌نامه‌اي با عنوان حرص از منظر قرآن و روایات (اسماعيل‌زاده، 1394)، به روش «توصیفی» مفهوم «حرص» و زمینه‌های ایجاد و راهکارهای رفع آن را واکاوی کرده است.
    اما ابعاد مسئله تحقیق حاضر شامل توصیف و تبیین مسئله حرص در مصرف و فقر ناشی از مصرف حریصانه است که می‌توان در سبک زندگی اسلامی و الگوی مقبول مصرف در این سبک زندگی آن را دنبال کرد و مبنایی برای آسیب‌شناسی وضعیت موجود در عرصه مصرف بی‌رویه و خارج از اعتدال جامعه اسلامی فراهم آورد. پس از آسیب‌شناسی، راه‌حل‌هایی برای برون‌رفت از این وضعیت در سه سطح کلان، متوسط و خرد به جامعه ارائه می‌شود تا الگوی مصرف در جامعه اسلامی اصلاح گردد و زمینه‌های پیشرفت در بخش اصلی و نرم‌افزاری تمدن نوین اسلامی را که مقام معظم رهبری به نام «سبک زندگی» معرفی نمودند فراهم آورد و الگوی نابی از آن برای حیات اجتماعی بشریت در عصر حاضر ارائه دهد.
    چهارچوب مفهومی پژوهش
    الف. حرص
    «حرص» در آموزه‌های اسلامی یک ویژگی انسانی دانسته شده که در تعامل با دیگران جهت‌گیری خاصی می‌یابد. گاهی حرص یک رذیله اخلاقی و مذموم و گاهی یک خلق نیکو و ممدوح معرفی شده است. آنجا که حرص بر تنعم بیشتر از دنیا، بدون توجه به مقصد غایی انسان فعال شده باشد مذموم، و زمانی حرص بر کسب رضایت الهی قرار گرفته باشد ممدوح تلقی شده است.
    در آیات قرآنی، تحقق، تداوم و تثبیت حرصِ مذموم در حیات انسانی ریشه در افق معرفتی انسان دارد؛ به این معنا که میزان حرص ـ به‌مثابه فقر معرفتی و فرهنگی ـ به فروکاستن افق حیات به همین دنیای طبیعی بستگی دارد؛ تا جایی‌که انسان از مرگ می‌ترسد و ترک دنیا برای او عذابی ناگوار می‌شود:
    «و َلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا یوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یعَمَّرَ و الله بَصِیرٌ بِمَا یعْمَلُونَ» (بقره: 96).
    حرص به زندگى دنیا براى یأس از نعیم آخرت است؛ چون مستغرق كفر شدند و می‌دانستند نصیبى نیست آنان را بااین‌حال در هیچ‌یك از خیرات بهشت و كسانی ‌كه مأیوس از رحمت خدا شدند یهودند كه حریص‌ترین مردم به دنیا هستند، حتى از اهل شرك كه مجوسند و معتقدند به انحصار نعیم به دنیا و انتظار خیرى در آخرت ندارند و اینكه مجوس از میان مردم اختصاص به ذكر یافته براى زیادتى ملامت یهود است كه آنها با آنكه معتقد به جزا نیستند، حرصشان به دنیا از اینها كمتر است. پس یهود كه معتقد به دار جزا هستند و حریص‌تر از مجوسند به‌ دنیا، معلوم می‌شود براى آن است كه یقین دارند تا مُردند وارد جهنم می‌شوند و این است نكته عطف خاص بر عام. حقیر عرض می‌كنم البته كسی كه یقین داشته باشد به ‌مجرد مرگ وارد آتش می‌شود بیشتر طالب حیات است (ثقفي تهراني، 1376، ج 1، ص 146).
    اميرمؤمنان علي می‌فرمایند: «علامت مشتاق به ثواب آخرت، بى‌رغبتى نسبت به شكوفه (خرم و بى‌ثبات) دنیاى نقد است. بى‌رغبتىِ زاهد نسبت به دنیا، از آنچه خداى عزوجل برایش از دنیا قسمت كرده كاهش ندهد، اگرچه زهد كند؛ و حرص شخص حریصِ بر شكوفه دنیاى نقد، برایش افزونى نیاورد، اگرچه حرص مى‌زند. پس مغبون كسى است كه از بهره آخرتِ خود محروم ماند» (کلینی، 1365، ج2، ص 129).
    یا ایشان در خطبه‏اى که معروف به خطبه «وسیله» است در باب حرص می فرمایند:‏ «تمایل و رغبت به دنیا كلید رنج‌هاست، و احتكار (و اندوختن مال دنیا) مركب ناراحتى و تعب است، (و رشك و) حسد آفت دین است، و حرص (و آز) انسانى را به افتادن در پرتگاه گناهان كشاند، و همان موجب حرمان (و نومیدى و بى‏بهره‏گى) است» (کلینی، 1365، ج ‏8، ص 18).
    اینکه باید به مسئله حرص در یک چارچوب فرهنگی نگریست به سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن از حیات انسانی و نظام معنایی حاکم بر آن است. اگرچه سویه‌های شخصی دارد، اما تحقق‌اش به حیات جمعی مرتبط است.
    اميرمؤمنان در این زمینه می‌فرمایند: «اى مردم، عجیب‏ترین چیزى كه در انسان است دل اوست، و این دل داراى موادى از حكمت (و فرزانگى) است و چیزهاى ناپسندى بر خلاف حكمت. پس اگر امید در آن پیدا شود طمع خوار و زبونش كند، و اگر طمع بدان هجوم كند حرص هلاكش سازد» (همان، ج ‏1، ص 30و31).
    اسراف و تبذیر در مصرف هم به فرهنگ انسانی مرتبط است. بدین‌روی، در کلام معصوم آمده است: «شریف‌ترین ثروت و توانگرى واگذاردن آرزوست. بردبارى سپرِ ندارى است. حرص نشانه فقر است. بخل جامه رویین مستمندى است» (یعنى: حرص بر شخص بخیل جامه مستمندى پوشانده است) (همان، ج ‏1، ص 32).
    مصرف در فرهنگ اسلامی به‌مثابه مسیری برای تأمین نیازهای ضروری تلقی شده است؛ همچنان‌که منشأ گرفتاری آدم و حوا و خروج آنان از بهشت الهی را حرص بر مصرف چیزی دانسته‌اند که از آن نهی شده بودند؛ زمانى كه خداى ـ عزوجل ـ به آنان فرمود: «از هرچه می‌خواهید بخورید، ولى به این درخت نزدیك مشوید كه از ستمكاران خواهید بود» (بقره: 25). اما آدم و حوا چیزى را گرفتند كه بدان احتیاجی نداشتند، و این خصلت تا روز قیامت در ذریه آنها رخنه كرد. ازاین‌رو، بیشتر آنچه را آدمیزاد می‌طلبد بدان احتیاجی ندارد (کلینی، 1365، ج‏ 3، ص 199).
    از امام صادق روایت شده كه از امام باقر نقل فرمودند: «شخص حریص بر دنیا، مانند كرم ابریشم است كه هرچه بیشتر ابریشم بر خود مى‏پیچد راه بیرون‏شدنش دورتر و بسته‏تر می‌گردد، تا آنكه از غم و اندوه بمیرد (همان، ج ‏4، ص 4).
    نیز امام صادق فرمودند: «بى‏نیازترین مردمان كسى است كه گرفتار حرص نباشد» و فرمودند: «دل‌هاى خود را به آنچه از دست رفته است، نبندید تا افكارتان را از آمادگى براى آنچه نیامده بازدارید» (همان).
    امام صادق همچنین حرص را عجین با زیست انسانی تعبیر نموده‌اند. ایشان می فرمایند: «خداوند درى از دنیا بر بنده نگشاید، جز اینكه بمانند آن درى از حرص بر او بگشاید» (همان، ص 7).
    ب. چيستی سبک زندگی در حوزه مصرف
    امروزه اصطلاح «سبک زندگی» (Life Style) کاربرد عامیانه گسترده‌ای یافته و اغلب برای توصیف چیستی و چگونگی مصرف در حوزه‌هایی همچون مسکن، خوراک و پوشاک در زندگی فردی به‌کار می‌رود. اما این مفهوم کلیت بیشتری دارد و دامنه وسیعی از امور عینی و ذهنی را دربر می‌گیرد.
    برخی «سبک زندگی» را مجموعه‌اي نسبتاً هماهنگ از همۀ رفتارها و فعالیت‌های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره می‌دانند که مستلزم مجموعه‌ای از عادت‌ها و جهت‌گیری‌ها و بنابراین، برخوردار از نوعی وحدت است.
    برخی دیگر «سبک  زندگی» را مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتاری و سلیقه‌های افراد می‌دانند (بوردیو، 1380، ص 32). اما به‌طورکلی، اين مفهوم الگوهاي روابط اجتماعی، سرگرمی، مصرف، مد و پوشش را دربر مي‌گيرد و حتي نگرش‌ها، ارزش‌ها و جهان‌بیني فرد و گروهی را که عضو آن است نیز بازمی‌نمایاند.
    براین‌‌اساس، در بررسي سبک زندگی باید به عوامل گوناگوني توجه کرد؛ اما آنچه با سبك زندگي پیوندی عمیق و ناگسستنی یافته، مصرف (در تمام ابعاد و جنبه‌هایش) است. درواقع، بحث از سبک‌های زندگی در جامعه‌ای موضوعیت دارد که مصرف انبوه است و فرهنگ مصرف‌گرایی در آن رواج دارد. این مصرف‌گرایی در جامعه‌ای‌ رخ می‌دهد كه در آن فزونی کالاهای مادی وجود دارد؛ پدیده‌ای که در عصر حاضر شاهد آن هستیم. در ادامه به چیستی «سبک زندگی اسلامی» خواهیم پرداخت:
    جايگاه سبک زندگی اسلامی در گستره حيات اجتماعی
    براساس مفهومی عام که مستند به لغت و عرف عام است، سبک زندگی اسلامی شامل همه امور زندگی انسان می‌شود. اگر مواجهه‌ای توصیفی به مسئله «سبک زندگی اسلامی» داشته باشیم، ‌موضوع این‌گونه طرح می‌شود که انسان‌ها چگونه زندگی می‌کنند؟ چه عواملی در زندگی‌شان مؤثر است؟ و نوع زندگی ایشان تابع چه عواملی است؟ اما اگر آن را به ‌صورت تجویزی و توصیه‌ای در نظر بگیریم باید طرحی ایده‌آل مبتنی بر معرفت وحیانی ارائه داد که انسان‌ها باید در زندگی‌شان چگونه رفتار کنند؟ تأكید سبک زندگی اسلامی بر اعتدال در زندگی بوده و درصدد است روشن سازد که رفتار انسان‌ها تابع چه عواملی است؟ چه متغیرهایی در آن مؤثر است؟ و یا چه تغییراتی را می‌توان در آن ایجاد کرد؟ یعنی در مجموع، زندگی‌ انسان از آغاز تا انجام، تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است و چگونه می‌توان آنها را تغییر داد؟
    سبک زندگی سنتی‌ ـ دینی با مایه‌ها و جوهره شیعی و گرایش‌های اهل‌بیتی مردم ایران از استحکامی دیرینه و پشتوانه‌ برخوردار است؛ اما سبک زندگی در جامعه ایرانی در بیش از یکصد سال اخیر تحولات عمیق و ریشه‌داری داشته و همواره مسئله تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگ سنتی‌ ـ اسلامی / ایرانی و ورود فرهنگ غربی و اروپایی که حامل تجدد و مدرنیته ـ به‌معنای دقیق کلمه است ـ مطرح بوده و هنوز هم این موضوع در قلب تحولات فکری فرهنگی جامعه قرار دارد. بنابراین بین آنچه «سبک زندگی اسلامی» می‌خوانیم (وضعیت مطلوب) و آنچه امروز در جامعه جاری است (وضعیت موجود) تفاوت‌ها، تعارض‌ها و تناقض‌هایی وجود دارد که ریشه آن را در ادامه بررسی خواهیم نمود.
    مصرف در دنيای امروز
    «مصرف» به معنای خرج کردن و هزینه کردن است (دهخدا، 1377، ج 13، ص 21009).
    اهل لغت «مصرف» را این‌گونه تعریف کرده‌اند: «استفاده کردن از چیزی یا بهره‌برداری کردن از آن، که با کاهش یا استهلاک آن چیز همراه است» (انوری، 1381، ص 7073).
    برخی نیز مصرف را به معنای جای صرف و خرج کردن و محل خرج کردن آورده‌اند (عمید، 1381، ص 2258).
    در مجموع، مصرف واژه‌ای عربی است که در زبان فارسی به «هزینه» و در زبان انگلیسی از آن به «Consumption» و «Consume» تعبیر می‌شود و مصدر میمی و اسم زمان و مکان است. ازاین‌رو، باید آن را به معنای خرج کردن و زمان و مکان خرج نمودن دانست (کلانتری، بی‌تا).
    مصرف انسان را می‌توان به دو قسم تقسیم کرد:
    ـ مصرف‌های اصلی / ضروری؛
    ـ مصرف‌های فرعی یا تفننی.
    این دو با هم بسیار فرق دارند. مصرف‌های اصلی مصرف‌هایی هستند که سرشت انسان ایجاب می‌کند. از خصوصیات این نوع مصرف، محدود بودن آن از نظر کیفیت، نوع و شکل است؛ مثل غذا و لباس که از گذشته دور تا به‌حال تغییر چندانی نکرده است و ما به آن نیاز داریم.
    نیازهای اصلی بر دو قسم ‌است:
    ـ نیازهای مادی؛ مثل خوراک، پوشاک و مسکن؛
    ـ نیازهای معنوی؛ مانند حب ذات، دگردوستی و خدادوستی.
    همان‌گونه که پیداست، در این دو دسته، به مصرف‌های فرعی و تفننی نیازی نیست. مصرف‌های فرعی و تفننی را خود انسان به وجود می‌آورد و از نظر کیفیت، نوع و شکل بسیار نامحدود است و از گذشته تا کنون دامنه آن هر روز بیشتر وسعت یافته است.
    نیازهای فرعی و تفننی خود دو گونه‌ است:
    ـ نیازهای مثبت و ارجمند؛ مثل هنر و ادبیات؛
    ـ نیازهای منفی و انحرافی؛ مانند تجمل‌گرایی، معنویت‌گرایی کاذب، اعتیاد به مواد مخدر، سرگرمی به لذایذ و مشغول شدن به آرزوها و خیالات واهی (ر.ک: حجر: 3). یعنى در حقیقت، انسان در این حالت مقام خود را تا افق حیوانات و چهارپایان پایین آورده‏ است (طباطبائی، 1374، ج ‏12، ص 140).
    الگوی مصرف از نظر اسلام
    «الگو» در لغت، به معنای سرمشق، مقتدا، اسوه، قدوه، مثال و نمونه (دهخدا، 1377، ص 3248) بوده و همچنین به شخص یا چیزی که معیار و نمونه برای دیگران یا دیگر چیزهاست (انوری، 1381، ص 460) اطلاق می‌شود.
    اما در اصطلاح، می‌توان گفت: «الگو» چارچوبی برای انجام یک فعالیت است که در اینجا برای نشان دادن و بیان آن از ابزارهای گوناگونی استفاده می‌کنیم. اما منظور از «الگو» در «الگوی مصرف»، مفهوم و سرمشقی است که بر اجرا منطبق است.
    از منظر قرآن کریم زندگی انسان هدفمند آفریده شده و برای عملیاتی کردن اهداف مذکور (از قبیل عبودیت، قرب و رضای الهی و حیات طیبه) امکاناتی در نظر گرفته شده تا انسان بتواند با بهره‌گیری از آنها به مطلوب خود در زندگی برسد.
    برای نمونه، خدای متعال می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنیرٍ» (لقمان: 20)؛ مگر نمى‏بینید كه خدا هرچه را در آسمان‌ها و زمین هست رام شما كرد؟ و نعمت‌هاى خویش را آشكارا و نهان بر شما كامل ساخت؟ (و باز) بعضى از مردم بدون علم و هدایت و كتاب، درباره خدا مجادله مى‏كنند.
    البته اسلام در استفاده از این امکانات و بهره‌گیری از مسخرات الهی چارچوب مشخصی تعیین نموده که مصرف باید در آن محدوده و با آن شرایط خاص انجام شود (ر.ک: بقره: 188).
    به‌طورکلی دو شرط اصلی برای الگوی مصرف مقبول اسلام وجود دارد: یکی «حلال بودن» چیزی و دیگری «طیب بودن» آن که بهره‎برداری و استفاده از چیزی را مشروع می‌‏سازد.
    از سوی دیگر، اسلام صِرف وجود این دو شرط را ملاک مصرف قرار نداده است. به‌عبارت دیگر، سؤالی که در اینجا باید پرسیده شود این است که آیا اگر چیزی حلال و طیب بود، انسان می‌تواند هرقدر خواست از آن استفاده کند؟
    در پاسخ باید گفت: خیر؛ زیرا حد مصرف آنچه مشخصات فوق را داشته باشد نیز در اسلام مشخص شده، و آن «اعتدال» در مصرف و دوری از «اقتار» و «اسراف» است (ر.ک: فرقان: 67). بنابراین ضروری است الگوهای مصرف در جامعه را براساس پاسخ اسلام نسبت به تقسیم‌بندی الگوهای مصرف در جامعه انسانی تبیین نماییم.
    با توجه به آنچه ذکر شد، می‌توان به دو دسته الگوی مصرف اشاره کرد: 1. الگوی مصرف مسرفانه؛ 2. الگوی مصرف معتدلانه. در ادامه، هریک از این الگوها را تبیین خواهیم کرد:
    1. الگوی مصرف مسرفانه
    «اسراف» کلمه جامعی است که هرگونه زیاده‌روی در کمّیت و کیفیت و بیهوده‌گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می‌شود (مکارم شیرازی و همكاران، 1374، ج13، ص 149). این کلمه قریب 23 بار در آیات قرآن به کار رفته است. «اسراف» از ریشه «سَرَفَ» در لغت به معنای تجاوز کردن و از حد گذشتن در هر کاری است که از انسان سر بزند (راغب اصفهانی، 1412ق، ص 407). برخی نیز «اسراف» را گزاف‌کاری کردن، در گذشتن از حد میانه، از حد تجاوز کردن، افراط، زیاده‌روی در تبذیر، اتلاف، ... (دهخدا، 1377، ج 2، ص 2269) معنا کرده‌اند.
    کلمه «اسراف» در اصطلاح، به معنای خارج شدن از حد اعتدال و تجاوز از حد (به سمت افزایش) در هر عملی است که انسان انجام می‌دهد (طباطبائی، 1374، ج 4، ص 276).
    الگوی مصرف مسرفانه درباره استفاده ناقص یا نادرست یا بیش از حد نیاز از کالاهای مصرفی یا سرمایه‌ای است که توسط فرد یا افرادی در جامعه انجام می‌گیرد.
    امام صادق می‌فرماید: اسراف آن است که برای مال، فسادآور و برای بدن، زیان‌آور باشد (کلینی، 1365، ج4، ص 54). اگر کسی در خوردن، آشامیدن، پوشیدن، آمیزش و سواری، میانه‌روی را رعایت کند (و اسراف ننماید) استفاده‌اش حلال، وگرنه حرام خواهد بود (عیاشی، 1380ق، ج 2، ص 13).
    از نشانه‌های این الگوی مصرف می‌توان به سه نکته ذیل اشاره کرد که اميرمؤمنان علي آنها را این‌گونه ذکر می‌کنند: «خوردن نابجا، پوشیدن نابجا و خریدن نابجا» (ر.ک: صدوق، 1403ق، ص 98). همچنین بزرگ‌ترین زیان این الگوی مصرف برای فرد و جامعه، فقر و محرومیت از روزی (ر.ک. کلینی، 1365، ج2، ص 122؛ ورام‌بن ابي‌فراس، بي‌تا، ج 1، ص 200)، منع از خودسازی (تمیمی آمدی، 1366، ش 8132)، عدم استجابت دعای فردی و اجتماعی (کلینی، 1365، ج 2، ص 511؛ ج 5، ص 67) اتلاف سرمایه‌های ملی و مانند آن است.
    2. الگوی مصرف معتدلانه
    در تعالیم وحیانی اسلام بر تشویق به تولید و اعتدال و قناعت در مصرف تأکید شده است. آیات و روایات متعددی بر این اصل دلالت دارد. رفاه و آسایش واقعی انسان در مصرف بی‌رویه حاصل نخواهد شد، بلکه در بی‌نیازی و استقلال از دیگران است. اگر انسان بتواند خود را از تعلقات دنیوی برهاند و بی‌نیاز سازد، راحت‌تر زندگی خواهد کرد تا اینکه بخواهد با مصرف بی‎حساب، خود را بی‌نیاز کند (نمازی شاهرودی، 1419ق، ج 8، ص 616).
    برای مثال، برخی با مصرف سرسام‌آور اقلام مصرفی، مثل مسکن مجلل، اتومبیل گران‌قیمت و سایر مصارف غیرضروری و شیک، خود را بی‌نیاز فرض می‌کنند. برخی نیز خود را از کالاهای مزبور و سایر زواید زندگی بی‌نیاز می‌بینند. اکثر قریب به اتفاق روایات و احادیث و دلالت‌های عقلی، جامعه اسلامی را به سمت معیشت و عبادت میانه و معتدل هدایت می‌کند (ر.ک: مفید، 1413ق، ص 222).
    برای نمونه، از امام صادق روایت شده که فرمودند: «خدا دارایی و مال را نزد افراد به امانت گذاشته و به آنان اجازه داده است که با میانه‌روی بخورند و بیاشامند و بپوشند و آمیزش کنند و از مرکب  بهره گیرند» (عیاشی، 1380ق، ج 2، ص 13).
    از جمله آثار و نتایج الگوی مصرف معتدلانه در حیات فردی و اجتماعی افراد جامعه می‌توان به گسترش ارزاق عمومی (کلینی، 1365، ج2، ص 122)، آرامش روانی جامعه در سایه امنیت اقتصادی، جلوگیری از فقر فردی و عمومی (ورام‌بن ابي‌فراس، بی‌تا، ج 1، ص 167؛ صدوق، 1403ق، ص 9)، حفظ استقلال و عدم وابستگی (کلینی، 1365، ج4، ص 53)، استجابت دعا (همان، ج 2، ص 511)، نهادینه شدن فرهنگ قناعت و زهدورزی در جامعه که در روایات «ثروت بزرگ‌تر» معرفی شده است (ابن‌شعبه حرانی، 1404ق، ص 318) اشاره نمود.
    بنا بر سه الگوی معرفی‌شده در این بخش، الگوی مصرف در جامعه را واکاوی می‌کنیم و براساس استدلالات مزبور، بر آسیب‌شناسی الگوی مصرف حاکم بر جامعه تمرکز خواهیم نمود:
    آسيب‌شناسی الگوی حريصانه مصرف
    با توجه به جایگاه ویژه الگوی مصرف در هویت‌یابی زیست انسانی، ضروری است به بررسی عمیق عوامل مؤثر بر پیدایش الگوهای مصرف غیراسلامی (مقترانه و مسرفانه) که ممکن است جامعه اسلامی را از درون بپوساند، بپردازیم و عواقب این آسیب‌ها را دقیق‌تر بررسی کنیم. نگرشی که انسان امروزی نسبت به خود و جهان دارد اقتضا می‌کند که او خود و نیازهای مادی‌اش را اصل بینگارد و همه عزم و همت خود را مصروف تأمین آنها نماید.
    اسراف صفت ذاتی تمدن جدید غرب است، درحالی‌که اعتدال در معیشت و پرهیز از اسراف صفت ذاتی تمدن اصیل اسلامی. در جهت آسیب‌شناسی الگوی مصرف در جامعه، ضروری است عوامل مؤثر بر پیدایش الگوهای مصرف غیراسلامی در زندگی مردم را در سطوح سه‌گانه کلان، متوسط و خرد جست‌وجو کنیم:
    1) مصرف حريصانه در سطح کلان
    امروزه دینداران در حال عبور از یک بحران هویتی‌اند (دیویس، 1387، ص 261)؛ زیرا جهان اجتماعی با تمام ساختارهای خود در معرض فشار سیاست‌های غیردینی و حتی ضددینی برخی از جریان‌های قدرت و سلطه قرار گرفته است. با این تفسیر، «جامعه مصرفی» امروز یکی از معضلات اساسی است که گریبان جامعه بشری را گرفته است. ایجاد نیازهای کاذب و دامن زدن به مقوله مصرف در جوامع (رفیع‌پور، 1386، ص 25) نه‌تنها کمکی به آسایش بشر نمی‌کند (کیویستو، 1378، ص 55ـ56)، بلکه جامعه را دچار نوعی فقر معرفتی و فرهنگی می‌کند. این شرایط که از سوی قدرت‌های رسانه‌ای و جریان‌های مسلط بر اقتصاد و فرهنگ جهان، حاکم گردیده سبب شده است بخش اعظم ظرفیت حیات انسانی برای تأمین نیازهای حریصانه، غیرضروری و مصرفی متمرکز شود.
    مجری این‌گونه طرح‌ها در سطوح کلان، معمولاً دولت‌ها هستند. دولت‌ها ممكن است براساس برنامه‌هاي بلندمدت خود، مصرف بعضی كالاها را توصیه كنند و یا با استفاده از ابزارهای مالیاتی، تعرفه‌های قیمت‌گذاری را از برخی كالاهای مصرفی مردم بردارند. این در حالی‌ است که مردم هر روز تصویر شکوهمند کالاهای مادی را در وسایل ارتباط جمعی (تلویزیون، ماهواره، اینترنت، تبلیغات دیواری، روزنامه‌ها، نمایشگاه‌ها) می‌بینند؛ اما دستیابی به آموزش و راه‌های ارتقا برای کسب پول به‌منظور خرید آن کالاها برای همه مردم به‌طور مساوی فراهم نیست (دیویس و استاز، 1990، ص 38).
    در مقابل، دولت‌ها برای حمایت از تولیدكننده داخلی، با اتکا بر قوانینی مثل عوارض  گمركی مضاعف بر واردات كالاهايي كه در داخل توليد مي‌شود، می‌توانند مصرف‌كننده را به سوي كالاي داخلي متمایل كنند، و يا ـ مثلاً ـ براي سلامت جامعه و جلوگيري از فشار به اقشار آسيب‌پذير، به كالاهايي همچون شیر و دارو و كالاهای بنیادي يارانه پرداخت كنند. در غیر این صورت، مشاهده مصرف در میان طبقه اشراف و مقایسه آنها با خود از سوی فقرای جامعه، باعث وقوع انحرافاتی در جامعه خواهد شد (ر.ک: رفیع‌پور، 1382، ص 100)؛ زیرا احساس نابرابری در برخورداری از امکانات و نوع مصرف در بین اقشار گوناگون مردم، باعث نارضایتی و دلزدگی خواهد شد و مصرف انبوه و لذت بردن از آن اصالت پیدا خواهد کرد.
    از مصادیق اسراف در این سطح می‌توان به اتلاف ثروت‌های عمومی در بخش‌های صنعتی، کشاورزی و خدماتی (همچون انواع انرژی، بیت‌المال عمومی) (پيام رهبر معظم انقلاب، 1/1/1375؛ همو، بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1388)، انجام مسافرت‌های خارجی بیهوده پرخرج و احیاناً فسادآور (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1389)، برگزاری همایش‌هایی در سطوح ملی و بین‌المللی پرهزینه و غیرضروری (بيانات رهبر معظم انقلاب، 4/10/1378)، صرف بخش عمده‌ای از بودجه سالانه به هزینه‌های جاری کشور به جای سرمایه‌گذاری‌های بادوام و پایدار، درآمدهای ناروا و ثروت‌های بادآورده و برخورداری بیش از حد عده‌ای از ثروت‌های عمومی مملکت به‌خاطر زدوبندهای سیاسی ـ اقتصادی و جناحی، رانت‌خواری، سیاست‌های غلط اقتصادی و تجمل‌گرایی در سطح حاکمیتی آن، ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل (بيانات رهبر معظم انقلاب، 18/8/1385)، و نبود کنترل و نظارت کافی در رعایت استانداردهای لازم در تولیدات داخلی را می‌توان از مواردی دانست که آسیب‌هایی جدی در سطح کلان در زمینه الگوی مصرف به نمایش می‌گذارند.
    2) مصرف حريصانه در سطح متوسط
    این سطح مربوط به تعامل فرد و جامعه به صورت متقابل و دوسویه است. وقتی ارزش‌های اسلامی در جامعه جای خود را به ارزش‌های غیراسلامی بدهد و به تدریج فرایند اجتماعی شدن صورت بگیرد در محیطی که تمایلات دنیاگرایانه شدت بیشتری دارد و افراد جامعه رفتارهایشان را بر مبنای ارزش‌های جدید تنظیم نمایند، براساس نظریه «گزینش عقلانی»، افراد تحت شرایطی که مصرف‌گرایی و ارضای نیازهای کاذب در جامعه گسترش می‌یابد به این جریان تن درخواهند داد، اگرچه ممكن است اين رفتارها غيراسلامي نيز باشند؛ مثلاً اينكه فرهنگ مصرف‌گراي غربي جايگزين فرهنگ دفاع از ارزش‌هاي انقلاب و ايثار در راه آن شود.
    ازجمله آسیب‌ها در این سطح می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: فقدان آینده‌نگری و بی‌توجهی به ابعاد توسعه پایدار و همه‌جانبه در زمینه به‌کارگیری منابع و سرمایه‌های مادی و معنوی و مصرف نابجا از آنها، اشاعه روحیه عمومی اسراف در میان شهروندان به‌وسیله تبلیغات بیش از حد در رسانه‌های داخلی، نمایش بیش از حد استفاده نابجای حکومت و عوامل آن از بیت‌المال عمومی، بی‌توجهی به محتوا در مصرف فرهنگی و توجه به تشریفات و تزئینات ظاهری (بيانات رهبر معظم انقلاب، 8/6/1389)، عدم ترسیم الگوی مناسب و معتدل نزد مردم در زمینه الگوی مصرف (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1388) و افراط در تعویض مکرر وسائل و تزئینات محل کار و خانه (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1389) اشاره کرد.
    3) مصرف حريصانه در سطح خرد
    هر فرد یا خانواده با توجه به محدودیت‌های خود، تركیبي از كالاها را انتخاب و مصرف می‌کند تا بیشترین رضایت و رفاه را كسب نماید. اگر به موضوع «الگوی مصرف» از بُعد خرد آن نگاه كنیم، متوجه خواهیم شد كه به تعداد افراد و خانوارها الگوی مصرف داریم، و جالب اینكه هر فرد یا خانوار مدعی است بهترين الگوی ممكن را انتخاب کرده است.
    از ریشه‌های اسراف در این سطح می‌توان به عدم پایبندی افراد و خانواده‌ها به رعایت اصول و ضوابط، ملاک‌ها و معیارهای پسندیده عقلی، اخلاقی و اسلامی در انتخاب سبک زندگی و الگوی مصرف و نیز خرید اجناس مصرفی زاید و غیرلازم غربی (بيانات رهبر معظم انقلاب)، تهیه جهیزیه‌ها و مهریه‌های سنگین و گران‌قیمت (بيانات رهبر معظم انقلاب، 26/10/1370)، خریداری لباس‌های بیش از اندازۀ نیاز (بيانات رهبر معظم انقلاب، 4/1/1372)، افراط در خرید وسایل تجملاتی و زینتی و تشریفاتی (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1377)، نو کردن وسایل و ابزارآلات تجملی همراه و براساس مد روز (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1388)، خرید خودروهای گران‌قیمت (همان) و به‌طورکلی، مصرف‌گرایی بی‌حد در زندگی (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1376) اشاره نمود.
    راهکارهای پيشنهادی در زمينه جلوگيری از الگوی مصرف حريصانه
    با توجه به کمیابی منابع و نیاز به تعادل‌ کلان اقتصادی در ساختارهای اجتماعی ازیک‌سو، و تلاش برای پیوند با سطحی از معرفت وحیانی معطوف به حیات انسانی از سوی دیگر، تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی ناممکن به نظر می‌رسد، مگر آنکه میزان مصرف منابع کل کاهش یابد؛ به‌گونه‌ای‌که بیشترین افزایش ممکن در پس‌اندازها و تشکیل سرمایه و اشتغال آزاد و فرصت‌های شغلی حاصل شود. این امر نیازمند اصلاح ساختار اقتصادی در سطوح سه‌گانه (کلان، متوسط و خرد)، به‌ویژه الگوهای مصرف و سرمایه‌گذاری به جای هزینه‌های جاری در هریک از بخش‌های خصوصی و دولتی است. این اصلاح باید با هدف جلوگیری از سرازیر شدن منابع عمومی و خصوصی به سوی کارهایی صورت پذیرد که در تحقق تمدن نوین اسلامی سهمی ندارد.
    راهبردهایی که در ادامه خواهد آمد می‌تواند در جهت این اصلاحات زیربنایی در تحقق بخش نرم‌افزاری تمدن نوین اسلامی (یعنی سبک زندگی در زمینه الگوی مصرف) به‌شمار آید:
    يک. فرهنگ‌سازی با هدف تغيير سليقه مصرف‌کنندگان
    با تسریع روند «جهانی‌شدن سبک زندگی آمریکایی» (American Globalization) از چند دهه گذشته تاکنون، کشورهای اسلامی از الگوی مصرفی برگرفته از فرهنگ مصرفی غربی پیروی می‌کنند؛ فرهنگی که ارزش انسان را با تجملات زندگی‌اش و کمّیت / کیفیت چیزی که می‌خرد، می‌پوشد و می‌خورد، می‌سنجد؛ سبک زندگی مسرفانه‌ای که حتی برخی از کشورهای پیشرفته صنعتی با توجه به نبود توازن عرضه و تقاضا برای آن چاره‌اندیشی کرده‌اند.
    برای نمونه، می‌توان به حوزه مصرف انرژی اشاره کرد که فرهنگ مصرف در این زمینه در دنیای غرب به سمت تدبیر متکی بر شرایط محیطی سوق یافته و به کنترل مصرف مسرفانه در این زمینه مبادرت ورزیده‌اند. اما در فرهنگ مصرف انرژی موجود در ایران، آمارها نشان از تفاوت‌های فاحشی در کمّیت و کیفیت مصرف این حوزه دارد. در کشورهای اسلامی که تفاوت بین طبقات غنی و ضعیف آشکارتر است، الگوی مصرفِ حاکم شده است. قربانیانِ این نوع رقابت در مصرفِ بیشتر، به زندگانی فراتر از مقدوراتشان دچار شده، ناگزیر برای تأمین کسری ناشی از اختلاف دخل و خرج غیرمنطقی‌شان به روش‌های فاسد و غیراخلاقی پناه می‌آورند. در نتیجه، مصرف کل افزایش، پس‌انداز کاهش و تشکیل سرمایه‌ای که بر پس‌اندازهای داخلی مبتنی است ناکافی باقی می‌ماند. بنابراین کاهش متعادل مصرف در این وضعیت که آن را «زهدگرایی مسئولانه» می‌نامیم، ضرورت جدی می‌یابد. این کار از طریق فرهنگ‌سازی نگه‌داشتن مصرف در حد تحمل جامعه اسلامی باید صورت گیرد و نیازمند تغییر ریشه‌ای در سبک رایج زندگی مردم در امر مصرف، به‌ویژه الگوی مصرف ثروتمندان جامعه است. نهادینه شدن فرهنگ زهدگرایی مسئولانه سبب می‌شود جامعه زاهد، هوشمندانه «از مصرف فعلی خود بکاهد؛ مازاد مصرف را پس‌انداز و آن را در تولید کالاها و خدمات لازم جامعه به‌کار گیرد» (رشاد و همکاران، 1380، ص 178ـ188). این هدف باید از طرق ذیل محقق شود:
    الف) تقویت خداباوری و نهادینه‌سازی آموزه‌هایی همچون تقوا، قناعت و ایثار در جامعه؛
    ب) پیوست‌ فرهنگی سه وزارتخانه «آموزش و پرورش»، «علوم، تحقیقات و فناوری»؛ و «فرهنگ و ارشاد اسلامی» در جهت آموزش آداب صحیح مصرف؛
    ج) ورود فناوری‌های چندرسانه‌ای، سینما، تلویزیون، ماهواره، اینترنت ـ به‌طور عام ـ و رسانه ملی ـ به‌طور خاص ـ به ساخت برنامه‌های آموزشی و مفید به منظور استفاده از هنر رسانه‌ برای آموزش مصرف صحیح و مصونیت‌بخشی كودكان، نوجوانان، جوانان، زنان و مردان جامعه اسلامی در مقابله با پدیده «مصرف‌گرایی» و «اصالت لذت»؛ برای مثال رسانه‌ای کردن سبک زندگی علما و اشخاصی که الگوی مصرف صحیحی داشته‌اند به صورت فیلم‌های کوتاه؛
    د) ایفای نقش سازنده مساجد و مبلغان اسلامی در معرفی و آموزش الگوی مصرف صحیح اسلامی همراه با تشریح مزایا و پیامدهای مثبت آن در زندگی مردم و ثواب و عقاب الگوهای مقترانه و مسرفانه.
    دو. قانون‌گذاری در عرصه الگوی معتدلانه مصرف در جامعه
    علاوه بر راهبرد فرهنگ‌سازی که توسط سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی در عرصه مصرف صحیح صورت می‌گیرد، قوای سه‌گانه حکومتی نیز موظف‌اند قوانینی متناسب با الگوی مصرف معتدلانه در جامعه به پشتوانه حقوقی و قانونی برای تحقق سبك‌های اولویت‌داری كه زمینه فرهنگی مناسب‌تری دارند و نیز نظارت بر حسن اجرا و بهره‌گیری از ظرفیت قانون تصویب نمایند (قوه مقننه)، و به خوبی به مرحله اجرا درآوردند (قوه مجریه) و در صورت مشاهده تخطی از قوانین موضوعه از سوی مجریان یا مردم، برخورد شایسته و مناسب صورت گیرد (قوه قضائیه).
    این راهبرد در دو حالت قابل پیگیری است:
    1. قوانین تشویقی ترغیب‌کننده مردم و مسئولان برای اصلاح الگوی مصرف خود و حرکت به سمت الگوی مصرف معتدلانه در جامعه باشد. برای مثال، در عرصه مصرف انرژی، میزان پرداخت مصرف خصوصی شود؛ به این معنا که حدی برای مصرف انرژی گذاشته شود؛ پایین‌تر از آن تشویق گردد، تاجایی‌که استفاده از آن انرژی برای فرد کوشا مادام که مصرف معتدلی داشته باشد، رایگان شود.
    2. قوانین تنبیهی و تأدیبی منع‌کننده افراد مسرف در زمینه مصرف باشد. برای مثال، در زمینه مصرف انرژی می‌توان قیمت حامل‌های انرژی را برای آنهایی که مصرف زیادی دارند و درعین‌حال پرداخت هزینه‌ها نیز برایشان اهمیت دارد تصاعدی نمود، یا سهمیه‌بندی و کنترل مصرف انرژی مانند قطع امکاناتی همچون برق، آب و یا گاز برای آنهایی که مصرف بی‌حدی دارند و درعین‌حال پرداخت هزینه‌ها برایشان اهمیتی ندارد.
    سه. مديريت مصرف
    مصرف به نحو اجتناب‌ناپذیری مدیریت‌پذیر است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این مدیریت باید خردمندانه باشد تا «مصرف کارآمد و ثمربخش شود» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1388). از نظر مقام معظم رهبری، مصرف، هم از نظر اسلام و هم از نظر عقلای جهان باید تحت کنترل عقل سلیم قرار گیرد. در غیر این صورت با هوا و هوس و یا با خواهش‌های نفسانی ممکن نیست مصرف مدیریت شود. بنابراین باید مصرف کردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت کنیم و بین تأمین نیازهای ضروری و نیازهای کاذب، اولویت‌بندی نماییم، سپس الگوی صحیح مصرف را برای تمام سطوح مصرفی تدوین نماییم.
    چهار. بهينه‌سازی مصرف انرژی
    متوسط مصرف انرژی در ایران 67/1 تن، معادل نفت خام بازای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی است، درحالی‌که متوسط این رقم در جهان 24/0 و در کشورهای پیشرفته‌ای همچون ژاپن معادل 1/0است (وزارت نیرو، 2006). نیز شدت مصرف انرژی الکتریکی در کشور سالیانه 7/0 بوده که در مقایسه با شدت مصرف انرژی در جهان دو برابر بیشتر است. با وجود این، متأسفانه طرح‌های ارائه‌شده در زمینه بهینه‌سازی مصرف انرژي تنها به‌مثابه ابزاری برای تحقق اهداف بعضاً ناهماهنگ (مانند حذف یارانه‌های انرژی، حذف قاچاق سوخت و توزیع رانت) مطرح می‌گردد. نبود اهداف و دیدگاه‌های مشخص و شفاف در كنار عدم شناخت مسائل اقتصاد ایران، ازیک‌سو، موجب فقدان برنامه‌ای مدون برای انرژی در سطح ملی و از سوی دیگر، ناتوانی در اجرای برنامه‌های انرژی شده است (حاجی‌میرزایی و نادریان، 1386). بنابراین «بهینه‌سازی مصرف انرژی» به معنای استفاده درست از منابع انرژی (همچون نفت، گاز، برق و آب) در حوزه مصرف عمومی و خانوار، با توجه به ظرفیت‌های نهادي و فني به شرط عدم تمایل به الگوی مصرف مقترانه یا مسرفانه در جامعه است.
    پنج. کمک به عرصه توليد
    انتقال ثروت‌های عمومی در جامعه باید با هدف چرخش از فضای مصرف انبوه به سمت ایجاد تحرک در فضای سرمایه‌گذاری و تولید صورت گیرد. البته شرایط جدید ممکن است فقط به افزایش حجم سرمایه‌گذاری‌ها کمک کند. بدین‌روی، باید مطمئن شد که این افزایش سرمایه‌گذاری به‌سوی تولید کالاها و خدمات شیک و غیراساسی منتقل نشود، بلکه به سوی تولید کالاها و خدمات ضروری و قابل صدور و به سوی تولید کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه لازم انتقال یابد که موجب اصلاح بهره‌وری صنایع و معادن و قوانین دست‌وپا‌گیر به‌منظور سرمایه‌گذاری در این عرصه‌های حیاتی جامعه خواهد شد. بدین‌روی، در شرایط جدید، چرخش سرمایه‌گذاری از واردات به سمت خودکفایی و صادرات اتفاق می‌افتد.
    نتيجه‌گيری
    با توجه به سفارش‌های مؤکد اسلام در قرآن شریف و احادیث فراوان و دلایل عقلی معتبر، یگانه سبک زندگی که با مقام انسانیت انسان سازگاری دارد، زندگی متواضعانه‌ای است که از خودستایی، تجمل، تکبر و بزرگی، یا انحطاط اخلاقی سرچشمه نگرفته باشد. این روش‌ها به اسراف یا اقتار می‌انجامد و سبب فشار بر منابعی می‌شود که لازم نیست و از توانمندی اجتماع برای تأمین نیازهای عمومی و اساسی می‌کاهد. این سبک زندگی نامناسب همچنین راه‌های کسب درآمدهای غیرمطلوب را گسترش داده، موجب نابرابری درآمدها شده، نابرابری‌هایی فراتر از توزیع طبیعی ـ که به وسیله تفاوت‌های مربوط به مهارت، انگیزه، تلاش و ریسک مجاز است ـ پدید می‌آورد.
    این روش‌ها همچنین زنجیره‌های برادری را که از ویژگی‌های اساسی اجتماع مسلمانان است، سست می‌کند. متأسفانه الگوی حاکم بر کمّیت / کیفیت مصرف ایرانیان امروز منطبق بر الگوی مصرف اسلامی (الگوی مصرف معتدلانه) نیست. این وضعیت باید مطمح‌نظر جدی قرار گیرد تا با اصلاحاتی در فرهنگ مصرف در قالب راهبردهای اساسی در سطوح سه‌گانه موجود در جامعه، وضعیت نابسامان جامعه بهبود یابد. 
     

    References: 
    • ابن‌شعبه حراني، حسن‌بن علي، 1404ق، تحف‌العقول، تصحیح علی‌اکبر غفاری، چ دوم، قم، جامعة مدرسين.
    • اسماعيل‌زاده‌، الهام، 1394، حرص از منظر قرآن و روایات، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز.
    • انوری، حسن، 1381، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن.
    • بوردیو، پیر، 1380، نظریه کنش: دلایل عملی و انتخاب عقلانی، ترجمة مرتضي مرديها، تهران، نقش و نگار.
    • پيري، صديق، 1395، بازسازی معنایی فقر: تحلیل گفتمان‌های تاریخی فقر در ایران، رسالة دكتري، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
    • تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، 1366، غررالحكم و درر الكلم‌، قم، دار الكتاب الاسلامي‌.
    • ثقفی تهرانی، محمد، 1376، تفسیر روان جاوید، تهران، برهان.
    • حاجی‌میرزایی، علی و محمدامين نادریان، 1386، «آسیب‌شناسی برنامه‌های صرفه‌جویی در ایران»، اقتصاد و انرژی، ش90-91، ص 22-44.
    • دیویس، چارلز، 1387، دین و ساختن جامعه؛ جستارهایی در الهیات اجتماعی، ترجمة حسن محدثی و حسین باب‌الحوائجی، تهران، یادآوران.
    • راغب اصفهانی، حسین‌بن محمد، 1412ق، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، بيروت، دارالعلم.
    • رشاد، علی‌اکبر و همکاران، 1380، دانشنامه امام علی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
    • رفیع‌پور، فرامرز، 1382، تکنیک‌های خاص تحقیق، تهران، شرکت سهامی انتشار.
    • صدوق، محمدبن علی، 1403ق، الخصال، تحقیق علی‌اکبر غفاری، چ دوم، قم، جامعة مدرسین.
    • طباطبائی، سيدمحمدحسین، 1374، المیزان، ترجمة سیدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، جامعة مدرسين.
    • عمید، حسن، 1381، فرهنگ عمید، تهران، امیرکبیر.
    • عیاشی، محمدبن مسعود، 1380ق، تفسیر العیاشی، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، چاپخانه علمیه.
    • کلانتری، علی‌اکبر، بي‌تا، «اسلام و الگوی مصرف؛ درآمدی بر کمّ و کیف مصرف در عرصه‌های گوناگون براساس فقه و اخلاق اسلامی»، جمهوری اسلامی، ش 16، ص 1ـ18.
    • کلینی، محمدبن یعقوب، 1365، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
    • کیویستو، پیتر، 1378، اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمة منوچهر صبوری، تهران، نشر ني.
    • مفید، محمدبن محمدبن نعمان، 1413ق، الامالی، چ دوم، قم، کنگره شیخ مفید.
    • مکارم شیرازی، ناصر و همكاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
    • نمازی شاهرودی، علی، 1419ق مستدرک سفینة البحار، تحقیق و تصحیح حسن‌بن علی نمازی، قم، جامعة مدرسین.
    • ورام‌بن ابی‌فراس، بي‌تا، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، تحقیق علی‌اصغر حامد، قم، مکتبة الفقیه.
    • وزارت نیرو، 2006، آمار و نمودارهای انرژی در ایران و جهان 1390، تهران، دفتر برنامه‌ریزی کلان برق و انرژی وزارت نیروی جمهوری اسلامی ایران.
    • يزداني، سیدمحمدعلی، 1399، حرص، بخل و حسد از دیدگاه فقه اهل‌البیت، رسالة‌ دكتري، مجتمع آموزش عالی فقه - مدرسه عالی فقه و اصول، جامعه المصطفی العالمیه قم.
    • Davis, Nanette J. & Clarice Starz, 1990, Social Control Of Deviance: A Critical Perspective, New York, Mc.Graw Hill.
    • https://farsi.khamenei.ir/speech.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    طاهری کل کشوندی، مسلم.(1401) حرص به مثابه فقر؛ آسیب‌شناسی فرهنگ مصرف از منظر آموزه‌های اسلامی. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 13(2)، 83-98

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مسلم طاهری کل کشوندی."حرص به مثابه فقر؛ آسیب‌شناسی فرهنگ مصرف از منظر آموزه‌های اسلامی". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 13، 2، 1401، 83-98

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    طاهری کل کشوندی، مسلم.(1401) 'حرص به مثابه فقر؛ آسیب‌شناسی فرهنگ مصرف از منظر آموزه‌های اسلامی'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 13(2), pp. 83-98

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    طاهری کل کشوندی، مسلم. حرص به مثابه فقر؛ آسیب‌شناسی فرهنگ مصرف از منظر آموزه‌های اسلامی. معرفت فرهنگی اجتماعی، 13, 1401؛ 13(2): 83-98