صفحهها: 05-
تاریخ دریافت: 1397/09/30تاریخ پذیرش: 1398/02/10
چکیده:
علوم اجتماعی بر پایه برخی مبانی معرفتی سازمان می گیرد که انسان شناسی نقش محوری در آن دارد. ازاین رو، فطرت به عنوان دال مرکزی انسان شناسی، در این دانش اهمیت دوچندان پیدا می کند. شناخت فطرت و بازتاب های آن، در حوزه های گوناگون علم اجتماعی، می تواند در کسب شناخت اجتماعی راهگشا باشد. این نوشتار، بازتاب فطرت را در مقوله قانونمندی اجتماعی و لوازم آن، به عنوان یکی از مسائل مهم علوم اجتماعی بازخوانی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که بر اساس فطرت، چگونه می توان قانونمندی اجتماعی و لوازم آن را در علم اجتماعی تحلیل نمود؟ این مسئله، با روش تحلیلی منطقی پیگیری شده و بر اساس روش شناسی بنیادین، رابطة نظریة فطرت و دلالت های نظری آن، در علم اجتماعی تبیین گردیده و نشان داده شده که بر اساس فطرت، می توان اشتراک جوامع و فرهنگ های مختلف، در قانونمندی اجتماعی را اثبات نمود، همچنین امکان ارائه الگوی نظری واحد در تبیین پدیده های اجتماعی و ارائه نظام ارزشی جهانی و نیز امکان داوری ارزشی بین فرهنگ های مختلف را تبیین کرد.
صادق گلستانی / استادیار گروه جامعه شناسی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره sadeq.qolestani47@yahoo.com دریافت: 30/09/1397 - پذیرش: 10/02/1398
چکیده
علوم اجتماعی بر پایه برخی مبانی معرفتی سازمان می گیرد که انسان شناسی نقش محوری در آن دارد. ازاین رو، فطرت به عنوان دال مرکزی انسان شناسی، در این دانش اهمیت دوچندان پیدا می کند. شناخت فطرت و بازتاب های آن، در حوزه های گوناگون علم اجتماعی، می تواند در کسب شناخت اجتماعی راهگشا باشد. این نوشتار، بازتاب فطرت را در مقوله قانونمندی اجتماعی و لوازم آن، به عنوان یکی از مسائل مهم علوم اجتماعی بازخوانی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که بر اساس فطرت، چگونه می توان قانونمندی اجتماعی و لوازم آن را در علم اجتماعی تحلیل نمود؟ این مسئله، با روش تحلیلی منطقی پیگیری شده و بر اساس روش شناسی بنیادین، رابطة نظریة فطرت و دلالت های نظری آن، در علم اجتماعی تبیین گردیده و نشان داده شده که بر اساس فطرت، می توان اشتراک جوامع و فرهنگ های مختلف، در قانونمندی اجتماعی را اثبات نمود، همچنین امکان ارائه الگوی نظری واحد در تبیین پدیده های اجتماعی و ارائه نظام ارزشی جهانی و نیز امکان داوری ارزشی بین فرهنگ های مختلف را تبیین کرد. کلیدواژه ها: قانونمندی اجتماعی، فطرت، نظام ارزشی، داوری ارزشی، اشتراک جوامع.