*ظاهر يوسفي / دانشجوي دکتري فلسفه علوم اجتماعي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) z_yusuf1115@yahoo.com
حميد پارسانيا / دانشيار دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران h.parsania@ut.ac.ir
سيدحسين شرفالدين / گروه جامعهشناسي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) sharaf@qabas.net
چکيده:
شوتز در مواجهه با بحران علوم اجتماعي مفهوم کانوني هوسرل متأخر؛ يعني زيستجهان را مبدأ عزيمت خود قرار داد. او با فرمولبندي مجدد پديدارشناسي هوسرل و گذر از پديدارشناسي استعلايي به پديدارشناسي تجربي و دنيوي، زيستجهان را بهمثابه امر دادهشده در زندگي روزمره فرض کرده و آن را چارچوب مرجع تفسير معنا و فهم کنش قرار ميدهد. در اين راستا با غنيسازي مفهوم کنش وبر از طريق اختراع مفهوم طرح (project) زمينه انتقال از کنشگر آگاه تکين به کنشگري که در جامعه و در بستر زيستجهان اقدام به کنش ميکند را فراهم ميسازد. برآيند اين اقدامات، ارائه تفسيري متفاوت از معنا و کنش از تفسير نظريات شناختي کنش است. شوتز باآنکه آگاهي کنشگر را نقطه عزيمت خود قرار ميدهد و با مسائلي که مشخصه نظريه کنش است ميپردازد اما کنش را تعبيهشده در محيط فرهنگي آن در نظر ميگيرد و به نقشهها و طرحهاي فرهنگي در تعريف کنش اهميت زيادي ميدهد. اين جستار با اتخاذ روش توصيفي- تحليلي، در حد امکان به شرح، توضيح و نقد اين مسئله ميپردازد.
کليدواژهها: زيست جهان، پديدارشناسي، جامعهشناسي پديدارشناسي، معنا، کنش.