معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دهم، شماره دوم، پیاپی 38، بهار 1398، صفحات 73-92

    بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    سعید امیرکاوه نجف آبادی / دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم و مدیر گروه ارتباطات دانشکده صدا و سیمای قم / samirkave@gmail.com
    ✍️ شعیب اسلامی / کارشناسي ارشد ارتباطات دانشكده صدا و سيماي قم / eslami114@yahoo.com
    چکیده: 
    در قرون گذشته و پیش از پدید آمدن رسانه های نوین ارتباطاتی، مهم ترین راه حفظ و تبادل اطلاعات و علوم، خط و کتابت بوده است. این پژوهش، به بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن می پردازد. ازاین رو، در این پژوهش تلاش شده تا از طریق روش تحقیق تاریخی ـ تحلیلی و با فیش برداری داده های آن، با روش کتابخانه ای و اسنادی، شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن در ایجاد محدودیت و یا از دسترس خارج شدن منابع علمی دانشمندان مسلمان بررسی گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که غربی ها با تاراج و انتقال آثار اسلامی، موجب محدود شدن دسترسی به منابع و متون تمدن اسلامی یا از بین رفتن و از دسترس خارج شدن آنها گردیدند. این موضوع آثار جبران ناپذیری در کاهش سطح ارتباطات علمی جهان اسلام برجای گذاشت.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Investigating the Historical Evidence of the Role of the West in Reducing the Scientific Communications of the Islamic Civilization by Reducing its Texts
    Abstract: 
    In the past centuries and before the emergence of the new communication media, the most important way of preserving and exchanging information and science was writing. This study examines the historical evidence of the role of the West in reducing the scientific communications of Islamic civilization by reducing its texts. Therefore, using the analytical- historical research method and by note taking and library-based and documentary method, the present research investigates the historical evidence of the role of the West in reducing the scientific communications of Islamic civilization by reducing its texts and limiting access to the scientific sources of Muslim scholars. Findings of the research indicate that by plundering and transferring Islamic works, the West restricted access to Islamic civilization sources and texts, and destroyed them, and this led to irreparable damages and reduced the level of scientific communication in the Islamic world.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    1. مقدمه
    دین اسلام، يكي از موضوعاتي که برای آن اهمیت ویژه‌ای قائل است، علم و دانش مي‌باشد. به‌طوری‌که مسلمانان کسب آن را به‌عنوان فریضه‌ای الهی می‌دانستند. به همین دليل، اسلام توانست در مدت کوتاهی، تمدنی فراگير به وجود آورد که در آن زمان، به اعتراف بسیاری در نوع خود بی‌نظیر بود. از دل فرهنگ و تمدن اسلامی، بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان بزرگ جهان ظهور كردند؛ كساني که تمدن امروز بشر مدیون تلاش و آثار ارزشمند علمی آنهاست.
    میراث عظیم مدونی كه در طی اعصار و قرون بر جای مانده، بیانگر اين است که تمدن اسلامی، بسیار از نظر علمی پیشرو بوده است؛ به‌طوری‌که تنها آثار و کتب خطی باقی مانده از این تمدن بالغ بر میلیون‌ها جلد می‌شود (عبدالرحمن، 1383، ص 36). هرچند این مقدار نسخ باقی مانده، تنها بخش کوچکی از آثار اندیشمندان اسلامی است و بسیاری از آنها در طول تاریخ به دلایل مختلف از بین رفته‌اند. با این حال، این تعداد باقیمانده خود گویای وسعت و عمق تلاش‌های علمی دانشمندان تمدن اسلامی در علوم و فنون گوناگون می‌باشد. این تلاش‌ها و دستاوردهای علمی جهان اسلام، از نظر کمی و کیفی در هیچ تمدنی سابقه نداشته است. در روزگاری كه انحطاط علمی و فرهنگی جوامع اروپایی را فراگرفته بود و مردمان این جوامع، مصائب و تیره‌روزی‌های قرون وسطا را تجربه می‌كردند، در این سوی جهان و در حوزة تمدن اسلامی، زمینة مساعدی برای ایجاد و رشد نهادهای علمی، فرهنگی مانند مراکز علمی و دانشگاه‌های بزرگ، کتابخانه‌های عظیم، با صدها هزار جلد کتاب، بیمارستان‌های پیشرفته و تخصصی و... به وجود آمده بود که بسیاری از آنها تا آن زمان، بي‌نظير بودند.
    2. بیان مسئله
    نکتة مهم، علت‌یابی افول و عقب‌ماندگی مسلمانان در قرن‌های اخیر است. دربارة اینکه چرا در قرون اخیر تولید علم در جهان اسلام دچار کاهش محسوسی شد، باید موارد چندی را که مستقیم و غیرمستقیم در اين زمينه مؤثر بوده‌اند، برشمرد. اما در این میان می‌توان گفت: یکی از مهم‌ترین علل آن، کاهش ارتباطات علمی درون جهان اسلام بوده است. هرچند در خصوص علت کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی، موارد مختلفی مطرح می‌گردد. اما باید گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل این افول در قرون اخیر که متأسفانه برخی از ابعاد آن مغفول مانده، لطماتی است که جهان اسلام از سوي غربی‌ها متحمل شده است. غربی‌ها، طی قرن‌های متعدد و طولانی اقدام به وارد آوردن آسیب‌ها بر پیکره جهان اسلام نمودند. این آسیب‌ها به قدری بر پیکره جهان اسلام تأثیر گذاشت که این تمدن هر روز افول بیشتری را شاهد بود. در این میان، سرقت، انتقال و حتی نابودی آثار دانشمندان مسلمان از اهمیتی خاص برخوردار بود؛ زیرا تأثیر زیادی در کاهش ارتباطات علمی داشت. به‌طوری‌که در این دوران، نه‌تنها علوم جدیدی ایجاد نمی‌شد، بلکه حتی مسلمانان نسبت به میراث علمی گذشته خود، تا حدود زیادی بیگانه شدند. درحالی‌که هم زمان غربی‌ها، بنای تمدن جدید خود را بر روی همین دستاوردهای تمدن اسلامی بنا می‌نمودند؛ بدون اينکه نامی مناسب از آن ببرند. موضوع این پژوهش، از جمله موارد مغفولی است که تاکنون پژوهش مناسبی در اين خصوص صورت نگرفته است.
    در گذشته و پيش از به وجود آمدن وسایل و کانال‌های جدید ارتباطات، اصلی‌ترین راه انتقال و انتشار علوم و پژوهش‌ها، نوشتار بوده است. ازاين‌رو، باید توجه داشت که کمیت و مقدار متون و راحتی دسترسی به آنها، رابطه مستقیمی با میزان ارتباطات علمی درون یک جامعه دارد؛ هر مقدار، کمیت این متون کاهش یابد، ارتباطات علمی نیز کاهش پیدا خواهد كرد. تمدن اسلامی در قرون اخیر، دچار چنین آسیبی گردید؛ زیرا غربی‌ها در ابعاد وسیعی اقدام به تاراج، انتقال و نابودی متون و آثار تمدن اسلامی كردند. به همین دلیل، هر مقدار ابعاد کمی و کیفی این موضوع روشن گردد، به همان میزان هم می‌توان کاهش ارتباطات علمی را در تمدن اسلامی تصور نمود. در اینجا سؤالاتی مطرح می‌شود که نابودی، تاراج و انتقال متون دانشمندان تمدن اسلامی توسط غربی‌ها، با چه کمیت و کیفیتی انجام گرفته است؟ و چه مقدار در محدود ساختن یا از بین بردن ارتباطات علمی جهان اسلام نقش داشته است؟
    3. ضرورت انجام پژوهش
    بررسی این موضوع از جهات گوناگون دارای اهمیت است. ابتدا روشن شدن بخشی دیگر از جایگاه علمی تمدن اسلامی و تلاش‌ها و دستاوردهای دانشمندان مسلمان، در طول تاریخ و اینکه تمدن امروز بشری و بخصوص تمدن غرب، به چه میزانی وامدار خدمات و دستاوردهای تمدن اسلامی است. نکتة دیگر، دلایل بی‌توجهی و سانسور خدمات و دستاوردهای علمی تمدن اسلامی، توسط غربی‌ها و بررسی صدق یا کذب ادعاهای آنها، در خصوص عدم تأثیر تمدن اسلامی در علوم و دستاوردهای علمی است.
    در مواقعی این سانسور به اندازه‌اي بی‌رحمانه صورت می‌گیرد که در برخی منابع در دنیای امروز، رشد علم تنها به دو دورة باستان (یونان) و دورة بعد از رنسانس اروپا تقسیم می‌گردد. به‌طوری‌که اکثر مؤلفان تاریخ علوم، بی‌درنگ پس از تشریح تمدن‌های عتیق، به‌ویژه علوم یونانی به عصر رنسانس و بیداری اروپا می‌پردازند. در این میان، نقش اسلام را در توسعه و تکامل علوم، مورد توجه قرار نمی‌دهند. برای نمونه، در کتاب علم در تاریخ، در یک کتاب چهار جلدی با بیش از هزار صفحه تنها ده صفحه (209 الی 218)، به شرح علوم مسلمین اختصاص داده است (برنال، 1354، ص 209-218). همچنین، در کتاب تاریخ علوم، ترجمة حسن صفاری، با بیش از 750 صفحه، تنها پنج صفحه (117 الی 122)، به معرفی علوم اسلامی و دانشمندان آن اختصاص یافته است (روسو، 1346، ص 117-122).
    گویا در دورة تاریک و رعب‌انگیز قرون وسطای غرب، پیشرفت علوم متوقف شده و سایر ملل هم مانند آنها، در همین وضعیت عقب‌ماندگی و جهل به سر می‌بردند. درحالی‌که مسلمانان بنا به تأکید اسلام، به علم‌آموزی و دوری از جهل، علومی و صنایعی را در همین دوران ابداع کرده و وسعت دادند که پایه‌گذار اصلی دستاوردهای علمی امروز بشر گردیده است. اعتراف به این جایگاه، در سخنان برخی از اندیشمندان منصف و بدون تعصب غربی، به راحتي مشهود است. نکتة دیگر، بیان یکی از مهم‌ترین علل عقب‌ماندگی علمی جهان اسلام می‌باشد که بیانگر نقش کلیدی غرب و تلاش‌هایی گسترده از سوي آنها بوده که نتیجة آن، موجب کاهش ارتباطات علمی در سرزمین‌های اسلامی گردیده است. این موضوع، تأثیرات مهمی بر روند حرکت علمی در درون تمدن اسلامی برجای گذاشته است.
    4. روش پژوهش
    این پژوهش بنیادی با روش تاریخی ـ تحلیلی انجام می‌گیرد؛ یعنی در ابتدا تمام موارد مد نظر فیش‌برداری شده، که روش فیش‌برداری در این پژوهش، به صورت کتابخانه‌ای و اسنادی می‌باشد. سپس، بعد از بررسی و تنظیم، اقدام به توصیف و تبیین شواهد تاریخی، نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن می‌نماییم. ازاين‌رو، با استفاده از اسناد و مدارک موجود دست اول و یا ثانویه معتبر تلاش می‌شود تا ابعاد و تأثیرات این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. منابع اولیه شامل اطلاعات دست اول مانند اسناد است. منابع ثانویه شامل اطلاعات دست دوم نظیر گزارش یک شخص ثالث از واقعه است. یافتن‌ داده‌ها‌، با استفاده از گزارش‌های رسمی، اسناد‌، مدارک‌، کـتاب‌ها و مقالات‌ و آثـار‌ باقیمانده‌ از گذشته، درباره این موضوع‌‌ انـجام می‌گیرد.
    5. ارتباطات علمی
    راه پیشرفت بشر در ابعاد شخصی و اجتماعی، توجه به معرفت، دانش و آگاهی است. علم، منبع و منشأ تحولات در جامعه می‌باشد. توسعه، پیشرفت و رشد یک جامعه زمانی میسر می‌شود که در آن جامعه تحقیق و پژوهش وجود داشته باشد. این امر زمانی شکل می‌گیرد که در این جوامع، ارتباطات علمی به وجود آمده باشد. ازآنجا‌که بخش مهمی از دانش و آگاهی انسان، فطری نيست و بر اثر تجربه و یادگیری به دست می‌آید، نقش و اهميت مقوله‌اي به نام کتابت و نوشتن، نمايان مي‌گردد. باید گفت: در طول تاریخ هیچ میراثی سودمندتر و با ارزش‌تر از کتابت نبوده است. نوشتن، مهم‌ترین راه ایجاد و گسترش ارتباطات علمی بوده و کتاب، از قدیمی‌ترین رسانه‌ها در زندگی بشر است که نقش مهمی در ارتباط علمی بین جوامع و نسل‌ها دارد و فرهنگ، علوم و... را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کند. به نوعی می‌توان گفت: کتاب، میراث مکتوب هر جامعه است. در طول حیات بشری، تمدن‌های بسیاری به وجود آمده و از بین رفته‌اند. اما آنچه که باعث ارزش یک تمدن و ماندگاری آن می‌شود، جایگاه و خدمات اندیشمندان و دانشمندان آن تمدن بوده که آثار گران‌بها و باارزشی از خود برجای گذاشته‌اند. باید گفت: کتابت راهی است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می‌ماند و به آیندگان منتقل می‌شود.
    ارتباطات علمی به فرایندهای مرتبط با انتشار علمی اطلاق می‌شود؛ چرا که انتشار در شکل‌های مختلف آن، روش اصلی انتشار نتایج پژوهش‌هاست. ارتباط علمی، زیرمجموعه‌ای از ارتباط اجتماعی است. ارتباط، اساس و ماهیت علم است. ازاين‌رو، اشاعة نتایج پژوهش‌های علمی، موجب توسعه مرزهای دانش می‌شود. ارتباط علمى، یکى از زمینه‌ها و شرایط توسعه علمى است؛ چرا که بدون وجود ارتباط علمى امکان انتقال میسر نخواهد شد و سرانجامى جز رکود و سکون علمى دانسته‌ها و دستاوردهاى علمى نخواهد داشت (داورپناه، 1386، ص 12).
    بنابراین، ارتباط علمی، به انواع روابط متقابل میان اعضای جامعة علمی اطلاق می‌شود که به تبادل دیدگاه‌ها، نظرات و اطلاعات علمی و ایجاد توافق و اجماع پیرامون مسائل مشترك منجر می‌گردد (محمدی، 1386، ص 62). ازاين‌رو، ارتباطات علمی با ایجاد زمینه‌های تعامل دیدگاه‌ها، می‌تواند به گسترش علم کمک کند (همان). به عبارت دیگر، ارتباط علمی عبارت است از: مبادله و انتقال مستقیم یا غیرمستقیم اطلاعات و نتایج فعالیت‌هاي علمی، میان دانشمندان و نهادهاي علمی، از طریق کانال‌هاي ارتباطی. در این خصوص، باید گفت: خط و کتابت به تمدن امکان داد تا با انباشت اطلاعات، تراکم‌پذیر شود. همین امر، موجب شد تا پیشرفت‌های آن تسریع شود. این کتاب بود که موجب ایجاد طبقه‌ای از دانشمندان شد و به دانش اهمیت اجتماعی اعطا کرد. این کتابت بود که با شیوه‌های گوناگون، این آگاهی را ممکن ساخت و به بشر اجازه داد تا سرنوشت خود را به دست گیرد (کازنو، 1364، ص 55).
    6. شواهد تاریخی کاهش متون تمدن اسلامی توسط غرب
    نابودی و تاراج متون توسط غربی‌ها در ابعاد وسیعی صورت گرفت. از رجال سیاسی و مذهبی گرفته تا تجار و مستشرقان غربی، برای دستیابی به این آثار تلاش‌های فراوانی نموده‌اند. این اقدامات غربی‌ها، دو تأثیر عمده در کاهش ارتباطات علمی در تمدن اسلامی برجای گذاشت: ابتدا ایجاد محدودیت در دسترسی به منابع علمی و دیگری از دسترس خارج شدن متون و منابع علمی که تأثیر عمده‌ای در کاهش این ارتباطات داشته است. هرچند نمی‌توان به راحتی ابعاد دقیق این خسارت را آشکار کرد و به پژوهش‌های بیشتر و کامل‌تری نیاز است؛ اما می‌توان اصل وجود آن، شواهد و تأثیراتشان را بررسی كرد. ازاين‌رو، در اينجا این موارد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    6-1. ایجاد محدودیت در دسترسی به منابع اسلامی
    حداقل تأثیر تاراج و انتقال متون و آثار تمدن اسلامی، بر میزان ارتباطات و تبادلات علمی دانشمندان اسلامی، محدود و سخت شدن دسترسی به منابع و متون علمی است که موجب کاهش بهره‌مندی و استفاده از آنها توسط محققان و دانشمندان جهان اسلام می‌شود. این خود، مشکلات عدیده‌ای را به وجود آورد؛ زیرا در گذشته براي تهیه یک کتاب، علاوه بر هزینه قابل توجهی که باید صرف می‌شد، زمان زیادی هم لازم بود تا از یک کتاب بتوان نسخه‌ای جدید تهیه كرد. ازاين‌رو، کمبود کتب مشکلاتی مانند محدود و سخت شدن دسترسی و آشنایی با دانشمندان مسلمان و تلاش‌های علمی آنها و کاهش استفاده از آثار و محتوای تألیفات و کم شدن سرانه مطالعه را درپی داشت. این ایجاد محدودیت، از طریق عوامل گوناگون و در ابعاد مختلفی انجام گرفت.
    6-1-1. جنگ‌ها
    مهم‌ترین آسیب غربی‌ها به آثار تمدن اسلامی، در طی جنگ‌هایی مانند جنگ‌های اندلس، جنگ‌های صلیبی و... روی داد که طی آن میلیون‌ها کتاب از بین رفته و یا سرقت شد و از بسیاری از کتابخانه‌های عظیم و مراکز بزرگ علمی در مناطق مورد هجوم، اثری باقی نماند. ازاين‌رو، باید گفت: این جنگ‌ها خسارات غیرقابل جبرانی بر ارتباطات علمی در این مناطق مهم حوزه تمدن اسلامی، وارد ساخت. در این خصوص آمده است كه پس از غلبه مجدد مسیحیان بر این سرزمین‌ها، قسمت بزرگی از کتاب‌های این کتابخانه به تولدو انتقال یافت. در آن زمان، شهر تولدو به سبب همین ویژگی و امتیاز، در مقایسه با سایر شهرهای اسپانیا، محل مناسبی برای تأسیس مرکز بزرگ ترجمه گردید. ازآنجاکه در این دوره، بیشترین ترجمه‌ها از عربی به لاتینی بود، قرن 12ميلادي به دورة ترجمه عربی به لاتینی شهرت یافت (حایک، 1978، ص 8-9 و 50-51). كتابخانه شيخ صفي‌الدين اردبيلي، از كتابخانه‌هاي مشهور سدة هشتم هجري است. نسخه‌هاي خطي به جاي مانده از آن كتابخانه حاوي ارزش تاريخي بسياري است. در دورة حكومت فتحعلي‌شاه قاجار، به هنگام رويدادهاي آذربايجان (جنگ ايران و روس)، كتاب‌هاي اين كتابخانه توسط فاتحان روس به‌عنوان امانت براي مطالعه و استنساخ به تفليس برده شد و هم‌اكنون در مؤسسه شرق‌شناسي لنينگراد نگهداري مي‌شود (آزاد، بی‌تا، ص 20). همچنين، به هنگام اشغال شهر تطوان در سال 1860 ميلادي، توسط اسپانیا و پس از جنگی که بین آنها و مغربی‌ها در گرفت، اهالی آنجا برای نجات خود شهر و املاک خود را ترک کردند. در نتیجه، نفایس کتابخانه‌ها دزدیده شد و به شهرهای اسپانیا انتقال یافت (عبدالرحمن، 1383، ص 45). همچنین فرانسویان، کتابخانه امیرعبدالقادر جزائری (1808ـ1883م) که رهبری مقاومت بر ضداشغالگری فرانسه در کشورش را عهده‌دار بود، در ضمن جنگ با او غارت کردند. این کتابخانه، دارای ذخایر نسخه‌های خطی عربی بوده است (همان).
    حتی امپراتوری‌های بزرگ در تمدن اسلامی هم از این جنگ‌ها در امان نبودند. در اکتبر 1571 ميلادي، پیروزی بر ناوگان دریایی عثمانی در جنگ لپانتو، مشهورترین نبرد دریایی، نسخه‌های خطی عربی را به اروپا آورد. سرانجام به دست محققانی افتاد که می‌توانستند آنها را بخوانند (جونز، 1380، ص 161). همچنین، در سال 1593 ميلادي منجر به جنگی تمام‌عیار شد. فشارهای ردولف دوم، امپراتور اتریش، نیروهای عثمانی را تحت فرماندهی سنان‌پاشا وزیر اعظم هشتاد ساله قرار داد و نخستین موفقیت‌های هابسبورگ، نسخه‌های خطی عربی و ترکی عثمانی، بیشتری را در اختیار اروپاییان قرار داد (همان). این روند ادامه داشت تا اینکه دولت عثمانی سقوط کرد و گنجینه‌های تمدن ما از معابر داردانل و بسفر به غرب پیروز، انتقال یافت (عبدالرحمن، 1970، ص 44). وقتی حکومت‌های بزرگ تمدن اسلامی، از این دست‌اندازی‌ها و غارت‌ها در امان نبوده‌اند، پس به مراتب حکومت‌های کوچک‌تر، لطمات بیشتری را متحمل شدند. ازاين‌رو، در طول تاریخ مشاهده می‌شود که تقریباً هیچ يک از کشورهای اسلامی از جنگ‌افروزی غربی‌ها و غارت آثار خود توسط آنها در امان نبوده‌اند. امنيت، ثبات و آرامش جامعه، مهم‌ترين عامل توسعه و پيشرفت علمي و توليد علم و تعالي فرهنگ است. این جنگ‌ها، جز کشتار و ویرانی، دستاورد دیگری برای کشورهای مسلمان درپی نداشتند. غربی‌ها در هر نقطه‌ای از تمدن اسلامی که فرصت یافتند، با جنگ‌افروزی‌های خود به بهانه‌های گوناگون توانستند با از بین بردن سرمایه‌های مادی و انسانی آن منطقه، نه تنها جلوی پیشرفت و رشد آن را بگیرند، بلکه توانستند دستاوردهای علمی قرن‌ها را در طی مدتی کوتاه تاراج کرده و یا از بین ببرند.
    6-1-2. مأمورانی جهت خرید آثار در شهرهای اسلامی
    یکی از راه‌هایی که غربی‌ها به وسیلة آن توانستند بر بسیاری از آثار اسلامی دست پیدا کنند، وجود افرادی در شهرهای اسلامی بود تا این آثار را جمع‌آوری نموده و در اختیار آنان قرار دهند. این افراد، بیشتر در زمان‌ها و مکان‌هایی مورد استفاده قرار می‌گرفتند که سیطره و نفوذ غربی‌ها، در آنها کم یا سخت بود. به همین دلیل، غالباً موفقیت‌های چشمگیری به دست می‌آوردند.
    انگلستان در سال 1842 ميلادي، گروهی را به سرپرستی مستر تتام (متخصص نسخه‌های خطی) به مصر اعزام داشت. این گروه، به نسخ خطی عربی دست یافت که از بین آنها، 300 نسخه بر پوست آهو مکتوب بود (طرازی، 1947، ج 2، ص 582). همچنین، تاجری ایتالیایی که در یمن زندگی می‌کرده، نسخ خطی قدیمی یمن را با کالاهای کم‌ارزش خودش مبادله می‌کرده است و از این رهگذر، چندین هزار نسخه جمع‌آوری کرد و بعدها این نسخه‌های خطی را به کتابخانه امپروزیانا در میلانو اهدا نمود (عبدالرحمن، 1383، ص 48). همچنین، جرویانی در خلال سال‌های 1920 و 1925 ميلادي مدیر کتابخانه پادشاهی مصر بوده است. تعداد نسخه‌های خطی که وی از کشورهای عربی کوچانیده، بیش از 1241 نسخه می‌شود (صالحیه، 1985، ص 21). فرانسوا ساواری دبرو که حضور بیست و دو ساله‌اش در استانبول با سی سال [اقامت] آندره آلپاگو در دمشق برابری می‌کرد، در كل، مجموعه عظیمی از نسخه‌های خطی با خود به وطنش آورد (جونز، 1380، ص 156). افرادی را که مأموریت و کار اصلی آنان به دست آوردن آثار و انتقال آنها به غرب بود را تقریباً در جای‌جای سرزمین‌های اسلامی می‌توان مشاهده كرد. این خود، اهمیت این آثار را در نزد غربی‌ها آشکار نموده و بیانگر حجم زیاد این انتقالات به غرب است. به‌طوری‌که برخی از این افراد، همة عمر و هدف خود را به این کار اختصاص داده بودند.
    6-1-3. استعمارگری غرب
    بسیاری از کشورهای اسلامی در معرض تهاجم استعماری غرب و استیلای آنها بر میراثشان قرار گرفتند، در مقدمه این میراث نسخه‌های خطی اسلامی قرار داشتند که به زور از آنها مصادره کردند. به‌عنوان نمونه، در واقعه نیل در سال 1802 ميلادي که کلنل انگلیسی تورنر آن را رهبری می‌کرد، تعداد زیادی از نسخه‌های عربی را به بریتانیا منتقل کرد و به کتابخانه موزه بریتانیا سپرد (پيرسون، 1971، ص 298). همچنین، سپاه فرانسه و فرانسویان مقیم الجزایر، کتابخانه دانشگاه الجزایر را به دنبال اعلان استقلال الجزایر در هفتم ژوئن سال 1962 ميلادي به آتش کشیدند. گفته می‌شود، آتش‌سوزی به صورت ساختگی و به منظور انتقال نسخه‌ها رخ داده بود (عبدالرحمن، 1383، ص 45). این غارت‌ها مختص به قرن‌های جدید نبوده و در قرن‌های دورتر نیز بسیار مشاهده می‌شود. وقتی اسپانیا در سال 1414 ميلادي بر شهر بسته (نزدیک شهر فارس مغرب) مسلط شد، تمامی کتاب‌های علمی را که تعداد آن بسیار بود، به کشور خود منتقل کرد (طرازی، 1947، ج 1، ص 238). همان‌طورکه مشاهده می‌شود، این تهاجم‌ها و غارت‌ها در طی یک یا دو قرن انجام نگرفته، بلکه قرن‌ها به طول انجامیده است؛ غارتی این چنین طولانی و وسیع، خود گویای آسیب‌هایی است که آثار و متون تمدن اسلامی از جانب غربی‌ها متحمل شده و بسیاری از منابع علمی از کشورهای مسلمان خارج شده یا از دست رفتند.
    6-1-4. سفارت و کنسولگری‌های غربی
    غربی‌ها حتی از نمایندگان سیاسی و رسمی خود نیز در جمع‌آوری آثار بهره می‌بردند. ازاين‌رو، بسیاری از سفارت‌ها و کنسولگری‌های غربی، نسبت به تهیه نسخه‌های خطی و انتقال آن به کشورهای خود اقدام کرده‌اند. از جمله مستشرق آلمانی هارتمان (متوفی 1919م) به‌عنوان مستشار کنسولگری آلمان در بیروت، در سال 1919 ميلادي به لبنان و سوریه و برخی مناطق شرق مسافرت کرد و برای به دست آوردن نسخه‌های خطی عربی، ‌به سران خاندان‌ها در لبنان، سوریه، فلسطین، عراق و آستانه پناه جست و از آنها کتابخانه ویژه‌ای که از گران‌بهاترین کتابخانه‌های عربی به‌شمار رفته، ترتیب داد (طرازی، 1947، ج 2، ص 627). دکتر دال در کتاب خود می‌نویسد: «کتاب‌های گران‌قیمت بسیاری برای کتابخانه مزبور (کتابخانه سلطنتی) از شرق، وارد پاریس می‌شد. همچنین سفیران فرانسه در خارج، کتاب‌های گران‌قیمت بسیار ارزنده‌ای را به آنجا می‌فرستادند» (دال، 1372، ص 322). همچنین، کنسول بریتانی در بغداد Lynch در سال‌های 1860 ـ 1863م تعداد 310 نسخه عربی را به دست آورد و آنها را به موزه بریتانیا سپرد. سپس، کنسول دیگر بریتانیایی یعنی Budge تعداد 173 نسخه عربی را از موصل به چنگ آورد و به موزه بریتانیا ارسال کرد (پيرسون، 1971، ص 299).
    در این خصوص، آیت‌الله مرعشی نجفی نقل می‌كنند: از بازار نجف عبور می‌کردم، دیدم طلبه‌ها به یک مغازه‌ای خیلی رفت‌و‌آمد می‌کنند. پرسیدم چه خبر است، گفتند: علمایی که فوت می‌کنند، کتاب‌هایشان را اینجا حراج می‌کنند. رفتم داخل دیدم که عده‌ای حلقه‌ زده‌اند و آقایی کتاب‌ها را آورده و چوب حراج می‌زند و افراد پیشنهاد قیمت داده و هر کس که بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌داد، کتاب را می‌خرید. یک عربی نشسته بود در کنارش، کیسه پولی بود و بیشترین قیمت را او داده و کتاب‌ها را می‌خرید و به دیگران فرصت نمی‌داد. متوجه شدم که ایشان فردی به نام کاظم، دلال کنسولگری انگلیس در بغداد است و در طول هفته، کتاب‌ها را خریده و جمعه‌ها به بغداد برده و تحویل انگلیسی‌ها می‌داد و پولشان را گرفته و بعد دوباره می‌آید و کتاب می‌خرد (www.hawzahnews.com). در این موارد، تقریباً نام تمامی کشورهای مهم غربی قابل مشاهده است. این کشورها، از نمایندگی‌های سیاسی خود و کارکنان آنها در زمینة انتقال آثار بهره می‌بردند که این موضوع، باز هم از اهمیت نسخه‌های تمدن اسلامی، برای دولت‌های غربی و ابعاد وسیع این موضوع حکایت دارد.
    6-1-5. نسخه‌بازان و علاقه‌مندان به جمع‌آوری آثار
    در میان تمام این عوامل، از نسخه‌بازان و علاقه‌مندان به جمع‌آوری آثار نباید غافل شد. این افراد، یکی از منابع مهم به دست آوردن آثار با ارزش تمدن اسلامی بودند. از حدود قرن یازدهم میلادی سیل دانشمندان و دلالان حریص كتاب از اروپا به كشورهای اسلامی و عربی سرازیر شد. اینان به جست‌و‌جو، یافتن و خریدن قانونی یا غیرقانونی، تقریباً هر دست نوشته‌ای كه دسترسی یافتند، پرداختند (مکی‌سباعی، 1373، ص 179). همچنين، در 26 جولای 1535 ميلادي برنارد ریپارولی، کتاب نسخه مملوکی از جلد چهارمِ مجموعه مشهور حدیث بخاری به نام «صحیح» را از مسجدی در تونس آورد. این نسخة خطی، سپس به کتابخانه پالاتین در هایدلبرگ آورده شد و پوستل آنها را به همراه تعداد زیادی نسخه خطی عربی به نزد هیئت منتخب گرو گذاشت که بعداً به کتابخانه واتیکان منتقل شد (جونز، 1380، ص 159). همچنین، پس از انقلاب مشروطه (1909-1906م) تعداد زیادی نسخ خطی از ایران خارج گردید و به مجموعه‌های شخصی در خارج از کشور، انتقال داده شد (رومن، 1380، ص 135).
    تعداد این افراد به حدی زیاد است که پرفسور سوند دال، رئیس سابق هیئت‌امنای دانشگاه کپنهاک می‌گوید: برشمردن همه فرانسویان دوستدار کتاب در این قرن (18م)، برای ما امکان‌پذیر نیست (دال، 1372، ص 321). حضور این نسخه‌بازان در تهیه و انتقال نسخ خطی، به قدری زیاد است که قابل شمارش دقیق نیست و خود پژوهش‌های مفصلی می‌طلبد. اما این حجم قابل توجه از افراد و بازارهای بزرگ کتاب در غرب، نشان از حجم زیاد مبادلات و تجارت کتاب، بخصوص نسخه‌های نفیس و قدیمی دارد. این امر یعنی تبادل و انتقال یک طرفه علوم و متون از سوي شرق به سمت کشورهای غربی. این تجارت به‌معنای خسارت محض برای کشورهای شرقی و برد و منفعت کامل برای غربی‌ها بود؛ چون جریان یک طرفه انتقال علوم، هیچ منفعتی برای کشورهای دارای علم ندارد؛ زيرا زمانی تبادلات علمی مفید است که دو طرفه باشد. ازاين‌رو، شما در آن دوران هیچ کتاب و متون غربی را در کشورهای اسلامی نمی‌توانید پیدا کنید که کمکی به گسترش یا پیشرفت علوم در تمدن اسلامی کرده باشد.
    6-1-6. دزدان و شکار نسخ خطی
    به ‌دست آوردن نسخ خطی، گویا همیشه و در هرجایی برای غربی‌ها جزء اهداف مهم بوده است. آنها از هر روشی حتی سرقت و راهزنی، برای رسیدن به این هدف بهره می‌بردند. اومانیست‌های اروپايی كه پرچمدار حركت بیداری و نهضت رنسانس بودند، شكارچیانی از بین مسیحیان و یهودیان و حتی مسلمانان انتخاب كردند كه به زبان‌های یونانی، رومی، عربی و عبری آشنايي داشتند و باید اسناد علمی، فلسفی، تاریخی را خریداری یا حتی سرقت می‌كردند و پنهانی به صورت مال‌التجاره به اروپا می‌بردند. غالباً شكارچیان، با لباس تجار و كشیش رفت‌و‌آمد می‌كردند (فروغی، 1366، ص 83). تاراج آثار اسلامی، تنها محدود به خشکی نمی‌شد، بلکه دریا هم بارها شاهد این سرقت‌ها بوده است. براي نمونه، ناوگان اسپانیایی در سال 1612 ميلادي به هنگام انتقال کتابخانه زیدانیه مغربی به سوئیس در جنوب مغرب، در حاشیه دریا با کشتی دزدان دریایی مواجه شد. این دزدان، کشتی حامل کتابخانه را به اسپانیا سوق دادند. کتابخانه مزبور، از سلطان مولای زیدان‌بن‌ملک احمد منصور سعدی بوده و شامل 3000 یا 4000 کتاب از کتب نفیس برای حمل ذخایر از بندر اغادیر اجاره کرده بود که در کنار دریا با دزدان مواجه شد و آن کتابخانه گران‌بها به‌عنوان غنیمت به کتابخانه پادشاهی در قصر اسکوریال منتقل شد (جونز، 1380، ص 166).
    بر اساس گفتة احمد‌بن‌قاسم سفیر پادشاه مراکش، ارپینیوس از او به‌عنوان دستیار خود یاد کرده است. کتابخانة او حاوی 7800 کتاب بود که یک نومیدیایی به نام نیرچا با حیله و نیرنگ آن را سرقت کرد (همان). بخش مهمی از مسلمانان نسبت به اهمیت و ارزش این کتاب‌ها آگاهی داشته و در حفظ آنها جدی بودند. ازاين‌رو، در بسیاری از مواقع امکان خرید کتاب‌های با ارزش و نفیس برای غربی‌ها وجود نداشت. به همین دلیل، بیشترین شیوه‌ای که توسط غربی‌ها در موارد این‌چنینی مورد استفاده قرار می‌گرفت، سرقت این آثار بود. گزارش‌های موجود خود گویای فراوانی استفاده از این روش توسط غربی‌ها است.
    6-1-7. شرق‌شناسان
    مسافرت شرق‌شناسان به کشورهای عربی و اسلامی برای جست‌و‌جوی نسخه‌های خطی نادر و نفیس از زمان‌های دور، امری شایع بوده است. این مستشرقان، تنها به مطالعه شرق اشتغال نداشتند و به دست آوردن آثار شرقی نیز جزء اهداف آنها به‌شمار می‌رفت. مستشرق یهودی، اتریشی، هندی اگلازر که اهل چکسلواکی بود، با اسم مستعار حاج حسین در سال‌های 1890 ـ 1892 ميلادي چندین مسافرت به کشورهای عربی و از جمله یمن کرد. او پس از رسیدن به مارب، به مجموعه نفیسی از آثار قدیمی و نسخه‌های خطی دست یافت (صالحیه، 1985، ص 19-20). همچنین، خاورشناس روسی کراچکفسکی، مسافرت‌های متعددی به کشورهای شرقی و غربی مثل ازبکستان، ترکستان، قرقیزستان و مناطقی از قفقاز نمود. وي به نسخه‌های خطی نفیسی دست یافت و آنها را به کتابخانه روسی منتقل کرد. سپس، به شرق عربی یعنی لبنان و سوریه و مصر کوچ كرد و مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی عربی نفیس را خریداری و به روسیه گسیل داشت (عبدالرحمن، 1383، ص 45). وجود این مستشرقان، به این دلیل اهمیت داشت که آنها آشنایی بهتر و دقیق‌تری با فرهنگ و تمدن اسلامی داشتند و می‌توانستند آثار نفیس و با ارزش‌تر را به خوبی شناسایی کرده، به دست آورند. از دست دادن نسخ نایاب و نفیس برای هر جامعه، خسارتی بزرگ برای میراث علمی آن محسوب می‌شود و تأثیر زیادی در ضعیف شدن تبادلات علمی خواهد داشت.
    6-1-8. فریب افراد ناآگاه
    از دیگر شیوه‌های به کار رفته، اغفال برخی از ناآگاهان که متولی کتابخانه‌های دانشگاه‌ها، مساجد، مدارس قدیمی و... بوده و از ارزش این‌گونه گنجینه‌ها بی‌اطلاع بوده‌اند. ازاين‌رو، آنها را به پول اندک فریفته و پس از خریدن نسخه‌های خطی، آنها را به کشورهای خود منتقل می‌کردند. شاید بهترین نمونه برای این شیوه، بیان محمد کردعلی در کتاب خود، خطط الشام است که می‌گوید:
    از مصائبی که دچار کتب شام گردید این بود که برخی از دولت‌های اروپایی و از جمله فرانسه، آلمان، انگلستان، هلند و روسیه از قرن 17 ميلادي شروع به جمع‌آوری کتبی از تمدن ما نمودند و آنها را از شام به واسطة وکلا، کنسولگری‌ها، اسقف‌ها و مبشران دینی خریداری کردند. مردم و به‌ویژه دست‌اندرکاران مدارس و دانشگاه‌ها نیز تا آنجا نفهمی کردند که درهمی را به نفیس‌ترین کتاب ترجیح دادند و در امانت خیانت کردند و فروش و تصرف در آنچه تحت نظرشان بود و یا از غیر خود به سرقت رفته بود را مباح کردند؛ گویی جزء مایملکشان بود. ثقه‌ای برایم گفته بود که یکی از دلالان کتب در قرن گذشته به منازل برخی از آنها در دمشق می‌رفت و با متولیان کتابخانه‌های مدارس و دانشگاه‌ها رفت‌و‌آمد داشت. وی کتاب‌های خطی مورد نظرشان را از آنجا به بهایی اندک می‌خرید. خرید این کتاب‌ها، بیشتر برای کنسولگری برسیا (آلمان) بود. این وضعیت یعنی خرید نسخه‌های خطی از تمامی شام ادامه داشت تا اینکه صد کتابخانه مهم را جمع‌آوری و سپس، به کشورش ارسال داشت (کردعلی، 1403ق، ص 198-199).
    همچنین آمده است: لاندبرگ سوئدی (1848 ـ 1924م) در خلال مسافرت و گشت و گذارهایش در کشورهای عربی، توانست به صدها نسخه عربی دست یابد و به کشورش انتقال دهد. او در مصر و یمن، بسیاری از افراد را به فروش نسخه‌های خطی فریب داد. از جمله آنها محمد اکمل بن عالم مصری عبدالغنی فکرت متوفی به سال 1889 ميلادي بود که از او کتابخانه بزرگی را که پدرش به ارث برده بود، خریداری کرد (طرازی، 1947، ج 2، ص 630 و 756). متأسفانه در این موضوع، ناآگاهی برخی مسلمانان نسبت به ارزشمندی این آثار و اهمیت حفظ میراث گران‌بهای علمی تمدن اسلامی نقش مهمی داشته است. اگر این آگاهی و هوشیاری در بین مسلمانان بیشتر می‌شد، حجم تاراج میراث علمی مسلمانان نیز کاهش پیدا می‌نمود. اما دولت‌ها در این خصوص، معمولاً اقدامی انجام نمی‌دادند و عالمان دینی و دانشمندان بیشتر از هرکسی بار سنگین آن را بر دوش می‌کشیدند. اگر اقدامات آنها در حفظ و صیانت از منابع و متون اسلامی صورت نمی‌گرفت، شاید چیزی از آثار تمدن اسلامی باقی نمی‌ماند. مراکز دینی و حوزوی تا پيش از ظهور دانشگاه‌ها در عصر جدید مهم‌ترین جایگاهی بودند که ارتباطات علمی را زنده نگه داشتند. با تولید و تکثیر علوم و متون تمدن اسلامی، بخش قابل‌ توجهی از این آثار را حفظ نموده و به دست ما رساندند.
    6-1-9. حکومت‌های دست‌نشانده
    حکومت‌های وابسته و دست‌نشانده در کشورهای اسلامی، یکی دیگر از راه‌های انتقال آثار اسلامی بود. در این خصوص، علامه حسن‌زاده آملی می‌گویند:
    وقتی که من مدرسه مروی بودم، یکی از آقایان بزرگوار و اساتید نامدار، که اهل تألیف بود، گاهی به من سری می‌زد، و حالي می‌پرسید. روزی آمد و گفت: از امروز تهران خبر داری؟ عرض کردم: آقا، من طلبه‌ام و خبر ندارم. گفت: امروز (قریب چهل سال پیش) یک هواپیما کتاب خطی از تهران پرواز کرد برای آمریکا. اینها که پیش می‌آمد، مرحوم آقای شعرانی می‌فرمود که ضرر و صدمه‌ای که بر معارف و فرهنگ این کشور، این پدر و پسر (رضاخان و محمدرضا) زدند، مغول نزده بودند (حسن‌زاده آملی، 1375، ص 170).
    همچنین، به هنگام گشایش كتابخانه قبه‌المال در مسجد اموی دمشق، سلطان عبدالحمید دوم در پاسخ به پیشنهاد امپراتور آلمان ویلیام دوم، در سال 1899 ميلادي دستور داد تا این كتابخانه را كه مدتی مدید قفل بر در داشت، بگشایند و محتویات آن را بررسی كنند. پس از انجام این كار، سلطان دستور داد تا بخش اعظم مجموعه كمیاب و شگفت‌انگیز كتابخانه را به‌عنوان هدیه شخصی او نزد پادشاه آلمان بفرستند (مکی‌سباعی، 1373، ص 181). اگر حکام کشورهای اسلامی، کمی برای این میراث اهمیت قائل می‌شدند و تنها به میزان کمی مانند دولت‌های غربی در به دست آوردن این آثار دغدغه و تعهد داشتند، به سادگی می‌توانستند با اتخاذ تدابیر مناسب، دست بیگانگان را کوتاه نموده و این ذخایر با ارزش را برای رشد و توسعه علمی کشورهای خود حفظ نموده و مورد استفاده قرار دهند. اما نه تنها این موضوع اتفاق نمی‌افتاد، بلکه در بسياري موارد این حاکمان نالایق و فاسد خود به مهم‌ترین عامل تاراج آثار اسلامی تبدیل می‌شدند و بیشترین ضربه‌ها را به روند علم و ارتباطات علمی وارد می‌آوردند. به همین دلایل، مورد پشتیبانی و حمایت غربی‌ها قرار می‌گرفتند.
    6-1-10. کشیشان و راهبان مسیحی
    کشیشان و راهبان مسیحی، گروهی بودند که به دليل علایق و اعتقادات مذهبی خود، قرابت و نزدیکی زیادی با دنیای مسیحی غرب داشتند. ازاين‌رو، در موارد مختلفی مورد استفاده غربی‌ها قرار می‌گرفتند. از جمله کاردینال اگناتیوس جبرائیل تیونی از موصل (1968م) مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی عربی را به کتابخانه واتیکان اهدا کرد (عواد، 1976، ص 201). همچنین، هنگامی که اسقف گرگوریوس چهارم به دیدار اسقف انطاکیه و همه سرزمین‌های شرقی تا روسیه رفت، مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی عربی را به قصر پادشاهی اهدا نمود (طرازی، 1947، ج 3، ص 1031). البته خود کلیسا هم بیکار نبود و نقش فعالی در این خصوص داشت. به‌طوری‌که پاپ در سال 1719 ميلادي کشیشی مارونی و قبرسی‌الاصل به نام اندراوس الکساندر را به موصل اعزام کرد و او به برخی نسخه‌های خطی عربی دست یافت (همان، ج 2، ص 580). افراد وابسته به کلیسای مسیحی، گروهی فعال بودند که در زمینة تهیه و انتقال آثار در کشورهای اسلامی فعالیت داشتند و حجم انبوه کتب ارسالی به واتیکان و مراکز اصلی مسیحیت، خود گویای این نکته است.
    اين موارد شواهدی است که به اصل موضوع تاراج و انتقال آثار و ابعاد کمی و کیفی آن، در ایجاد محدودیت در ارتباطات علمی می‌پردازند. همان‌طورکه مشاهده شد، این حجم از انتقال و تاراج متون توسط غربی‌ها، خود بیانگر میزان کم شدن کمیت کتاب‌ها در تمدن اسلامی است. این میزان کاهش کتاب، دسترسی به منابع علمی را محدود و سخت کرده و به موجب کاهش ارتباط علمی شده است. اما این تنها بخشی از موضوع است؛ زیرا اقدامات غربی‌ها در این خصوص، با توجه به شواهد موجود، موجب از بین رفتن بخش مهمی از علوم و آثار تمدن اسلامی گردیده است؛ یعنی همانند موارد فوق تنها موجب ایجاد محدودیت نشده‌اند، بلکه موجب شدند که به‌ طور کامل این منابع از دسترس تمدن اسلامی خارج شوند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
    6-2. از دسترس خارج شدن متون اسلامی
    در سراسر دنیای اسلام، از بعضی از نسخ خطی اسلامی تنها یک یا چند نسخه محدود باقی مانده است که اگر آنها هم از دست رفته بودند؛ مانند بسیاری از کتب دیگر، تنها نامی از آنها باقی می‌ماند و در دل تاریخ مدفون می‌گردیدند و تمام رنج‌ها و زحماتی که برای پدید آوردن آنها کشیده شده بود، از بین می‌رفت. از بین رفتن یک کتاب، خسارتی سنگین برای هویت یک تمدن و میراث علمی آن محسوب می‌شود. در میان کتاب‌هایی که توسط غربیان نابود شده یا منتقل شده‌اند، شواهد نشان می‌دهد که تعداد قابل توجهی کتب تک نسخه یا با نسخه‌های محدود وجود داشته، که طی قرون گذشته از دسترس کشورهای اسلامی خارج گردیده و یا از بین رفته‌اند که در این بخش، شواهد تاریخی و ابعاد آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
    6-2-1. نابودی کتب و آثار
    یکی از آسیب‌های غیرقابل جبران بر پیکره علمی جهان اسلام، نابودی آثار دانشمندان اسلامی است که توسط غربی‌ها عامدانه و یا با سهل‌انگاری صورت گرفته است. غربی‌ها که علاقه زیادی به کتاب‌های کمیاب و نفیس داشتند، توانستند بسیاری از آنها را از ملل مسلمان به دست آورده و با خود ببرند. اما برخی از این کتاب‌ها، یا هیچ‌گاه به مقصد نرسیدند و در راه از بین رفتند و یا پس از رسیدن به غرب، به دلایل مختلفی از جمله جنگ‌ها، آشوب‌های داخلی، بی‌توجهی و... نابود شدند. مطابق اسناد موجود در بین این نسخه‌ها، کتاب‌های نایاب و تک‌نسخه نیز وجود داشتند که برای همیشه از بین رفته و از دسترس خارج شدند و دیگر هیچ‌گاه دسترسی به آنها ممکن نیست. بر خلاف ادعاهای برخی افراد ساده و فریب‌خورده که انتقال آثار اسلامی به غرب را مفید و مثبت ارزیابی می‌کردند، باید گفت: غربی‌ها هرگز امانتداران خوبی برای میراث علمی تمدن اسلامی نبودند. آنان علی‌رغم استفاده‌های فراوان علمی از آثار دانشمندان مسلمان، بیشترین خسارات را بر پیکره علمی جهان اسلام وارد آوردند.
    6-2-1-1. نابودی آثار نادر در راه انتقال
    یکی از علل نابودی کتب و آثار اسلامی، حمل و نقل آنها، در مسیر سخت و طولانی تا اروپا بود که به اذعان منابع تاریخی، بخشی از این آثار نفیس در همین راه انتقال نابود شده‌اند. به‌عنوان نمونه، در سال 1715 ميلادي دانشمند لبنانی یوسف سمعانی (1768م) به هدایت پاپ یازدهم اقلیس از رم عزیمت کرد و به قصد بررسی كتابخانه‌ها به شهرهای دمشق، حلب، قدس، شهرهای دیگر سوریه، لبنان و مصر مسافرت کرد. او در این مسافرت‌ها به آنچه مورد پسندش بود رسید؛ یعنی نسخه‌های خطی نادری به زبان عربی، سریانی و قبطی. بدین‌ترتیب، سه کشتی پر از این نسخه‌های خطی را بارگیری کرده و به قصد کتابخانه واتیکان در رم عزیمت کرد؛ زیرا او عضو هیئت امنای آن کتابخانه بود. اما دو کشتی از او در رود نیل غرق شد (طرازی، 1947، ج 3، ص 1031). غرق شدن دو کشتی کتاب نادر و نفیس صدمه‌ای بزرگ برای میراث علمی یک تمدن به‌شمار می‌رود؛ آن هم زمانی که در تمدن‌های دیگر آن مقطع، حتی به اندازه همین دو کشتی هم نسخ خطی قدیمی یافت نمی‌شد.
    6-2-1-2. آشوب و جنگ‌های داخلی غرب
    وقوع جنگ و آشوب‌های داخلی در غرب، علت دیگر از بین رفتن متون تمدن اسلامی به‌شمار می‌رود. وقوع این جنگ‌ها، در دنیای پرآشوب غرب که بزرگترین جنگ‌های جهان از جمله جنگ جهانی اول و دوم را به خود دیده، بسیار پررنگ است. اسنادی که دال بر سرنوشت دردناک کتابخانه‌ها در شهرهای آشوب زده است، وجود دارد. دورانی که کتاب‌ها سوخته یا پاره یا در آب ریخته شد و یا کیلویی به فروش می‌رفت (دال، 1372، ص 213). کشمکش‌های دائمی و انقلابی در این زمان سراسر زندگی مردم را فرا گرفته بود. بي‌شک تمامی این عوامل، به فرهنگ و تحقیقات ادبی و جمع‌آوری کتاب آسیب رسانید (همان، ص 285). همین‌طور کتابخانه مشهور دانشگاه آکسفورد، در سال 1550 ميلادي به دست هیئت اعزامی پادشاه ادوارد ششم، غارت و کتاب‌هایش یا در آتش سوخت و یا به فروش رسید (همان، ص 216).
    این روند در دوران معاصر نیز ادامه داشت. کتابخانه‌ها می‌باید به مفهوم واقعی کلمه عمومی می‌شدند. چنان‌که در حکومت کمونیستی شوروی چنین شد و پس از آن کتابخانه‌ها ملی شدند؛ اما هرج‌ومرج رایج در این زمان (زمان انقلاب) تحقق این امر را به تأخیر انداخت، بلکه از این فراتر، منجر به نابودی بخش زیادی از میلیون‌ها کتابی شد که از افراد به دست دولت افتاده بود. غیرممکن است كه میزان این زیان‌ها را بتوان مشخص کرد. در دورة اول انقلاب، کتابخانه‌های اشراف و صومعه‌ها در اثر حمله مردم به‌طورکلی ویران شدند (بلاچ، 1383، ص 341). نسخه‌های خطی قدیمی که در این دوران از بین رفت، اکثراً نسخ جمع‌آوری شده از سایر تمدن‌ها بود. در بین این نسخه‌ها، بیشترین مقدار متعلق به نسخ خطی اسلامی بوده است؛ زیرا همان‌طورکه گفته شد، در تمدن غرب نسخ خطی قدیمی متعلق به خود اروپا بسیار محدود یافت می‌شد. به یقین، در این میان کم نبودند نسخه‌های خطی کمیاب و نفیسی که در آتش خودخواهی غربی‌ها سوخته و نابود شدند.
    6-2-1-3. جنگ‌های اندلس
    تمدن اسلامی اندلس، تمدنی درخشان در دل اروپا بود که به‌عنوان پایتخت علمی آن روز اروپا نام گرفت. مطابق گزارش‌های تاریخی، برخی کتابخانه‌های آن دارای صدها هزار جلد کتاب بوده است. به‌عنوان نمونه، تنها در قرطبه (شهری در اندلس) در کتابخانة حکم دوم (350 تا 366ق) ششصد هزار جلد کتاب وجود داشت. درصورتی‌که شارل عاقل، 400 سال بعد، کتابخانه دولتی پاریس را تأسیس کرد و فقط توانست 900 جلد کتاب جمع‌آوری کند که یک سوم آن، کتاب‌های مذهبی بود (قربانی، 1370، ص 67). باید گفت: امروزه هیچ اثری از آنها باقی نمانده و هم‌اکنون در اسپانیای کنونی، طبق آمار و گزارش‌های موجود، حدود سه هزار نسخه خطی اسلامی وجود دارد (عبدالرحمن، 1383، ص 37) که تقریباً اکثر آنها بعد از این دوره از دیگر کشورهای اسلامی به‌دست‌آمده است. امروزه از آن کتابخانه‌های عظیم و کتاب‌های بی‌شمار اسلامی در اسپانیا اثری به چشم نمی‌خورد.
    در سال 1492 ميلادي با سقوط غرناطه دوران اقتدار مسلمانان در اسپانیا پس از 781 سال به پایان رسید و به تدریج مقامات مسیحی درصدد از میان بردن آثار فرهنگ اسلامی برآمدند (رومن، 1380، ص 344-345). خروج مسلمانان از اندلس و سیطره اسپانیا بر آنجا و سوزاندن هزاران کتاب عربی پس از سقوط قرناطه، آنها کتاب‌ها را در میادین، انباشته می‌نموده و می‌سوزاندند. بلاد اندلس در آن زمان به فجیع‌ترین مصیبت که همان کینه اعتقادی و نابودی بشر و فرهنگ باشد، دچار شد (طرازی، 1947، ج 3، ص 1020) در این خصوص، در آستانه قرن شانزدهم گزارش‌هایی از سیاست کاردینال جیمنز دسینروث، در خصوص تغییر دین مردم گرانادا در دست است که با سوزاندن هزاران نسخه خطی عربی در پلازادُ بیبارامبلا همراه شد (جونز، 1380، ص 154). این كاردینال اسپانیایی كه از توجه هموطنان خود به مطالعات اسلامی شكایت داشت، دستور داد تا هشتاد هزار كتاب عربی را در میدان عمومی غرناطه بسوزانند (مکی‌سباعی، 1373، ص 177).
    این کشیش، آثار هشت قرن فرهنگ اسلامی را در یک روز نابود کرد (رومن، 1380، ص 346). میزان این نابودی و از بین بردن آثار اسلامی در اسپانیا به حدی بود که حتی از دانشمندان مسلمان متولد خود اسپانیا مانند ابن‌رشد هم اثری در این کشور یافت نمی‌شد. دلیل‌ این‌ امر، انهدام‌ كتاب‌های‌ او در اسپانیا به‌ فرمان‌ خیمنث بود. در تعقیب‌ این‌ فرمان‌، هشتاد هزار نسخة‌ دست‌نویس‌ به‌ زبان‌ عربی‌ در میدان‌های‌ غرناطه‌ سوزانده‌ شد. در حوالی‌ سال‌ (1600م) اسكالینجر هنگامی‌ كه‌ در اسپانیا در جست‌وجوی‌ نسخه‌های‌ خطی‌ جدید بود، حتی‌ یك‌ نسخه‌ از آثار آن را پیدا نكرد (شریف، 1374، ج 3، ص 53). اين مورد، یکی دیگر از شواهد آشکار عدم دسترسی به آثار دانشمندانی بزرگ مانند ابن‌رشد حتی در محل تولد و زندگی خود او می‌باشد. این خود، به معنی بالاترین حد جلوگیری از ارتباطات علمی؛ یعنی سانسور در جامعه‌ای مسلمان‌نشین مانند اندلس می‌باشد. این میزان از حذف و نابودی آثار و متون اسلامی موجب از بین رفتن دسترسی و ارتباطات علمی جامعه اندلس، با میراث اسلامی گردید. به‌طوری‌که در مدتی کوتاه، اسلام و مسلمانان برای همیشه از این محدوده جغرافیایی ناپدید گردیدند. باید گفت: نابودی کامل یک تمدن مانند اندلس، در این ابعاد در طول تاریخ کم سابقه است. نابود کردن این حوزه مهم تمدن اسلامی و آثارش، خسارتی غیرقابل جبران بر روند علمی تمدن اسلامی وارد نمود.
    6-2-1-4. جنگ‌های صلیبی
    تمدن بیت‌المقدس، جزء غنی‌ترین و درخشان‌ترین حوزه‌های تمدن‌های اسلامی بود که سال‌های طولانی گرفتار جنگ‌های متعدد صلیبی گردید. در این جنگ هم که با قتل‌عام وحشیانه مسلمانان همراه بود، بسیاری از آثار و متون اسلامی، توسط صلیبیون مسیحی نابود گردید. به‌طوری‌که برخی از اندیشمندان آثار آن را با خسارات ناشی از حمله مغول‌ها مقایسه می‌کنند و گفته‌اند: در نابودی كتابخانه‌های اسلامی، تاراج مسیحیان را در جنگ‌های صلیبی و حمله مغولان به بلاد اسلامی را نباید فراموش كرد (المردی، 1362، ص 87). جنگ‌های صلیبی که دو قرن (1096ـ1291م) به طول انجامید و بخش بزرگی از دنیای اسلام و از جمله کتاب‌ها و کتابخانه‌ها را ویران نمود و از بین برد، روشن‌ترین نمونة آن، سوزاندن کتاب‌ها توسط صلیبیون به هنگام استیلاء بر شهر طرابلس در سال 1110 ميلادي است (طرازی، 1947، ج 3، ص 1003). در جریان جنگ‌های صلیبی، صد هزار جلد از کتاب‌های دارالعلم غارت شده یا به آتش کشیده می‌شود (معلوف، 1369، ص 113). تحمیل دو قرن جنگ و ویرانی بر بخش مهم دیگری از حوزه تمدن اسلامی، خود گویای آسیب‌های علمی در این بخش‌های تمدنی جهان اسلام است.
    6-2-1-5. سایر جنگ‌ها
    بیشترین جنگ‌ها در طول تاریخ از سوی کشورهای غربی بر تمدن اسلامی تحمیل شده است. مشخص کردن خسارات علمی ناشی از هر جنگ بر پیکره جهان اسلام، نیازمند پژوهش‌های جداگانه‌ای است تا بتوان میزان خسارات آنها را بر تمدن اسلامی به مقدار دقیق‌تری آشکار كرد. هرچند شواهد تاریخی، دربارة نابودی آثار اسلامی در جنگ‌های بزرگ بیشتر است، اما شواهدی هم وجود دارد که در سایر جنگ‌های تحمیلی غرب هم نابودی متون اسلامی اتفاق افتاده است. در این خصوص، هنگامی که اسپانیایی‌ها در سال 978ق به تونس رسیدند، لشگریان آنها جامع (دانشگاه) زیتونه را اشغال کرده و کتابخانه‌ها را که مملو از هزاران جلد بود، نابود ساختند (طرازی، 1947، ج 1، ص 219). به دلیل جنگ‌های تحمیلی غرب بر علیه کشورهای مسلمان و غارت و ویرانی‌های ناشی از آنها، که موارد متعددی از آنها به‌عنوان نمونه در همین پژوهش ذکر شد، می‌توان حجم بالایی از آسیب‌های وارده بر حرکت علمی در کشورهای اسلامی را تصور نمود؛ چون لازمة ایجاد و پیشرفت ارتباطات علمی در هر جامعه‌ای در درجة نخست، ثبات، امنیت و آرامش آن جوامع می‌باشد. در مرحلة بعد، وجود مراکز و آثار علمی متعدد و متنوع که متأسفانه در طی این جنگ‌ها، هر يک از این موارد، آسیب‌های فراوانی را متحمل شدند.
    6-2-1-6. از بین بردن آثار با بی‌توجهی و سهل‌انگاری
    سهل‌انگاری و بی‌توجهی غربی‌ها، نسبت به مراقبت و نگهداری آثار انتقال یافته، یکی دیگر از دلایل نابودی آنها بوده است. وقتی مورخ دانشمند پیترلامبخ از هامبورگ، در سال 1662 ميلادي سرپرست کتابخانه دربار وین شد، گنجینه‌های گران‌بهای آنجا از گردوخاک پوشیده شده بود. وي ناچار شد یک سال کامل برای نظم و نظافت دوباره آن تلاش کند (دال، 1372، ص 275). همچنین، انتظار می‌رفت که در انگلستان تغییراتی برای نگهداری کتب صورت گیرد. چون احترام به اشیای باستانی از سنت‌های آنجا بود. اما در حقیقت این موضوع، تنها گاهی اوقات انجام می‌شد (همان، ص 216). در خصوص وضعیت نگهداری کتاب‌ها در غرب آمده است: بسیاری از نسخه‌های خطی قرون وسطا، بعدها نابود شدند؛ چون پیمانکاران شمالی برای ساختن جلد دفترهای حساب خود، آنها را برش می‌زدند. در سال 1634 ميلادي تعداد زیادی از نسخه‌های خطی، پوستی برای ساختن جلد فشنگ‌های آتش‌بازی که برای شادمانی در مجالس عروسی فرمانروایان کپنهاک رها می‌شد، مورد استفاده قرار می‌گرفت، در انگلستان وضع بدتر از این بود (همان، ص 215).
    همچنین، دکتر سوند دال می‌نویسد: توجه به مجموعه نسخه‌های خطی عربی مولای زیدان تا حدی مرهون مساعدت‌ها و تشویق‌های بنیتو آریاس مونتانو (1598م) بود. وی به‌عنوان کتابدار کتابخانه اسکوریال، به مطالعه زبان عربی همت گماشته و در اواخر عمرش از کیفیت حروف‌چینی برخی از نمونه‌های چاپی کار انتشارات عربی مدیچی در رم به شگفت آمده بود و نمی‌توانست باور کند که این نمونه‌ها، با استفاده از حروف متحرک چاپ شده باشد. اما از زمان مرگ او، پیش از فاجعه آتش‌سوزی سال 1671 ميلادي که منجر به از بین رفتن نیمی از نسخه‌های خطی عربی کتابخانه شد؛ هیچ محقق اسپانیایی برجسته‌ای که قادر به استفاده از این منابع باشد، وجود نداشت (دال، 1372،‌ ص 213). همان‌طورکه مشاهده شد، وضعیت تأسف‌بار آثار اسلامی، با سرقت و انتقال آنها هم به پایان نمی‌رسید. عوامل دیگری مانند وضیعت بد نگهداری، آتش‌سوزی، از بین بردن عمدی و... انتظار آنها را می‌کشیدند و موجب خسارتی دوچندان و نابودی کامل نسخه‌های نایاب و نفیس می‌شدند. نابودی منابع و آثار، به‌معنای نابودی ارتباط علمی نسبت به آن منابع و حذف کامل آنها از چرخه ارتباط علمی می‌باشد. البته بسته به نوع علم و کیفیت آثار، محدوده تأثیر آن منابع متفاوت می‌باشد. مثلاً، کتاب‌هایی که مرجعیت در برخی از علوم دارند، با از بین رفتن آنها خسارات غیرقابل جبرانی برای تمدن اسلامی ایجاد می‌گردید. به‌عنوان مثال، تصور از بین رفتن کتاب القانون ابن‌سینا در پزشکی؛ یعنی از بین رفتن بخش عظیمی از دستاوردهای تمدن اسلامی، در طب به‌طوری‌که هیچ يک از منابع دیگر نمی‌توانست جای خالی آن را پر نماید.
    6-2-2. انتقال نسخه‌های نایاب و کمیاب
    یکی از مهم‌ترین مواردی که غربی‌ها در به دست آوردن کتب به آن توجه زیادی می‌نمودند، نایاب یا کمیاب بودن یک نسخه بود؛ زیرا نادر و نایاب بودن یک نسخه به آن کتاب ارزشی نامحدود می‌بخشید. به دست آوردن حتی یک نسخه از چنین کتابی، به‌منزلة کشف گنجی گران‌بها به‌شمار می‌رفت. ازاين‌رو، مهم‌ترین همت غربی‌ها پیدا کردن نسخی بود که یا تک نسخه بودند و یا تعداد اندکی از آنها باقی مانده بود. این موضوع، تهدیدی جدی برای میراث اسلامی به‌شمار می‌رفت و موجب از دسترس خارج شدن آثار ارزشمندی از درون تمدن اسلامی گردید؛ یعنی این موضوع تنها موجب محدودیت ارتباط علمی نمی‌شد، بلکه موجب می‌شد دسترسی به برخی علوم و آثار در تمدن اسلامی، به‌ طور کامل قطع شود. در این خصوص، آمده است که ایرلندی متمول، چستر بیتی در سال 1913 ميلادي، به دنبال عتیقه‌جات و نسخه‌های خطی به کشورهای عربی مسافرت کرد و در قاهره استقرار یافت. در آنجا با همکاری تجار و صیادان نسخه‌های خطی و آثار باستانی برای به دست آوردن نسخ خطی عربی و شرقی نادر، تلاش به خرج داد و در طی این سال‌ها، نادرترین آنها را جمع‌آوری نمود (صالحیه، 1985، ص 14).
    از جمله شرکت‌کنندگان در خرید کتاب‌های لاوالیروروت لَن کتابخانه سلطنتی بود. کتاب‌های گران‌قیمت بسیاری برای کتابخانه مزبور، از شرق وارد پاریس می‌شد. همچنین، سفیران فرانسه در خارج، کتاب‌های گران‌قیمت بسیار ارزنده‌ای را به آنجا می‌فرستادند. این کتابخانه، از لحاظ داشتن کتاب‌های نایاب و نفیس، بزرگ‌ترین و غنی‌ترین کتابخانة دنیای متمدن آن عصر (قرن هفدهم و هجدهم میلادی) به حساب می‌آید (دال، 1372، ص 276).
    همچنین، ماجرای آیت‌الله مرعشی نجفی نیز دلیلی بر این مدعاست. از میزان اهمیت به دست آوردن نسخه‌های نادر توسط غربی‌ها حکایت دارد. ایشان نقل می‌کنند:
    من در بین سال‌های 1340 و 1341ق، در مدرسه قوام نجف حجره داشتم. یک روز از مدرسه، به قصد بازار حرکت کردم. ناگهان چشمم به زنی افتاد. از زیر چادر زن گوشه کتابی را دیدم که بیرون زده بود. پرسیدم این چیست؟ زن گفت: کتاب فروشی هست. عنوان آن را خواندم و با حیرت تمام متوجه شدم که نسخه نایاب ریاض العلما علامه میرزا عبدالله افنگی است که احدی آن را در اختیار ندارد. به زن گفتم: تمام دارایی من 100 روپیه است که حاضرم برای این کتاب بدهم.
    در همین حین، سروکله کاظم دجیلی پیدا شد. این کاظم دلال کتاب بود و برای انگلیسی‌ها کار می‌کرد. نسخه‌های نایاب و کتاب‌های قدیمی را به هر طریقی به چنگ می‌آورد و توسط حاکم انگلیسی نجف که گویا اسمش میجر بود به کتابخانه لندن می‌فرستاد. کاظم دلال، کتاب را به زور از دست من گرفت و به زن گفت: من بیشتر می‌خرم و مبلغی خیلی بالاتر از آنچه که من پیشنهاد کرده بودم، به زن پیشنهاد کرد. زن رو کرد به کاظم دلال و گفت به تو نمی‌فروشم، این کتاب مال این آقا است. کاظم شکست خورده و عصبانی از آنجا دور شد. یک ساعتی از ختم معامله نگذشته بود که کاظم دلال و شرطه‌ها به مدرسه حمله کردند و بعد از دستگیری، مرا پیش حاکم انگلیسی بردند. میجر دستور داد من را به زندان بیندازند.
    روز بعد مرجع بزرگ آن وقت حاج میرزا فتح‌الله نمازی و میرزا مهدی، جماعتی را برای آزادی من فرستادند. بالاخره، نتیجه کار این شد که من از زندان آزاد شوم، با این شرط که در مدت یک ماه کتاب را به میجر تسلیم کنم. بعد از آزادی از زندان به سرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبه‌ام را جمع کردم و گفتم باید کار مهمی انجام بدهیم که خدمت به شریعت است. طلبه‌ها گفتند چه کاری؟ گفتم: باید از این کتاب نسخه‌برداری کنیم. قبل از مهلت مقرر کار به پایان رسید و نسخه دوم آماده شد (مرعشي نجفي، 1380، ص 231-234).
    با توجه به حجم بالای انتقال متون تمدن اسلامی و اهمیت دستیابی به نسخه‌های نادر و نایاب خطی توسط غربی‌ها، باید انتظار داشت که منابع و آثار مهمی از این طریق از دسترس جهان اسلام خارج شده باشد. هرچند تا زمانی که فهرست کامل و دقیقی از نسخ خطی موجود در کشورهای اسلامی و کشورهای غربی تهیه نشود، نمی‌توان مقدار آنها را در زمان کنونی مشخص نمود. البته اگر غربی‌ها اجازه دسترسی به تمام نسخ خطی اسلامی موجود را بدهند.
    نتیجه‌گیری
    لازمة پیشرفت هر ملتی، استفاده از علم است. در حقیقت، رشد و پیشرفت هر جامعه، به وسیله مطالعه و تحقیق در علوم مختلف توسعه پیدا می‌کند. پس آگاهی از علوم، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت و موفقیت ملت‌ها دارد. این موضوع، یکی از دلایل مهم اهمیت متون تمدن اسلامی برای غرب بود؛ چون غربی‌ها به خوبی می‌دانستند برای موفقیت و پیشرفت، باید از دستاوردهای علمی تمدن پیشرو و پیشرفته اسلامی استفاده کنند، تا بتوانند عقب‌ماندگی‌های خود را جبران كنند. کتب و متونی که این علوم را ثبت و ضبط كرده بودند، به‌عنوان مهم‌ترین رسانه و کانال در آن دوران برای انتقال این اطلاعات و علوم انتخاب گردیدند. ازاين‌رو، طی قرن‌های متمادی غربی‌ها تلاش‌های گسترده‌ای برای به دست آوردن آثار تمدن اسلامی انجام دادند. این کار با انگیزه‌های مختلفی انجام گرفت. روشن است که تاراج آثار دانشمندان مسلمان، تأثیر غیرقابل جبرانی بر روند علمی کشورهای مسلمان گذاشته و موجب کاهش محسوس ارتباطات علمی آنها شده است؛ زیرا کاهش ارتباطات علمی با کمیت و شمارگان کتب موجود در هر جامعه‌ای، نسبت مستقیم دارد؛ یعنی به هر میزان که کمیت و تعداد کتب کم شود، به همان میزان هم دسترسی به منابع علمی محدود و سخت‌تر شده و این موضوع موجب کاهش سرانه مطالعه، تبادل علوم و کاهش ارتباطات علمی خواهد شد. اهمیت این موضوع، به قدری است که حتی امروزه هم سرانه مطالعه در کشورها جزء شاخصه‌های توسعه و پیشرفت شناخته می‌شود. یکی از راه‌های شناخت و محاسبه آن، شمارگان کتاب در آن کشور می‌باشد. این کاهش ارتباط علمی، به دو طریق کلی انجام شده است: اول، ایجاد محدودیت در دسترسی به منابع علمی. دوم، از دسترس خارج کردن متون علمی دانشمندان مسلمان. این موضوع، تأثیر مستقیمی بر عقب‌ماندگی کشورهای اسلامی در قرون معاصر داشته است. در بخش اول، راه‌هایی که غربی‌ها موجب ایجاد محدودیت در ارتباطات علمی گردیدند، عبارت است از: 1. جنگ‌ها، 2. مأمورانی براي خرید آثار در شهرهای اسلامی، 3. استعمارگری، 4. سفارت و کنسولگری‌ها غربی، 5. نسخه‌بازان و علاقه‌مندان به جمع‌آوری آثار، 6. دزدان و شکار نسخ خطی، 7. شرق‌شناسان، 8. فریب افراد ناآگاه، 9. حکومت‌های دست‌نشانده، 10. کشیشان و راهبان مسیحی.
    در بخش دوم نیز راه‌هایی که غربی‌ها موفق به از دسترس خارج کردن آثار شدند، عبارت است از: قسمت اول که نابودی آثار اسلامی است، عبارتند از: 1. نابودی آثار نادر در راه انتقال، 2. آشوب و جنگ‌های داخلی غرب، 3. جنگ‌های اندلس (اسپانیا)، 4. جنگ‌های صلیبی، 5. سایر جنگ‌ها، 6. از بین بردن آثار با بی‌توجهی و سهل‌انگاری. در قسمت دوم هم انتقال نسخه‌های نایاب و کمیاب، تأثیر بسیاری در از دسترس خارج کردن منابع و متون علمی تمدن اسلامی داشته است. بررسی این موارد کلیدی به خوبی یکی از علت‌های مهم کاهش ارتباطات علمی و وضعیت قرون معاصر را در کشورهای اسلامی روشن می‌کند. تبیین این موضوع، می‌تواند به روشن شدن بیشتر جایگاه علمی تمدن اسلامی و آسیب‌شناسی آن بینجامد. از سوي ديگر، باید ابعاد این موضوع دقیق‌تر مورد بررسی قرار گیرد، تا بتوان مقدار درست‌تری از خسارت وارده را مشخص نموده و در مواردی، پیگیری حقوقی برای احقاق حق کشورهای اسلامی و حتی برگرداندن نسخه‌های با ارزش سرقتی صورت گیرد. همچنین، اقدامات لازم براي دسترسی پیدا کردن کامل محققان مسلمان، به تمام نسخ موجود در غرب فراهم گردد تا بتوان با بررسی نسخه‌ها و تهیه فهرست دقیق از آنها، به نسخه‌های نایاب یا کامل‌تر و صحیح‌تر از متون تمدن اسلامی دست یافت و از این میراث گران‌بهای علمی، هر چه بیشتر بهره‌مند گردید و عظمت آن را به درستی به جهانیان شناساند. همچنین، یکی از مواردی که باید تحقیقات جدی و دقیقی بر روی آن صورت گیرد، این است که چرا مقدار کتب انتقال داده شده به غرب، با میزان و تعداد فعلی نسخ خطی اسلامی در غرب تفاوت معناداری دارد. علت تعداد نسبتاً کم کتاب‌های تمدن اسلامی در برخی از کشورهای غربی که سابقه زیادی در انتقال متون داشته‌اند، چیست؟

     

    References: 
    • آزاد، اسدالله، بی‌تا، آشنايي با كتاب و كتابخانه، مشهد، كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي.
    • برنال، جان، 1354، علم در تاریخ، ترجمة پیرانفر و فانی، تهران، امیرکبیر.
    • بلاچ، ای. ان، 1383، کتاب‌های بزرگ تمدن اسلامی، ترجمة زهرا آقامحمد شیراز، تهران، نشر سفینه.
    • جونز، روبرت، 1380، «سرقت، جنگ و فراهم‌آوری نسخه‌های خطی عربی ـ اسلامی در اروپای دورة رنسانس»، ترجمة شهرزاد داودی، نامه بهارستان، سال دوم، ش 4، ص 153-172.
    • حایک، سیمون 1978، تعرّبت... و تغرّبت، او نقل الحضاره العربیه الی الغرب، لبنان، بی‌نا.
    • حسن‌زاده‌آملی، حسن، 1375، در آسمان معرفت، گردآوری و تنظیم: محمد بدیعی، چ دوم، قم، تشیع.
    • دال، سوند، 1372، تاریخ کتاب از کهن‌ترین دوران تا عصر حاضر، ترجمة محمدعلی خاکساری، مشهد، پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.
    • داورپناه، محمدرضا، 1386، ارتباط علمى: نیاز اطلاعاتى و رفتار اطلاع‌یایى، تهران، چاپار.
    • روسو، پی‌یر، 1346، تاریخ علوم، ترجمة حسن صفاری، تهران، امیرکبیر.
    • رومن، استفن، 1380، گسترش مجموعه‌های اسلامی در کتابخانه‌های اروپای غربی و آمریکای شمالی، ترجمة فرشته ناصری، مشهد، آستان قدس رضوی.
    • شریف، میان‌محمد، 1374، تاریخ‌ فلسفه‌ اسلامی‌، تهران، مركز نشر دانشگاهی‌.
    • صالحیه، محمدعیسی، 1985، تغریب‌التراث العربی بین الدبلوماسیه و التجاره، بیروت، دارالحداثه.
    • طرازی، فیلیپ، 1947، خزائن الکتب العربیه فی الخافقین، بیروت، منشورات وزارت الترویه الوطنیه و الفنون الجمیله.
    • عبدالرحمن، عبدالجبار، 1383، «انتقال نسخ خطي عربي به كتابخانه‌هاي اروپايي و آمريكايي»، ترجمة حسين علينقيان، ماهنامه كتاب ماه كليات، سال هفتم، پياپي 84، ص 36-49.
    • عبدالرحمن، لعائشه، 1970، تراثنا بین ماض و حاضر، قاهره، دارالمعارف بمصر.
    • عواد، کورکیس، 1976، «الخطوطات العربیه خارج الوطن العربی»، المورد، ش 1، ص 171-246.
    • فروغی، محمدعلی، 1366، سیر حكمت در اروپا، چ چهارم، تهران، زوار.
    • قربانی، زین‌العابدین، 1370، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، چ دوم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
    • کازنو، ژان، 1364، قدرت تلویزیون، ترجمة علی اسدی، تهران، امیرکبیر.
    • کردعلی، محمد، ۱۴۰۳ق، خطط الشام، بیروت، مکتبه النوری.
    • محمدی، اکرم، 1386، «تأثیر ارتباطات علمی بر تولید دانش»، جامعه‌شناسی ایران، دورة هشتم، ش 1، ص 37-55.
    • المردی، جانسون، 1362، «كتابخانه‌های جهان اسلام»، ترجمة علی شكویی، نشریه دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ش 127، ص 81-89.
    • مرعشی نجفی، سیدمحمود، 1380، مجموعه رساله‌ها و مقاله‌های علمی در پاسداشت حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، گنجینه شهاب، دفتر نخست، قم، کتابخانه آیت‌الله عظمی مرعشی نجفی.
    • معلوف، امین، 1369، جنگ‌های صلیبی (از دیدگاه شرقیان)، ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز.
    • مكی‌سباعی، محمد، 1373، تاریخ كتابخانه‌های مساجد، ترجمة محمد عباسپور و محمدجواد مهدوی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
    • Pearson, j.d, 1971, Orientel Manuscripts in Europe and North America, Asurveyzug, Switzcraland.
    • http://hawzahnews.com/detail/News/246728.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیرکاوه نجف آبادی، سعید، اسلامی، شعیب.(1398) بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن. فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10(2)، 73-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سعید امیرکاوه نجف آبادی؛ شعیب اسلامی."بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن". فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10، 2، 1398، 73-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیرکاوه نجف آبادی، سعید، اسلامی، شعیب.(1398) 'بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن'، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، 10(2), pp. 73-92

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیرکاوه نجف آبادی، سعید، اسلامی، شعیب. بررسی شواهد تاریخی نقش غرب در کاهش ارتباطات علمی تمدن اسلامی با کاهش متون آن. معرفت فرهنگی اجتماعی، 10, 1398؛ 10(2): 73-92