صفحهها: 5-
تاریخ دریافت: 1394/02/21تاریخ پذیرش: 1394/08/07
چکیده:
هدف این مقاله، بررسی مبانی فلسفی هویت از دیدگاه مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی است. نوع پژوهش، کیفی، روش آن، کتابخانه ای و بر اساس «نظریه موضوع گرا» اجرا شد. پرسش اصلی فلسفه هایدگر معنای هستی، موضوع فلسفه او هستی شناسی و روش کار او پدیدارشناسی است. هایدگر معتقد است: شناخت و فلسفه ریشه در تاریخ و جامعه دارد و در نتیجه، زمان وظیفه تأسیس جهان را عهده دار است. بنابراین، منشأ شناخت ما ازجمله شناخت رسمی به شکل علوم جدید و شناخت غیررسمی ما به شکل معرفت روزمره، ازجمله معرفت از هویت ویژگی تاریخی برخوردار است و محصول محیط و زمان است، پس، به دنیای زندگی تعلق دارد. یافته های پژوهش نشان داد که می توان به طرحی فلسفی از هویت برای بررسی مسئله هویت به منزله مسئله اجتماعی رسید.
کرامت اله راسخ / دانشیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم Krasekh@gmail.com
دریافت: 21/2/1394 ـ پذیرش: 7/8/1394
چکیده
هدف این مقاله، بررسی مبانی فلسفی هویت از دیدگاه مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی است. نوع پژوهش، کیفی، روش آن، کتابخانه ای و بر اساس «نظریه موضوع گرا» اجرا شد. پرسش اصلی فلسفه هایدگر معنای هستی، موضوع فلسفه او هستی شناسی و روش کار او پدیدارشناسی است. هایدگر معتقد است: شناخت و فلسفه ریشه در تاریخ و جامعه دارد و در نتیجه، زمان وظیفه تأسیس جهان را عهده دار است. بنابراین، منشأ شناخت ما ازجمله شناخت رسمی به شکل علوم جدید و شناخت غیررسمی ما به شکل معرفت روزمره، ازجمله معرفت از هویت ویژگی تاریخی برخوردار است و محصول محیط و زمان است، پس، به دنیای زندگی تعلق دارد. یافته های پژوهش نشان داد که می توان به طرحی فلسفی از هویت برای بررسی مسئله هویت به منزله مسئله اجتماعی رسید.