اشتغال زن و بازنمایی آن در سینمای پس از انقلاب؛ بررسی موردی فیلم همسر
Article data in English (انگلیسی)
ا
مقدمه
سينما به همان اندازه که هنر است، رسانه هم هست و رسانه بودن آن به اندازة هنر بودن يا حتي بيشتر مهم و درخور توجه است (راودراد، 1382، ص 34). سینما، همچون سایر رسانههاي تصويري در فرایند جامعهپذيری افراد و انتقال میان نسلی فرهنگ، بهعنوان بخشي از کارکردهاي متعدد خود نقش محوری دارند. روشن است که رسانههاي جمعی در فرایند برنامهسازی و تولید محتوا، عمدتاً از فرهنگ جامعة محل فعالیت خود و نیز فرهنگ غالب و مورد اعتنای اکثریت مخاطبان بالفعل خود تأثیر میپذیرند، اگر چه در روند بازتوليد فرهنگي، از ابتکار عمل در مقام گزينش عناصر خاص و چگونگي انتقال آنها به مخاطبان نیز برخوردارند (فساییصادقي و كريمي، 1384، ص 60). غالب فيلمهاي سينمايي به صورت آشکار و پنهان متضمن ایدهها، اشارات و القائات جنسيتي است. اينکه ما بهعنوان زن يا مرد کيستيم و چگونه بايد در فضاها و موقعیتهای مختلف رفتار کنيم، بخشي از فرهنگ جنسيتي است که به وسيلة رسانههاي مختلف همچون سينما بازتوليد ميشود (سلطانی، 1385، ص 61). یکی از مسائلی که سینمای ایران در چند دهه اخیر عمدتاً تحت تأثیر دیدگاههای فمینیستی بدان ورود کرده، مسئلة حضور اجتماعی زنان و موضوع «اشتغال» است. بيتردید زنان در کسوت مادری، یکی از اصلیترین مؤلفههای فرایند هویتیابی و جامعـهپـذیري فرزنـدان و نسـل آیندهاند و بر ساخت شخصیت، هویت فـردي، سـبک زنـدگی و نظام ارزشی نسـلهـاي متمادی جامعـه تـأثیر میگذارند. «زن» ازاین منظر، عنصري فرهنگساز و جامعهساز است. اشتغال زن در عرصههای مختلف برونخانگی، از جمله زمینههای مهم حضور اجتماعی است که به وی امکان میدهد تا فراتر از شأن مادری در درون خانواده به ایفای این سنخ نقشها توفیق یابد و اهمیت و کارآیی خود را به صورتی گویاتر به جامعه تفهیم کند. اشتغال، به دلیل برخورداری از ابعاد گوناگون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، اخلاقی، ارتباطاتی، جمعیتی و...، از اهمیت درخور توجهی برخوردار است. اشتغال زنان، همچون بیشتر موضوعات مربوط در رسانهها، از جمله سینما نیز بازتاب داشته و برخی فیلمها به بازنمایی آن همت گماردهاند. سؤال این بخش از منظر توصیفی این است که با توجه به گستره حضور اجتماعی زنان در میدانهای شغلی مختلف و آثار و نتایج متنوع آن، بازنمایی این موقعیتها در فیلمهای سینمایی به چه میزان با واقعیت عینی آن سازگاری داشته و آن را نمایندگی میکند؟ و ازمنظر توصیهای، میتوان پرسید که رهنمودهای تجویزی و ترغیبی این نوع فیلمها، به چه میزان با ملاکهای ترجیحی اشتغال زن از دیدگاه اسلام و فرهنگ متشرعان بهعنوان فرهنگ غالب جامعه تناسب دارد؟ ادعای نویسندگان این است که غالب این آثار، خواسته یا ناخواسته در راستای ایده تشابهانگاری و برابریطلبی بهعنوان یکی از ایدههای برجسته فمینیستی مشی کرده و از عواقب و پیامدهای قهری آن بهویژه برای نهاد خانواده غفلت ورزیدهاند. در ادامه این بخش برای اثبات مدعای خود به نحوة بازنمایی اشتغال زنان در سینمای پس از انقلاب، با تمرکز بر یکی از آثار منتخب، به بررسی میزان همسویی آن با الگوی مرجح و مؤید اسلامی پرداخته خواهد شد.
پیشینة پژوهش
در موضوع اشتغال زنان در جامعه ایران و چگونگي بازنمایی آن در سینما، تاکنون آثاری تدوین یافته که به مواردی از آن متناسب با موضوع اشاره میشود:
همتي (1380)، در مقالة «نگاهی به بازنمایی مشاغل زنان در سینمای ایران»، ضمن اشاره به دورههای مختلف فیلمسازی در ایران پيش از انقلاب، چگونگي انعکاس شغل بانوان در آثار سینمایی هر دوره را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. مقالة مذکور عمدتاً توصیفی و فاقد نگاه انتقادی است.
مقالة «بازنمایی اشتغال زنان و نقش آن در ساختار خانواده (با مطالعه موردی سریالهای دلنوازان و همسایهها)» تألیف حبیبپور گتابی (1392)، چگونگي بازنمایی زنان شاغل و تأثیر اشتغال آنها در ساختار خانواده را در دو سریال تلویزیونی فوق مورد بررسی قرار داده و به چالشهای زنان در ایجاد هماهنگی بین کار خانه و کار بیرون اشاره کرده است. از دید نویسنده، اشتغال برای زنان، آنگونه که در سریالهای مذکور انعکاس یافته، جنبة فرعی داشته و صرفاً با هدف تأمین رضایت خانواده مورد توجه قرار گرفتهاند. روشن است که آنها بهواسطة جمع بین کار بیرون و کار خانه، به نوعی انباشت شغلی و فشار ناشی از آن دچار شدند.
مقاله «پروبلماتیک زن بودگی؛ نمایش جنسیت و برساخت کلیشههای اخلاقی زنانه در سینمای ایران»، کار مشترک حسنپور و یزدخواستی (1394) نیز به بررسی موقعیت فرودستی زنان در سینما پرداخته و نتیجه میگیرد که زنان، بهرغم اشتغال در عرصههای مختلف، استقلال مالی، جایگاه تحصیلی و اجتماعی مناسب، همچنان در موقعیت فرودست بازنمایی میشوند و غالباً با انگهای غیراخلاقی مثل خیانت، خودخواهی و میل به نمایش، شخصیتپردازی میشوند.
اين نوشتار، با عطف توجه به آثار پیشین سعی دارد بدون سوگیری ابتدا به طرح دیدگاههای مختلف، از جمله دیدگاه مرجح اسلام در حوزة اشتغال زن پرداخته و سپس با ارجاع به یافتهها و دیدگاه مختار به بررسی انتقادی فیلم منتخب و نحوة بازنمایی اشتغال زن در آن بپردازد. بيتردید آثار سینمایی نیز همچون همه متون فرهنگی در لایههای معنایی متراکم و چند لایه خودآگاهانه یا ناآگاهانه از مبانی نظری و بنیادهای فکری خاصی برگرفته از گفتمان فرهنگی غالب یا انگارهها و اندیشههای وارداتی متأثرند. شناخت این مبانی، برای فهم و تحلیل لایههای مختلف فیلم بهویژه دلالتهای ضمنی آن و نیز میزان قرابت و تباعد آن با اندیشه اسلامی در این موضوع ضرورت اجتنابناپذیر دارد. ازاینرو، سؤال اصلی نوشتار این است که اشتغال زن آنگونهکه در فیلم سینمایی همسر بازنمایی شده به چه میزان با معیارهای ترجیحی فقه اسلامی در خصوص اشتغال زنان قرابت و همنوایی دارد؟
نظریههای اشتغال زن
در باب اشتغال زن، دیدگاهها و نظریههای مختلفی وجود دارد که تحت سه عنوانِ موافقت مطلق، مخالفت مطلق (ممنوعیت) و موافقت مشروط به شرح ذیل دستهبندی میشوند:
1. موافقت مطلق
دیدگاههای فمینیستی یا دیدگاههای متأثر از آن، در این دسته جای میگیرند. از دید ایشان، زنان در طول تاریخ صرفاً به دلیل جنسیت زنانه، همواره مورد ستم بوده و در اشتغال نیز عمدتاً به فعالیتهای خانگی یا فعالیتهای فرعی جانبی در موقعیتی کاملاً نابرابر با مردان، فعالیت داشتهاند. بحث جامع در معرفی جنبش فمنیسم، موجهای متعدد، گرایشهای غالب، دعاوی مختلف و دلایل آن و میزان نفوذ این اندیشهها در جامعه ما و نهادهای تصمیمساز مجالی واسع میطلبد. علاقمندان میتوانند به منابع مربوط مراجعه کنند (ر.ک: علاسوند، 1392). در این بخش، به اختصار به طرح چهار نظریة فمینیستی، مربوط به اردوگاههای فکری مختلف و رویکرد آنها به موضوع اشتغال زن تحت عنوان لیبرال، رادیکال، مارکسیستی و سوسیالیستی بسنده میشود.
الف. فمینیسم لیبرال و اشتغال زن
اندیشة فلسفي فمينيسم ليبرال، بر اين عقیده مبتنی است که همة افراد بشر فارغ از رنگ، نژاد، جنس و... از حقوق برابر برخوردارند. ازاینرو، حق دارند به روشهاي مختلف در حيات اجتماعي و سياسي جامعه مشارکت جسته و ایفای نقش کنند (مهديزاده، 1391، ص 146). از دید ایشان، نهادینه شدن تسلط مردان بر زنان در قوانین و سنتهای رایج، همواره موجب اخراج زنان از حوزههاي مهم حيات اجتماعي شده است. جنبش لیبرال، همة توان خود را در جهت ایجاد فرصتهاي برابر براي زنان از طريق قانونگذاري و سایر روشها و ابزارهای دموکراتيک و حمایت از آن مصروف داشته است (گیدنز، 1386، ص 167). این دسته از فمينيستها، معتقدند که در جامعة مردمحور، معمولاً مشاغلي براي زنان مناسب تشخیص داده میشود که با خصلتهاي مرتبط با شخصيت زنانه نظير ازخودگذشتگي و خدماترسانی به ديگران تناسب داشته باشند و بر این باورند که اين نوع تقسیم کار و کليشهبندي جنسيتي، به شدت نابرابر و توجیهناپذیر است (تانگ، 1387، ص 54).
ب. فمینیسم رادیکال و اشتغال زن
فمنیسم رادیکال، بیش از آنکه به صراحت در خصوص اشتغال زن موضعی مطرح کند، معتقد است: اشتغال سنتی غالب زنان در فعالیتهای خانگی و محرومیت نسبی آنها از اشتغال در عرصههای مختلف اجتماعی عمدتاً ریشه در غلبه انگارههایی دارد که در طول تاریخ توسط مردان طراحی و به ايشان القا شده است. غلبة این انگاره بر ذهنیت زنان، ایشان را رضامندانه به اشتغالات خانگی مشغول داشته و از تلاش برای احراز موقعیت در سایر عرصهها بازداشته است. از دید این دسته از فمينيستها، هر مرد، دستکم بر يک زن (در محیط خانواده) اعمال قدرت ميکند و همة مردان بدون استثنا در برخورداري از مزاياي نظام اجتماعي مبتني بر چيرگي مردانه، سهيماند (مهديزاده، 1391، ص 147). از دید ایشان، فرهنگ، دانش و درک ذهني زنان، تماماً از سوي مردان مورد تردید قرار گرفته و علم، خرد و تجربة مردان، همواره براي مشروعيت بخشيدن به ايدئولوژيهايي مصروف شده است که زن را تحقير و ملزم و موظف به کارهاي خانگي کرده است (آبوت و والاس، 1380، ص 296). هدف اصلي فمينيست راديکال، شکست و بیاعتبارسازی نظام مردسالار است. در اين مبارزه، ابتدا بايد ذهن و ادراک زنان را بازسازي کرد، تا هر زن به تواناييهای فکری و ذهنی خود وقوف یابد. ثانیاً، القائات مردسالارانه و پدرسالارانه را از ذهن خود دور سازد و ديگر خود را موجودی ضعيف، وابسته و دستدوم نپندارد. ثالثاً، در اتحاد با زنان ديگر و بدون توجه به تفاوتهاي آنها عمل کند، تا از اين طريق رابطة خواهرانه گستردهای سرشار از اعتماد، حمايت، تفاهم و دفاع متقابل میان آنها برقرار شود. رابعاً، پس از برقراري چنين رابطة خواهرانهای، دو استراتژي را بايد به کار بست: 1. رويارويي شديد با همه مظاهر و جلوههای تسلط مردسالارانه و پدرسالارانه در هر جای ممکن؛ 2. اهمیت دادن و ارزش قائل شدن برای زنان به صورتی مستقل از مردان، از طریق روي آوردن آنها به فعاليتهاي اقتصادي تحت مديريت زنان (ریتزر، 1387، ص 490).
ج. فمینیسم مارکسیستی و اشتغال زن
اين نظريه برخلاف نظرية ليبرالي که همزمان با رشد سرمايهگذاري شکل گرفت و در پیریزی بنیادهای آن سهیم بود، انتقادات قاطع و ويرانگری را به نظام سرمايهداري وارد ساخت (چراغيکوتیانی، 1389، ص 50). این نظریه با استناد به نقش و اهمیت «کار» در دیدگاه مارکسیستی، بر این باورست که تقسیم عرصههای زندگی به خصوصی و عمومی و تشویق زنان به ایفای نقش در عرصة خصوصی (خانواده) و تقسیم کار به تولیدی و غیرتولیدی و بیارزش تلقی کردن کار خانگی زنان بهعنوان فعالیتی غیرتولیدی و غیرمؤثر، از القائات نظام سرمایهداری است. ازاینرو، آنچه موجبات فرودستی زنان در جامعه را فراهم ساخته و ظلم و تبعیض غیرقابل توجهی را بر ایشان رواداشته است، نه اختلاف منافع و تعارض دو جنس که نظام سرمایهداری است (رودگر، 1388، ص 77-78). از دید اين گروه، براى رهايى زن از اين اسارت تاريخى، چارهاى جز تغيير مناسبات و روابط نظام اقتصادى وجود ندارد. زنان در کنار مردان باید براى ايجاد چنين تغييرى بکوشند و مسائل جنسيتى را تا سرنگونى نظام سرمايهدارى به فراموشى بسپارند (بیات، 1381، ص 430).
د. فمینیسم سوسیال و اشتغال زن
فمینیسم سوسیال یا سوسیال فیمنیسم، از تلفيق دو رویکرد نظری مارکسيسم فمينيسم و راديکال فمينيسم پدید آمده است. اين ديدگاه، مردسالاري را نظامي فراتاريخي میانگارد که در همة جوامع وجود دارد و به استناد آن، مردان بر زنان اعمال قدرت و سلطه ميکنند (بیات، 1381، ص 431). ازاینرو، نظام دوگانه متشکل از عنصر اقتصادي و عنصر جنسيتي (پدرسالاري)، موسوم به سرمايهداري پدرسالار، عامل اصلی سرکوب زنان و محرومیت آنها تلقي ميشود (رودگر، 1388، ص 95). از این منظر، اشکال مختلف فرودستي زنان در جامعة سرمايهداري، ریشه در اين نظام اقتصادي ـ اجتماعي دارد. محرومیت زنان از آزادی، محصول کنترلي است که در قلمروهاي عمومي و خصوصي بر آنان اعمال ميشود، و رهايي زنان، تنها در صورتي امکانپذير است که تقسيم کارِ جنسي در همة قلمروها از ميان برود. به عبارت دیگر، پايان دادن به شکلي از روابط اجتماعي که در آن مردم به کارگر و سرمايهدار و زن و مرد تقسيم شوند، تنها راه رهایی است (آبوت و والاس، 1380، ص 297). این گروه، برخلاف تلقی مارکسيستی معتقد است: ستم مردان بر زنان، نه فقط در نظام سرمایهداری، بلکه در حيطة خصوصي و ساختار حاکم بر نظام خانواده نیز عمیقاً جریان دارد. مردسالاری و پدرسالاري، آنچنان در این نهاد مستحکم و ریشهدار است که تنها با نابودي سرمايهداري از بين نميرود. ازاینرو، رهایی کامل زنان از این سلطه به نابودي توأمان هر دو نظام مردسالاري و سرمايهداري منوط خواهد بود (رودگر، 1388، ص 95).
2. نظریه ممنوعیت مطلق
در بخش ممنوعیت اشتغال برونخانگی زن، به دلیل رعایت اختصار، صرفاً به ذکر ادلهای که برخی از اندیشمندان اسلامی به استناد آن اشتغال زن را به صورت مطلق منع کرده یا دستکم در مقایسه با وظایف همسری و مادری او، آن را مرجوح شمردهاند، بسنده میشود. دلایل مخالفت آنها عبارتند از:
الف. تعارض اشتغال با نقشهای خانوادگی زن
قائلان به ممنوعیت اشتغال زن، رسالت و مأموریت اصلی و وظایف ذاتی زن را به تولید و تربیت صحیح فرزندان، همسرداری، خانهداری و اموری که به اقتضای این وظایف بدان الزام یافتهاند، محدود میسازند. ازاینرو، هرگونه مشارکت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و احراز موقعیتها و مناصبها برونخانگی عملاً منتفی است (ر.ک: ناجیراد، 1382، ص 166-167). عمدهترین دلیل این دیدگاه، وجود تعارض میان اشتغال زن با ایفای نقش همسری (بهطور عام) است. به عبارت دیگر، زن به اقتضای قرارداد زناشویی، خود را متعلق حق شوهر قرار داده و قاعدتاً باید تمام اوقات در اختیار وی باشد. ازاینرو، هرگونه فعالیتی که بخشی از اوقات شبانهروز او را اشغال کند، نوعی تجاوز به حقوق شوهر شمرده میشود (طاهرینیا، 1389، ص 281).
از دید برخی، اشتغال زن، زمینة استقلال مالی او را فراهم ساخته و این در نهایت، نظام ارتباطی زوجین و استحکام خانواده را در معرض تزلزل قرار خواهد داد. از دید ایشان، وابستگی مالی زن به شوهر، نقش مهمی در مهار اختلافات و در نهایت، تحکیم خانواده دارد. در مقابل، استقلال مالی به تعارض و نابسامانی در محیط خانواده میانجامد (منصورنژاد، 1381، ص 142). از دید برخی پژوهشگران، در بررسي اشتغال روزافزون زنان توجه ما معمولاً به زيانهايي جلب ميگردد كه دامنگير كودكان ميشود، ولي به پيامدهاي ناگوار اين وضعيت بر روحية مردان توجه نميكنيم. اگر زن متأهل، نقش نانآوري را بر عهده گيرد، خطر رقابت با شوهر به ميان ميآيد و این براي وحدت و يكپارچگي خانواده زيانآور است (زیبایینژاد، 1388، ص 59).
برخی نیز اشتغال بیرونی را اساساً ناسازگار با فطرت و سرشت زن ارزیابی کردهاند. ابوالاعلی مودودی، اندیشمند مسلمان شبهقاره مینویسد:
سیاست، اداره حکومت، خدمات نظامی و [امور] عالی مانند آنها تنها به مردان اختصاص دارد... اگر اسلام زنان را موظف به کمک به مجروحان در زمان جنگ کرده، معنایش آن نیست که مسلمانان، آنها را در حالت صلح نیز به کتابخانهها [یا مدارس]، کارگاهها، انجمنها و مجالس نمایندگی بکشانند...؛ زیرا خداوند آنان را برای انجام این امور نیافریده است... و زن در عرصهای که فطرتاً برای آن آفریده نشده، دچار شکست میگردد (مهریزی، 1381، ص 69).
ب. تعارض اشتغال با عفاف زن
قائلین به این نظریه، حرمت خروج زن از خانه برای انجام فعالیتهای بیرونی در اجتماع که عموماً و عادتاً مستلزم اختلاط و حشرونشر با نامحرمان میگردد و این قهراً آسیبهایی را متوجه خانواده و اجتماع میسازد، را نتیجه گرفتهاند. تأکید برخی آیات بر خانهنشینی و دوریجستن از آرایشها و تزیینهایی که نوعاً حضور در اجتماع آنها را موجب میشود، دلیل گویایی بر ممنوعیت اشتغال آنها در محیطهای بیرونی است. قرآن کریم در آیة 33 سورة احزاب میفرماید: «وَ قَرْنَ فىِ بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبرَّجْنَ تَبرَّجَ الْجَهِلِيَّةِ الْأُولىَ ... وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» (بطحایی، 1383، ص 157). ازاینرو، اگر در مواردی بنا به ملاحظاتی، حضور اجتماعی زنان برای ایفای نقشها و وظایف خاص (همچون خدماترسانی پشت جبهه) تجویز شده باشد، از باب (اذن به شی، اذن به لوازم آن نیز هست) قاعدتاً لوازم و پیامدهای قهری آن نیز پذیرفته شده است؛ اما در سایر موقعیتها، اصل ممنوعیت حضور زن حاکم خواهد بود. بنابراین، ازآنجاکه احراز مشاغلی همچون ریاست جمهوری، وزارت، مدیریت عالی و امثال آن مستلزم رفتوآمد مکرر زنان و حشر و نشر و گفتوگوی بسیار آنها با مردان همکار است، چنین حضوری، به دلیل تبعات انفکاکناپذیر آن، از دید اسلام مجاز نخواهد بود (ر.ک: بطحایی، 1383، ص 157؛ کریمی، 1383، ص 89-90).
ه . ناسازگاری با روح شریعت اسلامی
طبق این دیدگاه، اگرچه نص صریحی دال بر حرمت و ممنوعیت اشتغال زن در اجتماع در منابع دینی (آیات و روایات) وارد نشده است، اما عطف توجه به مقتضیات، مقارنات و پیامدهای قهری اشتغال و درک کلی از حساسیتهای شریعت، میتوان ناخرسندی و مخالفت آن را نتیجه گرفت. برای مثال، آیة ۳۴ سورة نساء «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلىَ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلىَ بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِم»، با الزام مرد به تأمین نفقه زن و معافیت وی از این امر، عملاً زن را از اشتغال بیرونی که یکی از انگیزههای مهم آن تأمین معیشت است، معاف ساخته است. ازاینرو، اشتغال بیرونی کاری اصالتاً مردانه است و اصرار زنان بر آنچه كه از آن معاف شدهاند، نوعی نقض شریعت است (طاهرینیا، 1389، ص 277). در روایات دینی نیز شواهدی دال بر اولویت و ارجحیت انجام امور خانه و ایفای نقشهای همسری و مادری وجود دارد که استنباط فوق را تأیید و تأکید میکند. همچنین، طبق برخی روایات، زنان از انجام تکالیفی که لازمة آن مشارکت عمومی و حضور در اجتماع است، همچون وجوب نماز جمعه معاف شدهاند. ازاینرو، فقیه با استناد به این قبیل روایات که مبین نظر شارع است، نتیجه میگیرد که اساساً هر نوع فعالیت و اشتغالی که زن را در معرض دید نامحرمان قرار دهد، از عهدة او برداشته شده است (حکمتنیا و همكاران، 1388، ج 1، ص 333).
3. نظریه موافقت مشروط
به نظر ميرسد، نظر غالب فقهای شیعه معاصر، که دلایل و شواهد زیادی هم به نفع آن اقامه شده، نظریه موسوم به موافقت مشروط است. در توضیح این دیدگاه، ابتدا به برخی از ادله جواز اشتغال زن از منظر آموزههای اسلام و سپس به قیود و شرایط این جواز اشاره میشود. قدر متیقن این است که الگوی اشتغال زن نباید با کرامت زن، وظایف ذاتی وی بهمثابة همسر و مادر، سبک زندگی اسلامی، معیارهای اخلاقی و حقوقی و انتظارات فرهنگی اجتماعی نهادی شده، تعارض داشته باشد.
3-1. ادله جواز اشتغال زن
اصل جواز اشتغال زن، فارغ از کم و کیف آن را میتوان از ادله قرآنی و روایی متعددی نتیجه گرفت. از آن جمله:
الف. شواهد قرآنی
- آیة ۳۲ سورة نساء «لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» به صورت تلویحی بر جواز اشتغال زن دلالت دارد. به عبارت دیگر، در آیة فوق، حلیت اکتساب یا جواز تحصیل درآمد، مفروض قرار گرفته و به مالکیت درآمدِ ناشی از این اشتغال توجه داده است (حکمتنیا، 1390، ص 363). طبق این آیه، زن خود شخصاً مالک دسترنج ناشی از اشتغال بیرونی خویش است.
- آیة ۱۵ سورة ملک نیز میفرماید: «هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُواْ فىِ مَنَاكِبهِا وَ كلُواْ مِن رِّزْقِهِ» خطاب آیه (لَكُمُ، فَامْشُواْ، کلُوا)، به عموم انسانها اعم از زن و مرد متوجه است و به بیان علامه طباطبائي، عمومیت آن انواع طلب و تصرف در زمین را شامل میگردد. از دید برخی قرآنپژوهان، اصل در خطابات قرآنی، عمومیت و شمول آن برای همة زنان و مردان است، مگر اينکه دلیلی بر خلاف آن وجود داشته باشد (طاهرینیا، 1389، ص 257-258).
- آیة ۲۷۵ سورة بقره «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا» نیز به حلیت بیع و حرمت ربا بهطور مطلق توجه داده است. طبق این آیه، زنان نیز میتوانند در چرخه تعاملات اقتصادی وارد شده و با رعایت ضوابط به کار و کسب که نمونهای از اشتغال بیرونی است، دست یازند. بررسی آیات و روایات و آراء فقهی نشان میدهد که معمولاً در این سنخ احکام، جنسیت نقش تعیینای ندارد (همان، ص 261).
ب. شواهد روایی
دلیل دیگر بر جواز اشتغال بیرونی زن، تقریر و تجویز فعالیتهای اقتصادی زنان در کلام معصوم است. پیامبر اکرم طبق نقلی، به زنان اجازه دادند تا در روزهای عید، برای فروش اقلام خود بساط بگسترند و از این طریق کسب درآمد کنند (علاسوند، 1392، ج 2، ص 267). امحسننخعیه نیز طبق روایتی نقل میکند: «حضرت علی در راه مرا دیدند و فرمودند: امحسن به چه کاری مشغولی؟ گفتم: بافندگی میکنم. حضرت فرمود: بدان که حلالترین کسب است» (کلینی، 1429ق، ج 5، ص 151). در روایت دیگر نیز آمده است: «زینب عطاره برای فروش عطر، نزد همسران پیامبر میآمد و حضرت در این اثنا، برخی از آداب و احکام خریدوفروش را به ايشان تعلیم میفرمودند» (همان). در منابع فقهی نیز احکام و قواعد شرعی زیادی در رابطه با مکاسب زنان میتوان یافت، که خود به روشني بر جواز اینگونه مشاغل برای زنان دلالت دارد (علاسوند، 1392، ج 2، ص 267).
3-2. شروط دخیل در اشتغال زن
پس از اثبات اصل جواز اشتغال زن از دید آیات و روایات، نوبت به بررسی شروط و قیودی میرسد که نظریة مذکور، اشتغال زن را بدان منوط و مقید ساخته است. در ادامه، به پارهای از شروط مؤثر در جواز اشتغال زن اشاره میشود. بیشک، توجه به این سنخ عناصر در کشف و استنتاج الگوی مطلوب اشتغال زن از دید اسلام، نقش تعیینکننده دارد.
الف. عدم الزام زن به مسئولیت اقتصادی
از جمله مؤلفههای مندرج در الگوی اسلامی اشتغال زن، معافیت زن از تلاش برای کسب نفقه برای خود و دیگران است. در نظام حقوقی اسلام، شوهر به اقتضای پیمان زناشویی، ملزم و مکلف به تأمین نفقه زن متناسب با نیاز و شأن خانوادگی و اجتماعی اوست. همین الزام، خود یکی از دلایل مهم اولویت و رجحان اشتغال مردان در مقایسه با زنان در جامعه است. بیشک، ناتوانی مرد از تأمین نفقة متناسب با سطح انتظار، کیان خانواده را در معرض خطر جدی قرار میدهد، درحالیکه ناتوانی زن از کسب درآمد یا عدم اقدام وی در این خصوص ـ جز در مواردی که زن سرپرست خانوار است ـ ثبات خانواده را با مخاطرات جدی مواجه نمیسازد (بستان، 1388، ص 163-164). بنابراین، جواز اشتغال زن، منوط به نیاز وی و ضرورت کسب درآمد برای تأمین حوایج معیشتی و ضروری نیست.
ب. توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد
زن و مرد به دلیل تفاوتها و تمایزات پرشمار انکارناپذیر، به احراز وظایف و نقشهای متفاوت متناسب با ظرفیتهای وجودی و قابلیتهای زیستی، سرشتی و تربیتی خود مأموریت یافتهاند. توجه اکید به تفاوتهای شناخته شده این دو صنف، در مقام واگذاری مسئولیتها، اعطای مشاغل و عهدهداری انجام امور نیز ضرورت اجتنابپذیر دارد. ازاینرو، اصرار تکلفآمیز بر یکسانی و مشابهت آنها، در همة عرصهها از جمله اشتغال مذموم و مورد مناقشه جدی است. شهید مطهري، در اين باره مينویسد: «از نظر اسلام زن و مرد هر دو انساناند و از حقوق انساني متساوي بهرهمندند. آنچه از نظر اسلام مطرح است، اين است که زن و مرد به دليل اينکه يکي زن است و ديگري مرد، در جهات زيادي مشابه يکديگر نيستند... و همين جهت ايجاب ميکند که از لحاظ بسياري از حقوق و تکاليف و مجازاتها وضع مشابهي نداشته باشند» (مطهری، 1379، ج 19، ص 137). از نظر امام خمینی نیز شغل صحيح براي زن هيچ مانعي ندارد، اما نباید این شغل موجب انحطاط زن و مانع رشد طبيعي او شود (آیتاللهی، 1386، ص 577). بنابراین، یکی از شروط مهم در جواز تصدی مشاغل بیرونی برای زنان از دیدگاه اسلام، رعایت تفاوتها و تمایزات طبیعی آنها از جنس مقابل است.
ج. عدم تعارض با نقشهای خانوادگی
مهمترین مانع اشتغال زن، تعارض آن با نقشهای خانوادگی اوست. فقه اسلامی، در عین مجاز شمردن اشتغال مشروط و مقید زن بر اولویت و تقدم نقشهای همسری و مادری سخت تأکید دارد (بستان، 1388، ص 154-157). ازاینرو، هر نوع اشتغال بیرونی، بهرغم اهمیت، نباید این سنخ وظایف غیرقابل واگذاری را تحتالشعاع قرار دهد. مقام معظم رهبري، میفرمایند:
اسلام با كاركردن زن موافق است [البته] تا آنجایي که با شغل اساسي او كه مهمترين شغل اوست؛ يعني تربيت فرزند و حفظ خانواده مزاحم نباشد، شايد لازم هم ميداند. يك كشور نمیتواند از نيروي كار زنان در عرصههاي مختلف بینياز باشد. اما اين كار بايد با كرامت و با ارزش معنوي و انساني زن منافات نداشته باشد (بیانات در دیدار جمعی از زنان، 25/آذر/1371).
برخی از جامعهشناسان، رعایت اولویتهای جنسیتی در واگذاری مشاغل و تقسیم کار بین زن و مرد را ضروری تلقی کردهاند. تالکوت پارسونز، جامعهشناس آمریکایی، بر این باور است که زنان به اقتضای نقش بیولوژیکشان در تولیدمثل، غریزهای برای پرورش دیگران دارند و این غریزه، آنها را برای ایفای نقشی پر احساس در خانواده هستهای شایسته میسازد. [چه اینکه] بیولوژی مردان آنها را برای ایفای نقش «ابزاری» در خانواده مناسب میکند؛ نقشی که مستلزم تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و پیوند دادن آن با جهان خارج است (گرت، 1380، ص 16).
نتیجه اینکه، اشتغال زن از دید اسلام، امری مباح و در مواردی راجح است، مشروط بر اینکه با الزامات خانوادگی؛ یعنی نقشها و وظایف همسری و مادری او تعارض نداشته باشد.
د. رعایت حجاب و عفاف
یکی دیگر از قیود و شروطی که در اشتغال بیرونی زن اهمیت دارد، رعایت حجاب و عفاف است که آموزههای اسلام بر آن تأکید مبرم دارد. زنان مؤمن، به دلیل موقعیت خاص به هنگام حضور در جامعه و اشتغال در عرصههای مختلف باید حیاء و عفاف را در پوشش، نگاه، گفتار و رفتار خود رعایت کرده و از هر اقدامی که موجب جلب توجه دیگران و وسوسه بیماردلان برای برقرای روابط عاطفی و شهوی شود، اکیداً پرهیز کنند. ازاینرو، اشتغال بیرون زن حتی در موقعیتهای بسیار حیاتی و ضروری برای جامعه، مجوزی برای نقض این هنجار و ارتکاب رفتارهای ناهمسو با ارزشها و شئونات اسلامی نمیشود. دلایل این موضع و چرایی حساسیت اسلام نسبت به موضوع حجاب و عفاف زنان، در منابع علمی مربوط به تفصيل بیان شد.
ازآنجاکه حدود الزامی و ترجیحی حجاب (=پوشش ظاهری)، برای عموم زنان جامعه ما روشن است و غالب سؤالات و ابهامات به حدود حیاء و عفاف مربوط است، برای اطلاع بيشتر خوانندگان، به مهمترین مؤلفههای عفاف زن، در ارتباط با نامحرمان که در فقه و اخلاق اسلامی برآت تأکید شده، در جدول 1 تذکر یافته است (مهدیان، ۱۳۹۲، ص ۱۴۰).
جدول ۱. مهمترین مؤلفههای عفاف زن در ارتباط با نامحرمان که در فقه و اخلاق اسلامی بر آن تأکید شده
مؤلفههای عفاف در روابط کلامی لحن کلام
میزان کلام
محتوای کلام سخن شایسته (قول معروف)
شوخی
ناسزا
محتوای شهوتانگیز و کلمات دو پهلوی جنسی
مؤلفههای عفاف در روابط غیرکلامی پوشش حدود پوشش
پوشش شهرت
پوشش مطمئن
پوشش نازک
پوشش تنگ
رنگ پوشش
حریم و فاصله لمس
اختلاط
خلوت
رفاقت
استیذان
تبرج زینت و آرایش
عطر
زبان بدن (عشوهگری)
نگاه
3-3. تبیین نهایی نظریه
نتیجة حاصل از بررسی ادله این شد که از دید اسلام، اشتغال بیرونی زن بهخودیخود هیچگونه ممنوعیتی ندارد، و فینفسه امری مباح شمرده میشود. گاه به دلایل ثانوی و ملاحظات اجتماعی، اولویت و ترجیح نیز مییابد. اما ازآنجاکه در نظام خانواده اسلامی و الگوی تقسیم وظایف و حقوق متقابل زوجین، بنا به دلایلی که در جای خود به تفصیل مورد بحث قرار گرفته، زنان از ضرورت تلاش برای کسب درآمد با هدف تأمین نیازهای معیشتی و رفاهی خود و سایر اعضای خانواده معاف شدهاند. این نقش، اصالتاً به مرد خانه محول شده است. در بخش تکالیف خانگی زن، بر اولویت و رجحان بلامنازع وظایف همسری و مادری تأکید شده است. ازاینرو، درصورتیکه زن بنا به انگیزههای شخصی و در صورت عدم تعارض با وظایف همسری و مادری و موافقت همسر، یا ضرورتهای خانوادگی همچون ناتوانی جسمی شوهر، یا عدم کفاف درآمد حاصل از دسترنج وی برای تأمین نیازهای ضروری یا رفاهی و یا احیاناً ضرورتها و مطالبات اجتماعی، اشتغال بیرونی را در کنار وظایف خانوادگی خویش عهدهدار شود، باید به حدود و ضوابط فقهی، اخلاقی و عرفی فوق در حد قابل قبول، التزام و پایبندی نشان دهد. روشن است که اشتغال بیرونی زنان مؤمنه، تنها با رعایت قواعد فوق مجاز خواهد بود. گفتنی است که گاه برخی ضرورتهای اجتماعی همچون لزوم ارائه خدمات فرهنگی، اجتماعی، طبی، فراغتی و... به قشر زنان، حضور اجتماعی ایشان را در عرصههای مختلف شغلی اجتنابناپذیر میسازد. ازاینرو، نظریه مختار نویسندگان در بحث اشتغال زنان، نظریه موافقت مشروط با دلایل خاص است.
نشانهشناسی جانفیسک بهمثابة روش
بخش دوم مقاله، به چگونگي بازتاب موضوع اشتغال اجتماعی زنان در رسانه سینما با محوریت یکی از فیلمهای منتخب اختصاص یافته است. پيش از واکاوی درونمایه فیلم، مدل تحلیل آن یعنی چارچوب نشانهشناختی جانفیسک که برای این هدف مناسب تشخیص داده شده، توضیح مییابد.
تحلیل زبانشناسی و نشانهشناسی، اگر چه پيشينهاي کهن در نظام ارتباطی بشر دارد، اما نشانهشناسی نوين، عمدتاً ریشه در آثار زبانشناس سوئیسی فردينان دوسوسور و فيلسوف آمريکايي، چارلز ساندرز پيرس دارد (آسابرگر، 1379، ص 16). از منظر ایشان، تنها راه دستیابی به معرفت، شناخت عناصر زبانی حاوی و ناقل معناست. زبان نیز چیزی جز منظومهای سامانمند از رمزگان و نشانهها نیست. نشانهشناسی نیز در اَشکال مختلف، با تولید و انتقال معنا و بازنمایی ارتباط دارند. روشنترین این اشکال، «متون» و «رسانهها» میباشند (چندلر، 1387، ص 24-25). متون نوشتاری، صوتی، تصویری و ترکیبی متضمن نشانههای متراکمی هستند که دستیابی به معانی آنها مستلزم رمزگشایی روشمند آنهاست.
تلقی عام در نشانهشناسی این است که نشانهها، واحدهای معناداری هستند که به شکل تصاویر، اصوات، اعمال و حرکات یا اشیا درآمدهاند. این اشکال، هیچ نوع معنی ذاتی یا طبیعی را حمل نمیکنند. آنها فقط وقتی تبدیل به علامت یا نشانه میشوند که ما به آنها معنی میدهیم (نرسیسیانس، 1387، ص 27).
در این نوشتار، سعی شده از روش تحلیل رمزگان فیسک در تأمین هدف؛ یعنی تحلیل نشانهشناختی فیلم منتخب استفاده شود. از دید فیسک، هدف از تحلیل نشانهشناختی، روشن ساختن لایههای معنایی رمزگذاری شدهای است که در ساختار برنامهها قرار گرفتهاند (فيسک، 1380، ص 130). برای فهم نشانهها بر اساس الگوی فیسک، آشنایی ابتدایی با مفهوم رمز و رمزگانهای سهگانه او که در محصولات سینمایی قابل ردیابی است، ضروری دارد.
رمزها نظامهایی هستند که نشانهها در آن سازمان یافتهاند. قواعد حاکم بر این نظامها مورد توافق همه اعضای کاربرنده آن رمز قرار دارند. مطالعة رمزها همواره بر بُعد اجتماعی ارتباطی آنها تأکید دارد (فیسک، 1386، ص 97). از نظر فیسک، رمز نظامي از نشانههاي قانونمند است که همة آحاد يک فرهنگ به قوانين و عرفهاي آن پايبندند. اين نظام، مفاهيمي را در فرهنگ به وجود میآورد و اشاعه میدهد که موجب حفظ آن فرهنگ میشود. از سوی دیگر، رمز، حلقة واسط بين پديدآورندة متن و مخاطب است و موجب پيوند دروني متن میشود. از طریق همين پيوند دروني است که متون مختلف در قالب شبکهای از معاني به وجودآورندة دنياي فرهنگي ما، با يکديگر پيوند میيابند (فيسک، 1380، ص 127).
فيسک، رمزها را در سه سطح دستهبندی میکند: واقعيت، بازنمايي، ايدئولوژي. واقعهای که قرار است به فيلم سينمايي تبديل شود، پیشاپیش با رمزگان اجتماعي؛ یعنی سطح واقعیت رمزگذاري شده است. سپس، رمزهاي فني، این رمزهای اجتماعی را رمزگذاری میکنند. رمزگان ايدئولوژيک نیز رمزهای فوق را در قالب مقولههاي دارای انسجام و دارای مقبوليت اجتماعي قرار میدهند. طبقهبندي اين رمزها، بر اساس مقولههاي سهگانه امری دلبخواهی و انعطافپذيراست (همان، ص 127-128). در جدول 2، سطوح رمزگان سهگانه مورد نظر فیسک با ذکر زیرعنوانها بیان شده است.
جدول ۲. سطوح مختلف رمزگان فیسک
سطح 1 واقعیت (رمزگان اجتماعی) واقعهای که قرار است از سینما یا تلويزيون پخش شود، پيشاپيش با رمزهاي اجتماعي رمزگذاري شده است مثل: ظاهر، لباس، چهرهپردازي، محيط، رفتار، گفتار، حرکات سر و دست، صدا و غيره
سطح 2 بازنمایی (رمزگان فنی) رمزگان فني، رمزهای اجتماعی را به کمک دستگاههاي الکترونيک رمزگذاري ميکنند. برخي از رمزگذاران فني عبارتند از: دوربين، نورپردازي، تدوين، موسيقي و صدابرداري که رمزهاي متعارفِ بازنمايي را انتقال میدهند و رمزهاي اخير نيز بازنمايي عناصري ديگر را شکل میدهند، از قبيل: روايت، کشمکش، شخصيت، گفتوگو، زمان و مکان، انتخاب نقشآفرينان و غيره
سطح 3 ایدئولوژی (رمزگان ایدئولوژیک) رمزگان ايدئولوژي، عناصر فوق را در قالب مقولههاي دارای «انسجام» و دارای «مقبوليت اجتماعي» قرار میدهند. برخي از رمزگان ایدئولوژیک عبارتند از: فردگرايي، پدرسالاري، نژاد، طبقه اجتماعي، ماديگرايي، سرمايهداري و غيره
در روش تحلیل جانفیسک، از عناصر مختلفی براي تحلیل رمزگان فیلم استفاده میشود. این عناصر در فیلمهای مختلف، متغیرند. جدول 3 به بخشی از آنها اشاره دارد.
جدول ۳. عناصر تحلیل رمزگان فیسک
رمزگان فیسک رمزگان اجتماعي
رمزگان فني مکان
زمان
وسايل صحنه
نام بازیگران
شيوه رفتار بازيگران
رمزگان ايدئولوژيک مفهوم اصلی
دستهبندی مفاهیم
تحلیل نشانهشناختی بازنمایی اشتغال زن در فیلم همسر
جدول 4. شناسنامه فیلم
نویسنده کارگردان بازیگران اصلی تهیه کننده سال تولید
مهدی فخیمزاده مهدی فخیمزاده فاطمه معتمد آریا، مهدی هاشمی سازمان سینمایی سینا 1372
خلاصة داستان فیلم
داستان فیلم، روایت زندگی یک زن شاغل است. داستان با پرخاش و اعتراض شدید شیرین ـ قهرمان داستان ـ در مقابل رئیس شرکتی که در آن اشتغال دارد، شروع میشود. رئیس شرکت به علت دزدی، از کار برکنار میشود و برخلاف انتظار همة کارکنان، هیئت امنای شرکت، شیرین را برای مدیریت آن لایق و سزاوار میبیند. این مسئله، سرآغاز جدال احمد با شیرین میشود.
داستان فیلم، با طرح ماجرای دزدی دوستان احمد، از سوی شیرین ادامه مییابد. اما ازآنجاکه شیرین نمیتواند ادعای خود مبنی بر دزدی ایشان را اثبات کند، از سمتش عزل میگردد. احمد موقتاً به جای شیرین به ریاست شرکت منصوب میشود. اما این سمت نیز دیری نمیپاید؛ زیرا شیرین مدارک و مستندات جدیدی مبنی بر ادعای خود و اتهام دزدی به دوستان احمد ارائه میدهد. همین امر، موجب میشود تا شیرین مجدداً به منصب مدیریت شرکت بازگردد. با این تفاوت که احمد در این مرحله از ریاست وی، رضایت کامل دارد و به نحوی آشکار به توانمندیهای شغلی شیرین، اذعان دارد.
رمزگان اجتماعی
واقعه یا پدیدهای که قرار است از رسانهای چون سینما یا تلویزیون پخش شود، برای اینکه رنگ واقعیت به خود بگیرد، باید پیشاپیش با علائم و نشانههای اجتماعی نظیر وضع ظاهر، لباس، چهرهپردازی، محیط، رفتار، گفتار، صدا و غیره رمزگذاری شود؛ یعنی اوصاف و احوال ظاهری بازیگران و سایر عناصر معنایی در فیلم، از ساختاری واقعنما برخوردار شوند تا مخاطب با آنها بهمثابة امور واقعی مواجه شده و معانی آنها را دریابد.
در این فیلم رمزگان اجتماعی، در ظاهر مناسب انتخاب و تدارک شده است. تلاش کارگردان این بوده که شیرین را زنی فهیم و روشنفکر نمایش دهد. استفاده شیرین از پوشش مانتو نیز که معمولاً در فیلمها نماد روشنفکری و تجددخواهی زن تلقی میشود، شاهد دیگری بر این همنوایی ساختاری است. نمایش مکرر دستگاه رایانه در منزل شيرین، آن هم در زمانی که تنها شمار اندکی از اهل فضل از رایانه شخصی برخوردارند، نمونة گویایی از تلاش کارگردان برای استفادة بهینه از رمزگان اجتماعی برای معرفی سوژه بهمثابة یک شخصیت مدرن و روزآمد است.
در مقابل، احمد شخصیتی است که در برزخ میان سنت و مدرنیته روزگار میگذراند و مردی نسبتاً سنتی مینماید. احمد هر چند با اشتغال بیرونی همسرش موافق است و از این حیث با مردان سنتی فاصله قابل توجهی را نشان میدهد، اما در مقابل با ریاست و مدیریت همسرش بر خود موافقت نمیکند. بدینوسیله، تعلق خود به رسوبات فرهنگ و باورداشتهای سنتیاش را ابراز میکند. خانة سنتی والدین احمد، کوک کردن ساعت قدیمی توسط پدر احمد، وجود جامهایی سنتی در طاقچه و... همه و همه رمزگان اجتماعی برای نمایش سنتی بودن جهان اطراف احمد و تأثیر آن بر روح و شخصیت فرهنگی وی است.
رمزگان فنی
الف. مکان
داستان اصلی فیلم، تقابل زن و مرد با موضوع اشتغال است. موضوع اشتغال، چالش محوری کنشگران اصلی فیلم است. انتخاب یک شرکت بزرگ تولید دارو، بهعنوان مکان بروز این چالش، تا حد زیادي اهمیت موضوع اشتغال و اصرار زن برای حضور در این مکان را نشان میدهد. نمایش مکرر نمایی از ساختمان بزرگ این شرکت با زاویه رو به بالا، اهمیت این مکان را در مقایسه با محیط محقر خانهای که ترجیحاً زن باید تمام وقت خود را در آن سپری کند، نشان میدهد.
کارگردان با تلفیق دو مکان عمومی (کارخانه) و خصوصی زن (خانه)، سعی دارد تقابل زن و مرد در مقوله اشتغال را برجسته ساخته و مشکلاتی که زن بهواسطة اشتغال به رغم تعهدات خانگی با آن مواجه است، همراه با بزرگنمایی به تصویر کشد.
ب. زمان
فیلم محصول سال 72، یعنی دوران سازندگی است، دورانی که آثار ناشی از توسعه و تحولات اقتصادی در سایر خردهنظامهای اجتماعی انعکاس یافته و مهمتر اینکه تغییراتی را تدریجاً در ساختار فرهنگی و نظام ارزشی جامعة پس از انقلاب را موجب شده است. به موازات اجرای برنامههای توسعه و بازسازی ویرانیهای ناشی از جنگ، رفتهرفته وضعیت فرهنگی و ارزشی جدیدی در جامعه بهوجود آمد؛ وضعیتی که تقریباً با بیشتر ارزشها، الگوها، خلقیات و معیارهای ناشی از انقلاب اسلامی و سالهای طولانی جنگ تحمیلی، ناهماهنگی و بعضاً تعارض داشت. ازاینرو، شکاف ارزشی میان دو نظام فرهنگی و سیاسی جامعه، روزبهروز عمیقتر و گستردهتر شد (رفیعپور، 1378، ص 47). فرامرز رفیعپور، پس از ارائه دادها و تحلیلهای مختلف، نتیجه میگیرد که در دورة سازندگی، یک دور باطل ایجاد شد. ابتدا ثروتجویی، تبدیل به یک ارزش شد و در دوگانۀ ثروتجویی و زهد ناشی از فرهنگ دینی، کفه ترازو به سمت ثروتجویی سنگینی کرد. اکثر مردم نیز در این حال و هوا سعی داشتند تا خود را با ارزشهای جدید سازگار کنند و با معیارهای سنجش جدید، وضعیت خویش را محک بزنند. در بحبوحه این وضعیت ارزشهای رو به رشدی همچون فردگرایی، ثروتجویی، رفاهخواهی، تجملگرایی، مصرفگرایی، مشارکت همگان برای سازندگی کشور و... در سپهر تبلیغی سازمانهای مختلف فرهنگی از جمله رسانهها و محصولات سینمایی قرار گرفت. به تدریج فیلمهای متعددی با طرح صریح و ضمنی موضوع حضور اجتماعی زنان (با هدف تحصیل، اشتغال، سازندگی کشور یا بهرهگیری جامعه از ظرفیتهای وجودی و استعدادهای متنوع بانوان) روانه بازار فرهنگی و رسانهای کشور شد. فیلم همسر، یکی از اولین و مهمترین این محصولات است که با ظرافت به طرح موضوع اشتغال زن پرداخته و نظام فرهنگی تاریخی ایران را نظامی مردسالار معرفی میکند. توصیه ضمنی آن این است که زنان جامعه برای بهبود وضعیت اجتماعی حقوقی خویش، چارهای جز رویارویی و مخالفت با نظام سلطه موجود ندارند.
ج. نام بازیگران
قهرمان اصلی فیلم شیرین نام دارد. شیرین، نامی ایرانی و دارای پژواک مثبت است که مخاطب را به همذاتپنداری با خود و سوژة مورد نظر، یعنی اصرار بر اشتغال بیرونی، ترغیب میکند. عدم انتخاب نامی مذهبی برای وی، تأیید دیگری بر موضع روشنفکری، کارگردان است.
انتخاب نام مذهبی احمد برای همسر وی، نیز احتمالاً مشعر به ذهنیت و روحیه سنتی وی است. نام خانوادگی احمد، «سلطانی» است. واژة سلطان نیز در ذهنیت ایرانی، ریاست، حکومت، قلدری، زورگویی، تکبر و برتری را تداعی میکند. احمد سلطانی کسی است که با استبداد و زورگویی در روند اشتغال همسرش، شیرین مانع تراشی میکند.
د. رفتار بازیگران
چگونگي رفتار یا ایفای نقش بازیگران، معرف موقعیت آنان است. شیرین، زنی است شاغل که در شغل خود موفق است. در عین حال، زنی است خانهدار، عامل به وظایف خانوادگی متناسب با سطح انتظار. نشانة موفقیت وی، صلابت، شجاعت و استقامتی است که در مقابل رئیس خلافکار از خود نشان میدهد؛ رفتاری که غالب مردان شاغل در این مجموعه از جمله همسر وی از آن هراس دارند.
التزام او به خانهداری و وظایف کدبانویی نیز در رفتارهای او مشهود است. شیرین آشپزی میکند، خرید میکند، مهمانداری میکند، مادری میکند و با تحمل کجخلقیهای شوهر، شوهرداری هم میکند. آرامش ظاهری شیرین، موفقیت وی در انجام توأمان وظایف بیرونی و خانگی او را بیشتر آشكار میسازد.
در مقابل احمد، مردی لجوج، مستبد و در عین حال، خانوادهدوست تصویر شده است. لجبازیها و بهانهگیریهای او در رفتارهای مختلفش با شیرین در محیط خانه کاملاً مشهود است. برای مثال، او نقشة اسبابکشی ناگهانی را ترتیب میدهد تا شیرین را از امور و فعالیتهای شرکت بازدارد. این سنخ رفتارهای کودکانه و غیرمنطقی موجب میشود تا مخاطب بیشتر از وی با شیرین همدلی و همذاتپنداری کند.
ه . وسایل صحنه
وسایل صحنه، یعنی اسباب و اثاثیه خانه و نحوة چیدمان آنها نشانة نظم و برخورداری خانواده از درجاتی از رفاه و تمکن است. بچهها برای سرگرمی و پرکردن فراغت خود از بازیهای رايانهاي استفاده میکنند؛ وسیلهای لوکس و گرانقیمت که در آن دوره، تنها اندکی از مردم به آن دسترسی داشتند. پیام این برخورداری مرفهانه این است که اگر زن و شوهر، هر دو به فعالیت بیرونی درآمدزا مشغول باشند، میتوانند علاوه بر تأمین اولیات، به رفاهیات خانواده نیز کمک کنند.
نظم و انضباط حاکم بر خانه، نشانة گویایی از موفقیت شیرین در خانهداری، در عین اشتغال است. جالب اینکه احمد، بهرغم خردهگیریهای بیمورد، هیچگاه از بینظمی، شلختگی یا اهمال در انجام وظایف خانگی، از وی شکایت نمیکند.
رمزگان ایدئولوژیک
الف. مفهوم اصلی: تعارض نظام مردسالار با اشتغال زن
مفهوم کانونی فیلم، برگرفته از یا منطبق با ایدئولوژی فمینیسم رادیکال است. فمینیستهای رادیکال، بر این باورند که نظام مقتدر و جهانشمول مردسالار، عامل اصلی وضعیت نامطلوب زن از جمله محرومیت جدی او از نقشآفرینی اجتماعی است. برتری و سلطة قاهرانه مرد بر زن از خانواده آغاز شده و به ساحتهای مختلف اجتماع بسط مییابد. مردان به دلیل منافعی که از طریق این سلطه عاید میشوند، و نیز به دلیل قدرت بدنی و توان کاری بیشتر، و وابستهسازی اقتصادی وی به خود، همواره بر تثبیت و تداوم نظام مردسالار اصرار میورزند (روردگر، ۱۳۸۸، ص ۸۴- ۸۵).
در این فیلم، بسط سلطه قاهرانه مرد از محیط خانواده به اجتماع و حوزة اشتغال زن، به خوبی ترسیم شده است. شیرین، در خانه طبق معمول تحت سیطره شوهر است. در محیط کار نیز همسر وی به اقتضای منطق مردسالار، به جای همکاری، همة تلاش خود را به کار میبندد تا از موفقیت و پیشرفت شغلی او جلوگیری کند. ازآنجاييكه تکیه بر منطق مردسالار و تلاش در جهت بسط سلطه مردانه به محیط کار، مجوزی برای مقابله او با زن نمیشود، از ظرفیتهای خانگی این سلطه برای اعمال فشار ظالمانه و مضاعف استفاده میکند. بقای این سلطه در خانه و بسط آن به اجتماع، کارکرد زن را در خانه و اجتماع مختل میسازد. جالب اینکه، شیرین در فرایند مبارزه برای کاهش و تضعیف این سلطه، با مشکلات مختلفی دستوپنجه نرم کرده و در نهایت، با موفقیت به ریاست شرکت میرسد. این پیامی است که همة زنان باید آن را آویزه گوش خود سازند!!!
ب. مفاهیم فرعی
- مردسالاری در حیطه اجتماع
زنان حتی در اشتغالات بیرونی، از سلطة بسط یافته مردان در امان نیستند. محیطهای کاری، غالباً در انحصار و تحت سلطة مردان است و مردان همچنان فرصت کافی برای اعمال اراده و ستم و تبعیض علیه زنان را دارند. شیرین در اعتراض به اخراج همکارش به رئیس میگوید: «رفتار اخیرتان با خانمها واقعاً نوبره. اینو ور میدارید، اونو میذارید جاش. اون یکیو میفرستین کارگزینی. به من بگین ببینم خانمها چه هیزمتری به شما فروختن؟» این دیالوگ نشان میدهد که منطق حاکم بر رفتار مردان در یک محیط سازمانی نیز برای زنان همکار که خود بخشی از بدنة سازمان هستند، قابل فهم و توجیه نیست.
نشانة دیگر از بسط سلطة مرد از خانه به محیط کار و سوءاستفاده از آن علیه زن، این است که وقتی شیرین به رئیس شرکت اعتراض کرده و با او درگیری لفظی پیدا میکند، احمد، همسر شیرین با تندخویی، او را از اتاق رئیس بیرون میبرد.
وقتی حکم ریاست شیرین بر شرکت دارویی ابلاغ میشود، حتی خود شیرین ناراحت و مضطرب میشود؛ چون تا پيش از این، همه مطمئن بودند که احمد رئیس جدید خواهد بود. با وجود تلاش فراوان، شیرین برای خلع رئیس خلافکار، هیچکس تصور ریاست او را نمیکرد. روشن است که با توجه به سیطرة نظام مردسالار بر دنیای ذهنی و واقعی عموم، این ابلاغیه توجیهپذیر نخواهد بود. حتی میهمانانی نیز که برای عرض تبریک ریاست جدید آمده بودند، با شنیدن خبر مدیریت شیرین (به جای احمد)، متعجب میشوند و این تعجب در رفتار آنها مشهود است.
- مردسالاری در حیطه خانوادگی
احمد، با اشتغال همسر و ریاست وی مخالفت میکند و از شیرین میخواهد تا با داشتن سابقه نه ساله استعفا کرده و به کارهای خانه مشغول شود. شیرین در مخالفت به احمد یادآور میشود که من به هنگام ازدواج، شاغل بودم و شما با آن مخالفتی نداشتید. اما احمد با لجاجت خاص تنها به این دلیل که موقعیت کاری خودش در خطر است، شیرین را وادار به ترک شغل میکند.
هنگامیکه شیرین در محیط کار، موقعیتی فرادست احمد مییابد، احمد با نقشه سعی در مبارزه با او دارد. برای نمونه، بدون هماهنگی با شیرین، تاریخ اسبابکشی خانه را جابجا میکند و وقتی با مخالفت شیرین مواجه میشود، میگوید: «این دیگه به خودت مربوطه. مسائل و مشکلات شرکت را با کار خونه قاطی نکن. امروز داریم اسبابکشی میکنیم، شما هم خانوم خونه هستی. میخوای همکاری بکنی یا نه، خوددانی». احمد در دیالوگ دیگر، نیت خود را روشنتر بیان میکند. زمانی که دوستان احمد برای کمک به اسبابکشی وی به خانه میآیند و شیرین نیز با استفاده از این فرصت سرکار حاضر میشود، احمد به آنها میگوید: «آخه به شما چه مربوطه؟ همة برنامههای منو بهم ریختین. من کلی کار کردم نذارم بره اداره. اونوقت شما فرستادینش رفت... نمیذارم بیاد. امروزم تقصیر شما شد. دیگه نمیذارم. تازه از فردا من مریض میشم. معلوم نیست کی خوب بشم. ممکنه ده پونزده روز طول بکشه. آرزوی ریاست رو به دلش میذارم. اونقدر ادامه میدم تا از ریاست ورش دارن».
- عدم تعارض اشتغال زن با نقشهای خانوادگی
در فیلم چنین وانمود میشود که شیرین، هم در محیط کار و هم در خانواده کاملاً موفق است. در این ایام، حتی یک مرتبه هم احساس خستگی، افسردگی و استرس نکرده است. درصورتیکه این تصویرسازی با آنچه در واقعیت جریان دارد، فاصله دارد. زنی شاغل آن هم در سمت مدیریت یک شرکت بزرگ دارویی، با انبوهی از ارتباطات و درگیریهای شغلی درونی و بیرونی، در کنار انبوه وظایف خانوادگی بهعنوان همسر، مادری دو فرزند و نیز مسئولیت تهیه مایحتاج خانه و رتق و فتق امور جاری و... چگونه میتواند خسته و افسرده نباشد و احساس فشار کاری نکند. به هر حال، با عطف توجه به تجربههای عینی، این نوع تصویرسازی قدری تخیلی و دارای سوگیری ایدئولوژیک به نظر میرسد.
- زنان توانمندتر از مردان
شیرین، در موضع ریاست کارها و اقداماتی صورت میدهد که غالب مردان از آن هراس دارند. برای نمونه، اعتراض قاطع وی به مدیر قبلی شرکت، عهدهداری ریاست شرکت و ادارة مطلوب آن بهرغم کارشکنیهای برخی مردان شاغل در آن، همه نشان از توانمندی و لیاقت مثالزدنی وی دارد. در مقابل، رئیس قبلی مردی است خیانتکار و برخی دیگر از کارکنان مرد آنجا (دوستان احمد) اهل دزدی و خیانتاند. خود احمد نیز فردی ترسو و خرابکارست. یکی از مؤلفههای فمینیسم رادیکال، این است که زنان باید به توانمندیهای بالفعل و بالقوه خود پی ببرند و از منظر القایی مردان، به خود نگاه نکنند. شیرین نیز تنها با تکیه بر قابلیتهای ذاتی خود به ریاست شرکت رسیده است.
نتيجهگيري
اشتغال زن، یکی از موضوعات مهم و چالشی حوزة مطالعات زنان است. در این خصوص، دیدگاههای نظری متعددی وجود دارد. غالب دیدگاههای فمنیستی با استناد به دلایلی به موافقت مطلق؛ غالب سنتیها با استناد به دلایل دیگر، به مخالفت مطلق و دیدگاه سوم که موضوع منتخب نوشتار و مورد تأیید فقه اسلامی است، به موافقت مشروط نظر دادهاند. از دید اسلام، عدم تعارض با نقش مادری و همسری، عدم اختلاط و ارتباط غیرعفیفانه با نامحرم و رعایت ویژگیهای جسمی و روحی زن در انتخاب شغل، از جمله شرایطی است که باید در اشتغال زنان ملحوظ شود.
موضوع اشتغال نیز همچون سایر موضوعات مربوط به زنان، در رسانههای جمعی از جمله سینما انعکاسهای مختلف داشته است. برخی محصولات سینمایی ایران در سالهای اخیر با تأثیرپذیری از اندیشهها و ایدئولوژیهای فمینیستی بر مواضعی غیرمتعارف همچون برابری جنسیتی، استقلال اقتصادی زنان، اشتغال بیرونی، کاهش اعتبار نقشهای همسری و مادری، خردهگیری بر تمایزات حقوقی زن و مرد و... سؤالات و شبهاتی را در فضای عمومی کشور و محافل روشنفکری برانگیختهاند. این نوشتار، در راستای اثبات مدعای خود؛ یعنی تأثیرپذیری برخی محصولات سینمایی از ایدئولوژی فمنیستی، فیلم همسر محصول سال 72 که از فیلمهای جریانساز و پیشتاز در موضوع اشتغال زن و برابری جنسیتی شمرده میشود كه بر مبنای الگوی رمزگان سهگانه جانفیسک، مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نقدهایی را بهطور ضمنی بدان متوجه ساخته است.
- آبوت، پاملا و کلر والاس، 1380، جامعهشناسي زنان، ترجمة منيژه نجمعراقي، تهران، نشر ني.
- آسابرگر، آرتور، 1379، روشهاي تحليل رسانهها، ترجمة پرويز اجلالي، تهران، مرکز مطالعات و تحقيقات رسانهها.
- آيتاللهي، زهرا، 1386، شرح منشور حقوق و مسئوليتهاي زنان در نظام جمهوري اسلامي ايران، تهران، امور زنان و خانواده نهاد رياست جمهوري.
- بستان، حسین، 1388، اسلام و تفاوتهای جنسیتی در نهادهای اجتماعی، تهران، دفتر امور بانوان وزارت کشور.
- بطحاییگلپایگانی، سیدهاشم، 1383، فمینیسم از نظر اسلام و دیگر ملل، قم، نوید اسلام.
- بيات، عبدالرسول، 1381، فرهنگ واژهها، قم، مؤسسة انديشه و فرهنگ ديني.
- تانگ، رزمري، 1387، نقد و نظر: درآمدي بر نظريههاي فمينيستي، ترجمة منيژه نجمعراقي، تهران، نشر ني.
- چراغيکوتياني، اسماعيل، 1389، خانواده، اسلام و فمينيسم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
- چندلر، دانيل، 1387، مباني نشانهشناسي، ترجمة مهدي پارسا، تهران، سورة مهر.
- حبیبپور گتابی، كرم و همكاران، 1392، «بازنمایی اشتغال زنان و نقش آن در ساختار خانواده (با مطالعه موردی سریالهای دلنوازان و همسایهها)»، مطالعات سبك زندگي، سال دوم، ش 3، ص 69-104.
- حسنپور، آرش و بهجت یزدخواستی، 1394، «پروبلماتیک زن بودگی؛ نمایش جنسیت و برساخت کلیشههای اخلاقی زنانه در سینمای ایران»، مطالعات فرهنگ ـ ارتباطات، ش 64، ص 33-68.
- حکمتنیا، محمود و همکاران، 1388، فلسفه حقوق خانواده، تهران، روابط عمومی شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان.
- حکمتنیا، محمود، 1390، حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- راودراد، اعظم، 1382، «سينما رسانة فراموششده»، رسانه، ش 54، ص 64-73.
- رفیعپور، فرامرز، 1387، توسعه و تضاد:کوششی در جهت تحلیل انقلاب اسلامی و مسائل اجتماعی ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
- رودگر، نرجس، 1388، فمینیسم، تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
- ريتزر، جورج، 1387، نظرية جامعهشناسي در دوران معاصر، ترجمة محسن ثلاثي، تهران، علمي و فرهنگي.
- زيبايينژاد، محمدرضا، 1388، اشتغال زنان؛ عوامل، پيامدها و رويكردها، برگرفته از ليلاسادات زعفرانچي، اشتغال زنان (مجموعه مقالات و گفتوگوها)، تهران، مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري.
- سلطانيگردفرامرزي، مهدی، 1385، «نمايش جنسيت در سينماي ايران»، پژوهش زنان، ش 14، ص 79-98.
- صادقيفسايي، سهيلا و شيوا کريمي، 1384، «کلیشههای جنسیتی سریالهای تلویزیونی ایرانی (سال 1383)»، پژوهش زنان، ش 13، ص 59-90.
- طاهرینیا، احمد، 1389، حضور زن در عرصههای اجتماعی ـ اقتصادی از نگاه آیات و روایات، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- علاسوند، فریبا، 1392، زن در اسلام، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
- فيسک، جان، 1380، «فرهنگ تلويزيون»، ترجمة مژگان برومند، ارغنون، ش 19، ص 125ـ149.
- ـــــ ، 1386، درآمدی بر مطالعات ارتباطی، ترجمة مهدی غبرایی، تهران، دفتر مطالعات و توسعه رسانهها.
- کریمی، حمید، 1383، حقوق زن، تهران، کانون اندیشه جوان.
- كلينى، محمدبنيعقوب، 1429ق، کافي، قم، دارالحدیث.
- گرت، استفاني، 1380، جامعهشناسي جنسيت، ترجمة کتايون بقايي، تهران، ديگر.
- گيدنز، آنتوني، 1386، جامعهشناسي، ترجمة حسن چاوشيان، تهران، نشر ني.
- مطهری، مرتضی، 1379، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
- منصورنژاد، محمد، 1381، مسئله زن، اسلام و فمینیسم، تهران، برگ زیتون.
- مهدیان، حفیظه، 1392، «بازنمایی روابط عفیفانه مرد و زن در سینمای ایران (مطالعه موردی فیلم درباره الی)»، معرفت فرهنگی اجتماعی، ش 17، ص 129-155.
- مهديزاده، محمد، 1391، نظريههاي رسانه: انديشههاي رايج و ديدگاههاي انتقادي، تهران، همشهري.
- مهریزی، مهدی، 1381، زن در اندیشه اسلامی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- ناجیراد، محمدعلی، 1382، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی اقتصادی در ایران پس از انقلاب، تهران، کویر.
- نرسیسیانس، امیلیا، 1387، انسان، نشانه، فرهنگ، تهران، افکار.