حسين سوزنچي / دانشيار دانشكده فرهنگ، علوم اجتماعي و رفتاري، دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام souzanchi@gmail.com
دريافت: 21/06/1399 ـ پذيرش: 19/11/1399
چکيده
انجام رفتارهاي جنسي با همجنس قرنها در اغلب جوامع بشري علامت يک انحراف و اختلال در شخصيت فرد محسوب ميشد و با عناوين «لواط» و «مساحقه» در زمرة يکي از بزرگترين گناهان قرار ميگرفت؛ اما امروزه تحت عنوان «همجنسگرايي» بهسمت عادي شدن پيش ميرود و حتي گاه در زمرة يکي از سرفصلهاي حقوق بشر مطرح ميگردد.
مقالة حاضر ضمن تأکيد بر تفاوتهاي معناشناختيِ ظريفي که بين رفتار، گرايش و هويت جنسي برقرار است، ميکوشد با گردآوري شواهد لازم در يک بررسي تاريخي معلوم سازد که چه تطوراتي در مواجهه با مسائل جنسي و فهم اين مسائل رخ داد که فضاي عمومي جوامع مدرن از گناه شمردن رفتار جنسي با همجنس، به بيماري قلمداد کردن همجنسگرايي، سپس عادي و طبيعي دانستن آن و قانوني کردن ازدواج همجنسگرايان کشيده شد؛ و اين تطورات چه اندازه مستند به بحثهاي علمي بود.
در اغلب آثار روانشناسياي که در ايران رواج دارد، عمدتاً جرياني که همجنسگرايي را امري طبيعي معرفي ميکند، بازنمايي شده است؛ اما مقالة حاضر با استناد به نقدهايي که در دو دهة اخير بر طبيعي دانستن همجنسگرايي مطرح شده و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، و نيز با درنگي در باب هويت همجنسگرايانه و تحليل پديدة همجنسگرايي از منظر انسانشناختي، درصدد بررسي اين مسئله است که آيا مواجهه با اين پديده بهعنوان يک وضع طبيعي موجهتر است يا بهعنوان يک اختلال و بيماري و نارسايياي که عدم درمان آن آسيبهاي بيشتري در پي خواهد داشت؟
کليدواژهها: همجنسگرايي، جنس، جنسيت، رفتار جنسي، روانشناسي.