سرمقاله / سردبیر
Article data in English (انگلیسی)
سرمقاله
رویکرد نقادانه علمی به علوم اجتماعی، بومی سازی علوم اجتماعی، تولید فکر و علم اجتماعی سه مقوله اساسی برای تحول، تکامل، کارآمدی و روزآمدی علوم اجتماعی در جامعه اسلامی ماست. تحول و تکامل هیچ رشته علمی بدون رویکرد نقادانه به آن و شناخت نقاط قوت و ضعف آن امکان پذیر نیست. کشف نقاط قوت و ضعف نظریات، سرمشق ها و الگوها در هر علم، علل و عوامل ناکارآمدی و فقدان روزآمدی آن را نمایان خواهد ساخت و زمینه را برای جبران نقیصه ها، خلأها و فراهم سازی شرایط لازم برای کمال و کارآمدی و روزآمدی یک علم و ترسیم نقشه راه تأمین می کند.
بومی سازی هر رشته علمی با ویژگی ها، ارزش ها و آرمان های مسایل و نیازهای اساسی هر جامعه نیز تحول، تکامل آن علم در جهت کارآمدی و نیز روزآمدی نسبی آن رشته را در پی خواهد داشت و بدون چنین تحولات اساسی کارآمدی مطلوب به دست نمی آید.
تولید فکر و علم نیز حلقه پایانی نقش آفرین در تحول و تکامل مطلوب و روزآمدی و کارآمدی رشته ای علمی است و رویکرد انتقادی و بومی سازی اگر همراه با تولید فکر و علم نباشد، به بار نمی نشینند و تکامل، روزآمدی و کارآمدی مطلوب را به ارمغان نمی آورند.
تحول، تکامل، روزآمدی و کارآمدی علوم اجتماعی نیز، که به لحاظ هویت خویش رشته ای ارزشمند است و بالقوه دارای بالاترین درجه و قلمرو کارآمدی است، به این سه مقوله وابسته است. این رشته علمی در جامعه اسلامی ما زمانی در حل معضلات اجتماعی به کمال و روزآمدی و کارآمدی می رسد که سه مقوله یاد شده در تار و پود آن جریان یابد و به صورت یک فرهنگ در جامعه عالمان اجتماعی به مفهوم عام آن، اعم از استادان، پژوهشگران، دانش پژوهان و دانشوران نهادینه شود و نظام آموزشی و پژوهشی عالی ما به صورت جدی و با روحیه جهادی با آن درگیر شود و آن را موضوع و مسئله اصلی خویش تلقی کند.
اما سؤال اساسی این است که رویکرد نقادانه، بومی سازی و تولید فکر و علم بر اساس چه مبانی، در جهت چه اهداف و با چه معیار و شاخص هایی باید صورت پذیرید؟ آیا این نوع تلاش های علمی با اتکاء به هر نوع مبانی و جهت گیری به سوی هر هدف یا اهدافی و با لحاظ هرگونه معیاری نتایج مطلوب را به بار می آورد؟ بدون آنکه بخواهیم وارد مباحث و تجزیه و تحلیل های فنی، تبیین ها و نقض و ابرام های علمی پیچیده شویم، واقعیت های ملموس و شواهد روشن و قطعی عینی به ما می گوید که چنین توهمی نادرست و نارواست. اگر بنا بود رویکرد نقادانه، بومی سازی و تولید اندیشه و علم در علوم اجتماعی با هر گونه مبنا، هدف و معیاری نتیجه بخش باشد و معضلات اجتماعی را حل و جامعه را به سعادت برساند، باید شاهد حل معضلات جوامع بشری و ارائه راه کارهای قابل توجهی باشیم که در مرحله عمل نیز موفقیت خود را نشان داده باشند؛ زیرا دست کم بخشی از این علوم در سایر رویکرد نقادانه، بومی سازی و تولید علم و فکر شکل گرفته اند.
اگر مبانی، اهداف و معیارهای مختلف و متفاوت، تأثیری در کارآمدی و روزآمدی و کمال علوم اجتماعی نداشت، نباید شاهد طرح مسئله بحران علمی در رشته های مختلف علوم انسانی و از جمله علوم اجتماعی از سوی بزرگان این علوم باشیم؛ امری که ناتوانی و ناکارآمدی این علوم را در حل مسایلی که این علوم برای آن پدید آمدند به رخ می کشد. بی شک بخش عظیمی از تجربه، خطاها، ساختن و منهدم کردن نظریات، که به صورت مداوم در دست کم بخش قابل توجهی از علوم اجتماعی تکرار می شود و علوم اجتماعی را به لحاظ معرفت شناختی به سوی نسبیت مطلق و حتی شکاکیت، به طورمستقیم و غیرمستقیم سوق داده است، گواه دیگری بر این مدعاست.
به هرحال، تحول، تکامل، روزآمدی و کارآمدی علوم اجتماعی از طریق رویکرد نقادانه علمی، بومی سازی و تولید فکر و علم، تنها در صورتی که بر مبانی، اهداف و معیارهای مستدل و مستند و دارای پشتوانه متقن علمی باشد می تواند مشکلات و مسایل اساسی جوامع بشری را حل کند و انسان را در ابعاد فردی و اجتماعی به ساحل نجات رهنمود سازد.
در این راستا، معتقدیم و در جایگاه خود اثبات کرده ایم که جامعه اسلامی ما به برکت قرآن کریم و تعالیم اهل بیت (ع) و تلاش فرهیختگان پرورش یافته در این مکتب، زمینه های لازم و خمیرمایه های اساسی چنین مبانی، اهداف و شاخص هایی را داراست و همتی بلند، عزمی راسخ و تلاشی جهادی و همدلانه و به ویژه انگیزه ای الهی و خالصانه می طلبد تا استادان، محققان، دانشوران و دانش پژوهان حوزه و دانشگاه در این قلمرو نیز مانند سایر قلمروهای گذشته به قله های دانش بومیِ کارآمد، روزآمد و ژرف و غنی دست یابند. دانشی نوین که هماهنگ با آرمان ها، مبانی و اهداف و نیازها و مسایل اساسی جامعه اسلامی بوده و راه گشای سایر ملت ها باشد؛ زیرا به فرموده حکیم فرزانه آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی (دامت برکاته) خدای جبهه و دفاع مقدس و خدای سایر جبهه ها از جمله جبهه جهاد علمی یکی است و در هر جامعه و جبهه ای، اگر تلاشی جهادی و مخلصانه صورت گیرد، یاری و پیروزی را از سوی خداوند به ارمغان خواهد آورد.
برای تحقق چنین هدفی لازم است:
1. کارآمدی، روزآمدی و جامعیت فرهنگ اصیل اسلام بیش از پیش در جامعه حوزوی و دانشگاهی، تبیین و نهادینه شود؛
2. بنیان های فکری و اندیشه های بنیادی اسلام به صورت مستدل و مستند در مجموعه نظام آموزشی و پژوهشی تبیین وارائه شود؛
3. برای ترویج و نهادینه کردن اخلاق و فرهنگ اسلامی در میان قشر تحصیلکرده جامعه، برنامه ریزی و سرمایه گذاری ویژه صورت پذیرد؛
4. مبانی علوم انسانی و فلسفه علوم اجتماعی الهام گرفته و استنباط شده از قرآن و احادیث و علوم اسلامی تدوین و در سرفصل های همه رشته علوم انسانی به عنوان دروس الزامی گنجانده شود.
5. نسبت به هدف گذاری علوم انسانی و اجتماعی و تعیین شاخص های نقد، بومی سازی علوم اجتماعی و تولید علم و فکر در این حوزه کارشناس های لازم و برنامه ریزی مطلوب انجام گیرد و زمینه های نرم افرازی و سخت افزاری لازم برای تفکر انتقادی در علوم اجتماعی فراهم شود.
سردبیر