ارزیابی وبلاگهای دینی روحانیان در ایران: مدل هرم سهسطحی
Article data in English (انگلیسی)
مقدّمه
هنگامي كه شبكة جهاني اينترنت در دهة 1990 در حال گسترش بود، پيشگوييهايي مبني بر اينكه اين شبكه افراد را ترغيب ميكند كه خود ناشر آثارشان باشد و تا آنجا كه توان آنها اجازه دهد، انديشههاي خود را دربارة هر موضوعي منتشر سازند، آثار خلّاقانة خود را در معرض عموم قرار دهند و با ديگران به اشتراك گذارند و يا دربارة هر آنچه در زندگي روزانهشان مهم تلقي ميشود سخن بگويند، وجود داشت. با آنكه برخي از كاربران اولية وب چنين اقداماتي انجام دادند؛ اما اين رؤيا در آن زمان بهطور كامل تحقق نيافت؛ چراكه راهاندازي يك وبسايت و بهروزرساني آن امري دشوار بود.
اما طي چند سال اخير، همان آرزوي اوليه تحقق يافت و بدينسان، كاربران اين شبكة جهاني به استقبال نوآوريهايي همچون وبلاگها رفتند. بسياري بر اين باورند كه وبلاگها جريان رسانهها را تغيير خواهند داد و اين رسانة نوين را بهعنوان آثار اتوبيوگرافي، مجتمعهاي ساختماني جوامع برخط، و در نهايت، بهعنوان فضايي براي ظهور دموكراسي قلمداد ميكنند. همچنين از وبلاگ بهعنوان چالشي در برابر رسانههاي سنّتي ياد ميشود (Quiggin, 2006, p. 431). امروزه وبلاگ بهعنوان يكي از محصولات نسل جديد اينترنت يا آنچه «وب» ناميده ميشود، جايگاه خود را بهخوبي يافته و در حال ترقي از مرحلة عمومي (دفترچة خاطرات پيوسته) به تخصصي شدن (مجلة علمي- خبري پيوسته) است. متخصصان مشاغل گوناگون، دانشجويان، استادان و محققان، خواه بهصورت گروهي يا منفرد، حاصل تجارب، يافتهها و مطالعات خود را در وبلاگهايشان به اشتراك ميگذارند (كرمي و همكاران، 1389، ص 2).
وبلاگ و وبلاگنويسي در ايران رشد اعجابانگيز و تصاعدي داشته است؛ آنچنان كه پس از ايجاد اولين وبلاگ فارسي، ايران توانست عليرغم دسترسي 7 تا 8 درصدي خود به شبكة جهاني، در سال 1384 سومين كشور در عرصة وبلاگنويسي، و در اواخر سال 2005 ميلادي از نظر تعداد وبلاگ حايز رتبة دوم شود. اين جايگاه اگرچه در ادامه با تنزل مواجه شد، اما بنابر آخرين آمار، جايگاه ايران اكنون در رتبة دهم قرار دارد (Sifry, 2007).
گسترش وبلاگنويسي و ابعاد گوناگون كاربردهاي آن منجر به ظهور پديدهاي به نام «وبلاگستان» شده است؛ فضايي كه وبلاگها و گردانندگان آن و همچنين مخاطبانشان را در قالب شبكهاي ارتباطي ـ اطلاعاتي در فضاي مجازي گردهم آورده است. با ظهور رسانههاي نوين و در صدر آن اينترنت، پس از گذشت اندك زماني، اشتياق نهادهاي ديني در بهرهگيري از اين رسانه نيز قابل پيشبيني بود؛ چنانكه اكنون وبسايتها، وبلاگها، و شبكههاي اجتماعي با محوريت مسائل مذهبي در فضاي مجازي قابل مشاهده است. تا پيش از ظهور رسانههاي نوين، اديان گوناگون و بهويژه اسلام از شيوهها و ابزار گوناگون براي تبليغ و ارتباط با پيروان خود استفاده ميكردند. «مسجد يكي از مهمترين و فعالترين كانونهاي ارتباطات سنتي در ايران بعد از اسلام بوده است. در صحبت از مسجد، نقش منبر بهعنوان يك رسانة عمومي، به موضوع مهمي براي بررسي و مطالعه تبديل ميشود. درواقع، اهميت و اعتبار مسجد بهعنوان يك كانون ارتباطي، در منبر تجسم مييابد» (فرقاني، 1382، ص 87).
نهاد دين با درك اهميت وبلاگستان فارسي براي تبليغ ديني و پاسخ به شبهات، تلاش مضاعفي در توليد محتواي ديني و حضور فعالانه در اين فضا انجام داده است. از مصاديق اين امر، افزايش تعداد وبلاگهاي طلاب و روحانيان علاقهمند به وبلاگنويسي ديني است. به نظر ميرسد رويكرد ايجابي به بهرهگيري از ابزارهاي نوين در جهت تبليغ دين، از وجوه مثبت نوآوري در شيوههاي تبليغ، متناسب با عصر ديجيتال است. اين رويكرد نقطة شروع قابل تحسيني است؛ اما چگونگي بهرهگيري از وبلاگ در كيفيت امر ارتباط و انتقال محتواي ديني تأثيرگذار است.
با توجه به آغاز موج ورود روحانيان به فضاي مجازي و بهرهگيري از رسانههاي موجود در اين بستر، اهميت پرداختن به نحوة بهرهگيري اين گروه از ابزارهاي نوين بيش از پيش احساس ميشود. از سوي ديگر، مشكلاتي همچون بمباران اطلاعاتي مخاطب و گسترة وسيع انتخاب در فضاي مجازي در مواجهه با پايگاههاي گوناگون اينترنتي بر دشواري كار روحانيان در اين فضا ميافزايد. به نظر ميرسد موفقيت در امر برقراري ارتباط مؤثر و تأثيرگذاري بر مخاطب، تنها از راه انجام تحقيقات علمي در جهت شفافيت وضع موجود و آسيبشناسي روشهاي ناكارآمد تبليغ دين در فضاي مجازي حاصل ميگردد. رسانهها به تناسب ظرفيت، نوع كاربري، جايگاه اجتماعي و وظايف كاركردي ميتوانند دين را در نيل به اهداف موردنظر و ايفاي نقشهاي موردانتظار متوليان آن كمك رسانند. آنچه اين پژوهش بدان ميپردازد تدوين الگو و معيارهايي براي تحليل و ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان است تا در نهايت، منجر به افزايش كيفيت اين وبلاگها شود.
بررسي تحقيقات پيشين
با رشد و استقبال وبلاگنويسي در ايران، مقالات و پژوهشهاي زيادي در اين زمينه نگارش شده است. اين مقالات عمدتاً بر تحليل محتواي وبلاگها و مسائل اجتماعي مرتبط با بلاگرها متمركز بوده است. با اين حال، معيار ارزيابي موفقيت وبلاگها بهعنوان يك رسانة ارتباطاتي كمتر مورد توجه قرار گرفته است (ستوده و همكاران، 1387). كتابداران از اولين گروههايي بودند كه به ارزيابي وبلاگها بهطور تخصصي پرداختند.
ازجمله پژوهشهايي كه در زمينة ارزيابي وبلاگها در داخل كشور انجام شده است، ميتوان به «ارزيابي و رتبهبندي وبلاگهاي كتابداري ايران» اشاره كرد كه با روش پيمايشي ـ تحليلي و وبسنجي انجام شده است. در اين پژوهش، پاكدامن اقدام به تدوين سياههاي نموده و مطابق آن به ارزيابي وبلاگها پرداخته است. اين سياهه مشتمل بر 23 معيار است كه با مطالعة اسنادي و دريافت نظرات كارشناسان ارتباطات تهيه شده است. نتايج اين پژوهش نشان داد كه وبلاگهاي گروهي كتابداري در مجموع، وضعيت بهتري نسبت به وبلاگهاي فردي داشته است. همچنين پژوهش مزبور معيارهاي بهدستآمده را بهعنوان ابزاري براي داوري در جشنوارهها پيشنهاد ميدهد. معيار روزآمدسازي با بيشترين ضريب، از بالاترين اهميت و درج فرم نظرسنجي كمترين ضريب را در ارزيابي وبلاگها به خود اختصاص داده است. از ديگر معيارهاي ارزيابي، ميتوان به موضوعبندي مطالب، درج توضيحات وبلاگ و فعال بودن بخش پيوندها و آرشيو مطالب اشاره نمود (پاكدامن نائيني، 1389).
اصنافي و مرادي در پژوهشي با عنوان «نگاهي به وبلاگهاي كتابداري ايران: پيمايشي با استفاده از روش وبسنجي» با روش وبسنجي، به مطالعه بر روي وبلاگ كتابداري ايراني پرداختهاند. معيار اصلي، كه در اين پژوهش در ارزيابي وبلاگها مورد تأكيد قرار گرفته، پيوندهاي وبلاگ بوده است. در اين پژوهش، رتبهبندي وبلاگهاي فعال كتابداري، بر اساس مجموع پيوندها، پيوندهاي دروني و خود پيوندهاي آنها، انجام پذيرفته است. نتايج اين پژوهش حاكي از آن است كه بهطور كلي، حجم وبلاگهاي كتابداري و ميزان پيونددهي به آنها پايين است. همچنين محدود نبودن فعاليت وبلاگهاي كتابداران ايراني به جنبههاي تخصصيتر كتابداري و اطلاعرساني و پرداختن به حيطههاي عامتر اين رشته، از دلايل برقرار شدن پيوند بين وبلاگهاست. (اصنافي و مرادي ، 1386).
شجاعي در پژوهشي با عنوان «تحليل جامعهشناختي وبلاگهاي ديني» به مطالعة 50 وبلاگ ديني پرداخته و بازنمايي دين در وبلاگهاي فارسيزبان را بررسي كرده است. نتايج حاصل از يافتههاي وي بيانگر ظهور محتواي نوين ديني در فضاي وبلاگ ايراني است و آنچه از كليت محتواي وبلاگها ميتوان نتيجه گرفت آن است كه در وبلاگها بيشتر «مقولة دين آنلاين» مطرح شده است؛ يعني شرايطي را توضيح ميدهد كه فرد در فضاي مجازي اعمال ديني خود را انجام ميدهد (شجاعي،1390)
تنها پژوهشي كه به تحليل و ارزيابي وبلاگهاي روحانيان در ايران پرداخته، از سوي مجيد مبيني و با عنوان «تحليل ارتباطشناختي وبلاگ روحانيون» است. در اين پژوهش، هر وبلاگ در 4 سطح مطالعه ميشود؛ بدين معنا كه هر وبلاگ از چهار بعد «فرستنده، پيام، رسانه و مخاطب» تحليل شده است. در اين پژوهش، از «الگوي هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي»، كه براي تحليل پايگاههاي اطلاعرساني ديني توسط دكتر آشنا طراحي شده، متناسب با وضعيت وبلاگها استفاده شده است. (مبيني،1390)
با اينكه معيارهاي ارزيابي وبلاگها همچون وبسايتها توجه پژوهشگران را به خود جلب نكرده، اما پژوهشهاي مرتبط با ايجاد راهكارهايي در بهبود كيفيت و اعتبار وبلاگها در سطح جهان رو به افزايش است. كرافورد تلاش كرده است تا با الهام از روشهاي متفاوت ارزيابي كيفيت توليدات علمي، نظير ظريب نفوذ، برخي ويژگيهاي يك وبلاگ، از جمله بسامد پستها، تعداد نظرات هر پست، اندازة هر پست و همچنين تعداد پيوندها را در جهت ارزيابي كيفيت وبلاگ در نظر بگيرد (ستوده و همكاران، 1387). اولينكي و باكلاوسكي در پژوهش خود، كه در سال 2007 انجام دادند، نشان دادند كه استادان صاحبنظري كه از درجة باورپذيري بالايي در حوزة موضوعي خود برخوردارند، ممكن است در مقام يك وبلاگنويس، در جلب مخاطب توفيق مناسبي نداشته باشند، درحاليكه آن دسته از استاداني كه در وبلاگهاي خود به ويژگيهاي قابل اعتماد، ازجمله نام واقعي و استناد به منابع معتبر توجه داشتهاند از درجة باورپذيري بالاتري برخوردار بودهاند.
چئونگ، هالاويس و كوون پژوهشي با عنوان «فهم بلاگ بهعنوان يك تجربه (كردار) ديني» انجام دادهاند كه با استفاده از روش تحليل محتواي 200 وبلاگ ديني و مصاحبه با بلاگرها انجام شده است. آنان اين مسئله را بررسي كردند كه چه رابطهاي بين وبلاگهاي ديني و بلاگرها وجود دارد و محتواي اين وبلاگهاي ديني چيست؟ ديگر اينكه آيا فضاي وبلاگي به همان اندازة فضاهاي عمومي اجازة تعامل دربارة افكار ديني را دارد يا نه؟ برخي يافتههاي آنها حاكي است تعدادي از وبلاگها متعلّق به وبلاگنويسان ديني وابسته به كليسا به تبيين گفتمان انتقادي از شخصيتهاي نهادينهشدة كليسا و هنجارهاي سنتي ميپردازد و ديگر وبلاگهاي ديني، كه خارج از قلمرو كليسا هستند، داراي مطالبي انتقادي به سايتهاي خبري، ساير وبلاگهاي غيرديني و شبكههاي آنلاين دانش مشترك (ويكيپديا) هستند. بخش عمدهاي از وبلاگنويسي مذهبي هنوز تحت نفوذ تجارب سنتي ديني، ازجمله حضور در كليسا، مطالعة كتاب مقدّس و تبليغ ديني سنتي قرار دارد. در وبلاگنويسي ديني، يك رابطة پويا بين دين، فرهنگ و ارتباطات وجود دارد. وبلاگنويسي بهعنوان يك عمل ديني و تركيبي از مذهب و ايمان با زندگي روزمره است (شجاعي، 1390،ص 19) به نظر ميرسد حجم وسيعي از تحقيقات، محتواي وبلاگها و يا رابطة بلاگر و شرايط اجتماعياش را مطالعه كرده، در برخي موارد كه ارزيابي وبلاگ نيز مدنظر بوده، توجه به اجزاي وبلاگ، پرداختن به كليت و هدف وبلاگ چندان مورد توجه واقع نشده است.
وبلاگ
اصطلاح «وبنوشت» يا «وبلاگ» تا سال 1997 تقريباً ناشناخته بود، اما پس از زمان كوتاهي، به يكي از مهمترين فضاهاي مجازي در ارتباطات الكترونيكي تبديل شد. هر وبنوشت برخلاف نظم تاريخي بيشتر رسانهها، بهطور تقريباً نامنظم و البته پيوسته و با اطلاعاتي جديد دربارة موضوعات گوناگون به روز ميشود. اين اطلاعات ميتواند توسط صاحب وبنوشت نوشته شود يا از منابع اطلاعاتي ديگري نقلقول گردد يا آنكه توسط خوانندگان وبنوشت بر روي صفحه گذاشته شود (تيشه يار و پازوكيزاده، 1389). هر وبنوشت قابليت آن را دارد كه ثبتكنندة رويدادها در زمان خود باشد. معمولاً وبنوشتها به يك يا چند موضوع ميپردازند و در هر زمينه، نظرات افراد يا گروههاي مشخص را بازتاب ميدهند. در عين حال، وبنوشت گاه ميتواند مثل دفترچة يادداشت، به ثبت خاطرات روزانة شخصي اختصاص يابد، يا آنكه دربرگيرندة مجموعة پيچيدهاي از ارتباطات باشد كه درِ آن به روي همه باز است(Simmons, 2005, p. 12). وبلاگها فرايند انتشار آسان و سريع افكار بر روي وب را ممكن ميسازند و در آنها امكان بحث محدود و پاسخگويي فراهم است و بهراحتي ميتوان مطالب پيشين را دوباره منتشر كرد تا مخاطباني كه زود به زود به وبلاگ مراجعه ميكنند، بتوانند از آنها استفاده كنند.
وبلاگها در كمترين بُعد تعاملي خود، وسيلههايي براي ارتباطات يكسويه هستند. اين بُعد از ارتباطات، خود را در ابراز عقايد نويسنده يا نويسندگان وبلاگ نشان ميدهد. در بالاترين سطح تعاملي نيز وبلاگها اين اجازه را به افراد ميدهند كه موضوعاتي را براي بحث و گفتوگو مطرح كنند و عقايد خود را دربارة آنچه ديگران مطرح كردهاند، ابراز دارند. وبلاگها نسبت به وبسايتها ساختار سادهتري دارند و معمولاً از چند بخش تشكيل شدهاند كه در ذيل، به مهمترين آنها اشاره ميشود:
1. صفحة اصلي: جديدترين مطالب ارسالشده توسط وبلاگنويس در اين بخش به نمايش درميآيد. معمولاً با ارسال هر مطلب جديد، بهصورت خودكار متن در بالاي صفحه و بر روي مطالب قديميتر قرار ميگيرد.
2. پيوندهاي وبلاگ: اين بخش يكي از مهمترين بخشهاي وبلاگ را تشكيل ميدهد. در اين بخش، بلاگر اين امكان را دارد كه وبلاگها و وبسايتهاي موردعلاقة خود را درج كند تا خود و مخاطبانش بتواند بهراحتي از آنها بازديد كنند. پيوندها بهمثابة گفت و شنودي كه بين وبلاگ و مخاطب صورت ميگيرد، از مؤلّفههاي تعامليبودن در فضاي مجازي محسوب ميشوند (كانتوني و تارديني، 1390، ص 10).
3. توضيحات: در اين بخش، كه معمولاً در حاشيه و بالاي وبلاگ قرار دارد، امكان درج توضيحاتي دربارة وبلاگ، هدف آن و يا نويسندة آن وجود دارد. در وبلاگها، بيان هويت فردي و صنفي ميتواند موجب جلب اعتماد مخاطب و درنتيجه، افزايش بازديد و همچنين تأثيرگذاري بيشتر شود (مبيني، ص 1390، ص 15).
4. نظرات: مخاطبان وبلاگها ميتوانند در اين بخش، نظرات خود را نسبت به مطالب منتشرشده در وبلاگ منتشر نمايند.
در يك دستهبندي كلي، اجزاي وبلاگ را ميتوان به دو ساحت «ساختاري» و «محتوايي» تقسيمبندي كرد.
وبلاگنويسي ديني
درك فضاي مجازي و وبلاگستان مستلزم درك فضاي واقعي هر جامعه است.
زماني ميتوانيم اين فضا را بهطور عميق درك كنيم كه زمينة اجتماعي را، كه وبلاگ در آن ظهور پيدا كرده است، درك كنيم. درواقع، فضاي مجازي، خصوصاً «فضاي فردي وبلاگ» در بستر فضاي واقعي جامعه قابل تفسير است. بنابراين، فضاي وبلاگ ايراني بهشدت با فضاي واقعي جامعة ايراني پيوند خورده است و تفاوتهاي زيادي با فضاي وبلاگ آمريكايي، فرانسوي، انگليسي دارد. با اين نگاه، ميتوان گفت: در فضاي پراگماتيسم آمريكا، وبلاگ يك كاركرد حرفهاي و اقتصادي دارد و نه لزوماً يك كاركرد عاطفي (عاملي، 1385).
با توجه به اينكه اعتقادات ديني بخش مهمي از فرهنگ و زندگي روزمرّة مردم ايران محسوب ميشود، بازتوليد گفتمان دين در حوزههاي گوناگون زندگي، سؤالي است كه در درك بهتر فضاي وبلاگستان ديني به ما كمك ميكند.
علايق برخي جوانان به مسائل مذهبي ازجمله عوامل اصلي است كه موجب رشد اين نوع وبلاگها در وبلاگستان شده است. جشنوارههاي قرآني و مناسبتي كه توسط نهادهاي فرهنگي برگزار ميشود نيز نقش قابلتوجهي در رشد وبلاگهاي ديني در ايران داشته است. براي مثال، «جشنوارة وبلاگنويسي آيات قرآني» در دومين دورهاش در سال 1391 با شركتكنندگاني بالغ بر 2500 وبلاگنويس مواجه شد. جشنوارة «عطر سيب» كه هر ساله در ماه محرّم برگزار ميشود، نيز از ديگر جشنوارههاي مهم اين حوزه محسوب ميشود.
عليرضا شيرازي، مدير سايت بلاگفا، يكي از سايتهاي سرويسدهندة وبلاگهاي فارسي، بر آن است كه در حال حاضر، دو ميليون وبلاگ در كشور ثبت شده كه قريب 400 هزار تاي آن فعال است. از اين تعداد، قريب 40 هزار تاي آنها وبلاگ ديني است (مسعودي، 1390، ص 25). علاوه بر وبلاگرهاي ديني، كه بنا بر علايق شخصي در فضاي مجازي فعاليت ميكنند، گروه ديگري هستند كه رويكرد تخصصيتري نسبت به بيان مسائل ديني در فضاي مجازي دارند. روحانيان فعال در وبلاگستان دستة دوم را تشكيل ميدهند.
آمار دقيقي از وبلاگنويسان ديني و يا روحانيان وبلاگنويس در دسترس نيست. اولين وبلاگ در زمينة طلبگي و حوزوي را يك طلبة اصفهاني به نام سيدمجتبي با عنوان «يادداشتهاي يك طلبه» راهاندازي كرد (نجمي، 1383). پس از آن دومين وبلاگ را احمد نجمي با عنوان «منبر نت» راهاندازي كرد. اولين وبلاگ طلبگي پس از چندي به علت عدم بهروزرساني توسط سايت پرشين بلاگ حذف گرديد. اما وبلاگ «منبر نت» همچنان به فعاليتهاي خود در فضاي مجازي ادامه ميدهد. اما اين فعاليت پس از مدتي، از قالب فضاي وبلاگستان خارج شد و به جرگة وبسايتهاي ديني پيوست. به تدريج، استفاده از امكانات و فضاي وبلاگستان در بين طلاب و روحانيان گسترش يافت و در سال 1383 به همت برخي طلاب جوان وبلاگنويس، مركزي به نام دفتر توسعة وبلاگهاي ديني راهاندازي شد. هدف اين مركز كمك به ايجاد وبلاگهاي ديني از طريق آموزش بود (مبيني، 1390، ص 67).
سايت بي.بي.سي فارسي در گزارشي با عنوان «قم؛ پايتخت كامپيوتري ايران»، به قلم مهدي خلجي در تاريخ سه شنبه 2 اوت 2005، برابر با 11 مرداد 1384 به بررسي فناوري اطلاعات در حوزة علمية قم، ازجمله وبلاگنويسي طلاب پرداخت و با اشاره به ارزش وبلاگها براي تاريخ نانوشتة روحانيت، چنين نوشت:
در سالهاي اخير، روحانيان بسياري به وبلاگنويسي روي آوردهاند. در نوشتههاي آنان، جسته و گريخته ميتوان نكتههايي دربارة طرز درس خواندن طلبهها، طرز برخورد مردم با آنها، خاطرههاي آنان از تبليغ و سفرهاي تبليغي به دست آورد. اما بيشتر اين وبلاگها به اقتضاي شغل و مرام طلبگي، كمتر از وبلاگهاي مردم عادي، صميمي و راحت هستند و خواننده بهآساني نميتواند از درون آن وبلاگها، اطلاعاتي شخصي دربارة نوع زندگي نويسندگان طلبهاش بيرون بكشد. با اينهمه، در وبلاگ طلاب، ميتوان اطلاعاتي دربارة چهرههاي حوزوي پيدا كرد كه در كمتر جايي يافت ميشود؛ مثلا، وبلاگ «طلبهاي از نسل سوم» كه نويسندة آن از هواداران نويسندة معروف حوزوي «ع – ص» است، اطلاعاتي دربارة وي به همراه چند تصوير منتشر كرده است. «عين–صاد» كوتاهشدة نام علي صفايي حايري است كه روحاني متفاوتي بهشمار ميرفت و حلقهاي از نسل جوان در دو دهة گذشته را گرد خود داشت و چند سال پيش درگذشت (خلجي، 1384).
دين آنلاين و كاركردهاي آن
دانشمندان و پژوهشگران عرصة «دين بر خط» هر كدام تعاريفي را دربارة دين و فضاي مجازي ارائه دادهاند. عدهاي از آنها هر نوع ديني را، كه در فضاي مجازي ارائه شود، «دين مجازي» ميدانند؛ مانند براندا براشر كه معتقد است: حضور تشكيلات و فعاليتهاي ديني در فضاي مجازي همان «دين مجازي» است (بهبودي، 1388، ص 36). اما دستهاي ديگر از انديشمندان بهگونهاي دقيقتر به بين امر پرداختهاند.
مكسول حضور اديان در فضاي مجازي را به لحاظ نوع تعاملي كه با كاربر برقرار ميكند، به دو گروه تقسيم ميكند: 1. دين در محيط آنلاين؛ 2. دين برخط. منظور از «دين در فضاي خط»، نوع نمايندگي دين در فضاي مجازي است كه مجموعه اطلاعاتي را در خصوص دين در فضاي مجازي قرار ميدهد و كاربران ميتوانند از آن اطلاعات استفاده كنند. اما «دين برخط» شرايطي را توضيح ميدهد كه فرد در فضاي مجازي اعمال ديني را انجام ميدهد.
آناستازيا كارافلوكا نيز «دين در فضاي مجازي» را از «دين بر فضاي مجازي» جدا نموده است. او معتقد است: «دين در فضاي مجازي» بهمعناي ديني است كه در فضاي مجازي ايجاد شده و تنها در فضاي مجازي حضور دارد و «دين بر فضاي مجازي» بهمعناي اطلاعات ارائه شده توسط هر مذهب، كليسا و شخص است كه در فضاي غيرمجازي هم وجود دارد (karaflogka, 2002, p. 248).
هلاند نيز بين اين دو مفهوم تميز قايل شده، ميگويد: «دين بهصورت آنلاين» گذاشتن اطلاعات ديني بر روي سايتها و صفحات وب است. در اين صورت، سايتها بيشتر بهصورت يك قفسه، مطالب و مواد ديني را عرضه ميكنند و از پويايي اندكي برخوردارند. اما «دين آنلاين» استفاده از وب براي ارتباط با ساير مؤمنان، زيارت برخط، نذر بر خط و خلاصه تجربة ديني است كه در سايتهاي پيش گفته، امكان تجربة آن وجود ندارد (شجاعي، 1390، ص 25).
برخي كاركردهاي دين مجازي به اختصار بيان ميشود:
1. اطلاعرساني: اينترنت راهي براي اطلاعرساني و اطلاعجويي مؤمنان است. اطلاعرساني در زمينة اعياد، مناسبتها و پديدههاي مرتبط با دين، مانند اخذ فتواهاي ديني صورت ميگيرد. اين مقوله ميتواند توسط سازمانهاي ديني و يا به دست افراد غيرسازماني صورت گيرد كه وبلاگها در اين زمينه، بهعنوان رسانههايي پويا و منعطف عمل ميكنند.
2. آموزش: اسناد كهن متون مقدّس و ديني در گذشته غيرقابل دسترس بود؛ اما اين مضامين براي افرادي كه به اينترنت دسترسي دارند بدون دريافت وجه نقد و سانسور قابل دريافت است. وبسايتهاي متعددي امكانات كاملاً مجهز پيوندها و منابع مذهبي را در اختيار ذهنهاي كنجكاو دربارة مسائل ديني قرار دادهاند.
3. تجربه كردن: ازجمله مسائل مهم در اديان، تجربة روحاني امور مقدّس است. اينترنت امكاني تازه براي تجربة روحاني يا ديني در اختيار افراد قرار ميدهد همچون (راديوي اينترنتي زنده) كه كاربر به يك سفر رؤيايي توسط يك سايت خاص دعوت ميشود؛ جايي كه طراحي، موسيقيهاي عرفاني و مانند آن باعث لذت در وضعيت موجود براي او ميگردد.
4. اجراي اعمال ديني: فضاي مجازي محيطي براي اداي آيينهاي ديني فراهم نموده است. «مناسك ديني» حركات و اعمالي هستند كه زمان را به بيزمان مبدل نموده و فرد را بهصورت موقت از تعلقات روزانه و مكان موجود دور ميسازند. مك ويليام ادعا ميكند كه يك سفر زيارتي همانقدر كه براي روح مفيد است، براي بدن هم مفيد است و شبيهسازي يك سفر زيارتي مجازي ممكن است آثار مثبتي بر فرد درخواستكننده داشته باشد (Hackett, 2009).
5. تعامل: تعامليبودن به ميزان كنترل شركتكنندگان بر فرايند ارتباطي و توانايي تغيير نقشهاي آنها در يك گفتوگوي دوطرفه اشاره دارد (منتظرقائم، 1381، ص 232). جنبشهاي نوين ديني نيز با استفاده از تعامل و دوسويگي اينترنت، توانستهاند ساختارهاي سنتي را به چالش كشيده، با ايجاد روابط بين مردم، رهبران ديني و فضاها و مكانهاي مذهبي، موانع متعارف در دنياي واقعي را از بين ببرند.
6. جستوجو: همواره جستوجوگران مذهبي وجود داشتهاند؛ اما امكانات بيپايان ارائهشده توسط اينترنت دروازهاي به سوي بهشت يا رستگاري به سوي آنها گشوده است. اين امر در سال 2001 به جايي رسيد كه 28 ميليون وبگرد مذهبي موجود در آمريكا 25 درصد كل كاربران اين كشور را تشكيل دادند (ضيايي پور، 1386).
7. شفا و حل مشكل: يك فرد ميتواند با ارسال درخواست دعا به يك انجيلخوان و يا يك مربي يا مشاور مذهبي، براي حل مشكل روحي يا عملي خود، با آنها ارتباط برقرار كنند. درواقع، گمنام بودن در اين فضا، براي خيلي از كاربران جذاب است؛ چون اين فضا به آنها امكان مشاوره با اركان قدرتمند يا يك رهبر روحاني را بدون شناختهشدن ميدهد (Hackett, 2009).
8. ارتباط: اديان بيش از هر چيزي بر برقراري ارتباط متكي هستند؛ زيرا اديان همواره «پيامي رو به بيرون» هستند، و اينترنت نيز بهمثابة موهبتي نوين، امكان ارتباط مؤمنان با ديني خاص را با هم فراهم ميسازد (Dowson, 2004, p. 182).
ارزيابي وبلاگها
منظور از ارزيابي وبلاگ، جمعآوري، پردازش، تحليل و ارزيابي كمّي و كيفي وبلاگهاست كه بر اساس معيارهاي تدوينشده انجام ميگيرد تا مشخص شود وبلاگ به چه ميزان در جهت انتشار اطلاعات موردنظر خود موفق بوده است. در اين پژوهش، ارزيابي صرفاً بهمعناي تدوين معيارها و رتبهبندي توسط شاخصهاي كمّي نيست. به دليل آنكه وبلاگنويسي در حوزة دين با اهدافي همچون تبليغ، دعوت و امثال آن انجام ميگيرد، نياز به رويكردي كيفي نيز كاملاً احساس ميشود.
رويكردهاي موجود در ارزيابي
رويكردهاي موجود در ارزيابي وبگاهها بهطور كلي، شامل رويكردهاي مسطّح و رويكردهاي مبتني بر طبقهبندي است. «رويكردهاي مسطّح» رويكردهايي هستند كه تمام وبگاهها را بر اساس يك مجموعة ثابت از شاخصها ارزيابي ميكنند. رويكردهاي مسطّح در مواجهه با وبگاههاي داراي طبقهبنديهاي گوناگون، دچار مشكل ميشوند؛ ازاينرو، شاخصهاي انتخابشده، يا بسيار كلي هستند تا در تمام وبگاهها معتبر باشند، يا درصورتيكه شاخصها به جزئيات پرداخته باشند بسياري از اين شاخصها در وبگاههايي با طبقهبنديهاي گوناگون عمدتاً موضوعيت پيدا نميكنند يا بسيار كمتأثير خواهند بود كه اين امر فرايند ارزيابي را با مشكل و ابهام مواجه ميسازد. براي حل اين نارساييها، رويكردهاي مبتني بر طبقهبندي موضوعي مطرح شده كه شاخصهاي اختصاصي براي هر طبقهبندي از وبگاهها داشتهاند يا ميزان تأثير شاخصها در طبقهبنديهاي گوناگون از وبگاهها متفاوت بوده است (كاشفي، 1389، ص 48ـ44).
براي ارزيابي وبلاگها نيز ميتوان از همين منظر بدانها نگريست. رويكرد مسطّح در ارزيابي، زماني اتخاذ ميشود كه ويژگي عام و مشترك وبلاگها مد نظر باشد. ولي «رويكرد مبتني بر طبقهبندي» مفروض خويش را وبلاگنويسي تخصصي در نظر ميگيرد؛ نوعي از وبلاگنويسي كه در آن، بلاگر مطالب خاصي را بهصورت تخصصي و در جهت هدف مشخصي ارائه مينمايد.
تخصصيشدن وبلاگها به ميزان درگيرشدن زيرساختهاي اصلي آن با اين فضا بستگي دارد (عاملي، 1385). تخصصيشدن وبلاگها به اين بستگي دارد كه چقدر مراكزي مانند ادارهها، بانكها و فروشگاهها در امور گوناگون مجازي ميشوند؟ از سوي ديگر، فضاي مجازي چه ميزان درگير مسائل واقعي ميشود؟ بهطور قطع، هرقدر اين تعامل گستردهتر شود مسير تخصصي وبلاگها و وبسايتها نيز توسعه مييابد. همچنين شكلگيري وبلاگهاي تخصصي منوط به كاربردي شدن آنهاست. يك وبلاگ تخصصي زماني ايجاد ميشود كه بتواند يك خروجي مشخص و با بهره، هم براي بلاگر و هم براي مشتري فراهم كند» (همان).
در ايران نيز حضور نهاد دين در فضاي مجازي در ساحتهاي گوناگون، با ايجاد «مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي» در اوايل دهة 70 آغاز شد. راهاندازي وبسايتهاي مراجع تقليد، توليد محتواي ديني در فضاي مجازي، ايجاد دانشگاههاي مجازي ديني همگي سعي در ايجاد بستري مناسب براي حضور دين در فضاي مجازي داشتند. وبلاگنويسي ديني روحانيان را ميتوان رويكردي تخصصي به حضور روحانيان در وبلاگستان دانست. تخصصي شدن وبلاگهاي روحانيان مبنايي براي ارائة الگوي ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان است.
روند پژوهش
وبلاگنويسي ديني روحانيان پيام خود را با رويكردي تخصصي منتشر ميكند و مسير خود را از وبلاگنويسي عمومي، كه به مطالب زندگي روزمره و غيرتخصصي ميپردازد، جدا كرده است. ازاينرو، اين پديده را ميتوان حركت از وبلاگنويسي عمومي به تخصصي بهشمار آورد.
تدوين الگويي براي ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان با مطالعة اسنادي در دو حوزه انجام شده است:
در گام نخست اين پژوهش، مطالعة اسنادي در حوزة «وبسنجي و ديجيتال» صورت گرفت و به شناسايي 20 مؤلفه (شاخص) در وبلاگها انجاميد. با بررسي و تجميع اين مؤلفهها، معيارهاي عام ارزيابي به دست آمد.
در گام دومِ مطالعة اسنادي، با بررسي ادبيات حوزة «دين آنلاين»، معيارهاي تخصصي تحليل و ارزيابي وبلاگها به دست آمد. پس از مطالعات اسنادي و تدوين معيارها، در بخش دوم پژوهش، ده وبلاگ بر اساس معيارهاي بهدستآمده، بررسي شد. در حين كار مشخص شد برخي معيارها بر اساس شاخصهاي يافتهشده قابل ارزيابي نيست و يا برخي معيارها ميبايست با يكديگر ادغام و يا حذف شوند. براي مثال، معيارهاي حضور زنجيرهاي وسئو در قالب معيار دسترسپذيري تركيب شد.
پس از اصلاحات نهايي، هشت معيار در دو سطح «معيارهاي عام» و «معيارهاي خاص» تدوين گرديد. سپس شاخصها و معيارها توسط 5 تن از خبرگاني كه بهطور تخصصي در زمينة وبلاگنويسي صاحبنظرند، ارزيابي شد و مشخص گرديد كه اين سياهه داراي روايي لازم است. در نهايت، معيارها در قالب هرمي سه سطحي به الگويي براي تحليل و ارزيابي وبلاگهاي تخصصي روحانيان تبديل شد.
يافتههاي پژوهش
در اين بخش از پژوهش، يافتهها را، كه در قالب معيارهاي عام (مشترك) و خاص (تخصصي) به دست آمده بيان و در پايان الگوي هرم سه سطحي ارائه ميشود:
الف. معيارهاي عام
چهار معيار عام براي ارزيابي وبلاگ عبارت است از:
1. تعاملي بودن: ناظر بر ارتباط بين نويسندة وبلاگ و خوانندگان است. اين معيار با بررسي شش مؤلفه سامانيافته و قابل ارزيابي است.
2. نمايايي: هر بازديدكننده بايد ضمن صرفِ كمترين زمان، با فعاليتها، ويژگيها، اهداف و مطالب بلاگ و نويسندة آن آشنا شود. اين معيار با بررسي چهار مؤلفه سامان يافته و قابل ارزيابي است. اين معيار معطوف به بررسي ويژگيهاي محتوايي وبلاگ است.
3. خاص بودگي: هر وبلاگ با توجه به ويژگيهاي محتوايي و صوري، داراي وجود تمايزي از ساير وبلاگهاست. هرقدر اين خصايص پررنگتر و جذابتر نمايانده شود، در ذهن خواننده ماندگارتر بوده، ضريب امكان بازديد مجدد را افزايش ميدهد. در ميان تعداد بسيار زياد وبلاگهاي فارسي، كه رتبة دهم را در وبلاگنويسي براي زبان فارسي به ارمغان آورده، مؤلفههايي همچون نام خاص، قالب شخصي، و سبك نگارش متفاوت منجر به برجسته شدن آن در ذهن مخاطب براي بازديدهاي بعدي ميشود. اين معيار در دو سطح «محتوايي» و «ساختاري» (در اينجا مسامحتاً ظاهري) قابل بررسي است. شاخصهاي بيانشده در سطح ساختاري/ ظاهري به بررسي و ارزيابي ميپردازند.
4. دسترسپذيري: اين معيار مربوط به كسب اطلاعاتي در زمينة وضعيت در دسترس بودن و مشاهده شدن و اقداماتي براي افزايش احتمال مشاهدة آن با استفاده از ابزارهاي فني وبلاگنويسي است؛ بدين معنا كه بلاگر در گام نخست، وضعيت خود را در فضاي مجازي رصد و در گام بعدي، اقدام به بهبود آن ميكند. اين هر دو منجر به افزايش دسترسپذيري وبلاگ ميشود. اطلاعات فني وبلاگنويس نقش بسزايي در اين مسئله ايفا ميكند. اين معيار معطوف به بررسي ويژگيهاي ساختاري و محتوايي وبلاگ ميشود.
در جدول (1) به عملياتيسازي معيارهاي عمومي ارزيابي وبلاگها در قالب ارائة چند شاخص پرداخته شده است.
جدول 1: معيارها و شاخصهاي مرتبط براي عملياتيسازي معيارهاي عام
رديف معيارهاي ارزيابي شاخصهاي مرتبط با معيارها
1 تعامليبودن
برخورداري از پست الكترونيكي، برخورداري از ID (براي چتكردن)، برخورداري از نظرسنجي، طراحي لوگوي وبلاگ (لينك تصويري)، بخش پيوندها، پاسخ به كامنتها
2 خاصبودگي قالب شخصي، نام وبلاگ معرف طلبگي، لوگوي شخصي ( لينك تصويري)يا آواتار شخصي (تصويري كه بلاگر در حاشيه و بالاي وبلاگ آپلود ميكند) تصوير طراحيشده توسط فرد باشد و يا عكس شخصي روحاني (عكس شخصي روحاني در برخي از وبلاگهاي بررسي شده مرسوم است).
3 نمايايي بخش «دربارة وبلاگ»، شرح خلاصه، موضوعات وبلاگ، فعّال بودن
4 دسترسپذيري(در نت) امكان آمارگيري، امكان رتبهبندي در نت، برچسبزني مطالب، امكان بازنشر مطالب
ب. معيارهاي ارزيابي طبقهاي
چهار مؤلفه به منظور تحليل و ارزيابي تخصصي وبلاگهاي ديني روحانيان مطرح است:
1. روزآمدي تقويم ديني: موضوع اصلي مورد توجه وبلاگهاي تخصصي روحانيان «دين» است. مناسبتهاي ديني مسئلة مهمي است كه وبلاگهاي روحانيان بايد به آنها حساس بوده و نسبتي از روزآمدي خود را با توجه به متغيرِ مناسبتهاي ديني تنظيم نمايند.
2. حجّيت وبلاگ: همانگونه كه پروفسور مولانا ميگويد: «اگر شما 50 وبلاگ داشته باشيد كه دربارة مذهب و اسلام صحبت ميكنند، براي مخاطب اين سؤال پيش ميآيد كه من با ـ مثلاً ـ 15 دقيقه وقتي كه دارم، به سراغ كدام اينها بروم. بالاخره بايد كسي مشروعيتي به اينها بدهد، و در غير اين صورت، شما هيچ معياري نداريد كه كدام بهتر و مناسبتر است، مگر اينكه از دوستتان شنيده باشيد، يا پس از گذشت زماني، آن وبلاگ شهرت يافته باشد» (مولانا، 1384). بنابراين، بررسي حجّيت وبلاگها امري ضروري بهشمار ميرود. اين مؤلفه معطوف به جايگاه (قابليت اعتماد) يك رسانه نزد مخاطبان آن است. ظريب اطمينان يك مخاطب به يك وبلاگ تابعي از اعتبار صوري و محتوايي آن وبلاگ است. اعتبار محتوايي معطوف به صحت اطلاعاتي است كه در وبلاگ منتشر ميشود. اعتبار صوري معطوف به اعلان هويت بلاگر است. هرقدر اطلاعات بيشتري از نويسندة آن (معرفي، ميزان تحصيلات و مكان تحصيل و يا كار وي) در وبلاگ قرار گرفته باشد، ميزان اعتماد مخاطب نسبت به وبلاگ بيشتر است.
3. خدمات ديني آنلاين: اين مؤلفه، خدماتي را كه وبلاگ به مخاطبان ارائه ميدهد مدنظر دارد: اطلاعرساني، آموزش، پرسش و پاسخهاي فقهي، پاسخگويي به شبهات، دراختيار قرار دادن منابع ديگر ـ اعم از افراد مطلع و متون ـ برگزاري مناسك آنلاين ديني، بسيج و دعوت به كار نيك. حركت از نمايندگي صرف دين در فضاي مجازي به سمت امكان تجربة امر ديني در فضاي مجازي، مطلوب وبلاگهاي روحانيان است.
4. ويژهنگاري: اين معيار در دو سطح قابل بحث است: ويژهنگاري از حيث گسترة موضوعي ـ محتوايي كه وبلاگ بدان ميپردازد، و ويژهنگاري از حيث مخاطبگزيني؛ بدينمعنا كه وبلاگ قشر خاصي را مخاطب اصلي خويش قرار داده است. به نظر ميرسد ويژهنگاري (موضوعي و مخاطبگزين) مزايا و معايب خاص خود را دارد. پرداختن عميق به مسائل از مزاياي ويژهنگاري موضوعي است. بهتبع آن، از دستدادن گسترة وسيعي از مخاطب، كه به مباحث ديگري علاقهمند است، از معايب آن بهشمار ميرود. همين موارد را ميتوان براي ويژهنگاري مخاطبگزين مطرح نمود. به نظر ميرسد كه هدف وبلاگنويس در اين زمينه تعيينكننده است كه چه رويكردي را در انتشار مطالب برميگزيند.
جدول 2: معيارهاي تخصصي تحليل و ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان
رديف معيار توضيحات
1 روزآمدي تقويم ديني تهية سياههاي از تاريخ مناسبتهاي مذهبي و تطبيق اين روزها با پستهاي مرتبط ارسالي در وبلاگ. ميزان روزآمدي مناسبتي درصدي است. از تعداد پستهاي ارسالي مناسبتي به تعداد كل روزهايي كه در آن مناسبتهاي ديني قرار دارد.
2 حجيت وبلاگ بررسي اسناد آيات و روايات و احكام فقهي در متنهاي منتشرشده در وبلاگ براي اعتبار محتوايي. بررسي مؤلفههاي هويتي بلاگر (روحاني) مانند سطح و مكان تحصيلات، نام و محل كار و اطلاعات تماس و مواردي از اين دست براي اعتبار صوري
3 كاربردي بودن- خدمات ديني آنلاين اطلاعرساني، آموزش، شبكهاي شدن و اجراي مناسك ديني آنلاين ازجمله كاركردهاي دين آنلاين بهشمار ميرود. (پرسش و پاسخهاي فقهي، پاسخگويي به شبهات و دعوت و بسيج افراد براي انجام امور ديني از مصاديقي است كه كم و بيش در وبلاگهاي روحانيان اكنون قابل مشاهده است.)
4 ويژهنگاري 1. حيطهبندي موضوعي مطالب: وبلاگها دو دسته هستند: وبلاگهايي با گسترة وسيع موضوعات و وبلاگهايي كه در يك زمينة خاص مانند مهدويت مطالب خويش را منتشر ميكنند.
2. حيطهبندي مخاطب: برخي وبلاگها براي عموم مينويسند و برخي مخاطب خاص را مورد توجه قرار ميدهند. براي مثال، وبلاگهايي كه براي نوجوانان ايجاد شده و به مسئلة بلوغ و يا دختران ميپردازد.
ج. الگوي هرم طبقهاي در ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان
الگويي كه براي تحليل و ارزيابي وبلاگهاي روحانيان ارائه شده مبتني بر معيارهاي عمومي و تخصصي است و «هرم ارزيابي سهسطحي» نام دارد. در اين الگو، هرقدر از قاعدة هرم به سمت رأس آن حركت كنيم، معيارهاي ارزيابي وبلاگ از سطح عمومي به معيارهاي تخصصيتر تبديل ميشود. وبلاگ بهعنوان يك سازة ديجيتال، محتوم به پيروي از قاعدة مشترك بين تمامي رسانههاي ديجيتال است. براي مثال، تعامليبودن و يا امكان يافتهشدن در دنياي بيكران اينترنت ازجمله مسائلي هستند كه بيشتر رسانههاي ديجيتال با آن مواجهند، بنابراين، معيارهايي عمومي محسوب ميشوند. از سوي ديگر، معيارهايي همچون اعتبار با شكلگيري وبلاگهاي تخصصي معنا پيدا ميكند. اين دست وبلاگها اطلاعاتي را در اختيار مخاطبانشان قرار ميدهند كه محك صحت دربارة آنها اعمال ميشود. اين معيارهاي تخصصي بجز وبلاگهاي روحانيان در وبلاگهاي ديگري مانند استادان دانشگاه نيز مورد توجه است. ازاينرو، معيارهاي مزبور معيارهاي تخصصي مشترك محسوب ميشوند و در بدنة هرم قرار ميگيرند. اما گروه ديگري از معيارهاي تخصصي ويژة وبلاگهاي ديني روحانيان است كه در رأس هرم قرار ميگيرد. پاسخ به سؤالات شرعي، برگزاري مراسم آنلاين ديني، امكان اداي نذر و امكان صدقه برخط مؤلفههايي هستند كه معيار خدمات كاربردي وبلاگهاي ديني را ميسنجند. در تصوير (1) الگوي هرم سهسطحي آورده شده است. معيارهاي سطح يك، كه در كف هرم قرار دارند، معيارهاي عام و معيارهاي سطح دوم و سوم معيارهاي تخصصي محسوب ميشوند. معيارهاي سطح دوم معيارهاي تخصصي مشترك و معيارهاي سطح سوم معيارهاي تخصصي، ويژة وبلاگهاي ديني روحانيان هستند.
تصوير (1): هرم سهسطحي تحليل وارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان
بحث و نتيجهگيري
استفاده از وبلاگ بهعنوان يكي از مهمترين رسانههاي عصر ديجيتال توسط مبلّغان ديني ايران مبتني بر دركي بود كه روحانيان از رشد وبلاگنويسي در ايران داشتند و بر حضور فعال در وبلاگستان فارسي تلاش ميكردند. توجه به وبلاگ بهعنوان يك رسانة مردمي و جوانپسند در ايران، رويكردي ايجابي و روشي خلّاقانه براي تبليغ دين محسوب ميشود، اما افزايش روزافزون كمّي ايجاد وبلاگ توسط طلاب لزوماً بهمعناي دستيابي به اهداف موردنظر و تبليغ مؤثر نيست. فضاي مجازي ايراني با شمار بالاي وبلاگهاي فعال، زمان محدود مخاطبان، و سليقهها و ذائقههاي متفاوت، تنها بخشي از مشكلاتي هستند كه بلاگرهاي روحاني براي جذب حداكثري مخاطب با آن مواجهند. همين امر موجب ميگردد علاوه بر رشد كمّي وبلاگها، بهصورت جدي به روشهايي به منظور رشد كيفي آنها نيز توجه شود. با توجه به اينكه وبلاگهاي ديني روحانيان بهطور معمول، به انتشار مطالب مذهبي ميپردازند و اطلاعرساني و آموزش ديني و پاسخ به شبهات و اقداماتي از اين دست را در متن كار خويش قرار ميدهند، بدينروي، ميتوان وبلاگنويسي طلاب را حركتي از سمت وبلاگنويسي عمومي در ايران به سمت وبلاگنويسي تخصصي از حيث محتوا و هدف دانست.
هر اندازه كه وبلاگ بهعنوان يك رسانه، كاركردي تخصصي داشته باشد لزوم بررسي و ارزيابي نحوة عملكرد آن بيش از پيش احساس ميشود. در اين پژوهش، واحد تحليل وبلاگهاي ديني روحانيان تعيين شد و هدف از آن، تدوين معيارهايي براي ارزيابي و تحليل و در نهايت، ارائة الگويي كاربردي بود. با توجه به يافتههاي پژوهش، دو دسته معيار عام و خاص براي تدوين الگو در نظر گرفته شد. معيارهاي عام مربوط به ويژگيهاي مشترك بين وبلاگهاست، و معيارهاي خاص با جنبههايي از وبلاگنويسي تخصصي مرتبط است. با بررسي قريب بيست شاخص، به چهار معيار «تعاملي بودن»، «نمايايي»، «خاصبودگي» و «دسترسپذيري» رسيديم. اين معيارهاي چهارگانه ارزيابي عمومي وبلاگها را بر عهده دارند. در سطح دوم تحليل، كه مربوط به تحليل و ارزيابي تخصصي وبلاگهاست، در چهار دسته با عنوانهاي «حجّيت وبلاگ»، «ويژهنگاري»، «روزآمدي تقويم ديني» و «خدمات كاربردي دين برخط»، معيارها تدوين شده است. همچنين معيارهاي تخصصي بهدستآمده نيز در دو دسته تقسيمبندي شد. معيارهاي تخصصي مشترك كه بين بيشتر وبلاگهاي تخصصي قابل استفاده است، و معيارهاي تخصصي ويژه كه مختص وبلاگهاي ديني روحانيان است. در نهايت، الگوي «هرم سهسطحي» ايجاد گرديد؛ بدين شرح كه هرقدر از قاعده به سمت رأس آن حركت كنيم، معيارهاي ارزيابي وبلاگهاي ديني روحانيان تخصصيتر ميگردد، قاعدة هرم شامل چهار معيار عام، بدنة آن دو معيار «حجيّت» و «ويژهنگاري»، كه مشخصة مشترك وبلاگهاي تخصصي است، و در رأس آن نيز «روزآمدي تقويم ديني» و «خدمات دين برخط» قرار گرفت. اين دو معيار مختص وبلاگهاي ديني روحانيان است. الگوي «هرم سهسطحي» با تغييراتي علاوه بر وبلاگهاي ديني روحانيان، براي تحليل و ارزيابي وبلاگهاي عمومي و تخصصي حوزههاي ديگر نيز كاربردي است. در ارزيابي وبلاگهاي تخصصي، مانند وبلاگهاي استادان دانشگاه، علاوه بر معيارهاي سطح يك، از معيارهاي سطح دوم هرم نيز ميتوان بهره جست. همچنين اين الگو با تغييراتي اندك، در جشنوارهها و مسابقات وبلاگنويسي و يا ارزيابيهاي كيفي و كمّي وبلاگهاي تخصصي نيز قابل استفاده است.
- بهبودي ، ليلا (1389)، واكاوي جنبشهاي نوين ديني در فضاي مجازي ايراني، پايان¬نامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي، تهران، دانشگاه تهران.
- پاكدامن نائيني، مريم (1389)، ارزيابي و رتبه¬بندي وبلاگهاي كتاب¬داران، پايان¬نامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاع رساني، تهران، دانشگاه الزهرا.
- تيشه¬يار، ماندانا و زهرا پازوكي¬زاده، «وبنويسي و عرصه عمومي در ايران» (تابستان 1389)، رسانه، ش2، ص 111- 126.
- خلجي، مهدي (1384)، قم پايتخت كامپيوتري ايران، در: .www.bbc.co.uk/persian/iran/story
- ستوده، هاجر و همكاران، «ارزيابي وبلاگهاي كتاب¬داري و اطلاع¬رساني ايراني معيارهاي اعتبار» (تابستان و پاييز1387)، اطلاعشناسي، ش 20 و 21 ، ص7-20.
- شجاعي، شبنم (1390)، تحليل جامعه شناختي محتواي وبلاگهاي ديني، پايان¬نامه كارشناسي ارشد علوم اجتماعي، اراك، دانشگاه آزاد اسلامي تفرش.
- ضيايي¬پور، حميد (1386) دنياي سايبر در خدمت دين، در: www.reporter.ir/archives
- عاملي، سعيدرضا، «وبلاگ؛ خانه هويت و تجسم شخصيت»(1385)، همشهري آنلاين، در: www.hamshahrionline.ir/News
- فرقاني، محمد و كاظم معتمدنژاد (1382)، درآمدي بر ارتباطات سنتي در ايران، تهران، مركز تحقيقات و مطالعات رسانهها.
- كاشفي، اميد و همكاران (1389)، ارزيابي و رتبه¬بندي وبگاهها، تهران، دبيرخانة شوراي عالي اطلاع¬رساني.
- كانتوني، لورنزو و استفانو تارديني (1391)، اينترنت، ترجمة گروه مترجمان، تهران، اميركبير.
- كرمي، طاهره و همكاران، «بررسي وبلاگ¬هاي كتاب¬داري و اطلاع¬رساني انگليسي» (تابستان 1389)، علوم و فناوري اطلاعات، ش 4، ص 635-657.
- مبيني، مجيد (1390)، تحليل ارتباط¬شناختي وبلاگهاي روحانيون، پايان¬نامه كارشناسي ارشد تبليغ و ارتباطات فرهنگي، قم، دانشگاه باقرالعلوم (ع).
- مسعودي، اميدعلي (1390)، تحليل محتواي وبلاگهاي ديني، تهران، پژوهشكده فرهنگ و هنر و ارتباطات.
- منتظرقائم، مهدي (1381)، دموكراسي و حكومت الكترونيك: سياست و حكومت در عصر تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ارتباطي، تهران، نامه علوم اجتماعي.
- مولانا، سيدحميد، « وبلاگ، منبر ديجيتال؟! آري يا خير» (زمستان1384)، ره آورد نور، ش13، ص64 – 65.
- نجمي، احمد، «نگاهي به چالشهاي وبلاگنويسي طلاب»(زمستان 1383)، ره آورد نور، ش 9، ص54-55.
- Dowson,Loren &Cowan,Douglas. (2004). ‘ Religion online’ : finding faith on the internet.routledge.
- Hackett, Rosalind I. J.,(2009),Religion and the Internet, http://www.sagepublications.com
- Hackett, Rosalind I. J.,(2009),Religion and the Internet, http://www.sagepublications.com
- Karafloka,Anastasia(2002). ‘Rligious Discourse and cyberspace’ , Rligion No ,32,Elsevier science Ltd,P279-291
- Quiggin, J. (2006), ‘Blogs, wikis and creative innovation’, International Journal of Cultural Studies, 9(4), P481-496
- Simmons, Erin (June 2005), ‘The Impact of the Weblog: A Case Study of the United States and Iran ’, Senior thesis presented in the Political Science Department at the Undergraduate Colleges of the Ohio State
- University.